eitaa logo
مناهج 🇵🇸🇮🇷
19.6هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
177 فایل
﷽ 🌀 نگرش‌ها و دغدغه‌های حوزه و روحانیت 🌐 Manahejj.ir 📠 ارتباط با سردبیر: 🆔 @Manahejj_Admin 📻 رادیو مناهج: 🎧 @Manahejj_Radio 💳 جهت حمایت مالی از مناهج: به ادمین پیام بدهید... ⛔️ تبلیغ و تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌀 مرجعیت موروثی، پدیده عصر جدید 📝 تقابل علنی با سنت‌های اصیل حوزوی 🖋 علی مهدوی 🔹 با گذشت ۱۲ سال از رحلت آیت‌الله فاضل لنکرانی(ره)، همچنان دفاتر ایشان در قم، تهران، کرج و مشهد، دایر هستند. پدیده‌ای که اگر نگوییم بی‌سابقه، کم سابقه است. طی ادوار مختلف،‌ سنت متداول حوزوی بر این استوار بوده و هست که دفاتر مراجع معظم تقلید پس از مرگشان تعطیل، مهر ایشان شکسته و فعالیت‌هایی همچون اخذ وجوهات شرعیه مردم به دیگر مراجع، ارجاع داده می‌شود. نمونه بارز آن شکستن مهر آیت‌الله موسوی اردبیلی(ره) است؛ که با استقبال گسترده علما روبرو شد و آیت‌الله مکارم فرمودند بقیه عزیزان [مثل استاد محمدجواد فاضل] چنین کنند. البته طبیعی است مرکزی به عنوان نشر آثار برای مرجع متوفی باقی بماند؛ اما فعالیت‌هایی فراتر از این، تقابل عملی با سنت حوزوی است. 🔹 این پدیده آثار و عواقب خطرناک بسیاری ممکن است به همراه داشته باشد. از جمله: 1⃣ موروثی شدن مرجعیت و عدم مجال برای معرفی اعلم فقهای بیرون از این دایره 2⃣ پراکندگی قدرت نفوذ مرجعیت 3⃣ پراکندگی قدرت مالی مرجعیت 4⃣ بدبینی مردم به نهاد روحانیت 5⃣ تحیر و سرگردانی مردم در تشخیص تکلیف پس از ارتحال مرجع 🔹 در این مجال به آسیب اول (موروثی شدن مرجعیت) خواهیم پرداخت: فرض کنید پس از رحلت هریک از مراجع معظم کنونی، فرزندان ایشان تمسک به چنین رویه‌ای پیدا کنند؛ یعنی اخذ وجوهات کنند، سؤالات جدید مردم را از نظر خویش پاسخ دهند و تمامی نهادهای تأسیسی از سوی مرجع متوفی را زعامت کنند؛ آیا دیگر مجالی برای معرفی مرجع اعلم، باقی می‌ماند؟! چراکه وجوهات، قدرت و شهرت، همگی در دفاتر تعطیل‌نشده باقی مانده است. اینجاست که یکباره و ناخواسته شاهد پدیده‌ای بی‌سابقه در جهان تشیع خواهیم بود و آن هم «مرجعیت موروثی» است. مراجع کنونی هریک بانی خیرات عظیمی هستند و هریک اقدام به تأسیس و هدایت نهادهای مختلف حوزوی و فرهنگی داشته‌اند. طبیعی است اقدام فرزندان برای امتداد مرجعیت هریک از ایشان پس از ارتحال، به بهانه حفظ این دستاوردها موجب پراکندگی بیش از پیش مدیریت و از دست‌رفتن اقتدار مرکزی مرجعیت خواهد شد. مطمئن باشیم واگذاری امور به مراجع حی، به معنای هدم آن دستاوردها نیست. 🔹 بی‌راه نیست که شنیده شده حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی وصیت نموده‌اند که مرکز فقهی امام کاظم(ع) پس از رحلت ایشان متعلق به حوزه علمیه است و اولاد ایشان حق هیچگونه تصرفی در آن ندارند؛ به‌حق، ایشان چنین آینده ناگواری را از قبل حدس زده و برای آن قبل از وقوع فاجعه، علاج کرده‌اند. قدرت مرجعیت به حدی است که فرزندان مراجع با سیطره بر آن براحتی می‌توانند مانع مطرح‌شدن دیگران در عرصه‌های علمی و مدیریتی شوند. 🔹 این سنت همچنان باید پابرجا بماند که هریک از فضلای حوزه علمیه، خود با زحمت تحصیل، تقریر و تدریس اگر تقوا، علمیت و هنری دارند،‌ مطرح و مشهور می‌شوند. این به عدالت و صواب نزدیکتر است و مانع دیده‌شدن دیگر اعاظم و اساتید علمی نخواهد شد. به همین جهت ضرب المثل شده: «گیرم پدر تو بود فاضل، از فضل پدر تو را چه حاصل؟!!» 🔹 امروز کم نیستند اساتیدی که به‌حق از فرزندان مراجع، افضل هستند؛ اما با تکیه بر تقوا و علم خویش و بدور از دنیاطلبی و جاه مقام، فقط پیگیر رشد علمی حوزه علمیه هستند. حضرات آیات همچون شب‌زنده‌دار، خرازی، شهیدی و... . 〰〰〰〰〰 🗂 پرونده @Manahejj
هدایت شده از روزنه
آیا مرجعیت گریزی، واقعا سیره سلف صالح بوده یا اصرار بر آن، ناشی از بی اطلاعی است؟! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 یکی از فضلای جوان که مدتی است تدریس درس خارج نیز شروع فرموده، در یادداشتی، انتقاد به پدیده را ناشی کم اطلاعی از تاریخ فقه معاصر دانسته و چنین نوشته اند:👇 بی اطلاعی! اخیرا برخی از کانال های کم اطلاع یا جهت دار اشکال کرده‌اند که "چرا" برخی از اساتید و فقهای طبقه دوم حوزه با وجود طبقه اول(مراجع موجود) اقدام به پاسخگویی به استفتاءات کرده و تلویحا در صدد مرجعیت هستند... مراجعه به تاریخ فقه معاصر به روشنی دلالت می کند که منشأ این اشکال بی اطلاعی است چراکه بسیاری از مراجع موجود و محترم فعلی هم با وجود حیات مراجع طبقه قبل خویش اقدام به تأسیس دفتر و پاسخ به استفتاءات کرده و حتی رساله منتشر نموده اند... بعنوان نمونه پس از ارتحال حضرت امام خمینی بسیاری از مقلدان ایشان به حضرات آیات عظام فاضل لنکرانی ره خامنه‌ای، صانعی و.. مراجعه کرده و این بزرگواران با وجود حیات حضرات آیات عظام خوئی، گلپایگانی و اراکی افتا می کردند و پس از ارتحال حضرت آیت الله العظمی خوئی بسیاری از مقلدان ایشان به حضرات آیات عظام سیستانی و تبریزی و وحید خراسانی مراجعه کرده و این بزرگواران با وجود حیات حضرات آیات عظام گلپایگانی و اراکی افتا می کردند... نگارنده به خوبی چاپ اول رساله توضیح المسائل آیت الله مکارم شیرازی را به خاطر دارد که در زمان حیات مرحوم آیت الله العظمی اراکی منتشر شده بود... خلاصه بدعتی اتفاق نیفتاده است و سیره مسلمی نقض نشده است ! از نظر ادله شرعی هم که رعایت طبقات الفقهاء دلیل ندارد. البته که هرکس بخواهد از فقیهی تقلید کند باید بوسیله دلایل معتبر شرعی_که در رساله ها و استفتاءات آمده _صلاحیت او را برای افتا احراز کند و به صرف اعلام مرجعیت توسط عالمی نمی توان از او تقلید کرد... لکن این بحث دیگری است... 98/2/28 🔶حاشیه روزنه ۱)نگارنده محترم مشخص نکرده که مراد از «تاریخ فقه معاصر» دقیقا شامل چه بازه زمانی است و آیا ایشان بزرگانی چون آیات بروجردی، امام خمینی، خوانساری، بهجت، و بسیار دیگر را، در جرگه فقهای معاصر که از پذیرش مرجعیت استنکاف شدید داشته اند قبول دارند؟! ۲)حکمت این سنخ مواجه با مقوله مرجعیت چیست؟؟ آیا مطالبه استمرار این سیره مقدس، که از قضا دقیقا مبتنی بر داده های متقن تاریخی است، باید تخطئه شود یا قابل تقدیر است؟ ۳) داده های مندرج در این یادداشت مختصر، به غایت غیردقیق است و این مطلب را به مخاطب منتقل می کند که افراد مذکور العیاذبالله از سیره قطعیه مراجع ماضین مبنی بر ، پیروی ننموده اند. طبعا به این سهولت نمی توان چنان نسبتی را بدان بزرگان داد لذا در تحلیل این داده ها، بر فرض صحت و دقت، باید راه دیگری پیمود. ۴) بعد از ارتحال امام خمینی در سال ۶۸، تاریخ سراغ ندارد «بسیاری از مقلدان ایشان در زمان حیات آیت الله گلپایگانی به مقام معظم رهبری مراجعه» و ایشان در مقام مرجعیت و افتا پذیرا شده باشند! بلکه ارتحال آیت‌الله خویی در سال ۷۱، آیت‌الله گلپایگانی در آذر ۷۲ و ارتحال آیت‌الله اراکی در آذر ۷۳، واقع شد و بعد از آن بود که جامعه مدرسین قم در طی اطلاعیه‌ای اسامی هفت نفر از علمای کشور را به عنوان مراجع جایزالتقلید اعلام کرد؛ اسامی حضرات آیات خامنه‌ای، فاضل لنکرانی، میرزا جواد آقا تبریزی، محمدتقی بهجت، حسین وحید خراسانی، سید موسی شبیری زنجانی و ناصر مکارم شیرازی در لیست مورد نظر این نهاد اصیل حوزوی به چشم می‌خورد. بعد‌تر نام آیات سیستانی و صافی گلپایگانی نیز بدان افزوده شد. ۶) برخورد مقام معظم رهبری با این اتفاق را بار دیگر باید مطالعه کرد؛ تذکر دادن به وجود بزرگان دیگری که معلوم شد آیت الله سیستانی مراد بوده و اعلام رسمی استنکاف از پذیرش امر مرجعیت در داخل ایران. مرجعیت گریزی مقام معظم رهبری و حفظ شأن و منزلت مراجع اسن و اقدم موجب شده که از سال ۷۳ تا کنون از استنکاف ورزند و نشان دهند که در عمل به دقائق اخلاقی در عرصه مرجعیت، واقف و حساس اند. ۵) پیرامون سایر گزاره های یادداشت فوق نیز گفتنی هایی هست که از حوصله این یادداشت خارج است و ای بسا در آتیه، در قالب مطالب مستقل دیگر بدان بپردازیم. انشالله @rozaneebefarda
مناهج 🇵🇸🇮🇷
آیا مرجعیت گریزی، واقعا سیره سلف صالح بوده یا اصرار بر آن، ناشی از بی اطلاعی است؟! @rozaneebefarda
🌀 مخالفت آیت‌الله وحید با ورودشان به مرجعیت استاد علوی بروجردی: 🔹 ایشان [آیت‌الله وحید] نه‌تنها در مقام(به دنبال) مرجعیت نبودند، بلکه با ورود در مرجعیت مخالف بودند. در زمان آیت الله خویی، کسانی بودند که احتیاطات آیت الله خویی را به آیت‌الله وحید مراجعه می‌کردند؛ اما ایشان حاضر نبودند به‌صورت رسمی به مرجعیت ورود کنند. بعد از مرحوم آیت الله خویی، با اصرار بسیاری از افراد، ایشان ورودی پیدا کردند تا زمانی که جامعۀ مدرسین بعد از فوت مرحوم آیت‌الله حاج شیخ محمدعلی اراکی لیستی هفت نفره از مراجع برای معرفی ارائه کرد، نام ایشان در آن لیست بود اما ایشان با این اعلام بودند و لذا عقب کشیدند. 🔹 یک تا دو سال ایشان عقب‌نشینی کردند و فرمودند که نمی‌خواهند وارد شوند و دراین‌باره صحبت هم کردند. تا اینکه به‌هرحال وارد شدند. لذا تمایل خود ایشان این بود که در مقام تحقیق و تدریس باقی بمانند و وارد این عرصه نشوند. درواقع، ایشان خیلی پرهیز داشتند؛ یعنی یکی از مصادیق تارکاً لِهواه بودند. منتها استدلالی که ما برای ایشان داشتیم این بود که اینجا مسئله خواستن یا نخواستن شما مطرح نیست یا صحبت هواپرستی نیست، بلکه حوزه شیعه به امثال شما نیاز دارد. این‌همه شما در حوزه‌ها زحمت کشیده‌اید و برای امام زمان کار کرده‌اید، الان برای تصدی مرجعیت به شما نیاز دارند. مرجعیت یک ریاست نیست، بلکه یک مسئولیت بسیار سنگین است که پذیرفتن آن، دوش بسیار بااستقامتی می‌خواهد که این بار را بر روی آن بگذارند. به‌هرحال ایشان ورود کردند. yon.ir/FYbG7 📌 مناهج: 🔹 افرادی که اظهار فضل و اطلاع دارند، طبق شواهد و مستندات تاریخی بنویسند و بنگارند که به صواب نزدیکتر است. خود حضراتی که امروز در مقام مرجعیت برآمده‌اند بر سیره و رویه متداول حوزوی اعتراف دارند؛ چرا برخی چشمشان را بر حقایق تاریخی می‌بندند؟ الله اعلم..‌. 🔹 بر فرض که یکی دو مورد نقض تاریخی پیدا شود، آیا این تعداد موجب نسخ رویه‌ی دامنه‌دار چند قرن مشی علما و مراجع تشیع است؟! بی‌منطق و متعصب نباشیم. 〰〰〰〰〰 🗂 پرونده @Manahejj
سخنرانی و فیش منبر رمضان سه شب پنجم.pdf
2.06M
#اختصاصی_مناهج 🌀 محتوای سه سخنرانی دیگر (سیزدهم تا پانزدهم ماه مبارک رمضان)، با رویکرد رونق تولید و اشتغال‌زایی 🔹 عنوان سخنرانی شب‌های رمضان: «نعمت و برکت در پرتوی زندگی مؤمنانه» هشتگ یافتن دیگر سخنرانی‌ها: #سخنرانی_رمضان 📌 محتوای سخنرانی دیگر شبها نیز به مرور منتشر خواهد شد. #اقدام_عملی_گام_دوم_انقلاب #تبلیغ_اقتصادی_رمضان #مناهج @Manahejj
🌀 مشکل اصلی؛ نشست اساتید یا جامعه مدرسین؟! 🖋 سید هادی حسینی 🔹 نشست اساتید با برنامه ریزی دقیق و ‌هوشمندی درست مبنی بر هدف گذاری امور صنفی روحانیت و اساتید و البته با صبر حدود بیست ساله هم‌اکنون نهادی جا افتاده و معتبر شده است. در مقابل جامعه مدرسینی که روزگاری یکه تاز میدان بود به دلایل متعدد (از ناکارآمدی در اداره امور صنفی روحانیت گرفته تا احساس وظیفه‌های غیر ضروری و بعضا مضر سیاسی نظیر اعلامیه های حمایتی فلان نامزد و بهمان کاندیدا) جایگاه خود را در بین بدنه طلاب (از انقلابی گرفته تا خاکستری و منتقد) تا حد زیادی از دست داده است. طبعا دوستان انقلابی و انقلابی های قلابی (ولو با تفاوت در داعی) از این مسأله خوشنود نیستند. و البته به جای درمان ریشه‌ای مشکل و تصحیح و اصلاح در امثال جامعه مدرسین، انقلابی‌نماها ساده‌ترین راهکار را انتخاب می‌کنند: «برخورد پلیسی!» یعنی گیر دادن بجا و نابجا به نشست اساتید با توهم مطرود ساختن آنها از سوی بدنه حوزه و طلاب و اساتید (که البته نتیجه عکس هم ندهد که می‌دهد حداقل آب در هاون کوبیدن است). 🔹 البته منظور از این کلام ارزش‌گذاری و خوب و بد انگاری نشست اساتید نبود که قطعا ایراداتی دارند و البته گمان من این است که حتی بر فرض تحصیل سیادت نسبی بر ساختار صنفی حوزه در آینده نه چندان دور، سرعت افولشان به مراتب بیشتر از جامعه مدرسین خواهد بود؛ فقط خواستم توصیف حال کنم. مشکل اصلی این است بچه انقلابی‌های که استعداد اجتهاد داشتند، بعضا بنا بر احساس وظایف واجب (چون جنگ و مسؤولیتهای نظام) یا مستحب (چون تبلیغ و بصیرت افزایی و... ) از واجبات کفایی دیگر باز ماندند. اکنون هم چهره خاصی برای پوشاندن ردای سیادت حوزه (=مرجعیت) نداشته یا کم داشته و قهرا مقدار معتنابهی دردمان آمده است. چاره نیست. چند سالی باید این درد را تحمل کنیم و البته طلاب انقلابی و معتقد به مفاهیمی چون تمدن اسلامی و... تربیت کنیم. آن وقت بقیه هستند که دنبالمان خواهند افتاد. 📌 مناهج: دیگر کاربران نیز می‌توانند نظرات خودشان را ارسال کنند. 〰️〰️〰️〰️〰️ 🗂 پرونده @Manahejj
مناهج 🇵🇸🇮🇷
#یادداشت_رسیده 🌀 مشکل اصلی؛ نشست اساتید یا جامعه مدرسین؟! 🖋 سید هادی حسینی 🔹 نشست اساتید با برنامه
📠 نظر کاربران 💬 کریم صالحی: 🔸 واقعا بعضی حرفهای این یادداشت دقیق و معقول است. چقدر گاهی فضاها سیاسی و جناحی می‌شود؛ در نتیجه ضعف خودی‌ها نادیده و عیب طرف مقابل، بزرگ جلوه می‌کند. پدربزرگ ما می‌گفت: جایی علف هرز دیدی از علف گلایه نکن؛ باغبان را شماتت کن. قطعا از انفعال و کم‌کاری جامعه مدرسین است که نشست اساتید مجال جولان‌دهی پیدا می‌کند. ❓ من از یکی از اساتید بسیار انقلابی با گلایه پرسیدم چرا شما عضو نشست اساتید هستید؟ 🔸 جوابی شنیدم که واقعا بر مطلب فوق اذعان می‌کند. ایشان گفت: «بنده که هیچ وقت اضافه‌ای ندارم، بجای اینکه هر ماه در چند صف شهریه مجبور باشم بایستم بواسطه نشست اساتید، سر ماه کل شهریه به حسابم واریز می‌شود. در هیچ یک از جلسات نشست اساتید تابحال شرکت نکردم و پولهای غیر شهریه که برایم واریز می‌کنند از آنجاکه شبهه‌ناک می‌دانم مصرف نمی‌کنم.» 🔸 حالا شما حساب کنید جامعه مدرسین از یک سری کارهای حداقلی هم غفلت کرده!! و در عوض نشست اساتید چقدر هوشمندانه سعی کرده خلأهای حداقلی را پوشش دهد. باید هویت اصیل جامعه مدرسین احیا شود. 📌 مناهج: دیگر کاربران نیز می‌توانند نظرات خودشان را ارسال کنند. 〰〰〰〰〰 🗂 پرونده @Manahejj
مناهج 🇵🇸🇮🇷
#یادداشت_رسیده 🌀 مشکل اصلی؛ نشست اساتید یا جامعه مدرسین؟! 🖋 سید هادی حسینی 🔹 نشست اساتید با برنامه
📠 نظر کاربران 💬 محمدرضا یعقوبی: 🔹 بنظرم یک کمی ایشان ناپخته و غیر دقیق صحبت کردند. اگر منظورشان این است که جامعه مدرسین بی‌اعتبار شده! ابدا چنین چیزی نیست. اگر منظورشان این است که دیگر امیدی به جامعه مدرسین نیست و نمی‌شود کاری کرد! باز هم ابدا چنین نیست. 🔹 این را بدانیم که هیچ مرجع و نهادی بالاتر از جامعه مدرسین و مقبول‌تر از آن وجود ندارد. 🔹 اما این نکته اگر منظورشان باشد که جامعه مدرسین باید تقویت شود و نیاز به بازنگری‌هایی برای هرچه فعال‌تر بودن دارد، این سخن صحیح و دقیقی است. 🔹 البته جامعه مدرسین نیاز دارد بداند که طلاب و اساتید انقلابی همواره حامی این نهاد مقدس هستند و همچنین باید بداند که طلاب و اساتید نیز خواستار تحولات لازم در این نهاد هستند. 📌 مناهج: دیگر کاربران نیز می‌توانند نظرات خودشان را ارسال کنند. 〰〰〰〰〰 🗂 پرونده @Manahejj
🌀 نحوه انتخاب مراجع تقلید 🔺 رد تلویحی جایگاه جامعه مدرسین برای معرفی مراجع 🎙 مصاحبه با استاد هادوی ❓ انتخاب مراجع تقلید به این جایگاه چگونه صورت می‌گرفت؟ 🔸 انتخاب مرجع در حوزه‌های علمیه مانند انتخاب اساتید در حوزه‌های علمیه به شیوه کاملاً طبیعی صورت می‌گرفت؛ به این معنا که طلبه‌ای وارد حوزه می‌شد و تحصیل می‌کرد و کیفیت درس خواندن، کیفیت سیر و سلوک معنوی، رفتارش با دیگران و... به نحوی توسط هم‌درسها و اساتید او مورد ملاحظه و دقت قرار می‌گرفت و با توجه به لیاقتهایی که از خودش نشان می‌داد، می‌توانست در حوزه رشد و ارتقاء پیدا کند و رفته‌رفته جایگاه تدریس پیدا کند. تربیت شاگردان و تألیف کتب و مقالات و رساله‌ها نشانه‌هایی از علمیت او بود که به گذر زمان رفته رفته رشد و ارتقا پیدا می‌کرد. 🔸 مرجع تقلید کسی بود و هست که این سیر را به‌صورت طبیعی انجام می‌داد و به قله می‌رسید؛ به جایگاهی که بسیاری از شخصیت‌های حوزوی علمیت و تقوای او را می‌پذیرند. شاگردان و کتاب و تألیفات او نشانه‌ای بر این دانش و بینش او خواهد بود. چنین شخصیتی رفته رفته توسط مردم به واسطه ارجاع همین علما و شاگردان و اساتید شناخته می‌شود. 🔻 از گذشته تاکنون کسی نصب و عزل‌های دستوری مراجع تقلید را از بیرون حوزه تحمل نمی‌کرد و همواره در درون ساختار حوزه با سیستم کاملاً طبیعی رشد و ارتقاء اتفاق می‌افتاد. yon.ir/ykSV9 📌 پ.ن: نقد مناهج بزودی منتشر خواهد شد. 〰〰〰〰〰 🗂 پرونده @Manahejj
🌀 ضرورت نظارت استصوابی بر مرجعیت 🖋 رضا حسینی 🔹 در موارد رجوع مردم به متخصص، مرجعی برای تشخیص و معرفی متخصص الزامی است و نمی‌توان امر تشخیص را به عهده مردم گذاشت. بلکه انتخاب مردم، پس از تایید صلاحیت خواهد بود! حال #مرجعیت که تخصصی بسیار مشکل و ذو ابعاد است و با دین و دنیای مردم سروکار دارد، به طریق اولی باید مورد اهتمام باشد. 📌 متن کامل یادداشت در پست بعد 👇👇👇👇👇 〰〰〰〰〰 🗂 پرونده #سودای_مرجعیت #جامعه_مدرسین #مناهج @Manahejj
🌀 ضرورت نظارت استصوابی بر مرجعیت 🖋 رضا حسینی 🔹 در همه جوامع انسانی امروز، این مسئله پذیرفته شده و روشن است که امور تخصصی نیاز به مرجعی برای نظارت، تایید و مجوز دارد. و هرچه امر تخصصی‌تر و مهم‌تر، اهمیت نظارت برآن بیشتر. به طور مثال در امر طبابت، حتما باید مرجعی بالادستی بر کار پزشکان نظارت داشته باشد؛ این اصل به قدری بدیهی است که اگر شنیده شود در فلان روستا کسی بدون اخذ مجوز و مراحل قانونی مطبی باز کرده، و محل رجوع مردم شده، سریعا نهادهای مربوط، -به‌حق- آن شخص را توقیف و بازخواست می‌کنند. بدیهی است این بازخواست به این علت نیست که شخص توانایی طبابت ندارد (چه بسا از حاذق‌ترین اطباء باشد) بلکه دلیل اصلی این است که این، باب نشود که هر کس به صرف «رجوع مردم» برای خود بساط طبابت محیا کند؛ چرا که فساد این امر واضح است و شیوع این مسئله به طور جبران‌ناپذیری سلامت مردم را تهدید می‌کند. 🔹 این هم مسلم است که هیچ‌کس نمی‌پذیرد به بهانه اینکه مردم خودشان می‌فهمند، مجوزات قانونی را لغو کنیم!! یا پزشکان به بهانه اینکه این مرا حاذق می‌دانند از اخذ مجوز سر باز بزنند!! این مثال منحصر در طبابت هم نیست؛ در وکالت، سیاست و هر امری که در آن رجوع به متخصص موضوعیت داشته باشد عقلا این حکم را مسلم می‌دانند که: «در موارد رجوع مردم به متخصص، مرجعی برای تشخیص و معرفی متخصص الزامی است و نمی‌توان امر تشخیص را به عهده مردم گذاشت. بلکه انتخاب مردم، پس از تایید صلاحیت خواهد بود!» 🔹 حال که تخصصی بسیار مشکل و ذو ابعاد است و با دین و دنیای مردم سروکار دارد، به طریق اولی باید مورد اهتمام باشد. نبودن مرجعی برای تشخیص و معرفی مجتهد جامع الشرایط، قبل از انقلاب اسلامی، آنچنان آسیب مهمی نبود؛ زیرا از طرفی ابزارهای ارتباطی محدود بود و از طرف دیگر تعداد مراجع بسیار کم بودند، به طور مثال: زمان آیت‌الله بروجردی(ره) ایشان مرجع تام بودند و مجتهدین دیگر با بزرگواری از مرجعیت کناره‌گیری کرده بودند. و یا قبل‌تر در زمان میرزای شیرازی(ره)، ایشان به تنهایی مرجع عام بودند، و یا در زمانهای دیگر نهایتا دو یا سه مرجع مسئول امور مردم بودند. 🔹 اما در دوران نزدیک انقلاب و علی‌الخصوص بعد از انقلاب، به علت واردشدن فقها در مسائل اجتماعی از یک‌سو و سرازیر شدن توجهات، نفوذ و مسائل مالی به سمت حوزه علمیه، ورود به مرجعیت (که در بسیاری موارد بر اساس وظیفه شرعی صورت می‌گرفت) به طرز چشمگیری افزایش یافت!! و متأسفانه فکر بایسته‌ای هم به حال این مسئله نشد. هرچند جامعه مدرسین اقدامات مهمی در کارنامه خویش دارد: مثل برکناری آقایان شریعتمداری یا صانعی از مرجعیت؛ اما به رویه جامعه مدرسین نقدهایی نیز وارد است که در یادداشتی جداگانه به تفصیل خواهد آمد. 〰️〰️〰️〰️〰️ 🗂 پرونده @Manahejj
مناهج 🇵🇸🇮🇷
🌀 نحوه انتخاب مراجع تقلید 🔺 رد تلویحی جایگاه جامعه مدرسین برای معرفی مراجع 🎙 مصاحبه با استاد هادوی
📠 نظر کاربران 💬 تقی افضلی: 🔹 واقعا از حرفهای آقای هادوی و دیگرانی که با ایشان هم‌عقیده و هم‌مسلکند تعجب می‌کنم. شیوه‌ای که ایشان فرمودند گرچه سنتی است؛ اما امروز کارآمد نیست و مفاسد بسیاری بر آن مترتب است. 🔹 الان اگر جامعه مدرسین اجازه چاپ رساله را آزاد بگذارد با ده‌ها و بلکه چندصد رساله روبرو خواهیم شد. هرکدام از نورساله‌ها هم به نوبه خود از بار علمی و شهرت برخوردار خواهند بود. 🔹 وقتی بی‌ضابطه تکثر مرجعیت رخ دهد، واقعا مردم متحیر خواهند ماند و حتی موجبات شبهات بسیاری در اذهان عمومی بوجود خواهد آمد. 📌 مناهج: دیگر کاربران نیز می‌توانند نظرات خودشان را ارسال کنند. 〰〰〰〰〰 🗂 پرونده @Manahejj
مناهج 🇵🇸🇮🇷
🌀 نحوه انتخاب مراجع تقلید 🔺 رد تلویحی جایگاه جامعه مدرسین برای معرفی مراجع 🎙 مصاحبه با استاد هادوی
📠 نظر کاربران 💬 مسعود مرادی: 🔹 من هرچه فکر می‌کنم با افق مد نظر حضرت امام در تعیین مرجع چند قرن فاصله داریم. 🔹 آقایان بخدا در عصر ارتباطات زندگی می‌کنیم. مگر قرار است اعضای هیئت علمی انتخاب کنید که این قدر حداقلی نگاه می‌‌کنید؟!! 🔹 یک مرجع بیش از علمیت فقهی، باید مدیریت و مدبریت داشته باشد، در شیوه‌ای که جناب هادوی فرموده کجا و چگونه تحصیل می‌شود که فرد لایق برای مرجعیت توان اداره وجوهات و پاسخگویی به مسائل ریز و درشت جهان اسلام را اعم از مسائل سیاسی و فرهنگی دارد؟ 🔹 مگر مرجعیت بازیچه است که به صرف توان علمی فرد، کرسی ریاست دین و دنیای مردم و همه آینده‌شان نشناخته و ندانسته واگذار شود؟! 📌 مناهج: دیگر کاربران نیز می‌توانند نظرات خودشان را ارسال کنند. 〰〰〰〰〰 🗂 پرونده @Manahejj
🌀 لزوم یا عدم لزوم نهادی برای معرفی مراجع 🖋 هادی چیت‌ساز ❓ یکی از مسائل مهم درباره مرجعیت، این است که آیا مرجعیت منصبی است که نهادی بتواند آن را تعیین کند، یا اینکه خود مردم باید به کسی روی بیاورند و آن را به عنوان عالم دینی بپذیرند؟ 🔰 دو نظریه در این باره وجود دارد: 1⃣ نظر اول، مقبولیت و استقبال مردمی به مجتهد را شرط لازم مرجعیت می‌داند، ولی اینکه نهادی بخواهد آن را به کسی تحکم کند، قبول ندارد. به اعتقادشان، وقتی مردم کسی را به لحاظ علمی و تقوایی قبول داشته باشند، دیگر کافیست که او رساله بنویسد و مقلد داشته باشد. و نهاد بالادستی هم حق دخالت ندارد و نمی‌تواند تعیین تکلیف کند. 2⃣ نظر دوم، مقبولیت مردمی را قبول دارند، اما برای تعیین مرجعیت، ساز و کار مشخص می‌کنند و وجود نهادی برای تعیین مرجعیت را ضروری می‌دانند. مردم در مسائل دینی نیاز به مرجع دارند. اگر نهادی نباشد که مرجعیت را تعیین کند، اکثر مردم متحیر می‌شوند که از چه کسی تقلید کنند. بنابراین باید نهادی متشکل از متخصصان باشد تا یک نفر یا چند نفر را به عنوان اعلم مشخص کند، نه اینکه هرکس با استقبال عده‌ای از مردم، اعلام مرجعیت کند. در این صورت، تشتت آراء و اختلاف سلیقه‌ها باعث وهن مرجعیت می‌شود و آن را متزلزل می‌کند. 🔹 بعد از فوت آیت‌الله‌العظمی اراکی، جامعه مدرسین، هفت نفر را به عنوان مرجع اعلام کرد. مردم نیز دیگر می‌دانستند از بین همه مجتهدین باید به این افراد مراجعه کنند. اکنون برخی با وجود اینکه هنوز مراجع اعلام شده زنده‌اند، اعلام مرجعیت کرده‌اند. وظیفه جامعه مدرسین است که از اقدام خود حمایت کرده و از تشتت مرجعیت جلوگیری کند. نمی‌توان از سویی به مرجعیت اهتمام داشت و از سویی دیگر، بر اعلام دیگران نظارت نداشت. البته مسئله به اینجا ختم نمی‌شود. اینکه نهاد تعیین کننده باید چه ویژگی هایی داشته باشد، و چه افرادی با چه شرایطی در آن حضور پیدا کنند، خودش نیاز به بحث مفصل دارد که در این یادداشت نمی‌گنجد. 〰〰〰〰〰 🗂 پرونده @Manahejj
🌀 نیندیشیدن در عاقبت تکثر مرجعیت 🔹 اگر از جایگاه جامعه مدرسین برای نظارت، تایید و معرفی مراجع غفلت شود؛ دیگر معلوم نیست با چه تکثری روبرو خواهیم بود و چه بلایی بر سر مردم و حتی مبلغین خواهد آمد. 〰️〰️〰️〰️〰️ 🗂 پرونده @Manahejj
🌀 مرجعیت‌گریزی، سیره علمای سلف 🖋 سید رضا جلالی حقیقت مطلب این است که تواضع و فروتنی علماء و مدرسین نسبت به اعاظم حوزه تقریباً از مسلّمات است و جز در موارد نادر از آن تخطّی نشده و اشخاصی که از این سیره تخطّی میکرده اند مورد مذمت قرار میگرفته اند و برعکس همانها که قدمی برای مرجعیّت برنداشته اند بیش از سایرین مورد عنایت علماء و توده های مردم قرار می گرفته اند. همه میدانند که جناب شیخ انصاری امر مرجعیت را سزاوار یکی از علمای مازندرانی هم دوره خود میدانست ولی آن عالم بزرگوار گفت الان من در شرایطی نیستم که عهده دار این امر خطیر شوم و خود شیخ را بر خود مقدم میدانم. همه این را میدانند که جناب سید محمد فشارکی که از اعاظم شاگردان میرزای شیرازی بود به رغم اصرار معاصرین از امر مرجعیّت استنکاف کرد و گفت این امر شایسته ی میرزا محمد تقی شیرازی است و من آنرا نمیپذیرم. همه این‌را میدانند که با ورود آیت الله بروجردی به قم آیات ثلاث که در قم مرجعیت داشتند به احترام ایشان کنار رفتند و شئونات مرجعیت را به ایشان سپردند. حضرت آیت الله اراکی حتّی تا پس از ارتحال امام(ره) از پذیرش این امر اکراه داشتند و به دیگران ارجاع می دادند و پس از ارتحال امام امت عهده دار این امر شدند. پس از ارتحال مرحوم آیت الله اراکی بزرگانی که خود میتوانستند در مظان مرجعیت باشند از این امر استنکاف کردند و به یاد دارم دفاتر حضرات آیات جوادی آملی و مشکینی و مصباح یزدی ما را به آیت الله بهجت(ره) ارجاع دادند و آیت الله شبیری زنجانی نیز آنطور که در کتاب قطره از دریا(مجموعه بیانات ایشان) آمده نیز ارجاع به آیت الله بهجت(ره) را مطرح کرده اند. ظاهراً نظر رهبر معظم انقلاب نیز در ابتدا همین گونه بوده. بنده خودم از فرزند آیت الله بهجت شنیدم که مرحوم آیت الله صدرالدین حائری (اخوی مرحوم آیت الله حائری شیرازی) از قول مقام معظم رهبری نقل کردند که به ایشان عرض کردیم شما که تمایل به آقای بهجت(ره) داشتید پس چرا جامعه مدرسین ۷ نفر را معرفی کردند؟ ایشان در پاسخ فرمودند سران جامعه مدرسین با من ملاقات کردند و ما نظر و دلائل خود را گفتیم ولی آنها گفتند ما مرجعیّت انحصاری را مصلحت نمیدانیم و ما هم به آنها گفتیم هر جور خودتان صلاح میدانید عمل کنید که در نتیجه ۷ نفر از بزرگان را معرفی کردند. خود امام و رهبری و مرحوم آیت الله بهجت(ره) را همه میدانند که چگونه با امر مرجعیت مواجه شدند و همیشه استنکاف میکردند. این همیشه یک سیره و سنّت در میان اعاظم حوزه بوده که هر که از آن تخطّی کرده مورد مذمت واقع شده و مرجعیّتهای خود خوانده آن هم با وجود اعاظم نه مورد استقبال علمای حوزه قرار گرفته و نه توده های مردم چرا که مردم هم این امور را از علمای حوزه جویا میشوند. حال اگر مقصود نشست دوره ای اساتید واقعا تصدّی مرجعیّت در شرایط کنونی باشد به نظر میاید که بر خلاف سیره و سنّت رجال دینی در ادوار مختلف و به دور از تواضع و اخلاص باشد. 〰️〰️〰️〰️〰️ 🗂 پرونده @Manahejj
🌀 پیشنهادات شهید مطهری (ره) 🔹 امروزه نیاز به تولید علم و مهمتر از همه، تولید فقه‌های تخصصی و حکومتی در جامعه شدت یافته است. اما آنچه مشاهده می‌کنیم، میل به فقه فردی و کثرت مرجعیت است. شهید مطهری(ره) در این باره دو پیشنهاد داشتند: 1️⃣ مرجعیت تخصصی 2️⃣ همکاری و همفکری در تبادل علمی اگر از آن زمان تاکنون به این پیشنهادات اعتنا شده بود، امروز به جای پدیده «پیشگامان مرجعیت»، تولید علوم جدید و گشایش گستره‌های نوینی از فقه در حوزه علمیه را شاهد بودیم. 📌 تفصیل پیشنهادات در پست بعد 👇👇👇👇👇 〰〰〰〰〰 🗂 پرونده #سودای_مرجعیت #مناهج @Manahejj
1⃣ پیشنهادی برای پیشرفت فقه و مرجعیت 📝 مرجعیت تخصصی 🖋 شهید مطهری 🔹 در اینجا من پیشنهادی دارم كه برای پیشرفت و ترقی فقه ما بسیار مفید است. این را قبلاً مرحوم «آیت اللّه حاج شیخ عبد الكریم یزدی» فرموده‌اند و من پیشنهاد ایشان را عرض می‌كنم. ایشان گفته بودند چه لزومی‌دارد كه مردم در همه مسائل از یك نفر تقلید كنند. بهتر این است كه قسمتهای تخصصی در فقه قرار دهند، یعنی هر دسته‌ای بعد از آنكه یك دوره فقه عمومی‌را دیدند و اطلاع پیدا كردند، تخصص خود را در یك قسمت معین قرار دهند و مردم هم در همان قسمت تخصصی از آنها تقلید كنند. مثلاً بعضی رشته تخصصی خود را عبادات قرار دهند و بعضی معاملات و بعضی سیاسات و بعضی احكام (احكام به اصطلاح فقه) ، همان طوری كه در طب این كار شده و رشته‌های تخصصی پیش آمده، هر دسته‌ای متخصص یك رشته از رشته های پزشكی هستند، بعضی متخصص قلب می‌باشند، بعضی متخصص چشم، بعضی متخصص گوش و حلق و بینی و بعضی متخصص چیز دیگر. اگر این كار بشود هركسی بهتر می‌تواند تحقیق كند در قسمت خودش. گمان می‌كنم در كتاب «الكلام یجر الكلام» تألیف آقای سید احمد زنجانی سلّمه اللّه این مطلب از قول ایشان چاپ شده. 🔹 این پیشنهاد بسیار پیشنهاد خوبی است، و من اضافه می‌كنم كه احتیاج به تقسیم كار در فقه و به وجود آمدن رشته‌های تخصصی در فقاهت، از صد سال پیش به این طرف پیدا كرده و در وضع موجود یا باید فقهای این زمان جلوی رشد و تكامل فقه را بگیرند و متوقف سازند و یا به این پیشنهاد تسلیم شوند. زیرا تقسیم كار در علوم، هم معلول تكامل علوم است و هم علت آن؛ یعنی علوم تدریجاً رشد می‌كنند تا می‌رسند به حدی كه از عهده یك نفر تحقیق در همه مسائل آنها ممكن نیست، ناچار باید تقسیم بشود و رشته‌های تخصصی پیدا شود. 🔹 پس تقسیم كار و پیدایش رشته‌های تخصصی در یك علم، نتیجه و معلول تكامل و پیشرفت آن علم است. و از طرف دیگر با پیدایش رشته‌های تخصصی و تقسیم كار و تمركز فكر در مسائل بخصوص آن رشته تخصصی پیشرفت بیشتری پیدا می‌كنند. در همه علوم دنیا از طب و ریاضیات و حقوق و ادبیات و فلسفه، رشته های تخصصی پیدا شده و همین جهت آن رشته ها را ترقی داده است. مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۰، ص۱۸۳ 〰〰〰〰〰 🗂 پرونده @Manahejj
2⃣ همکاری و همفکری در تبادل علمی 📝 نسخ تک‌روی علمی 🖋 شهید مطهری 🔹 پیشنهاد دیگری هم داریم كه عرض می‌كنم و معتقدم این مطالب هر اندازه گفته شود بهتر است و آن اینكه در دنیا در عین اینكه رشته های تخصصی در همه علمها پیدا شده و موجب پیشرفتها و ترقیات محیّرالعقول شده، یك امر دیگر نیز عملی شده كه آن هم به نوبه خود یك عامل مهمی‌برای ترقی و پیشرفت بوده و هست و آن موضوع همكاری و همفكری بین دانشمندان طراز اول و صاحب نظران هر رشته است. در دنیای امروز دیگر فكر فرد و عمل فرد ارزش ندارد، از تك‌روی كاری ساخته نیست، علما و دانشمندان هر رشته دائماً مشغول تبادل نظر با یكدیگرند، محصول فكر و اندیشه خود را در اختیار سایر اهل نظر قرار می‌دهند. حتی علمای قاره‌ای با علمای قاره دیگر همفكری و همكاری می‌كنند. در نتیجه ی این همكاریها و همفكریها و تبادل نظرها بین طراز اول ها، اگر نظریه مفید و صحیحی پیدا شود زودتر منتشر می‌شود و جا باز می‌كند و اگر نظریه باطلی پیدا شود زودتر بطلانش روشن می‌شود و محو می‌گردد، دیگر سالها شاگردان آن صاحب نظر در اشتباه باقی نمی‌مانند. 🔹 متأسفانه در میان ما هنوز نه تقسیم كار و پیدا شده، نه همكاری و نه ، و بدیهی است كه با این وضع انتظار ترقی و حل مشكلات نمی‌توان داشت. اگر شورای علمی‌ در فقاهت پیدا شود و اصل تبادل نظر به طور كامل جامه عمل بپوشد، گذشته از ترقی و تكامل كه در فقه پیدا می‌شود بسیاری از اختلاف فتواها از بین می‌رود. چاره‌ای نیست، اگر مدعی هستیم كه فقه ما نیز یكی از علوم واقعی دنیاست باید از اسلوبهایی كه در سایر علوم پیروی می‌شود پیروی كنیم. اگر پیروی نكنیم معنایش این است كه از ردیف علوم خارج است. مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۰، ص۱۸۵-۱۸۶ 〰〰〰〰〰 🗂 پرونده @Manahejj
🌀 نظارت استصوابی جامعه مدرسین 🔰 حمایت روحانیت و مردم از اقدام جامعه مدرسین 🔹 جامعه مدرسین: اگر بخواهیم امور خلاف عدالت شریعتمداری را بشماریم، مثنوی ۷۰ من کاغذ می‌شود. مردم سراسر کشور از این اقدام به‌هنگام و شایسته جامعه مدرسین حمایت کردند. 〰〰〰〰〰 🗂 پرونده #سودای_مرجعیت #عزل #شریعتمداری #مناهج @Manahejj
سخنرانی و فیش منبر رمضان سه شب ششم.pdf
2.2M
#اختصاصی_مناهج 🌀 محتوای سه سخنرانی دیگر، با رویکرد رونق تولید و اشتغال‌زایی 🔹 عنوان سخنرانی شب‌های رمضان: «نعمت و برکت در پرتوی زندگی مؤمنانه» هشتگ یافتن دیگر سخنرانی‌ها: #سخنرانی_رمضان 🔺 تنها دو سخنرانی دیگر بارگزاری خواهد شد. 📌 محتوای سخنرانی دیگر شبها نیز به مرور منتشر خواهد شد. #اقدام_عملی_گام_دوم_انقلاب #تبلیغ_اقتصادی_رمضان #مناهج @Manahejj
🌀 در ردیف مراجع 📱 اپلیکیشن «ایوا» بخش پرداخت وجوهات: آیت‌الله محمدجواد فاضل لنکرانی 📌 مناهج: آیا جامعه مدرسین همچنان بر مشی مدارا و سکوت اصرار دارد؟ اگر امروز مانع تضعیف مرجعیت نشویم، فردا دیر خواهد بود. 〰〰〰〰〰 🗂 پرونده #سودای_مرجعیت #نظارت_استصوابی_جامعه_مدرسین #مناهج @Manahejj
مناهج 🇵🇸🇮🇷
🌀 ضرورت نظارت استصوابی بر مرجعیت 🖋 رضا حسینی 🔹 در همه جوامع انسانی امروز، این مسئله پذیرفته شده و ر
🌀 لزوم قاطعیت جامعه مدرسین 📝 پرهیز از یک بام و دو هوا 🖋 رضا حسینی 🔹 در یادداشتی که چند روز پیش منتشر شد، به این نکته پرداختیم که مرجعیت مانند هر امر تخصصی نیاز به نظارت استصوابی دارد، در آنجا اشاره شد که جامعه مدرسین گزینه مناسبی برای این نظارت به نظر می رسد، اما به عملکرد نظارتی این نهاد انقلابی نقدهایی وارد است. 🔹 جامعه مدرسین برآمده از متن حوزه است، هم متصل به ارزشهای اصیل و سنتی حوزه است و هم عقلانیت انقلابی را در خود جمع کرده است. فلذا انتظار متدینین این است که نسبت به مرجعیت نه تنها بی‌تفاوت نباشد؛ بلکه قاطعیت داشته باشد. 🔹 رهبر انقلاب در سخنانی راجع به جامع مدرسین فرموده‌اند: «خيلى از كارهايى را كه هيچ دستگاه ديگرى نمى‌توانسته متكفل آن باشد در حوزه، اين مجموعه به طور طبيعى متكفل شده، كسى هم نگفته چرا، كه از جمله‌اش همين مسأله‌ى تعيين شوراى مديريت است، و حتى تعيين مراجع. وقتى شما فهرست مرجع داديد، هيچ كس نگفت شما به چه حقى اين كار را مى‌كنيد؛ زيرا اين كار شما پذيرفته شده است.»(۹ مهر ۱۳۸۴) 🔹 جامعه مدرسین طبق بیان رهبر معظم، متکفل معرفی مراجع است و حتی در دو مورد هم مرجع را عزل کرده‌اند. وقتی به لیست مراجع معرفی شده توسط جامعه مدرسین نگاهی بیندازیم به نکته عجیبی پی خواهیم برد! مراجع مورد تایید جامعه مدرسین عبارتند از آیات عظام خامنه‌ای، وحید خراسانی، سیستانی، مکارم شیرازی، شبیری زنجانی، صافی گلپایگانی و نوری همدانی. و در سایت جامعه مدرسین هم عکس این هفت بزرگوار را بالای سایت قرار داده‌اند. نکته عجیب این است که اعضای محترم جامعه که این لیست را تهیه کرده‌اند، با اینکه خودشان در لیست نیستند اما برخی از ایشان جزء مراجع هستند!! رساله دارند و وجوهات می‌گیرند، دفتر دارند و استفتائات جواب می‌دهند! یعنی خودشان عملا به معرفی خود پایبند نیستند و این هفت مرجع را فقط و فقط به عنوان تیمن و تبرک ذکر کرده اند!! 🔹 جامعه مدرسینی که مسؤول نظارت استصوابی است، مسؤولی است که شأن اجرایی دارد و اگر مجوز به کسی نداد دیگر آن شخص نمی‌تواند دنبال آن شأن برود. و اگر خطا کرد و دنبال آن رفت، آن مرجع ذی‌صلاح او را بازخواست می‌کند. اما نه تنها جامعه مدرسین بازخواست و قاطعیت لازم را ندارد بلکه گویی خود در نقض حکم خود پیش‌قدم است! و وقتی خود اینطور است وای به حال بقیه. مثل اینکه وزارت بهداشت فقط به سه پزشک مجوز دهد اما وزیر بهداشت خودش بی‌مجوز طبابت کند! پس جامعه مدرسین در حال حاضر آنگونه که شایسته و بایسته است مرجع تشخیص، معرفی و نظارت بر مجتهدین به عنوان مرجع تقلید نیست. جامعه مدرسین در این زمینه باید تمام‌قد ورود کند و نظارت استصوابی خود را عمل نماید و اول از همه خود، احکام خود را نقض نکند. به امید آن روز 〰〰〰〰〰 🗂 پرونده @Manahejj
🌀 آقا طلبه‌ها را پسندیدند 📝 هجمه غیرمنصفانه به «اعتماد به نفس طلاب» 🖋 عطا یاوری 🔹این حملات بعد از دیدار دانشجوها در شانزده رمضان شدت گرفت و بعضا به خودتحقیری هم انجامید. خودتحقیری‌ای که مستقیما #اعتماد_به_نفس_طلاب را هدف قرار داده است و در طولانی مدت آثار بدی بر روحیه طلاب خواهد گذاشت و توانایی آنها را در مدیریت هر تشکیلاتی -خصوصا اگر دانشجویی در میانشان باشد- تحت تاثیر قرار خواهد داد. 📌 متن کامل یادداشت در پست بعد 👇👇👇👇👇 〰〰〰〰〰 #مناهج @Manahejj
مناهج 🇵🇸🇮🇷
🌀 آقا طلبه‌ها را پسندیدند 📝 هجمه غیرمنصفانه به «اعتماد به نفس طلاب» 🖋 عطا یاوری 🔹این حملات بعد از د
🌀 آقا طلبه‌ها را پسندیدند 📝 هجمه غیرمنصفانه به اعتماد به نفس طلاب 🖋 عطا یاوری 🔹 ماه رمضان ماهی است که رهبر انقلاب دیدارهای عمومی‌شان را به صورت چشمگیری افزایش می‌دهند. امسال برای طلاب قدری متمایز بود چون رهبری به دیدارهایشان، دیدار با طلاب را افزودند. اتفاق عجیبی که در حاشیه این دیدار افتاد نق زدن عده‌ای از طلاب بود. اشکال‌تراشی‌هایی که قبل از دیدار شروع شد. بعد از دیدار هم به متن سخنرانی طلاب ایراد گرفتند و آن را با دیدار سالیانه دانشجوها قیاس کردند که ببینید دانشجوها چقدر انقلابی‌اند اما طلبه‌ها محافظه کارند. 🔹این حملات بعد از دیدار دانشجوها در شانزده رمضان شدت هم گرفت و بعضا به خودتحقیری هم انجامید. خودتحقیری‌ای که مستقیما را هدف قرار داده است و در طولانی مدت آثار بدی بر روحیه طلاب خواهد گذاشت و توانایی آنها را در مدیریت هر تشکیلاتی -خصوصا اگر دانشجویی در میانشان باشد- تحت تاثیر قرار خواهد داد. 🔹 رهبری در هر دو دیدار نظرشان را در مورد سخنرانی‌هایی که قبل از بیانات ایشان ایراد شد ابراز کردند. هرچند بعضی‌ها اینگونه سخن گفتن را نپسندند و انقلابی‌گری را در پرخاش و پریدن به این و آن می‌بینند؛ اما و مهر تایید بر سخنان طلاب زدند. 🔰 نظر رهبری درخصوص سخنان دانشجوها: در مطالبتان غالباً دردها و نگرانی‌ها را بیان کردید، من نیز با بیان نگرانی‌ها و اشکالها کاملاً موافقم ولی توجه داشته باشید اگرچه روحیه‌ی نشاط و طلبکاری خیلی خوب است اما در بیان تعابیر و انتقادها باید دقت کنید چراکه بی‌دقتی در بیان، علاوه بر مؤاخذه‌ی خدایی، آثار نامطلوب دیگری خواهد داشت. 🔰 نظر رهبری درخصوص سخنان طلاب: این مطالب که با تعابیر خوب و به‌صورت کارشناسی بیان شد، حاکی از عمق فکری و سطح بالای اندیشه و فهم، و حرکت و پیشرفت حوزه است که واقعاً تحسین‌برانگیز است. @Manahejj
🔴 خاک بر سر کسی که در حوزه به دنبال مقام و منصب باشد 🔻 استاد محمدجواد فاضل لنکرانی روز گذشته در ابتدای سلسله مباحث ماه رمضان : 🔸 چرا در حوزه عده ای هرچند یک نفر در فضای مجازی به راحتی بزرگان حوزه و علما و اساتید حوزه را آماج های سیاسی و غیر سیاسی قرار می‌ دهند؟ 🔸 ما وقتی حرف از ضرورت مسائل اخلاقی در حوزه می‌ زنیم غفلت نشود که نسبت به مسائل اساسی اسلام و و نظام بی تفاوت باشیم بلکه همه باید در این موارد حساسیت داشته باشیم، این یک مسأله ای است که در رگ و پوست ما وجود دارد ولی انسان وقتی می‌ خواهد حرف بزند باید در آن تفکر کند و مسائل اخلاقی را در نظر داشته باشد و مدام به کار دیگران کار نداشته باشد. 🔸 کسی در حوزه داریم که انقلابی، مدرس و استاد هست، چرا برخی به راحتی او را در معرض تهمت ها قرار می‌ دهند؟ اگر حوزه به این نحو باشد مردم آن را قبول نمی کنند؛ عزت و ذلت به دست خدا است و به اراده این گروه و آن گروه نیست که کسی بالا برود یا پایین بیاید، اما چرا عده ای باید به دنبال زمین زدن یک گروه و بالا بردن گروه دیگری باشند. 🔸 خاک بر سرکسی که در حوزه به دنبال و منصب باشد تمام ارزش یک طلبه این است که گوشه ای از وجود امام مجتبی(ع) در وجود او تبلور پیدا کند، این لباس مقدس در دست ما امانت است، چرا به راحتی همدیگر را متهم می‌ کنیم؟ و باب افترا را باز می گذاریم؟ خبرگزاری حوزه 📌 نقد مناهج در: https://eitaa.com/manahejj/1328 〰〰〰〰〰 🗂 پرونده @Manahejj