⚜🔶⚜
بعد از نمایش یک #فیلم ایرانی، با دوستان خارجی نشسته بودیم به گفتگو.
يكيشان پرسيد:
آن پسرک سر چهار راه چه میفروخت؟ مواد مخدر بود؟
من پاسخ دادم: فال میفروخت.
پرسيد: فال چيه؟
گفتم: شعر. شعرهای شاعر بزرگمان حافظ.
با هيجان گفت: يعنی شما از كشوری میآييد كه در خيابانهايش #شعر میفروشند و مردم عادی پول میدهند و شعر میخرند؟!
میرفت سر ميزهای مختلف و با شگفتی اين را به همه میگفت!
⚜
شاید اگر همین فیلم را دیگری میدید، میگفت: بیچاره #بچه که مجبور است کار کند!
اين يعنی زاويهی ديد؛
يكی سياهی میبيند و یکی زیبایی!
⚜🔶⚜
#خاطره #ایران_عزیز
@mangenechi