┄◈🍃🌸🍃◈┄
تو هستی در کنار ما و زندگی اینجاست
تو هستی در نگاه ما و بندگی اینجاست
تو هستی در کلام ما و تشنگی اینجاست
سلام بر تو و بر تشنگان کلام و نگاهت
┄◈🍃🌸🍃◈┄
#صبحی_که_با_سلام_تو_آغاز_می_شود
#السلام_علیک_یا_بقیّة_اللّه
#صبح_بخیر
🔗 #منگنهچی
╔═🌸🍃◈═════╗
@mangenechi
╚═════🌸🍃◈═╝
┅⊰༻▫️💠
چه خوب است که از همان اول ماه رمضان، نگران آخر آن باشیم تا پس از پایان یافتنش، کمتر حسرت فرصتهای از دست رفته را بخوریم!
یعنی از ابتدا نگاه به اوج ضیافت رمضان داشته باشیم تا از بالاترین مراتب آن بیشتر بهره ببریم.
📚 کتاب شهر خدا؛ حجت الاسلام پناهیان؛ ص ۸۱
┅⊰༻▫️💠
#ویژههای_رمضانی #گزیده_کتاب
#گروه_فرهنگی_تبار
╔═.💠▫️༺.══╗
@mangenechi
╚══.💠▫️༺.═╝
🌼🔹
سفره را جمع نکن، آمدهام، پشت درم
من همان بیسر و سامان شدهی خون جگرم
با تو مأنوس شدم، خوب رفیقی هستی
چقدر حرف زدم با تو ز شب تا سحرم
دست مردم همه پُر، دست من اما خالیست
کاسهام را به کجا غیر همین در ببرم
بعد از این دست تو باشد دل و چشمم یارب
نکند باز بیفتد به گناهان نظرم
شب آخر نکند قهر کنی، میمیرم
وای اگر دست نوازش نکشی روی سرم
🙏التماس دعا 🙏
@mangenechi
سفره دارد جمع میگردد گدا را عفو کن!
باز هم خوبی کن و این مبتلا را عفو کن
•••❈❂🌿🌸🌿❂❈•••
#وداع_با_رمضان #استوری
#عکسنوشته (خانم مؤذّن)
#بندگی #مناجات
#گروه_فرهنگی_تبار
🔗 #منگنهچی
╔═.🌸🌿.═════╗
@mangenechi
╚═════.🌸🌿.═╝
13.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سفره دارد جمع میگردد گدا را عفو کن!
باز هم خوبی کن و این مبتلا را عفو کن
•••❈❂🌿🌸🌿❂❈•••
#وداع_با_رمضان #استوری
#کلیپ (خانم مؤذّن)
#بندگی #مناجات
#گروه_فرهنگی_تبار
🔗 #منگنهچی
╔═.🌸🌿.═════╗
@mangenechi
╚═════.🌸🌿.═╝
🇵🇸✌️
#اسامی_برندگان فعالیتهای #روز_قدس:
💠 برندهی ویژه:
بهترین اجرای سرود پیشنهادی #منگنهچی
خانم زهرا مهدی ۱۲ ساله از قم
💠 برندههای قرعهکشی شرکت در راهپیمایی
و ابراز انزجار از اسرائیل
و اعلام حمایت از ملت مظلوم فلسطین:
🔹 محمدعلی مسعودیان ۳ ساله از قم
🔹 سید محمدمهدی موسوی ۹ ساله از اصفهان
🔹 محمد کرد ۴ ساله از اندیمشک
برای دریافت جایزه، شماره کارت مدنظر را به همان آیدی ارسال فیلم و عکسها بفرستید.
با سپاس و دعای خیر
@mangenechi
┅⊰༻🌸🍃
#خاطره 7⃣2⃣
اولین سفر تبلیغم رو رفته بودم یکی از شهرهای نفت خیز جنوبی.
با وجود گذشتن چند روز از ماه مبارک، احساس موفقیت تو کارم نمیکردم.
بیشتر مخاطبینم تو مسجد، پیرمردای آفتاب لببومی بودن، که سراشیبی عمر اونا رو به تکاپوی آخرت انداخته بود. وجودشون خیلی مغتنم بود، ولی رسالت خودم رو چیز دیگهای میدیدم.
منی که خودم تا چند سال پیش، جوون پر شر و شور شرکت نفتی بودم و از خوش حادثه در جستوجوی گمشدهام سر از حوزه در آوردم، رسالت اصلی خودم رو تو برقراری ارتباط با جوونایی میدیدم که بحران هویت و حیرت انتخابهای متعدد زندگی، گرفتارشون کرده باشه.
بالاخره سراغ خفنترین باشگاه شهر رو گرفتم و به دنبالش، هماهنگیا و اقدامات لازم رو به سرعت انجام دادم.
فرداش با عبا و عمامه و تشکیلات وارد باشگاه شدم و در مقابل چشمان پر از علامت سؤال ورزشکارها، به کسوت رزمیکارها دراومدم.
تعجب چشاشون وقتی کامل شد که مربی، کار رو سپرد به من و خودش نشست به تماشا. کهنهکار بودنم همون اول کار رو شد.
بعد از یه ساعت ورزش سنگین و حرفهای، زمانی که از خستگی تو رختکن ولو میشدن، تازه کارم شروع میشد.
اون ربع ساعت صحبتی که در میان بوی تند عرق و مخاطب درازکش ایراد میشد، به اندازهی فتح میادین جنگی بهم حس موفقیت میداد.
شهر کوچیک بود و خبرا زود دست به دست میشد. کارم، گل کرد و حالا دنبال در رفتن از دست همون جوونایی بودم که روز اول به دنبالشون بودم.😅😅
ماه مبارک به سرعت سپری شد ولی کار من نه...
بیچاره خانمم که تا چند سال بعد از اون شده بود منشی تمام وقت تلفنای وقت و بی وقت این رفقای لوتی!
┅⊰༻🌸🍃
#ویژههای_رمضانی #خاطرات_رمضانی
#گروه_فرهنگی_تبار
╔═.🌸🍃༺.══╗
@mangenechi
╚══.🌸🍃༺.═╝
┅⊰༻🌸🍃
#خاطره 8⃣2⃣
پسرکوچولوی پنج سالهام، زوم کرده بود روی گویندهی تلویزیونی که داشت در مورد شب قدر صحبت میکرد.
و این یعنی؛
اوووووووف، خدا بخیر بگذرونه!! خطر سونامی سؤالهای بی انتها در راهه😂😅
بععععله، قابل پیشبینی بود، داره میگرده پیدام کنه.
نیت میکنم قربة إلی الله! اعمال شب قدرم از همین الان شروع شد. 😂😂😂
پرسید: مامااااان امشب چه شبیه؟
گفتم: شب قدر.
_ فرشتهها مییان پایین؟
_ بله
_ کجا میرن؟
_ پیش آقا امام زمان (عج)
_ ما میدونیم امام زمان کجاست؟
_ نه!
_ فرشتهها چی؟ اونا میدونن؟
_ بله!
_ کی بهشون گفته امام زمان کجاست؟
_ خداجون.
_ فرشتهها میتونن دعاهای ما رو ببرن پیش خداجون؟
_ بله!
و ... تمام.
دیگه چیزی نپرسید.
چقد مشکووووک!
مگه میشه بانک سوالاتش به این زودی ته کشیده باشه؟ هنوز تا «مطلع الفجر»، کلی وقت مونده، حتماً معجزهی شب قدره. 😂
ولی نه...! انگار یه فکرایی تو کلهش اومده که مهمتر از سوال پرسیدنه.
قیچی رو برداشته داره میره بالا پشتبوم.
پرسیدم: حسین آقا! خیره، کجا بااین عجله؟!
گفت: میخوام برم پشتبوم، یه جا قایم بشم، فرشتهها که مییان پایین، یکیشون رو بگیرم، بالش رو قیچی کنم که دیگه نتونه بره، بیاریم پیش خودمون نگهش داریم، بعد هم ازش بپرسیم، خونهی امام زمان عج کجاست؟ و بعد بریم امام زمان (عج) رو پیدا کنیم.😃😃😃😅😅
ای خداااا!
تو اون لحظه دلم میخواست بغلش کنم، محکم فشارش بدم، بهش بگم:
فرشته کوچولوی من! کاش منم معرفت تو رو داشتم!
دل کوچیکت طاقت انتظار کشیدن نداره، میخوای برای پیدا شدن امام زمانت یه کاری انجام بدی! کاش منم...😭😭😭
اما نه! باید خودم و نگه میداشتم و عاقبتاندیشی میکردم.
لابد اینو بگم میخواد بپرسه پس اگر من فرشتهام پس کو بالم؟و هزارتا سؤال دیگه.😅😂
بهتره یه راه کم هزینهتری پیدا کنم.😅😅😅
┅⊰༻🌸🍃
#ویژههای_رمضانی #خاطرات_رمضانی
#گروه_فرهنگی_تبار
╔═.🌸🍃༺.══╗
@mangenechi
╚══.🌸🍃༺.═╝
💠🌿
از بس که شده قوت شبم غصهی غیبت
فطریهی من گندم و خرما به خدا نیست!...
#شعر #گروه_فرهنگی_تبار
✍ #زهره_قاسمی
💠🌿 @mangenechi
🔹
خوشبختی کیفیت تفکر است. خوشبختی وابسته به جهان درون توست.
#عکسنوشته #پروفایل
انرژی_مثبت #نکته
#سبک_زندگی
🔹⚜ @mangenechi
💠🌿
خداوند بر ما منت گذاشت و اجازه داد یک شب و روز دیگه بر سفرهی پربرکت و رحمتش مهمان باشیم.
از این فرصت استثنایی بهترین استفادهها رو ببریم.
التماس دعا
@mangenechi
گاهی وقتها
🇵🇸✌️ #اسامی_برندگان فعالیتهای #روز_قدس: 💠 برندهی ویژه: بهترین اجرای سرود پیشنهادی #منگنهچی خان
همچنان منتظر دریافت شماره کارت برندگان هستیم.
دوستان
لطفاً بعد از ارسال پاسخ مسابقات،
یا فعالیتهای کانال،
پیگیر نتیجه باشید.
☺️🌷