eitaa logo
منبرک قرآنی 🌿
204 دنبال‌کننده
6 عکس
0 ویدیو
0 فایل
📖 منبرک قرآنی هر روز، یک منبر کوتاه از آیات الهی نه طولانی، نه تکراری… . ❌ کپی بدون ذکر نام نویسنده و منبع ممنوع ❌️ 📧 انتقادات و پیشنهادات: https://daigo.ir/secret/21476511472
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 عنوان: هماهنگی با جهان، آرامش در دل بسم الله الرحمن الرحیم گاهی فراموش می‌کنیم که تنها ما نیستیم که بندگی خدا را می‌کنیم؛ آسمان، زمین، خورشید، درختان، پرندگان، همه و همه در حال تسبیح پروردگارند. قرآن در ابتدای سوره جمعه به ما یادآوری می‌کند که این جهان یک حلقه‌ی بزرگ ذکر است، و ما هم باید جای خودمان را در این حلقه پیدا کنیم. يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ. (سوره جمعه، آیه ۱) هر آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است، خداوند را که پادشاه، پاک، شکست‌ناپذیر و حکیم است، به پاکی می‌ستایند. این آیه می‌خواهد ما را بیدار کند که زندگی‌مان در مسیر همین تسبیح و تقدیس باشد، نه جدا از آن. 🔹 بُعد فردی | هماهنگی با تسبیح هستی وقتی آیه می‌گوید: «يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ» این یک خبر ساده نیست، بلکه یک دعوت عمیق است. یعنی تمام ذرات عالم، هر کدام به زبان خود، در حال گفتن "تسبیح" هستند. اما تسبیح آن‌ها فقط لفظی نیست؛ بلکه با انجام همان کاری که خدا برایشان مقرر کرده، تسبیح‌گو شده‌اند. یک رودخانه با جاری شدنش، یک پرنده با پروازش، یک ستاره با درخشش بی‌وقفه‌اش دارد تسبیح می‌گوید. هیچ‌کدام از این‌ها از مسیرشان خارج نمی‌شوند. پس تسبیح یعنی در جای خود ماندن و نقش خود را کامل ایفا کردن. برای ما انسان‌ها، این هماهنگی معنایی دوچندان دارد. چون ما اختیار داریم که از این هم‌صدایی جدا شویم یا بمانیم. وقتی راست‌گویی را انتخاب می‌کنی، وقتی در کار کوتاهی نمی‌کنی، وقتی نگاهت را پاک نگه می‌داری، در واقع داری با آسمان‌ها و زمین هم‌صدا می‌شوی. اما اگر بی‌مسئولیتی، بخل یا بی‌انصافی در زندگی‌ات جا پیدا کند، مثل سازی هستی که وسط اجرای ارکستر، صدای غلط می‌دهد. ممکن است دیگران تحمل کنند، اما این ناهماهنگی در نهایت، روح خودت را خسته و فرسوده می‌کند. تسبیح حقیقی در زندگی فردی، یعنی تبدیل کردن همه‌ی کارهای روزمره به پرستش: ●کار کردن با نیت خدمت، نه فقط درآمد. ●یاد گرفتن علم برای آباد کردن دنیا و آخرت، نه برای فخر فروختن. ●حتی استراحت کردن برای نیرو گرفتن جهت خدمت دوباره. در این نگاه، ذکر "سبحان‌الله" نه فقط ذکر زبان، بلکه امضای سبک زندگی توست؛ سبکی که در آن هر حرکت و تصمیم، هماهنگ با اراده‌ی خداست. 🔹 بُعد اجتماعی | جامعه‌ای که با هستی هم‌صدا می‌شود وقتی خدا می‌فرماید: «يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ» یعنی همه‌ی هستی یک هماهنگی بزرگ دارد. در این ارکستر عظیم، جامعه‌ی انسانی هم باید سهم خودش را ایفا کند. در بُعد اجتماعی، تسبیح یعنی این‌که روابط، اقتصاد، فرهنگ و حتی سیاست ما، هماهنگ با اراده‌ی خدا پیش برود. یعنی اگر در عالم ظلم جایی ندارد، در جامعه‌ی ما هم نباید جایی داشته باشد. اگر در هستی، هر موجودی جای دیگری را نمی‌گیرد و به حق خود قانع است، در جامعه‌ی ما هم باید عدالت و انصاف جریان داشته باشد. وقتی بازار بر پایه‌ی صداقت باشد، وقتی کارفرما و کارگر با انصاف رفتار کنند، وقتی ثروتمند سهم نیازمند را فراموش نکند، این‌ها مصادیق اجتماعی «تسبیح» هستند. اما اگر در یک جامعه، فساد، بی‌عدالتی، تبعیض یا بی‌تفاوتی نسبت به سرنوشت دیگران رواج پیدا کند، آن جامعه از این هماهنگی کیهانی خارج می‌شود و مثل سازی است که وسط ارکستر هستی، صدای ناهنجار می‌زند. نتیجه‌اش هم چیزی جز فروپاشی و بحران نخواهد بود. برای همین، این آیه به ما یادآوری می‌کند که تسبیح فقط کار فردی نیست. یک ملتِ هماهنگ با اراده‌ی خدا، حتی در سخت‌ترین شرایط هم عزت و آرامش دارد، چون با مسیر کل آفرینش هم‌جهت است. روز جمعه در فرهنگ اسلامی، «سیدالایام» و روز اجتماع مؤمنان است. این روز، نماد هماهنگی انسان با کل آفرینش است؛ همان چیزی که آیه توصیف می‌کند. وقتی خورشید جمعه طلوع می‌کند، پرندگان، نسیم، زمین و آسمان، همه در مدار تسبیح‌اند و نماز جمعه فرصتی است که انسان هم به این سرود هستی بپیوندد. در واقع، جمعه روزی است که بُعد اجتماعی این آیه به اوج می‌رسد: مردم از خانه‌ها بیرون می‌آیند، کنار هم می‌ایستند، و با یک صدا، ذکر خدا را می‌گویند. این اتحاد و هماهنگی، بازتاب همان هماهنگی کیهانی است که آیه به آن اشاره دارد. پس، روز جمعه نه‌فقط یک مناسبت هفتگی، بلکه تمرین عملی برای زندگی «هم‌جهت با هستی» است؛ زندگی‌ای که در آن، فرد و جامعه با زبان و عمل، تسبیح‌گوی پروردگارند. ✍نگارنده: حسین ابراهیمی 🌿 منبرک قرآنی؛ هر روز، یک منبر کوتاه از آیات الهی @manbarek_qurani
📜 عنوان: دودی که بیدار می‌کند بسم الله الرحمن الرحیم گاهی انسان به قدری در عافیت، سرگرمی یا غرور غرق می‌شود که هیچ تذکری به دلش نمی‌نشیند. قرآن در سوره دخان با یک تصویر تکان‌دهنده هشدار می‌دهد: فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُّبِينٍ (دخان/۱۰) «پس چشم به راه روزی باش که آسمان دودی آشکار بیاورد.» این «دود آشکار» هم در دنیا تجربه شد (قحطی قریش که آسمان را چون دود می‌دیدند) و هم وعده‌ای است برای آینده: نشانه‌ای بزرگ از قیامت. 🔹 بُعد فردی | دودهای کوچک زندگی، علامت‌های بیداری گاهی آدم فکر می‌کند «هشدار الهی» یعنی فقط یک اتفاق عجیب و ترسناک. اما حقیقت این است که خدا پیش از آن دود بزرگ، در زندگی هرکدام از ما «دودهای کوچکی» می‌فرستد. ●روزی که در اوج سلامتی ناگهان بیمار می‌شوی. ●وقتی برای چیزی خیلی تلاش می‌کنی اما در نهایت به دستت نمی‌رسد. ●یا وقتی با تمام امکاناتت باز هم دلت خالی و بی‌قرار است... این‌ها فقط حادثه نیستند؛ این‌ها «دودهای هشدار» هستند. علامت‌هایی که می‌گویند: یک جای کار غلط است، باید بیدار شوی. تصور کن در یک خانه، دود آرام‌آرام بلند شود. اگر اهل خانه زود بیدار شوند، می‌توانند آتش را خاموش کنند. اما اگر بگویند «اشکالی ندارد»، کم‌کم همان دود، به شعله‌ای مهارناشدنی تبدیل می‌شود. زندگی ما هم همین‌طور است. «دخان مبین» در قیامت برای همه‌ی بشر ظاهر می‌شود؛ اما در زندگی فردی، پیش‌نمونه‌هایش همین اتفاقات کوچک است. وقتی خدا می‌خواهد دل ما را بیدار کند، اول با نسیمی آرام می‌زند، بعد با تلنگری، بعد با دود کم‌رنگی… اگر نشنیدیم، آن وقت نوبت «دود آشکار» می‌رسد. پس آدم مؤمن کسی است که با همان دودهای کوچک بیدار می‌شود: ●یک نصیحت از دوستی صادق. ●یک تذکر از وجدان. ●یا حتی اشک یک کودک که حقش را نادیده گرفته‌ای. این‌ها همه «دخان مبین شخصی» ما هستند. کسی که به‌موقع بیدار شود، دیگر لازم نیست منتظر دودهای بزرگ و خفه‌کننده بماند. 🔹 بُعد اجتماعی | غبار غفلت بر سر جامعه وقتی قرآن از «دخان مبین» سخن می‌گوید، فقط یک حادثه طبیعی یا یک عذاب تاریخی را توصیف نمی‌کند؛ بلکه دارد پرده از یک قانون اجتماعی برمی‌دارد: اگر جامعه‌ای به حق پشت کند و پیام الهی را نادیده بگیرد، سرنوشتش چیزی جز غرق شدن در فضای سنگین و خفه‌کننده‌ی بحران نیست. این دخان، می‌تواند شکل‌های مختلفی پیدا کند: ●دخانی که بر اقتصاد می‌نشیند؛ وقتی ربا و فساد مالی نفس تولید و عدالت را می‌گیرد. ●دخانی که بر فرهنگ می‌نشیند؛ وقتی ارزش‌ها وارونه می‌شوند و بی‌اخلاقی لباس عادی به تن می‌کند. ●دخانی که بر سیاست می‌نشیند؛ وقتی حاکمان از عدالت دور می‌شوند و مردم هم بی‌تفاوت نظاره‌گرند. و حتی دخانی که بر محیط‌زیست می‌نشیند؛ وقتی حرص و اسراف ما هوا و زمین را آلوده می‌کند و دود و غبار واقعاً بر آسمان جامعه می‌نشیند. این‌ها همان لحظه‌هایی است که مردم، بی‌آنکه خودشان بخواهند، در هوای مسموم غفلت و گناه تنفس می‌کنند. آسمان زندگی‌شان تار می‌شود، و افق امیدشان دیگر روشن دیده نمی‌شود. قرآن در واقع هشدار می‌دهد: دخان مبین، محصول بی‌تفاوتی جمعی است. وقتی جامعه‌ای مسئولیت نپذیرد، از حق دفاع نکند، و به ظلم یا فساد تن دهد، روزی می‌رسد که این دود همه را در بر می‌گیرد. چه ظالم، چه مظلوم، چه بی‌تفاوت. اما در کنار هشدار، امید هم هست. همان‌طور که باد می‌تواند دود را پراکنده کند، ایمان و عمل صالح جمعی می‌تواند فضای جامعه را پاک کند. ●وقتی مردم در کار خیر هم‌دست می‌شوند، دخان فقر از بین می‌رود. ●وقتی مسئولان و شهروندان در برابر فساد ایستادگی می‌کنند، دخان ظلم فرو می‌نشیند. ●وقتی علم و اخلاق کنار هم می‌آیند، دخان جهل و سطحی‌نگری برطرف می‌شود. به تعبیر دیگر، دخان مبین تنها یک عذاب تاریخی نیست؛ بلکه یک آینه است. اگر امروز جامعه‌ای گرفتار غبار بی‌اعتمادی، دروغ و بی‌اخلاقی است، باید بداند که این همان «دخان» است که از آسمان زندگی‌اش فرود آمده. و تنها راه نجات این است که همه، از فرد تا حاکمیت، تصمیم بگیرند دوباره به هوای پاک بندگی خدا برگردند. ✍ نگارنده: حسین ابراهیمی 🌿 منبرک قرآنی؛ هر روز، یک منبر کوتاه از آیات الهی @manbarek_qurani
📜 عنوان: از یک آه تا بهشت یکی از ظریف‌ترین و زیباترین آیات قرآن، همان آیه‌ای است که درباره‌ی پدر و مادر می‌فرماید: وَ قَضى‏ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ كِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلًا كَريماً (سوره اسراء، آیه ۲۳) این آیه جایگاه والدین را در کنار توحید قرار داده؛ یعنی درست بعد از فرمان «تنها خدا را پرستش کنید»، دستور به نیکی با والدین آمده است. این ترتیب به ما می‌گوید که احترام به پدر و مادر نه یک کار عاطفی ساده، بلکه بخشی از بندگی خداست. 🔹 بعد فردی | تمرین ادب در کوچک‌ترین رفتارها قرآن نگفت: "به والدینتان سیلی نزنید"، نگفت "به والدینتان ناسزا نگویید"، بلکه گفت: حتی نگو «اُف». یک «اُف» یعنی کوچک‌ترین نشانه‌ی خستگی، بی‌حوصلگی یا بی‌احترامی. این دقت قرآن یک پیام عمیق دارد: اگر کسی بتواند در برابر والدینش حتی در آه کشیدن هم ادب را رعایت کند، این فرد در برابر خدا هم بنده‌ای مؤدب و مطیع خواهد بود. گاهی ما خیال می‌کنیم احسان به والدین یعنی کارهای بزرگ؛ اما حقیقت این است که نیکی از همین ریزترین رفتارها شروع می‌شود: ●از اینکه وقتی مادرت صدا می‌زند، با صدای آرام و با «جانم» جواب بدهی. ●از اینکه وقتی پدرت حرف می‌زند، گوشی‌ات را زمین بگذاری و با دقت نگاهش کنی. ●از اینکه وقتی خسته‌ای، در چهره‌ات اخم و بی‌حوصلگی نشان ندهی. این ظرافت‌هاست که روح انسان را تربیت می‌کند. کسی که یاد بگیرد در خانه صبور و متواضع باشد، در کوچه و بازار هم انسان کریم و بردبار خواهد شد. در حقیقت، این آیه یک مدرسه‌ی خودسازی است؛ جایی که درس ادب، فروتنی و محبت را در کوچک‌ترین جزئیات تمرین می‌کنیم. 🔹 بعد اجتماعی | شکستن حرمت والدین در فضای مجازی قرآن هشدار می‌دهد: فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ؛ حتی کمترین کلمه‌ی ناروا را به پدر و مادر نگو. اما کافی‌ست سری به فضای مجازی بزنیم؛ انگار این دستور الهی را خیلی‌ها عمداً کنار گذاشته‌اند. امروز در شبکه‌های اجتماعی، ویدئوها و پست‌هایی دست‌به‌دست می‌شود که پدر و مادر را به سخره می‌گیرند: ●بعضی‌ها لهجه و سبک حرف‌زدن والدینشان را تقلید می‌کنند تا بخندانند، ●بعضی‌ها سخت‌گیری‌ها یا دلسوزی‌های آن‌ها را به‌عنوان «جوک» منتشر می‌کنند، ●بعضی دیگر حتی فیلم بی‌احترامی به والدین را با افتخار در صفحه‌شان می‌گذارند. این رفتارها شاید در ظاهر شوخی و سرگرمی به نظر برسد، اما در باطن، ریشه‌ی عزت پدر و مادر را در ذهن نسل جدید خشک می‌کند. وقتی هزاران نفر با یک پست یا ویدئو می‌خندند، کم‌کم قبح بی‌احترامی به والدین از بین می‌رود. و نتیجه‌اش را در جامعه می‌بینیم: فرزندی که در فضای مجازی به‌سادگی والدین را تمسخر می‌کند، در فضای واقعی هم دیگر سختش نیست که صدایشان را بلندتر جواب بدهد یا بی‌اعتنایی کند. همینجاست که خانواده‌ها سست می‌شوند، نسل‌ها از هم فاصله می‌گیرند، و جامعه‌ای شکل می‌گیرد که در آن، بزرگ‌ترها عزتی ندارند. پس اگر بخواهیم جامعه‌ای محکم داشته باشیم، باید جلوی این «بی‌حرمتی دیجیتال» را بگیریم. همان‌طور که در فضای حقیقی مراقب زبانمان هستیم، در فضای مجازی هم باید مراقب دستمان روی کیبورد و محتوایی که منتشر می‌کنیم باشیم. ✍ نگارنده: حسین ابراهیمی 🌿 منبرک قرآنی؛ هر روز، یک منبر کوتاه از آیات الهی @manbarek_qurani
📜 عنوان: مسجد؛ خانه‌ی خلوص بسم‌الله الرحمن الرحیم اگر از شما بپرسند خانه‌ی خدا کجاست، بی‌درنگ می‌گویید: «مسجد». اما خانه‌ی خدا تنها یک ساختمان نیست؛ یک مفهوم است. خانه‌ای که باید پاک از هر شرک، ریا و سهم‌خواهی باشد. قرآن در سوره جن، آیه‌ای آورده که مثل چراغی مسیر حضور ما در مسجد را روشن می‌کند: وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا «و اینکه مساجد از آنِ خداست، پس هیچ‌کس را با خدا مخوانید.» (سوره جن، آیه ۱۸) 🔹 بُعد فردی | خلوص در خانه‌ی خدا وقتی قرآن می‌گوید: «وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا»، پیامش خیلی روشن است: مسجد فقط برای خداست. این یعنی هر وقت وارد مسجد می‌شوی، باید تمام نیت‌ها و انگیزه‌هایت خالصانه رو به سوی او باشد. گاهی ما در ظاهر مسجد می‌آییم برای نماز، دعا یا قرآن، اما در باطن، شاید دنبال چیز دیگری باشیم: ●اینکه دیگران ببینند اهل مسجدیم و به ما احترام بگذارند. ●یا اینکه در جمع مسجدی‌ها اعتباری پیدا کنیم. ●حتی گاهی ممکن است عبادت را برای آرام کردن وجدان خود انجام دهیم، نه برای خدا. این‌ها همان «دعوت غیر خدا»ست که آیه هشدار می‌دهد؛ یعنی در دل مسجد، پای دیگری را وسط بیاوریم و اخلاص را خدشه‌دار کنیم. مسجد، خانه‌ای است که باید روح ما را تمرین دهد تا هیچ چیزی جز خدا در نیت ما ننشیند. در خانه‌ی خدا، ریا معنا ندارد؛ شهرت‌طلبی معنا ندارد؛ حتی قهر و دعوا هم معنا ندارد. وقتی پیشانی‌ات را بر خاک مسجد می‌گذاری، در واقع داری به خودت یاد می‌دهی که «هیچ‌کس جز خدا لایق پرستش و توجه نیست.» مثال روشنش این است: فرض کن گوشی‌ات را به شارژ می‌زنی، اما به جای اینکه مستقیم به پریز وصل باشد، وسطش چند دستگاه دیگر هم وصل کرده‌ای که انرژی می‌گیرند. نتیجه‌اش این است که گوشی هیچ‌وقت درست شارژ نمی‌شود. عبادت بدون اخلاص هم همین است. تا وقتی پای دیگران، نگاه‌ها، تعریف‌ها یا حتی منافع شخصی در میان باشد، اتصال تو به خدا کامل نمی‌شود. مسجد، مدرسه‌ی اخلاص است. وقتی یاد بگیری در مسجد فقط برای خدا بایستی، کم‌کم این خلوص به تمام زندگی‌ات سرایت می‌کند. یعنی: ●کار می‌کنی، اما نه فقط برای حقوق، بلکه برای رضای خدا. ●فرزند تربیت می‌کنی، نه فقط برای افتخار، بلکه برای بندگی خدا. ●حتی شادی و استراحتت هم رنگ خدایی می‌گیرد. در حقیقت، مسجد به تو یاد می‌دهد که هیچ‌جا، هیچ‌کس و هیچ‌چیز را در جای خدا ننشانی. 🔹 بُعد اجتماعی | مسجد، قلب تپنده امت وقتی خداوند می‌فرماید: «وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا»، این فقط یک دستور عبادی فردی نیست؛ بلکه یک قانون اجتماعی است. یعنی همان‌طور که بدن انسان بدون قلب نمی‌تواند زنده بماند، جامعه‌ی اسلامی هم بدون مسجد نمی‌تواند هویت خودش را حفظ کند. اگر به تاریخ نگاه کنیم، می‌بینیم که مسجد فقط جای نماز نبوده؛ مرکز تصمیم‌گیری، پایگاه همبستگی، سنگر جهاد، محل آموزش، پناهگاه محرومان و حلقه‌ی تربیت نسل‌ها بوده است. مسجد، یعنی جایی که همه به یک نقطه وصل می‌شوند و دل‌ها از پراکندگی و تفرقه نجات پیدا می‌کند. اما وقتی این جایگاه از مسجد گرفته شود، جامعه آرام‌آرام دچار بیماری می‌شود. ❌ مسجد تبدیل به ساختمان خالی می‌شود. ❌ مردم، معنویت را در حاشیه می‌بینند. ❌ نسل جوان، جای دیگری را برای هویت‌یابی پیدا می‌کند: فضای مجازی، گروه‌های ناسالم یا سرگرمی‌های بی‌ثمر. در چنین شرایطی، دعوت به غیر خدا رواج پیدا می‌کند؛ نه‌فقط در شکل پرستش بت‌ها، بلکه در قالب پرستش قدرت، ثروت، شهرت یا حتی سلبریتی‌ها. این همان «شرک اجتماعی» است که آیه هشدار می‌دهد: مسجد باید فقط خانه‌ی خدا باشد، نه جایگاه رقابت‌های جناحی، منافع شخصی یا شهرت‌طلبی. حالا تصور کن اگر مساجد زنده شوند، چه اتفاقی می‌افتد: ●جوان به جای پناه بردن به گروه‌های انحرافی، در مسجد رفیق مؤمن پیدا می‌کند. ●نیازمند به جای حس تنهایی، در مسجد دست یاری می‌بیند. ●مردم به جای پراکندگی، در مسجد کنار هم جمع می‌شوند و یک امت واحد می‌شوند. ●حتی مشکلات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی هم از همین مرکز سامان می‌گیرد. مسجد، نماد «همبستگی بر محور خدا» است. وقتی در یک شهر، مساجد فعال و زنده باشند، آن شهر کم‌تر دچار فساد، تفرقه یا سقوط اخلاقی می‌شود. و برعکس، هر جا مسجد خاموش و بی‌اثر شود، جامعه آرام‌آرام میدان بازی دشمنان می‌شود. در واقع این آیه می‌خواهد بگوید: «اگر می‌خواهید جامعه‌تان سالم بماند، مساجد را فقط برای خدا نگه دارید؛ نگذارید پای هیچ معبود دیگری—چه بت سنگی، چه بت مدرن قدرت و ثروت—به آن باز شود.» ✍ نگارنده: حسین ابراهیمی 🌿 منبرک قرآنی؛ هر روز، یک منبر کوتاه از آیات الهی @manbarek_qurani
📜 عنوان: مسلمان واقعی؛ معیارش قرآن است بسم الله الرحمن الرحیم هر جامعه‌ای برای بقا و عزت نیاز به الگویی روشن دارد. الگویی که به انسان‌ها یاد بدهد در چه جاهایی باید ایستادگی کنند و در چه جاهایی باید مهربان باشند. اگر فقط سختی باشد، زندگی به خشونت می‌انجامد، و اگر فقط مهربانی باشد، جامعه به سازش‌کاری و ضعف می‌افتد. قرآن در یک جمله کوتاه، این تعادل زیبا را ترسیم کرده است: «مُحَمَّدٌ رَسولُ اللَّهِ وَالَّذينَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ رُحَماءُ بَينَهُم» (فتح/۲۹) این آیه شخصیت پیامبر اکرم و یاران واقعی او را معرفی می‌کند: انسان‌هایی که در برابر دشمنان ایمان، محکم و سازش‌ناپذیرند، اما در میان خودشان، سرشار از محبت و برادری‌اند. این همان الگویی است که می‌تواند هم فرد را متعادل کند و هم جامعه را عزتمند بسازد. 🔹 بُعد فردی | سبک زندگی پیامبرگونه در بُعد فردی، این آیه به ما می‌آموزد که مؤمن نباید دوچهره باشد. بعضی‌ها را دیده‌اید در خانه و خانواده‌شان سختگیرند، با دوستان و برادران دینی‌شان بی‌رحم و عبوس‌اند، اما وقتی پای دشمنان دین می‌رسد، لبخند می‌زنند و کوتاه می‌آیند! این دقیقاً وارونه عمل کردن است. مؤمن واقعی، الگو گرفته از پیامبر(ص) است. یعنی در خانه، با همسر و فرزندش رحمت دارد. با برادران ایمانی‌اش با عطوفت و بزرگواری برخورد می‌کند. اما اگر دشمنی بخواهد به دین و عزت مسلمانان حمله کند، دیگر جای نرمش نیست؛ جای ایستادن مثل کوه است. این یعنی ما باید در زندگی فردی خودمان تمرین کنیم: ●با خانواده‌مان اهل رحمت باشیم، نه خشونت. ●با دوستان و مؤمنان اهل گذشت باشیم، نه لجاجت. ●با دشمن دین، با وسوسه‌های شیطان و با جبهه باطل، محکم و قاطع بایستیم. این ترکیبِ «رحمت و صلابت» است که انسان را پیامبرگونه می‌کند. اگر یکی باشد و دیگری نباشد، انسان ناقص است. 🔹 بُعد اجتماعی | مرزبندی شفاف با دشمنان، رحمت بی‌پایان با مؤمنان اما در بُعد اجتماعی، این آیه نقشه راه امت اسلامی است. قرآن می‌گوید جامعه پیامبر باید در برابر دشمنان اسلام «أشداء» باشد؛ یعنی سرسخت، محکم، سازش‌ناپذیر. و در درون خود «رُحماء» باشد؛ یعنی اهل محبت، دلسوزی و برادری. حالا ببینیم در دنیای امروز چه اتفاقی افتاده؟ برخی دولت‌های عربی مثل عربستان، امارات و مصر این آیه را برعکس کرده‌اند. خودشان را «خادم حرمین شریفین» می‌نامند، دم از اسلام می‌زنند، اما با آمریکا و اسرائیل دست دوستی می‌دهند، قراردادهای سازش می‌بندند، میلیاردها دلار خرج خوش‌خدمتی به آن‌ها می‌کنند. در عوض، نسبت به مردم مظلوم فلسطین و غزه، نه‌تنها بی‌رحمند بلکه گاهی راه کمک‌ها را هم سد می‌کنند. این‌ها دقیقاً خلاف قرآن عمل می‌کنند. قرآن می‌گوید: «أَشِدّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ، رُحَماءُ بَيْنَهُم» این‌ها شده‌اند: «رُحَماءُ عَلَى الْكُفَّارِ، أَشِدّاءُ بَيْنَهُم» با دشمنان اسلام نرم و خندان، با مسلمانان مظلوم خشن و بی‌رحم! اینجاست که باید گفت: این‌ها کیلومترها از سیره پیامبر فاصله دارند. چون پیامبر(ص) هرگز در برابر ظلم کوتاه نیامد، اما در برابر مؤمنان، دریای محبت بود. پس معیار روشن است: هرکس دلش برای غزه و فلسطین نمی‌تپد، هرکس در برابر مستکبران سر تعظیم فرود می‌آورد، رنگ و بویی از اسلام محمدی نبرده است. مسلمان واقعی کسی است که همان‌طور که قرآن گفت: در برابر دشمن، سخت چون کوه؛ و در برابر دوست، نرم چون باران باشد. و اینجاست که باید گفت: این‌ها رنگ و بویی از پیامبر(ص) نبرده‌اند. پیامبر در برابر کفار مثل کوه ایستاد، اما در برابر یتیم و فقیر و مسلمان، دریایی از رحمت بود. هرکس امروز در برابر دشمنان اسلام نرم باشد اما نسبت به مؤمنان سخت، هرچقدر هم ادعای اسلام داشته باشد، هرچقدر هم اطراف کعبه طواف کند، کیلومترها از سیره پیامبر فاصله دارد. و ما باید حواسمان باشد؛ مسلمان واقعی کسی است که دلش برای غزه و فلسطین بتپد، برای خون مظلوم اشک بریزد، و در برابر مستکبران عالم محکم بایستد. این همان روحی است که قرآن از ما می‌خواهد: صلابت با دشمن، مهربانی با دوست. ✍ نگارنده: حسین ابراهیمی 🌿 منبرک قرآنی؛ هر روز، یک منبر کوتاه از آیات الهی @manbarek_qurani
منبرک قرآنی 🌿
سلام علیکم🖐🏻 اگه انتقاد، پیشنهاد دربارهٔ محتوا دارید خوشحال می‌شیم بشنویمش 💬 با خیال راحت (#پیام_ناش
‌ سلام دوستان عزیز 🌿 از همه شما که پیام‌ها، پیشنهادات و انتقادات ارزشمندتان را ارسال کردید، صمیمانه سپاسگزاریم 🙏 ان‌شاءالله امروز پاسخ‌ها و نظرات شما در کانال منتشر خواهد شد تا همه بتوانند بهره‌مند شوند. عزیزانی که هنوز تمایل دارند پیشنهادی بدهند یا انتقادی مطرح کنند، مشتاقانه منتظر پیام‌های شما هستیم 🌸 همراهی و مشارکت شما برای بهتر شدن کانال بسیار ارزشمند است ❤️
سلام علیکم 🌿 خدا قوت و ممنون از وقتی که گذاشتید و پیشنهاد ارزشمندتان 🌸 واقعیت این است که اگر بخواهیم داستان‌ها و گزارش‌های تاریخی و قرآنی را لابلای منبرها بیاوریم، منبر کوتاه از حالت خود خارج شده و تقریباً به منبر بلند و طولانی تبدیل می‌شود. اما لطف و زحمت شما بسیار ارزشمند است و دوستان می‌توانند از موضوعات آیات استفاده کرده و خودشان داستان‌ها و مطالب مرتبط را مطالعه کنند. دعای خیرتان همیشه همراه ما باشد 🙏 🌿 منبرک قرآنی؛ هر روز، یک منبر کوتاه از آیات الهی @manbarek_qurani
سلام علیکم 🌿 ممنون از لطف شما این روزها به دلیل مراسمات ماه صفر کمی سرمان شلوغه، ولی ان‌شاءالله سعی می‌کنیم هر روز آیه‌ای در کانال قرار دهم. اگر در مدتِ کوتاهی، کوتاهی شده، بنده حقیر را ببخشید و برایمان دعا کنید 🙏 🌿 منبرک قرآنی؛ هر روز، یک منبر کوتاه از آیات الهی @manbarek_qurani
سلام علیکم 🌿 چه عالی که تصمیم گرفتید از اول قرآن شروع کنید و با آرامش جلو بروید 🌱 هر روز یک یا چند آیه بخوانید و معنای ساده‌اش را مرور کنید؛ برای این کار نرم‌افزار ترجمه خواندنی بسیار مفید است و بعد از خواندن ترجمه، کمی تدبر کنید. 🌱 برای فهم دقیق‌تر و تفسیر آیات می‌توانید از نرم‌افزارهای قرآن مبین یا قرآن نور استفاده کنید. 🌱 بعد از مطالعه، برداشت شخصی خودتان از هر آیه را بنویسید؛ هر برداشتی که امروز از آیات داشتید یادداشت کنید و فکر کنید چه نکته‌ای برایتان برجسته است. حتی با چند دقیقه مطالعه روزانه هم اثر خوبی دارد. ان‌شاءالله با همین روش ساده و مداوم، آرام‌آرام جلو می‌روید و بهره‌مند می‌شوید 🙏 🌿 منبرک قرآنی؛ هر روز، یک منبر کوتاه از آیات الهی @manbarek_qurani
منبرک قرآنی 🌿
📜 عنوان: مسلمان واقعی؛ معیارش قرآن است بسم الله الرحمن الرحیم هر جامعه‌ای برای بقا و عزت نیاز به ا
‌ دوستان خوبم ✨ متن امروز تو کانال گذاشته شده 😊 خوشحال می‌شم شما هم کانال رو به دیگران معرفی کنید و پست‌ها رو براشون بفرستین 🌿 شاید برای بقیه هم مفید باشه❤
📜 عنوان: فرهنگ‌سازی یا ولنگاری؟! بسم الله الرحمن الرحیم قرآن کریم در کنار نماز و عبادت، برای نگاه و پوشش نیز دستور روشن دارد؛ زیرا پاکی چشم و دل، اساس پاکی جامعه است. سوره نور که سوره عفت و پاکدامنی است، با بیانی صریح چنین می‌فرماید: «وَقُل لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحفَظنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنهَا وَليَضرِبنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبدِينَ زِينَتَهُنَّ» (نور/۳۱) این آیه نشان می‌دهد ایمان تنها در دل یا عبادت نیست، بلکه در رفتار بیرونی نیز جلوه دارد؛ در نگاه، در پوشش و در حفظ عفت. 🔹 بُعد فردی | پاکی چشم، کلید آرامش دل قرآن وقتی می‌گوید: «يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ» یعنی نخستین قدم در مسیر عفاف، کنترل نگاه است. نگاه، دروازه‌ی دل است. خیلی وقت‌ها آلودگی‌ها از همین یک نگاه شروع می‌شود. کسی خیال می‌کند یک نگاه که چیز مهمی نیست! اما همان یک نگاه، بذر وسوسه‌ای می‌شود که در دل می‌نشیند و کم‌کم ریشه می‌دواند. به همین خاطر، خداوند اول از نگاه شروع کرده است. یعنی قبل از هر چیز، باید مراقب چشم‌ها باشی. انسانی که چشمش را کنترل نمی‌کند، نمی‌تواند دلش را هم پاک نگه دارد. و انسانی که دلش آلوده شد، عبادت و نماز و همه‌ی معنویت‌هایش آرام‌آرام بی‌روح می‌شود. از همین‌جا می‌رسیم به بخش دوم آیه: «وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ». یعنی مؤمن نه‌تنها نگاهش، بلکه دامانش هم باید پاک باشد. برادران و خواهران! اینجا حرف فقط درباره یک رفتار فردی نیست؛ اینجا پای کرامت انسان وسط است. انسانی که چشم و دامنش را پاسداری کند، در حقیقت دارد شخصیت خودش را بزرگ می‌کند. چون عزت انسان در این است که ابزار لذت و شهوت دیگران نباشد. ببینید عزیزان! قرآن بعد از این، مسئله‌ی پوشش را مطرح می‌کند: «وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا» و بعد می‌فرماید: «وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّ». یعنی حتی در بیرون از خانه، در جمع‌ها، زن مؤمنه باید حرمت خودش را حفظ کند. چرا؟ چون پوشش، فقط یک پارچه روی سر و بدن نیست؛ یک پیام است. پیامِ «من برای کرامتم ارزش قائلم». پیامِ «اجازه نمی‌دهم نگاه آلوده‌ی دیگران، من را وسیله هوس کند». اینجا دقت کنید! اگر انسان نگاهش را آزاد بگذارد و پوشش را جدی نگیرد، فکر می‌کند دارد راحت زندگی می‌کند. اما واقعیت این است که خودش را به بازیچه نگاه‌ها و هوس‌ها تبدیل می‌کند. قرآن می‌خواهد انسان آزاد باشد، نه اسیر نگاه‌ها. 🔹 بُعد اجتماعی | عفاف، مسئله‌ای عمومی نه انتخابی شخصی آیه‌ی شریفه به‌وضوح می‌گوید: «وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ…» این یعنی حفظ حجاب و عفاف، تنها یک امر فردی و شخصی نیست؛ یک دستور اجتماعی است. چون بی‌حجابی فقط خودِ فرد را تحت تأثیر قرار نمی‌دهد، بلکه بر ذهن و دل دیگران، بر سلامت خانواده‌ها، و بر امنیت اخلاقی کل جامعه اثر می‌گذارد. اما متأسفانه امروز بعضی مسئولان و سیاست‌مداران می‌گویند: «من نمی‌توانم طرح عفاف و حجاب را اجرا کنم! حجاب را نمی‌شود به کسی اجبار کرد! باید فقط در مساجد فرهنگ‌سازی کنیم!» برادران! این حرف، خلاف مبنای قرآن است. قرآن صریح و شفاف می‌گوید: «وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ» یعنی اجازه ندارید زینت را آشکار کنید. این دستور الهی است، نه یک توصیه انتخابی. این‌که بگوییم «هرکس هرطور خواست در جامعه ظاهر شود» یعنی جامعه را به هرج‌ومرج اخلاقی سپردن. آیا می‌شود فضای مجازی را رها کنیم، هرکس هر تصویری، هر محتوایی خواست منتشر کند، بعد فقط بگوییم: «برویم در مسجد فرهنگ‌سازی کنیم»؟! این مثل این است که در خیابان‌ها درِ تمام مغازه‌ها را باز بگذاریم، هیچ قفل و قانونی نگذاریم، بعد بگوییم: «برویم در مسجد به مردم آموزش بدهیم دزدی نکنند!» این نه عقل می‌پذیرد، نه شرع. قرآن می‌خواهد محیط جامعه سالم باشد. اگر محیط آلوده شد، دیگر فرهنگ‌سازی هم اثر نمی‌کند. مگر می‌شود کسی را در دریای طوفانی انداخت و بعد گفت: شنا بلد باش!؟ اول باید موج‌ها را آرام کرد، بعد به شنا آموزش داد. این آیه مسئولیت اجتماعی ما را روشن می‌کند: ●حفظ حجاب و عفاف، وظیفه‌ی فردی و اجتماعی است. ●حکومت اسلامی وظیفه دارد بستر گناه را محدود کند، نه این‌که دروازه‌هایش را باز بگذارد. ●«فرهنگ‌سازی» بدون «مدیریت اجتماعی» بی‌فایده است. اگر این دستور الهی درست فهمیده و اجرا شود، جامعه از آلودگی و ولنگاری نجات پیدا می‌کند. اما اگر آن را فقط به یک شعار تبدیل کنیم، نتیجه‌اش همین وضعی می‌شود که امروز می‌بینیم: خانواده‌ها آسیب می‌بینند، جوان‌ها دچار بحران می‌شوند، و امنیت اخلاقی جامعه از هم می‌پاشد. ✍ نگارنده: حسین ابراهیمی 🌿 منبرک قرآنی هر روز، یک منبر کوتاه از آیات الهی @manbarek_qurani
📜عنوان: «خدایی که می‌بیند و می‌شنود، پشتوانه‌ی مومنان» بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم خداوند در آیه‌ای پر از آرامش از زبان خودش به حضرت موسی و هارون (علیهماالسلام) فرمود: «قالَ لا تَخافا إِنَّني مَعَكُما أَسمَعُ وَأَرىٰ» (طه/۴۶) «نترسید! من با شما هستم؛ می‌شنوم و می‌بینم.» این آیه در اوج مأموریت سخت موسی(ع) نازل شد؛ مأموریتی که باید در برابر فرعونِ ستمگر بایستد، کسی که خود را «خدای بزرگ» می‌نامید. طبیعی است که دلِ هر انسانی در برابر چنین دشمنی بلرزد، اما خداوند با یک جمله‌ی کوتاه و محکم، دل موسی و هارون را قرص کرد: «من با شمایم، می‌شنوم، می‌بینم.» این پیام فقط مخصوص پیامبران نیست، بلکه برای همه‌ی ماست. هرکس در راه حق گام بردارد، هرکس در مسیر بندگی و مبارزه با باطل قدم بزند، باید بداند تنها نیست. خدایی همراه اوست که نه‌فقط وعده داده، بلکه می‌شنود و می‌بیند. 🔹 بُعد فردی | ترس؛ زنجیر یا پله؟ آیه‌ی شریفه می‌فرماید: «قالَ لا تَخافا إِنَّني مَعَكُما أَسمَعُ وَأَرىٰ» یعنی نترسید! خدا با شماست، می‌شنود و می‌بیند. این جمله، یک پیام بزرگ دارد: ترس همیشه بد نیست. گاهی ترس زنگ خطر است. مثل وقتی‌که نزدیک لبه‌ی پرتگاه می‌روی و یک ترس درونت می‌گوید: «یک قدم دیگر بروی، سقوط می‌کنی.» این ترس رحمت است، نجات‌دهنده است. اگر انسان بی‌پروا باشد و هیچ ترسی نداشته باشد، خودش را نابود می‌کند. گاهی هم ترس، امید است. چگونه؟ وقتی از گناه می‌ترسی، یعنی هنوز قلبت زنده است. هنوز درونت یک وجدان الهی بیدار است که به تو می‌گوید: «اینجا خطر است، این کار سقوط است.» این ترس، پلی است به سوی نجات. اما از طرف دیگر، ترس می‌تواند زنجیر هم باشد. قرآن وقتی به موسی و هارون می‌گوید «لا تخافا»، یعنی گاهی ترس، اجازه نمی‌دهد قدم اول را برداری. ببینید! صداقت، مسیر اصلی خودشناسی است، اما چیزی که نمی‌گذارد انسان تغییر کند، همین ترس است. ترس از شکست، ترس از تمسخر دیگران، ترس از سختی راه. خیلی وقت‌ها ما می‌دانیم باید تغییر کنیم. می‌دانیم باید نمازمان را درست کنیم، باید نگاه‌مان را کنترل کنیم، باید زبان‌مان را اصلاح کنیم. اما یک چیزی مثل طناب دور گردنمان را گرفته: «اگر نتوانم؟ اگر مسخره‌ام کنند؟ اگر سختی کشیدم؟» این همان ترسی است که انسان را زمین‌گیر می‌کند. اینجاست که خدا می‌گوید: «لا تخافا، إنني معكما» یعنی ترسِ زمین‌گیرکننده را کنار بگذارید. چرا؟ چون من هستم. من می‌بینم، من می‌شنوم، من همراه شما هستم. پس مؤمن باید بلد باشد ترس مفید را نگه دارد؛ ترس از سقوط، ترس از گناه، ترس از خشم خدا. و بلد باشد ترسِ مانع را بشکند؛ ترس از مردم، ترس از آینده، ترس از شکست. اگر امروز در زندگی‌ات جایی گیر کرده‌ای، بدان شاید ریشه‌اش ترس است. ترسی که تو را از حرکت بازمی‌دارد. تنها راه درمانش این است که باور کنی: «إنني معكما أسمع وأرى» خدایی داری که صدای قلبت را می‌شنود و هر قدمت را می‌بیند. 🔹 بُعد اجتماعی | جامعه‌ای بی‌نیاز از ترسِ بی‌جا این آیه تنها خطاب به موسی و هارون علیهماالسلام نیست؛ نقشه راه همه جوامع مؤمن است. خداوند به آن‌ها فرمود: «لا تَخافا إِنَّني مَعَكُما أَسمَعُ وَأَرىٰ»؛ نترسید! من با شما هستم. امروز هم بزرگ‌ترین مشکل امت اسلامی همین است: ترس‌های بی‌جا. ترس از آمریکا، ترس از اسرائیل، ترس از تحریم، ترس از فشار سیاسی. این ترس‌ها باعث می‌شود دولت‌ها و ملت‌ها دست از عزت خود بردارند و پای میز سازش بروند. در حالی که خدا وعده داده: اگر شما با من باشید، من هم با شما هستم؛ من می‌بینم و می‌شنوم. جامعه‌ای که توکل ندارد، اسیر ترس‌های پوشالی می‌شود. نمونه‌اش بعضی کشورهای اسلامی مثل عربستان و امارات که میلیاردها دلار خرج می‌کنند تا امنیتشان را از آمریکا بخرند! این یعنی بی‌اعتمادی به وعده الهی. در حالی که وعده خدا روشن است: هرجا بایستید برای حق، خدا همراهتان است. اما در همین عصر، ملت‌های مظلوم مثل مردم فلسطین و غزه را ببینید. هیچ قدرت نظامی بزرگی پشت سرشان نیست، اما چون ترس بی‌جا را کنار گذاشتند و به خدا دل بستند، لرزه بر اندام صهیونیسم انداخته‌اند. این همان ترسِ درست است؛ آن‌ها فقط از خدا می‌ترسند، نه از سلاح و تهدید. پس جامعه اسلامی باید یاد بگیرد که: ●ترس بی‌جا؛ یعنی ترس از دشمنانی که خدا از آن‌ها بالاتر است، باید کنار گذاشته شود. ●ترس سازنده؛ یعنی ترس از دست دادن همراهی خدا، باید همیشه در دل ما باشد. اینجاست که امت اسلامی می‌تواند مثل موسی و هارون، در برابر فرعون‌های زمان با صلابت بایستد و از هیچ قدرتی نهراسد. ✍ نگارنده: حسین ابراهیمی 🌿 منبرک قرآنی هر روز، یک منبر کوتاه از آیات الهی @manbarek_qurani