eitaa logo
کانال سخنرانی وحدیث مجمع الذاکرین ع ایتا
6.8هزار دنبال‌کننده
643 عکس
727 ویدیو
111 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ویژگیهای امام حسین (علیه السلام) در زیارت اربعین.pdf
363.9K
🔖فیش منبر اربعین 🔖 💠ویژگیهای امام حسین (علیه السلام) در زیارت اربعین💠 📌1. مقام عبودیت 📌2. تحمل غم و اندوه برای اصلاح جامعه 📌3. بخشیدن هستی خود برای نجات جامعه 📌4. ذلت و خواری دشمنان امام حسین علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توصیه استاد فاطمی نیا برای کسانی که اربعین کربلا مشرف نمی شوند..! | صلوات‌هدیه‌به‌روح‌نورانی‌ایشان |
✔️ مزایای گریه در جدیدترین مقالات روز دنیا نویسنده:  Lana Burgess — 2023 گریه یک واکنش طبیعی به احساسات قوی است که می‌تواند از خوشحالی تا غم و اندوه متفاوت باشد. این مقاله به بررسی مزایای گریه برای سلامتی می‌پردازد. ۱- سمّ زدائی از بدن: گریه به تخلیه سموم و مواد شیمیایی که در بدن تجمع یافته‌اند ، کمک می‌کند. گریه عاطفی بخصوص می‌تواند کورتیزول ، هورمون استرس را کاهش دهد. ۲- آرامش بدن: گریه می‌تواند به کاهش استرس و تنش کمک کند. پس از گریه ، بدن وارد حالت آرامش و استراحت می‌شود که به بازیابی و بازسازی انرژی کمک می‌کند. ۳- تسکین درد: گریه باعث ترشح اکسی‌توسین و اندورفین می‌شود که به کاهش درد و ایجاد احساس خوب و آرامش کمک می‌کند. ۴- بهبود خلق و خو: گریه به تنظیم احساسات و بهبود خلق و خو کمک می‌کند. افرادیکه گریه می‌کنند ، اغلب بعد از آن احساس بهتری دارند. ۵- افزایش حمایت اجتماعی: گریه می‌تواند بعنوان یک سیگنال برای دیگران عمل کند تا حمایت و همدلی خود را نشان دهند. این حمایت اجتماعی می‌تواند به بهبود وضعیت روحی فرد کمک کند. ۶- کمک به خواب بهتر: گریه به آرامش و کاهش استرس کمک می‌کند که می‌تواند منجر به خواب بهتر شود. نتیجه: گریه یک فرآیند طبیعی و مفید برای بدن و ذهن است که می‌تواند به تخلیه استرس، بهبود خلق و خو، و تقویت روابط اجتماعی کمک کند. به همین دلیل، سرکوب گریه ممکن است اثرات منفی بر سلامتی داشته باشد. پی‌نوشت: گریستن از خوف خداوند متعال و برای مصائب اهلبیت (علیهم السّلام) ، بالاترین مرتبه و درجه اشک را دارد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸امیرالمؤمنین:بِرُّ الوالِدَینِ أکبَرُ فَریضَةٍ بزرگترین و مهم‌ترین تکلیف الهی، نیکی به پدر و مادر است 📚میزان‌الحکمة،ج ۱۰،ص۷۰۹ ⁉️ابن‌مسعود:ازپیامبر ص سؤال کردم: محبوب‌ترین کارها نزد خدا کدام است؟ فرمودند:الصًلاه لِوقتها، نماز در وقت پرسیدم: ثُمَّ اَیُّ شِی؛ بعدازآن چه‌چیز؟فرمودند: بِّرُ الوالدین نیکی به پدر و مادر پرسیدم :بعد از آن چه‌چیز؟ فرمود:الجَهاد فی‌سبیل‌الله جهاد درراه خدا 📚بحارالانوار، ج۷۴، ص۷۰ 🌸مردی‌خدمت‌پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله آمد و گفت: پدرومادر پیری دارم که به‌خاطر اُنس‌ بامن مایل نیستند به جهاد در رکاب شما بیایم. رسول‌خدا ص به او فرمودند: فَقِرَّ مَعَ وَالِدَیک، پیش پدر و مادرت بمان قسم به‌آنکه جانم دردست اوست؛ یکروز اُنس با آنان،از یکسال جهاد بهتر است (البته‌درصورتی‌که‌جهاد،واجب‌عینی نباشد) 📚بحارالانوار، ج۷۴، ص۵۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍سخنرانی کوتاه سخن قابل تأمل امام کاظم (ع) حجت الاسلام دکتر ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬علاقه خدا به بنده اش... 🎙️حجت الاسلام دانشمند ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌
25 بار یاد مرگ_446.mp3
866.3K
🎧 ۲۵ بار یاد مرگ در روز 🎙️حجت الاسلام یاحضرت زهرا سلام الله
سخنرانی شب سوم ماه صفر 403.5.17.mp3
22.17M
📝 سخنرانی شب سوم ماه صفر 🎤حجت الاسلام 📆 ۱۷ مرداد 1403 🕌حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام الله ▪️ ۱۴۰۳
من شِمرم یا زهیر؟.mp3
8.87M
✔️ مقایسه زهیر (عثمانی مذهب) که علمدار سپاه امام می‌شود! و شمر (فرمانده سپاه پیاده نظام در جنگ صفین) که قاتل امام می‌شود! آینده‌ی من کدام است؟ | منبع : جلسه ۶۰۵ از مبحث خانواده آسمانی / دعا و استغاثه برای فرج @ostad_shojae | montazer.ir
🩸جملاتی که دل سنگ را آتش می‌زند... | درد و دل‌های حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها با سر بریده پدر در خرابه شام ... در نقل‌ها آمده است: 🥀 در يكي از شب‌هاي اقامت اسيران در خرابه شام، حضرت رقيه (عليهاالسلام) پدرش را در خواب مي‌بيند و پريشان از خواب برمي خيزد. او گريه كنان مي‌گويد: من پدرم را مي‌خواهم! هر چه اهل خرابه خواستند او را ساكت كنند، نتوانستند. 📋 فَعَظُمَ ذلكَ عَلىٰ أهلِ الْبَيتِ، فَضَجّوا بِالْبُكاءِ و جَدَّدوا الْأحزانَ، و لَطِمُوا الْخُدودَ، و حَثّوا عَلىٰ رُؤوسِهِم التُّرابَ، و نَشَروا الشُّعورَ ▪️داغ همه از گريه او تازه تر گرديد و همه به گريه و زاري پرداختند و بر صورت ها لطمه زذند و خاک بر سر ریختند و موی پریشان کردند. 🥀 صدایشان به گوش یزید رسید. آن ملعون گفت چه شده است؟ گفتند: دختر خردسال امام حسين (عليه‌السلام) پدرش را خواب ديده است و او را مي‌خواهد. 📋 قالَ ارْفَعُوا رَأسَ أبيها و حَطّوهُ بَينَ يَدَيْها لِتَنظُرَ إليه، و تَتَسَلّىٰ به. فَجاؤوا بِالرَّأسِ الشَّريفِ إلَيْها مُغَطّىٰ بِمِنْدِيلٍ دِيبَقِيٍّ، فَوَضَعَ بَينَ يَدَيْها، ▪️یزید گفت: سر بريده پدرش را برایش ببرید تا به آن نگاه کند و آرام بگیرد. پس آن سر مطهر را در درون طبقي نهادند و روي آن را با پارچه اي پوشاندند و جلوي او گذاشتند. 🥀 شدت ضعف و گرسنگي، كودك را به توهّم انداخته بود. او گريه مي‌كرد و مي‌گفت: من كه غذا نخواستم؛ من پدرم را مي‌خواهم. مأموران گفتند: اين پدرت است. وقتي رقيه سلام‌الله‌علیها روپوش را كنار زد، دید سر بريده پدر است. آن را برداشت و به سينه چسباند و دلسوزانه مي‌گفت: 📋 يَا اَبَتَاه! مَن ذَا الّذِي خَضَبَكَ بِدِمَائِكَ؟ ▪️اي پدر! چه كسي صورتت را با خون سرت رنگين كرد؟ 📋 يَا اَبَتَاه! مَن ذَا الَّذِي قَطَعَ وَرِيدَكَ؟ ▪️ چه كسي رگ‌هاي گلويت را بريد؟ 📋 يَا اَبَتَاه! مَن ذَا الَّذِي اَيتَمَنِي عَلي صِغَرِ سِنِّي؟ ▪️چه كسی مرا در اين خردسالی يتيم كرد؟ 📋 يَا اَبَتَاه! مَن بَقِيَ بَعدَكَ نَرجُوهُ؟ ▪️ای پدرجان! به چه کسی بعد از تو امید داشته باشیم؟ 📋 يَا اَبَتَاه! مَن لِليَتِيمَةِ حَتَّي تَكبرُ؟ ▪️چه کسی یتیمت را سرپرستی می کند تا بزرگ شود؟ 📋 يَا اَبَتَاه! مَن لِلنِّسَاءِ الحَاسِراتِ؟ ▪️چه كسي بانوان را در پناه خود مي‌گيرد؟ 📋 يَا اَبَتَاه! مَن لِلاَرَامِل المُسبَيَاتِ؟ ▪️چه كسي زنان بيوه شده را آشيان مي‌دهد؟ 📋 يَا اَبَتَاه! مَن لِلعُيُونِ البَاكِيَاتِ؟ ▪️چه كسي اشك از چشم‌هاي اشك بار پاك مي‌كند؟ 📋 يَا اَبَتَاه! مَن لِلضَّايِعَاتِ الغَريبَاتِ؟ ▪️چه كسي زنان آواره را مأوا مي‌دهد؟ يَا اَبَتَاه! مَن لِلشُّعُورِ المَنشُورَات؟ ▪️چه كسي موهاي پريشان مان را مي‌پوشاند؟ 📋 يَا اَبَتَاه! مَن بَعدُكَ؟وَا خَيبَتَاه مِن بَعدِكَ، وَا غُربَتَاه! يَا اَبَتَاه! لَيتَنِي لَكَ الفِدَاءُ! يَا اَبَتَاه! لَيتَنِي قَبلَ هَذَا اليَومِ عُميَاءٌ! ▪️ پس از تو كه... واي بر خواري پس از تو؟ واي از غريبي! كاش پيش از ديدن اين روز كور مي‌شدم! 📋 یاَ اَبَتَاهُ! لَيتَنِي تَوَسَّدتُ التُّرَابَ وَ لا اَریٰ شَيبَكَ مُخضَباً بِالدِّمَاءِ ▪️كاش چهره در خاك مي‌بردم و محاسن تو را خونين نمي ديدم. 🥀 سپس آن قدر گريه كرد تا از هوش رفت و ناله اش براي هميشه خاموش گرديد. صداي گريه بالا گرفت و مصيبتي ديگر بر دل داغدار اهل بيت علیهم‌السلام نشست. 📚نفس المهموم،ص۴۵۶ 📚أسرار الشّهادة،ص ۵۱۵ ✍ سلام تازه ز ره آمده، گلویت کو؟! سلام همسفر نی سوار من بابا چقدر حرف برای تو داشتم حالا بیا کمی بغلم کن قرار من، بابا من از خرابه نشینی و گریه خسته شدم تو هم ز سنگ لب بام و ضربه خسته شدی منم شبیه رخ عمه ام شکسته شدم تو هم ز نیزه نشینی پدر شکسته شدی تمام درد تنم را ز یاد بردم من تنور خانه ی خولی چه کرد با سر تو تو چوب خوردی و من هم لگد عزیز دلم فدای نرگس چشمت سه ساله دختر تو شنیده ای سر بازار ها چه شد یا نه؟! شنیده ای سر بازار زیورم گم شد مپرس معجر خود را چگونه گم کردم فقط بدان سر بازار معجرم گم شد به عمه گفته ام امروز شانه ای بزند به گیسوان پریشان و مختصر مویم از آن زمان که تو رفتی همه کسم شده است تمام درد و دلم را به عمه میگویم
🩸 ورقی از دفتر دلدادگی حضرت مولانا سیدالشهداء علیه‌السلام به نازدانهٔ سه‌ساله‌اش رقیه خاتون سلام‌الله‌علیها ... ➖ در نقل‌ها آمده است: 📋 و کانَ الحُسَینُ عَلَیهِ‌السّلامُ بِالنِّسبَةِ إلَیها شَدیدَ المَحَبّةِ. 🔻امام حسین ‌علیه‌السلام به حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها علاقه فراوانی داشت. 📚بشارة الباکین، تبریزی،(نسخه خطی) ورقه۱۵۷ 📚مصائب المعصومین علیهم‌السلام، یزدی،ج۲، ص۴۲۵ ➖ در نقلی دیگر آمده است: 🔻 چنانچه رسم است که اظهار دوستی به اولاد کوچک‌تر بیشتر است، امام حسین علیه‌السلام هم به همین قاعده به شیرین زبانیِ آن صغیره بسیار تعلق داشتند، و هم به واسطه بی مادری. 🔻آنی جانبِ او را فرو نمی‌گذاشتند؛ مِن جمله: همیشه (حضرت‌ رقیه سلام‌الله‌علیها) در دامان آن حضرت می‌نشست، و سر بر زانوی آن حضرت می‌گذاشت و می‌خوابید، و غذا از دست مبارک آن حضرت می‌خورد، و همیشه آن دست یداللّهی را حضرت بر سر و گیسوان او می‌کشید، و پیوسته آن صغیره شیرین زبان را می‌بوسید و می‌بویید. 📚سراج العاشقین،کاشانی،(نسخه خطی) ص۱۴۳. ✍ سورهٔ کوثرِ امام حسین جلوهٔ مادرِ امام حسین نمکِ لشگرِ امام حسین نازنین دخترِ امام حسین ای بزرگ قبیلهٔ عُشّاق یا رقیه! توئی «هوالرَزّاق» دست پروردهٔ عقیله توئی صاحبِ شوکتی جلیله توئی نازدارِ همه قبیله توئی پایِ معشوقِ خود قتیله توئی صاحبِ صحن وبارگاهی تو بر گنهکارها پناهی تو رویت آئینه دارِ زهرا بود گیسوانت ضریحِ بابا بود اولین چادرت چه زیبا بود در بغل کردنِ تو دعوا بود تو خودت قبلگاهِ حاجاتی دستگیری , رقیه ساداتی این عمو ها بد عادتت کردند رویِ شانه زیارتت کردند گریه ها بر اسارتت کردند چون نبودند غارتت کردند به تو سیلی زدند چند نفر روبرویِ سرِ علی اکبر...
❗️ اثبات وجود مقدسه حضرت رقیه سلام الله علیها 🔺 جدیدترین سند مرتبط با شهادت حضرت رقیه(سلام الله علیها) 📜 نسخه نایاب کتابخانه سلیمیه شهر ادرنه ترکیه | 🔻 قاسم‌ بن‌ محمد‌ بن‌ احمد مأموني(م حدود ۵۰۰ق) در السنی فی قتل أولاد النبی(صلوات الله علیه و آله) در این کتاب در بیان حالات یکی از دختران حاضر در کاروان اسرا می‌نویسد: ▪️ «انّ یزید لمّا أنزل آل النبی بیتاً من بیوت داره کان فیهم صبیة... ابنة أربع سنین، وکانت مشتاقة إلی ابیها، وکانوا یکتمون ذلک عنها... فانتبهت من منامها فی الهاجرة وقالت: یا امّاه رأیت أبی فی المنام... وأین هو؟ فصیحن بأجمعهنّ. فبعث إلیهنّ یزید أن یسألهنّ؛ وذلک أنه کان فی مقیله فانتبه لصحیهنّ، فسألهنّ فقلن: إنّ هذه الصبیة رأت أباها فی المنام، وقصصن علیه القصة. فأخبره بذلک وأمره اللعین بطرح رأس أبیها فی حجرها. فعلوا کذلک فصاحت: ما هذا؟ فقالوا: رأس أبیک. ففزعت الصبیة و فاضت و ماتت». 📚 نسخه خطی السنی فی قتل أولاد النبی(صلوات الله علیه و آله) منتسب به مأمونی صاحب کتاب الحاویة، کتابخانه سلیمیه ادرنه ترکیه، ص۱۰۴
وعده وصل بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم حارث كه يكى از لشگريان يزيد بود گفت : يزيد دستور داد سه روز اهل بيت عليه السلام را در دم دروازه شام نگاه بدارند تا چراغانى شهر شام كامل شود. حارث مى گويد: شب اول من به شكل خواب بودم ، ديدم دخترى كوچك بلند شدو نگاهى كرد. ديد لشگر از خستگى راه خوابيده اند و كسى بيدار نيست ، اما فورا از ترسش بازنشست و باز بلند شد و چند قدم آمد به طرف سر امام حسين عليه السلام كه بر درختى كه نزديك خرابه دم دروازه شام آويزان بود. آرى ، به طرف آن درخت و سر مقدس آمد و از ترس ‍ برگشت ، تا چند مرتبه . آخر الامر زير درخت ايستاد و به سر مقدس امام حسين عليه السلام پايين آمد و در مقابل نازدانه قرار گرفت و رقيه سلام الله عليها گفت : ⬛️السلام عليك يا ابتاه و امصيبتاه بعد فراقك و اغربتاه بعد شهادتك .⬛️ بعد ديدم سر مقدس با زبان فصيح فرمود: اى دختر من ، مصيبت تو و رجز و تازيانه و روى خار مغيلان دويدن تو تمام شد، و اسيريت به پايان رسيد. اى نور ديده ، چند شب ديگر به نزد ما خواهى آمد آنچه بر شما وارد شده صبر كن كه جز او مزد او شفاعت را در بردارد. حارث مى گويد: من خانه ام نزديك خرابه شام بود، از اينكه حضرت به او فرموده بود نزد ما خواهى آمد منتظر بودم كى از دنيا مى رود، تا يك شبى شنيدم صداى ناله و فرياد از ميان خرابه بلند است ، پرسيدم چه خبر است ؟ گفتند: حضرت رقيه عليها السلام از دنيا رفته است . سوگنامه آل محمدص429 داستان های کوتاه
فضائل امام حسن مجتبی (ع).mp3
1.47M
🔖منبر کوتاه🔖 علیه السلام 💠فضائل وجود نازنین امام حسن مجتبی علیه السلام 💠 علیه السلام
✅نخستین منبعی که ماجرای شهادت دختر خردسالی از امام حسین(علیه السلام) را در شام مطرح کرده است، کتاب «کامل بهائی» نوشته «عماد الدين حسن بن علی بن محمد بن علی طبری آملی»(متوفّی سال ۷۰۱ قمری) است. عماد الدّين طبری نيز این ماجرا را به نقل از كتاب «الحَاويَةُ فی مَثالِبِ مَعاویَة» نقل می‌‌كند، كه متأسفانه اثری از اين كتاب در دست نيست. ولی نویسنده آن «قاسم بن محمد بن احمد مامونی»(متوفی قرن پنجم) از علماء و دانشوران اهل سنّت است که کتاب را علیه «معاویه» نوشته است. عماد الدین نام دختر را ذکر نکرده است، ولی سن او را چهار سال و وفات او را چند روز پس از دیدن سر پدر در خانه یزید گزارش کرده است. عمادالدین می‌‌ نويسد؛ در کتاب «حاوية» آمده است که؛ در شام از بچه های كوچك، شهادت پدرشان را مخفی می كردند و به آن ها می گفتند پدرتان به مسافرت رفته است. بر همین وضع بود تا یزید آن ها را به منزلی در نزدیکی خود منتقل نمود. «کَان‏َ لِلْحُسَیْنِ(ع) بِنْتُ صَغِیرَةُ لَهَا أَربَع‏َ سِنِین‏َ، قَامَت‏ لَیلَةً مِن‏ مَنَامِهِا وَ قَالَتْ : أَین‏َ أَبِی‏ الْحُسَیْنِ(ع)؟» امام حسین(علیه السلام) دختر کوچکی داشت که چهار سال بیشتر نداشت، شبی از خواب بیدار شد و گفت : پدرم حسین(علیه السلام) کجاست؟ «فَإنِّی‏ رَأَیْتُهُ السَّاعةَ فِی‏ المَنَام‏ مُضطَرِبَاً شَدِیدَاً» من اکنون او را در خواب دیدم! «فَلَمَّا سَمِعن‏َ النِسوَةُ ذَلِک‏َ، بَکَین‏َ وَ بَکَى‏ مَعَهُن‏َّ سَائِرُ الَأَطفَال‏ِ وَ ارتَفَع‏َ العَوِیل‏ُ» وقتی زنان این‌ سخن را شنیدند، گریستند و کودکان دیگر هم، صدا به شیون بلند کردند. «فَانتَبَه‏َ یَزِیدُ مِن‏ نَومِه‏ِ وَ قَال‏َ : مَا الخَبَرُ؟ فَفَحَصَوا عَن‏ِ الوَاقعَةِ وَ قَصُوهَا عَلیَه‏ِ» یزید بیدار شد و پرسید : چه‌ خبر است؟ تفحّص کردند و قضیه را به او گفتند. «فَأَمَرَ بَأَن‏ یَذهَبُوا بِرَأس‏ِ أَبَیهَا إِِلَیهَا فَأتُوا بِالرَّأس‏ِ الشَّرِیف‏ِ وَ جَعَلُوُه‏ُ فِی‏ حِجرِهَا» یزید گفت : سر پدرش را نزد او ببرید، پس سر مطهّر را آوردند و در دامن دخترش نهادند و تا نگاهش به سر افتاد، گفت : «مَا هَذَا الرَّاسُ؟» این سر، چیست؟! گفتند : «رَأس‏ُ أَبِیک‏َ!» سر پدرت است. «فَفَزَعَت‏ الصَبیَّةُ وَ صَاحَت‏ فَمَرَضَت‏ وَ تُوَفَّیَت‏ فِی‏ أیَّامِهَا بِالشَّامِ» آن دخترک دلش کنده شد و فریادى زد و بیمار گشت و در همان روزها در شام درگذشت.(۱) 👤مرحوم مجتهد بیرجندی خراسانی(متوفی سال ۱۳۵۲ق) در کتاب وقایع الشهور و الاعوام، این واقعه را در پنجم ماه صفر گزارش کرده است.(۲) 📜اما در میان مورخان شیعی اختلاف در دو چیز است : ۱)اختلاف در اصل وجود حضرت رقیه(س)! ۲)اما برخی دیگر وجود ایشان را قبول دارند، ولی در مورد اسم و سن و نوع نسبتش با امام حسین(علیه السلام) در اختلافند. برخی هم معتقدند که نمی‌توان این مسئله را به طور قاطع ردّ کرد، ولی در مقابل هم دلیل قاطعی برای اثبات آن در دست نیست و فقط به خاطر شهرت تاریخی باید پذیرفت. 1⃣اما در مورد اولی : 👤شیخ مفید(متوفی سال ۴۱۳ق) در ارشاد نامی از «رقیه» نیاورده است. او می نویسد : «وَ كَانَ لِلحُسَينِ(ع) سِتَّةُ أَولَادٍ : عَليُّ بنُ الحُسَينِ الأَكبرُ، كُنيَتُهُ أَبُومُحَمَّدٍ، وَ أُمُّهُ(شاه زنان) بِنتُ كَسرَى يَزدجِردَ وَ عَليُّ بنُ الحُسَينِ الأَصغَرُ، قُتِلَ مَعَ أَبِيهِ بِالطَّفِّ، وَقَد تَقَدَّمَ ذِكرُهُ فِيمَا سَلَفَ، وَأُمُّه لَيلَى بِنتَ أَبِي مُرَّةِ بنِ عُروَةِ بنِ مَسعُودِ الثَّقَفِيَّةُ وَجَعفَرُ بنُ الحُسَينِ، لَا بَقِيَّةَ لَهُ وَأُمُّهُ قُضَاعِيَّةٌ وَكَانَتْ وَفَاتُهُ فِي حَيَاةِ الحُسَينِ(ع)! وَعَبدُاللهِ بنِ الحُسَينِ قُتِلَ مَعَ أَبِيهِ صَغِيرَاً، جَاءَهُ سَهمٌ وَهُوَ فِي حِجرِ أَبِيهِ فَذَبَحَهُ وَقَد تَقَدَّمَ ذِكرُهُ فِيمَا مَضَى! وَسُكَيْنَةُ بنتُ الحُسَينِ وَأُمُّهَا الرُّبَابُ بِنتُ اِمرِئِ القَيسِ بنِ عَديٍّ، كَلبِيَّةٌ، وَ هِي أُمُّ عَبدِاللهِ بنِ الحُسَينِ(ع) وَفَاطِمَةُ بِنتُ الحُسَينِ وَأمُّهَا أُمُّ إِسحَاقَ بِنتُ طَلحَةَ بنِ عُبَيدِاللهِّ تَيمِيٌةُ» امام حسین(علیه السلام) دارای شش فرزند بود : ۱)«امام سجاد(ع)» با کنیه ابومحمد که مادرش شاه زنان دختر یزدگرد بود. ۲)«علی اکبر(ع)» که همراه پدر در کربلا به شهادت رسید و مادرش «لیلی دختر ابی مره بن مسعود ثقفی» بود. ۳)«جعفر(ع)» که مادرش زنی از قبیله قضاعه بود که در حیات امام حسین(ع) از دنیا رفت. ۴)«عبدالله(ع)» که در کربلا طفلی بود، و او نیز همراه امام حسین(ع) به شهادت رسید و در کربلا تیری آمد و او را آغوش پدر ذبح نمود. ۵)«سکینه(س)» که مادرش «رباب بنت امرءالقیس کلبی» است و نیز مادر عبدالله هم هست. ۶)«فاطمه(س)» که مادرش «ام اسحاق بنت طلحه بن عبیدالله تمیمی» بود.(۳) پس با این نقل، فقط از دو دختر به نام های «سکینه و فاطمه» نام برده است 👤ابن شهر آشوب(متوفی سال ۵۸۸ قمری) نی