🔴 آیا در مجلس امام حسین(ع) به هر وسیله ممکن باید واویلا به پا شود؟
🔹نقطه ضعف دوم عوام الناس در مجالس عزاداری - که خوشبختانه باید بگوییم کمتر شده است - این مسأله شور و واویلا به پا شدن است. باید منبری حتماً در آخر ذکر مصیبت کند و در این ذکر مصیبت هم نه تنها مردم اشک بریزند، اشک بریزند قبول نیست، باید مجلس از جا کنده بشود، باید شور و واویلا بپا بشود.
🔹 من نمیگویم مجلس از جا کنده نشود، من میگویم این نباید هدف باشد. من میگویم اگر کسی در آن مسیر صحیح با بیان حقایق و واقعیات بدون آنکه یک روضه دروغی بخواند، بدون اینکه جعلی بکند، بدون اینکه تحریفی بکند، اگر اشکی از روی صداقت و حقیقت ریخت، شور و واویلا هم به پا شد، مجلس هم کربلا شد، بسیار خوب؛ ولی وقتی که نبود، آن وقت ما باید با امام حسین بجنگیم، دشمنی کنیم؟ دروغ ببندیم؟ دروغ بگوییم؟
📕 شهید آیتالله مطهری، حماسه حسینی، ج۱، ص۱۱۶
✅ ایستادگی رهبری مقابل طرح «شرطی سازی سلامت ملی»
🔻«شرطی سازی اقتصاد ایران» نسبت به تصمیمات غرب از ضربههای مهم آمریکا و غربگرایان به کشور بود که موجب فشار بر معیشت مردم و سردرگمی فعالان اقتصادی گردید.
🔻با روی کار آمدن بایدن، طرح «شرطی سازی حوزه سلامت ایران» در دستور کار غربیها قرار گرفت؛ آنهم «تقریبا با هیچ» و صرفا با ابزار تبلیغات!
🔻هدف طرح این بود که تعداد محدودی #واکسن ساخت آمریکا به ایران هدیه شود اما ارسال محمولههای بعدی به مسئله مذاکرات هستهای و موشکی گره بخورد و از این طریق، تقابل خشن اجتماعی بین مردم و نظام شکل بگیرد.
🔻اما واقعیت این بود که آمریکا و انگلیس، گذشته از اینکه بدسابقه و غیرقابلاعتماد بودند، تقریبا واکسنی به خارج صادر نمیکردند! بلکه با پروپاگاندای رسانهای، میخواستند سلامت ایرانیان را به اهداف خطرناک خود گره بزنند.
🔻بر همین مبنا آیتالله خامنهای در ۱۹ دی ۹۹ ضمن تاکید بر وارداتواکسنمطمئن، وارد کردن واکسن از آمریکا و انگلیس را ممنوع اعلام کردند و با این اقدام، توطئه شرطی سازی سلامت را نقش بر آب نمودند.
🔻جالب اینکه چهارماه بعد از ممنوعیت مذکور، فایننشنالتایمز گزارش داد تا ۲۵ اوریل ۲۰۲۱ (۵ اردیبهشت ۱۴۰۰)، درحالیکه چین ۲۰۰ میلیون واکسن صادر کرده بود؛ تازه آمریکا و انگلیس، مجموعا ۴ میلیون دز واکسن به کل دنیا فروخته بودند!!
🔻بنابراین رهبری هرگز با واردات واکسن کرونا مخالف نبودند و فقط شجاعانه و فداکارانه در مقابل ترفندی خطرناک بر علیه سلامت ملی ایستادند.
♨️زمان شناسی‼️
✳️طرماح بن عدی از راه آشنایان کاروان امام حسين علیه السلام جهت رسیدن به مقصد است. جلو کاروان راه افتادو اشعارى را با اين مطلع، خواند:
يا ناقتى لاتذعرى من زجر وامضى بنا قبل طلوع الفجر.( اعيان الشيعه، ج7، ص396.)
مضمون اشعار، در ستايش از خاندان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سیدالشهداست.
💢 در ميانه راه، اجازه طلبيد كه به قبيله خود سر بزند. این رفت وبرگشت روزها طول کشید. به «عذيب الهجانات» كه رسيد، خبر شهادت امام را شنيد. اندوهگين شدو از اين كه توفيق شهادت در ركاب امام، نصيب او نشده است. بسیار گریه کرد. (حياة الامام الحسين علیه السلام، ج 3، ص 83)
👈 برخی تاریخ نویسان، وی را از کشته شدگان جریان توابین آورده اند.
✳️ مقام معظم رهبری :
☑️ «عدّهی توّابین، چند برابر عدّهی شهدای کربلاست. شهدای کربلا همه در یک روز کشته شدند؛ توّابین نیز همه در یک روز کشته شدند. اما اثری که توّابین در تاریخ گذاشتند، یک هزارم اثری که شهدای کربلا گذاشتند، نیست! بهخاطر اینکه در وقت خود نیامدند. کار را در لحظهی خود انجام ندادند. دیر تصمیم گرفتند و دیر تشخیص دادند.»( بیانات در دیدار فرماندهان لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) ۲۰/۳/۷۵)
☑️ «فرق بین شهدای کربلا و توّابین همین است. شهدای کربلا هم شهید شدند، توّابین هم شهید شدند. فاصلهی زمانی بین آنها هم خیلی زیاد نبود؛ اما شهدای کربلا در عرش انسانیت قرار دارند، شهدای توّابین نه؛ مقامشان با آنها خیلی فرق دارد. چرا؟ چون شهدای کربلا به ندای حسین بن علی علیهالسّلام در وقتِ خود پاسخ دادند؛ ولی توّابین به ندای آن حضرت، بعد از گذشتن وقت پاسخ دادند. فرقش این است.»( ۱۳۷۸/۰۶/۰۸بیانات در دیدار خانوادههاى شهیدان قائن)
☑️ «توّابین آنوقتی که باید میآمدند -که عاشورا بود- نیامدند، وقتی آمدند که کار از کار گذشته بود. یا قیام مردم مدینه با رهبری عبدالله بن حنظله. آمدند در مقابل یزید ایستادند، قیام کردند، حاکم مدینه را بیرون کردند، امّا دیر؛ آنوقتی که شنیدند که حسینبنعلی (علیهماالسّلام) از مدینه خارج شد، آنوقت باید به این فکر میافتادند، نیفتادند؛ دیر به فکر افتادند، یک سال بعد [به فکر افتادند]؛ نتیجه هم همانی شد که تاریخ ثبت کرده است؛ قتلعام شدند، تارومار شدند، نابود شدند، هیچ کاری هم نتوانستند بکنند. کار را در وقت باید انجام داد.»( ۱۳۹۵/۱۰/۱۹بیانات در دیدار مردم قم)
✳️یکی از ارکان مهم بصیرت عاشورا ، زمان شناسی است.
گاهی غفلت به لحاظ زمانی میتواند آسیبی را وارد کند که قابل جبران نیست.
👈در بسیاری از مقاطع حساس انقلاب و حوادث مختلفی که تا کنون اتفاق افتاده ، یکی از مهمترین عواملی که نقشه دشمن را خنثی نموده است: همین بصیرت توام با زمان شناسی درست مردم ایران بوده است.
💔در میانهی میدان
▪️علیاکبر که بر زمین افتاد/ آسمان، آفتاب را گم کرد
▪️آنچنان زخم روی زخم آمد / که عدو هم حساب را گم کرد
▪️خواست تا خیمه پر کشد اما / شیر زخمی عقاب را گم کرد
▪️پدر آمد به یاریاش برود / من بمیرم رکاب را گم کرد
▪️پسر بوتراب بین تراب / نوهی بوتراب را گم کرد
▪️جلد قرآن خویش پیدا کرد / برگههای کتاب را گم کرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گرمترین خاک دنیا
🔴 دکتر اکبری: اگر طالبان با آمریکا مبارزه نمیکرد معلوم نبود وضعیت امروز افغانستان به چه شکلی بود مردم افغانستان به طالبان پیوستند و آمریکا را اخراج کردند
🔰سخنان بسیار مهم دکتر اکبری جانشین دبیرکل بیداری اسلامی و معاون فرهنگی سپاه قدس پیرامون طالبان در برنامه پرونده ویژه شبکه سه:
🔸برای هیمنه آمریکا بسیار بد بود که اینگونه از افغانستان خارج شود، مردم به طالبان پیوستند و با آمریکا مبارزه کردند و آمریکا از افغانستان اخراج شد.
🔸طالبان واقعا با داعش جنگید و نگذاشت داعش در افغانستان رشد کند و شاهد بودیم که در یکسری از این جنگها آمریکاییها به داعش کمک کردند و با طالبان مقابله کردند.
🔸اگر طالبان با آمریکا مبارزه نمیکرد معلوم نبود وضعیت امروز افغانستان به چه شکلی بود.
🔸طالبان بارها تبلیغاتی که علیه هاشان میشود را محکم رد کرده به طور مثال یکسری فیلمهایی منتشر شد که طالبان در حال سربریدن مردم است طالبان گفته این موضوع دروغ است و بلکه اینها که در این فيلم می بیند افراد ما(طالبان) هستند که توسط داعش سرشان بریده میشود.
🔸امروز طالبان به عقاید و فرهنگ و آداب سایر مذاهب احترام میگذارد.
🔸طالبان از قدیم با ایران ارتباط دارد، چندین بار هیئت به ایران فرستاده اند و چندین بار این موضوع رسانهای شده است.
🔸ما نگاهمان این نیست که طالبان هیچ اشکال و نقصی ندارد اما طالبان امروز با گذشتهاش بسیار متفاوت است. اگر طالبان بخواهد مثل گذشته حکومت کند قطعا مثل گذشته هم دوامی نخواهد داشت.
🔸طالبان امروز یک مجموعهای ست که با کشورهای مختلف دنیا مثل چین، آمریکا و روسیه مذاکره میکند و بسیاری از کشورها آن را پذیرفتهاند.
✅ماجرای وعده های جنجالی مخبر چی بود؟
🅾 ماجرای وعده های مخبر چه بود؟ آیا واکسن ایرانی شکست خورد؟ ایا مخبر بلوف زد؟ ایا قصد داشت مانع واردات واکسن خارجی شود؟ آیا واکسن ایرانی زمین خورد و مردم کشته شدند؟ دیگه چه شبهه ای هست؟
🌀مرورکنیم اخبار رو. خیلی پیچیده نیست.
👈5 اردیبهشت مخبر گفت تا اخر تیر 12 میلیون و تا آخر مرداد 20 میلیون و تا آخر شهریور 50 میلیون واکسن تولید می کنیم.
آیا این وعده محقق شد؟ خیر 👈 چرا؟
🅾اول ببینیم مخبر چرا وعده داد.
مصاحبه مخبر بعد از جلسه با وزیر بهداشت بود که خبرش منتشر شد. نمکی در این جلسه وعده کرد تا نیمه اردیبهشت مجوز واکسن برکت ارائه شود. اما مجوز نرسید. چرا؟ چون تست های وزارت بهداشت نهایی نشده بود.
👈مجوز کی رسید؟ 25 خرداد.
👈بعد از مجوز چه شد؟ مشکل فقط مجوز بود؟
تولید واکسن برکت سه خط تولید داشت
خط اول 4 میلیون دوز در ماه تولید می کند.
خط دوم 8 میلیون.
خط سوم 25 میلیون.
مخبر براساس این سه خط تولید وعده 50 میلیونی تولید واکسن داد. طبیعی است که اگر این سه خط تولید مثل ساعت کار کند فراتر از این 50 میلیون تولید می شود.
👈اما نشد. 👈چرا؟ 👈چقدر تولید شد؟
🔹از اول تیر خط اول تولید راه افتاد. حدودا هفته ای یک میلیون دوز واکسن تولید شده است. یعنی در تیرماه 4 میلیون تولید شد. تا امروز هم به 7 میلیون رسیده است. تا پایان مرداد می شود 8 میلیون.
خط دوم تولید قرار بود از اول مرداد راه بیافتد. نشد. 👈چرا؟ بخاطر تحریم مانع ورود چند قطعه نهایی تجهیزات شدند. اما با این حال تحریم ها را دور زدن و تجهیزات وارد شد. از اول شهریور خط دوم هم راه می افتد و تا پایان شهریور به 20 میلیون دوز واکسن می رسیم. (8 تا از خط اول و 12 تا از خط دوم.)
🅾خط سوم چه شد؟ خط سوم که خط تولید انبوه با ظرفیت 25 میلیون دوز بود، قرار بود از اول شهریور راه اندازی شود. 👈راه اندازی نمی شود. 👈چرا؟ 95 درصد قطعات وارد و 5 درصد قطعات توسط ابلیس تحریم شده است. اما جبهه ضدایران بزودی زانو خواهد زد و 5 درصد باقی مانده نیز وارد می شود و خط سوم هم وارد مدار می شود و با یکی دوماه تاخیر وعده ها محقق می شود.
🅾خیلی پیچیده است؟ یه کت به خیاط سفارش میدهید تاخیر ندارد؟ اگر تاخیر کند یعنی کت زمین خورده است یا کت ساز؟ بخدا زشت است پای منبر ذهن های زنگ زده اسیر شویم.
ایران بین 6 کشور تولید کننده واکسن قرار دارد و با قدرت تولید می کند. بیشترین کارایی را هم بین واکسن های وارداتی داشته است. طبیعی است که راهزن های رسانه ای عصبی باشند. از تاجزاده و زیباکلام هم که انتظاری نیست. با خود تحقیری کاسبی لایک می کنند. ولی من و تو چرا؟
✅میگن مخبر چرا وقتی برکت بود از تولید میگفت امروز که معاون است از خرید؟👇👇
پاسخ در سوال است. چون آن زمان مدیر تولید بود و امروز مدیر مصرف. آنروز باید تولید می کرد و امروز باید مصرف کند. طبیعی است که برای مدیریت مصرف هم باید تقاضای داخلی کند و هم خارجی.
مگر آن زمان که گفت 50 میلیون، نیاز 50 میلیون بود؟ خیر. 120 میلیون دوز نیاز کشور بود. یعنی همان زمان هم از جمله مخبر استفاده می شود که حداقل 70 میلیون هم باید خریداری شود.
خلاصه گول نخوریم.
💢کربلا حجت بالغه‼️
انسان نيازمند حجت برهان و بهانه شكني است خداوند در هدف بعثت انبيا مي فرمايد :« لئلا يكون للناس علي الله حجه بعد الرسل » « تا براي مردم پس از (فرستادن ) پيامبران در مقابل خدا (بهانه و) حجتي نباشد . » (سوره نسا آيه 165 )
✳️كربلا حجت بالغه است سرزمین اتمام حجت است .
☑️كربلا از نظرگاه سني « حجت » است و تقريبا هر كس در كربلا مي تواند الگوي سني خود را بيابد .
- نوجوانان قاسم عبدالله بن الحسن و عمرو بن جناده را ،
- جوانان و ميانسالان علي اكبر عباس عبدالله و جعفر را ،
- پيران حبيب عابس و مسلم بن عوسجه را ،
- زنان زينب (س) رباب و ام وهب را
- حتي كودكان اصغر و سكينه را.
كربلا از اين جهت نيز در جنگ هاي تاريخ اسلام يك استثنا است ...
☑️ كربلا سرزمين بي بهانگي است تشنگي بهانه نجنگيدن و تنهايي دليل گريز تسليم و ذلت پذيري نيست .
☑️همه رنگ ها نیز در کربلا یافت می شوند؛ سیاه مانند جون ، غلام ابوذر ز سفید مانند اسلم ترکی.
☑️ گویا همه گروه های اجتماعی نیز در کربلا نماینده دارند: معلمان، بازاریان، تازه ایمان آورندگان، غلامان و... کربلا هرکس را که بخواهد با تکیه بر بهانهها ،صحنه حق را رها کند، خلع سلاح میکند؛ حتی کودک با گریه خویشتن میتواند نقش آفرین باشد. (توجیه المسائل کربلا،صفحه 31)
✳️ در واقعه کربلا، اگر امام حسین علیهالسّلام میخواست در مقابل حوادثِ بسیار تلخ و دشواری مثل شهادت علی اصغر، اسارت زنان، تشنگی کودکان، کشته شدن همه جوانان و حوادثِ فراوانِ دیگری که در کربلا قابل احصاست، با دیدِ یک متشرّعِ معمولی نگاه کند و عظمتِ رسالتِ خود را به فراموشی بسپارد، قدم به قدم میتوانست عقب نشینی کند و بگوید: «دیگر تکلیف نداریم. حال با یزید بیعت میکنیم. چاره چیست!؟ الضرورات تبیح المحذورات.» اما امام حسین علیهالسّلام چنین نکرد. این، نشانگر استقامت آن حضرت است. استقامت یعنی این! استقامت، همه جا به معنای تحمّل مشکلات نیست. تحمّل مشکلات برای انسان بزرگ، آسانتر است تا تحمّل مسائلی که بر حسب موازین - موازین شرعی، موازین عرفی، موازین عقلی ساده - ممکن است خلاف مصلحت به نظر آید. تحمّل اینها، مشکلتر از سایر مشکلات است.»
(برگرفته از بیانات رهبر معظم انقلاب در ۱۳۷۵/۰۳/۱۴)
🔴 مینی که دولت روحانی زیر پای دولت رییسی کاشت ۳ برابر فروش نفت، حقوق پرداخت می شود
🔻محسن زنگنه، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس با تاکید بر ضرورت ساماندهی پرداخت حقوق و مزایا در دستگاههای مختلف، اظهار داشت: یکی از عوامل اصلی اعطای حقوقهای نجومی آن است که ما در این زمینه قانون دقیقی نداریم و مشکلات موجود در قانون، این مشکل را تشدید کرده است.
🔺 به بانکها اجازه داده میشود که هیئت مدیره آن بانک در پایان سال برای اعضای خودش پاداشی را تعیین کند و متأسفانه سقفی هم ندارد.
🔺 یکی از دلایل اصلی اعطای حقوقهای نامتعارف، قوانین ما است که اغلب قابل تفسیر و دور زدن هستند.
🔺 ما الان تقریباً ۶۰۰ هزار میلیارد تومان در سال حقوق میدهیم در حالی که اگر کل نفتی را که انتظار داریم بتوانیم به فروش برسانیم، ۲۰۰ هزار میلیارد است. اگر همین گونه پیش برویم، هر سال باید از بانک مرکزی استقراض کنیم تا فقط بتوانیم حقوقها را پرداخت کنیم.
💢وفاداری علمدار کربلا‼️
✳️بعد از واقعه عاشورا، لشکریان عمرسعد، وسایل غارت شده شهدای كربلا را نزد یزید بردند. در میان آن وسایل پرچم بزرگی بود.
✔️یزید و وزیران ومشاوران ،همه نسبت به این پرچم بهت زده بودند چون همه جای چوبه پرچم، سوراخ شده و آسیب دیده و تنها جای یک دست بر روی چوبه آن سالم بود.
✔️یزید از روی حیرت و تعجب پرسید: این پرچم را چه كسی حمل می كرد؟ گفتند: عباس بن علی (علیهما السلام) (ابوالفضل العباس).
✔️یزید از روی تحیر و تعجب برای تجلیل از پرچمدار كربلا سه بار برخاست و نشست. سپس رو به حاضران كرد و گفت:
"به این پرچم بنگرید كه بر اثر صدمات و ضربه ها، هیچ جایش سالم نمانده است؛ جز دستگیره پرچم. این نشان از وفاداری علمداری دارد که تحت هیچ شرایطی علم را رها نكرده است.
✔️درس ولایتمداری قمر بنی هاشم در تمامی ماموریت هایی که بر عهده داشت اعم از علمداری، سقایی ، حافظ خیام و جان اباعبدالله بودن الگوی همگان بویژه در شرایط سخت ودشوار امروز جامعه ماست.
✳️درس ولایتمداری از عاشورائیان دشت کربلا را باید در ماندگاری بیش از چهل سال از انقلاب اسلامی دانست که رمز آن اتصال امت به امام بوده است .
✔️به نقل از یکی از بزرگان : اگر امت بی امام خطر ندارد واگر امام بی امت اقتدار ندارد اما قطعا امت متصل به امام شکست ندارد . این تجربه موفقیت آمیز ، بیش از چهل سال است که انقلاب اسلامی ایران در اوج دشمنی ها وکینه توزی های دشمنانش، با خود به همراه دارد و با افتخار به پیش می رود.
امشب شهادت نامه عشاق امضا میشود
فردا ز خون عاشقان این دشت دریا میشود
امشب کنار یک دگر نشسته آل مصطفی
فردا پریشان جمعشان چون قلب زهرا میشود
امشب .. حتی اگر این خیمه خون خدا
فردا به دست دشمنان برکنده از پا میشود
امشب صدای خواندن قرآن به گوشهایت ولی
فردا صدای الامان زین دشت برپا میشود
امشب کنار مادرش لب تشنه اصغر خفته است
فردا خدایا بسترش آغوش صحرا میشود
امشب که جمع کودکان در خواب ناز آسوده اند
فردا به زیر خارها گمگشده پیدا میشوند
امشب رقیه حلقه زرین اگر دارد به گوش
فردا در این گوشوار از گوش او وا میشود
امشب به خیل تشنگان عباس باشد پاسبان
فردا کنار الغمه بی دست سقا میشود
امشب که قاسم زینت گلزار آل مصطفی
فردا ز مرکب سرنگون این سرو رعنا میشود
امشب بود جای علی آغوش گرم مادرش
فردا چو گلها پیکرش پامال اعدا میشود
امشب گرفته در میان اصحاب ثارالله را
فردا عزیز فاطمه بی یار و تنها میشود
امشب به دست شاه دین باشد سلیمانی نگین
فردا به دست ساربان این حلقه یغما میشود
امشب شهادت نامه عشاق امضا میشود
فردا ز خون عاشقان این دشت دریا میشود
*عاشوراى حسینى*
شهادت امام حسین ع و اصحاب آن حضرت (61ق)
روز عاشورا و روز شهادت امام حسین (علیه السلام) است و در این روز در کربلا در وقت صباح حضرت امام حسین (ع) دست به دعا برداشت و گفت: اَللهُمَّ انتَ ثِقَتى فى کُلّ کَربِ وَ انتَ رَجائىِ فى کُلّ شِدَّه ...."1"
پس صف آرائى لشکر خود نمود و امر فرمود تا آتش در هیزم هاى خندق زدند که آن خندق آتش حاجب باشد از رفتن لشکر به جانب خیمه هاى زنان.
از آن طرف عمر سعد نیز صفوف لشکر خود را آراست.
در آن زمان، حضرت سوار بر شترى شد و ما بین دو لشکر ایستاد و اهل عراق را ندا کرد و بعد از حمد و صلوات، نسب خود را اظهار نمود و بیان فرمود که آیا شما نیستید که نامه هاى متواتر به من نوشتید و مرا بدین جا دعوت کردید؟ الحال چه شده؟ آیا من کسى را کشته ام یا کسى را آسیبى زده ام یا مالى از کسى برده ام؟ براى چه به کشتن من جمع شده اید؟
عمر سعد تیرى به چله کمان گذاشت و با لشکر گفت که شهادت دهید نزد امیر که من بودم اول کسى که تیر به جانب حسین(ع) افکند. همین که آن تیر را افکند، لشکر او نیز سید الشهدا(ع) را تیر باران کردند.
حضرت فرمود به اصحاب خود که خدا رحمت کند شماها را، مهیّا شوید مرگى را که چاره ندارید و در همان ساعت جماعتى از اصحاب آن جناب شهید شدند و پیوسته یک یک به میدان رفتند و شهید شدند تا وقت ظهر شد. ابو ثمامه عرض کرد وقت زوال است مى خواهم یک نمازى دیگر با شما به جا بیاورم. از لشکر عمر سعد مهلت نماز خواستند. آن کافران بى حیا مهلت ندادند. لاجرم زهیر بن قین و سعید بن عبدالله خود را وقایه آن جناب کردند و هر تیر و نیزه که وارد مى شد، بر بدن خود مى خریدند تا آن جناب نماز خود را تمام کرد.
بالجمله یک یک اصحاب به میدان رفتند و شهید شدند تا نوبت به جوانان هاشمى رسید. ایشان نیز یک یک به جهاد رفتند و به نحوى جهاد کردند و شهید شدند که از قصور حالشان، جگرها آتش مى گیرد.
جناب على اکبر، چون خواست به میدان برود، پدر نگاه مأیوسانه به قامت او کرد. گریه او را فرو گرفت و کلمات معروفه ( اَللّهُمَّ اَشهَدُ عَلى هولاءِ القَومِ )"2" را فرمود. على اکبر چون به میدان رفت و جنگ کرد و تشنگى در او خیلى تأثیر کرد، برگشت نزد پدر و گفت : یا ابا! العطش قد قتلنى و ثقل الحدید اجهدنى.
خدا داند که در این حال چه بر آن پدر مهربان گذشت که آبى نداشت که جگر تفته فرزندش را خنک کند. لاجرم سخت بگریست و على به میدان برگشت و جهاد کرد تا او را شهید کردند. همین که پدر بالاى سر او آمد و آن بدن پاره پاره و صورت شبیه رسول خدا(ص) را به خون و غبار آلوده دید، صورت به آن صورت نهاد و فرمود:
قتل الله قوما قتلوک ما اجرئهم على الرحمن و على انتهاک حرمة الرسول على الدنیا بعدک العفاء."3"
و هکذا ملاحظه نمود شهادت قاسم و واقعه قطع شدن دستهاى جناب ابوالفضل و کیفیت شهادت آن مظلوم و سایر شهدا که مجال ذکر آن نیست.
بالاتر از همه تذکر شهادت آن طفل رضیع است. نمى دانم که سید مظلومان چه حالى داشته، آن وقتى که آن طفل را به آنجناب دادند که آبى براى او بگیرد عوض آن که آن قوم بى حیا آن طفل را آب دهند، تیرى بگلوى نازک او زدند که آن طفل در دست پدر، جان داد و تأمل کن در حال عبدالله بن الحسن آن هنگامى که عموى خود را در قتلگاه میان لشکر تنها دید، از خیمه نزد آن جناب دوید، وقتى رسید که ظالمى شمشیر بلند کرده بود که به آن حضرت زند. عبدالله گفت: واى بر تو اى فرزند خبیثه! مى خواهى عموى مرا بکشى. پس دست خود را سپر کرد. شمشیر دست مقدّس او را قطع کرد و به پوست آویزان شد. پس آن مظلوم ناله اش بلند شد که یا امّاه (عماه).
حضرت او را در دامن گرفت و او را تسلى مى داد که حرمله او را تیرى بزد و شهید کرد.
ملاحظه کن و کیفیت شهادت خود آن مظلوم را ببین که چه گذشته بر آن حضرت و بر اهل بیت او. خصوص آن وقتى که به جهت وداع ایشان به خیام آمد و آن ها را صدا زد و با یک یک وداع کرد و امر به صبر فرمود و آن لباس کهنه را طلبید و در زیر جامه هاى خود پوشید و به میدان رفت و رجز خواند و با آن حال تشنگى و داغ هاى کمرشکن که آن حضرت دیده بود، چه نوع مبارزت و شجاعتى از آن حضرت ظاهر شد تا آن که پیشانى مقدسش را شکستند. جامه بلند کرد که خون از چهره پاک نماید، تیر زهر آلود سه شعبه به قلب مبارکش رسید، همین که آن تیر را از قفا بیرون کشید، مانند ناودان خود از جاى آن جارى شد. حضرت دست ها را از آن پر مى کرد و به جانب آسمان مى ریخت و هم به سر و صورت خویش مى مالید.
در این وقت بواسطه آن زخم و زخم هاى فراوان دیگر که بر بدنش بود، ضعف و ناتوانى عارض آن جناب شد. از کارزار ایستاد. مالک بن یسر به جانب آن جناب روان شد و ناسزا گفت و شمشیرى بر سر مبارکش زد که کلاه زیر عمّامه آن حضرت مملو از خون شد و صالح بن وهب نیزه بر پهلوى مبارکش زد که از اسب بر روى زمین افتاد.
جناب زینب چون این بدید، از خیمه بیرون دوید و فریاد برداشت: وا اخاه! وا سیداه! و
ا اهل بیتاه!"5". اى کاش آسمان خراب مى شد و بر زمین مى افتاد و کاش کوه ها از هم مى پاشید و عمر سعد را فرمود: اى عمر! ابو عبدالله را مى کشند و تو او را نظاره مى کنى؟ آن ملعون جواب نگفت.
زینب با لشکر فرمود: واى بر شما! مگر میان شما یک نفر مسلمان نیست. احدى جواب او را نداد و بالجمله شمر لشکر را ندا کرد که مادر بر شما بگرید، چه انتظار مى برید، چرا کار حسین را تمام نمى کنید. پس همگى بر آن حضرت از هر سو حمله کردند.
حصین بن نمیر، تیرى بر دهان مقدّسش زد و ابو ایّوب غنوى تیرى بر حلقوم شریفش زد و رزعة بن شریک ضربتى بر شانه چپش زد و سنان بن انس نیزه بر گلوى مبارکش فرو برد و تیرى بر نحر شریف آن مظلوم زد.
پس آن جناب را شهید کردند به نحوى که ذکرش را شایسته نمى دانم. پس از آن ، بدن مقدسش را برهنه کردند و لشکر به خیام محترمش ریختند و آنچه در خیمه ها بود، بردند و زن هاى داغدیده را بیازردند، زنها ناله هاشان بلند شد. عمر سعد به جانب خیام آمد. زن ها نزدیک او جمع شدند و چنان صیحه کشیدند و گریستند که ابن سعد به حال آنها رقّت کرد. فریاد زد که کسى متعرض ایشان نشود. زن ها خواهش لباسهاى ربوده خود را نمودند. عمر سعد حکم به ردّ کرد، لکن کسى بر ایشان رد نکرد و این واقعه، مفصّل است و مقام را گنجایش بیش از این نیست والى الله المشتکى و هو المستعان.
شایسته است که شیعیان در این روز مشغول کارى از کارهاى دنیا نشوند و از براى خانه خود چیزى ذخیره نکنند و مشغول گریه و نوحه و مصیبت باشند تعزیت حضرت امام حسین (ع) را اقامه نمایند و به ماتم اشتغال نمایند؛ چنان چه در ماتم عزیزترین اولاد و قلوب خود اشتغال مى نمایند و زیارت کنند حضرت سید الشهدا(ع) را به زیارات عاشورا و سعى کنند بر نفرین و لعن بر قاتلان آن حضرت و تعزیت گویند یکدیگر را در مصیبت آن حضرت و بگویند:
اعظم الله اجورنا و اجورکم بمصابنا بالحسین علیه السلام و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه الامام المهدى من آل محمد علیهم السلام."6"
و اگر کسى در این روز در نزد قبر امام حسین(ع) باشد و مردم را آب دهد، مثل کسى باشد که لشکر آن حضرت را آب داده باشد و با آن جناب در کربلا حاضر شده باشد.
خواندن هزار مرتبه توحید در این روز فضیلت دارد.
از حضرت صادق (ع) مروى است که هر که در روز عاشورا هزار مرتبه سوره اخلاص بخواند، خداوند رحمان نظر کند به او و کسى را که خداوند رحمان نظر فرماید، عذاب نکند هرگز. ظاهراً مراد، نظر رحمت و شفقت است.
و نیز شایسته است که شیعیان در این روز امساک کنند از خوردن و آشامیدن، بى آنکه قصد روزه کنند و در آخر روز، بعد از عصر افطار کنند به غذاهاى که اهل مصیبت مى خورند مثل ماست"7" یا شیر و امثال آن ها، نه مثل غذاهاى لذیذه و آن که جامه هاى پاکیزه بپوشند و بندها را بگشایند و آستین ها را بالا کنند به هیأت صاحبان مصیبت.
شیخ طوسى در مصباح از عبدالله بن سنان روایت کرده است که گفت: من در روز عاشورا به خدمت حضرت امام جعفر صادق (ع) رفتم. دیدم که رنگ مبارکش متغیر و آثار حزن و اندوه از روى شریفش ظاهر است و مانند مروارید، آب از دیده هاى مبارکش مى ریزد. گفتم : یابن رسول الله! سبب گریه شما چیست ؟ هرگز دیده شما گریان مباد. فرمود: مگر غافلى که امروز چه روزى ست؟ مگر نمى دانى که در مثل این روز، جدّ من، حسین(ع) شهید شده است؟ گفتم: یابن رسول الله! چه مى فرمایید درباره روزه این روز؟ فرمود: روزه بدار، بى نیت روزه، و در روز افطار کن نه از روى شماتت و تمام روز را روزه مدار و بعد از عصر به یک ساعت به شربى از آب افطار کن که درمثل این روز در این وقت، جنگ از آل رسول منقضى شد و سى نفر از ایشان به اموالى ایشان بر زمین افتاده بودند که هر یک از ایشان اگر در حیات حضرت رسول(ص) فوت مى شد، آن حضرت صاحب تعزیه او بود. پس حضرت آن قدر گریست که محاسن شریفش تَر شد...
در اواخر روز عاشورا سزاوار است که یاد آورى از حال حرم امام حسین (ع) و دختران و اطفال آن حضرت که در این وقت در کربلا اسیر اعدا و مشغول به حزن و بکا بودند و مصیبت هایى بر ایشان گذشته که در خاطر هیچ آفریده خطور نکند و قلم را تاب نوشتن نباشد. پس برخیزى و سلام کنى بر رسول خدا و على مرتضى و فاطمه زهرا و حسن مجتبى و سایر امامان از ذرّیه سید الشهدا (ع) و ایشان را تعزیت گویى بر این مصایب عظیمه با قلب محزون و چشم گریان."8"
بدان که در این روز سنه 226ه ، بُشر بن حارث حافى ، عارف معروف وفات کرد. گویند اصلش از مرو است و در ابتداى امر، مردى بوده پیوسته به شرب خمر و استماع ساز و غنا و طرب و سایر ملاهى اشتغال داشته تا آن که روزى حضرت موسى بن جعفر (ع) از در خانه او عبور مى فرمود، یکى از کنیزان بُشر از خانه بیرون آمده بود. حضرت به او فرمود: آقاى تو آزاد است یا بنده؟ گفت: حُر و آزاد است. فرمود: چنین است، اگر بنده بود به شرایط عبودیت و بندگى رفتار مى کرد. چون کنیز وارد خانه شد، این سخن را براى بُشر