eitaa logo
منگنه‌چی
4.3هزار دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
86 فایل
درباره‌ی منگنه‌چی @mangenechi_ma تبلیغات و تبادل با منگنه‌چی @mangenechi_tab
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️💠▪️ کتاب محبوب بچگی‌هایم، درباره‌ی بچه‌های فقیر مکتبخانه‌ای بود که غذای همه‌شان نان‌خشک بود جز یک نفر که می‌توانست همراه نانش حلوا هم بیاورد. بچه‌ها دورش جمع می‌شدند و ازش خواهش می‌کردند بهشان حلوا بدهد و او برای هر لقمه شرطی داشت: اینکه از آن‌ها سواری بگیرد. داستان با پسربچه‌ای تمام شد که نان خالی خوردن را به سواری دادن ترجیح داد. ▪️ این روزها وقتی بچه‌ها با هیجان از حرف می‌زنند و از ما و ترس آمریکایی‌ها، راستش تنها چیزی که می‌ترساندم این است که نفهمیده باشند برای این مسیر چه هزینه‌هایی باید بدهیم. وقتی پسرکم با هیجان می‌گوید: "با مشت کله‌پوک را داغون می‌کنم" می‌بینم که تصورش از مبارزه بیشتر شبیه صحنه‌های سوپرمن، بن‌تن و لاک‌پشت‌های نینجاست تا مبارزه‌ی پسربچه‌ی مکتب‌خانه‌ی بچگی‌های من. مبارزه‌هایی که می‌جنگی، شکست می‌دهی بدون این‌که خراشی برداری. حتی توی رجزخوانی‌های خودمان هم گاهی حس می‌کنم این مسأله، این مهم‌ترین بخش هر مبارزه را فراموش می‌کنیم : اینکه هر اقتداری هزینه‌ای دارد. پشت هر سواری ندادنی، حلوا نخوردنی هست. هر کجا در قرآن وعده‌ی پیروزی آمده، حرف از ابتلا، سختی، و فداکاری‌هایی هست. این روزها دربه‌در دنبال کتاب می‌گردم. دنبال داستانی که از سربلندی بگوید در کنار هزینه‌هایش. کتابی که از تصویر واقعی‌تری به بچه‌ها بدهد. ▪️💠▪️ ✍ 🔗 http://eitaa.com/joinchat/1637810190C4e7588d495
هدایت شده از منگنه‌چی
▪️💠▪️ کتاب محبوب بچگی‌هایم، درباره‌ی بچه‌های فقیر مکتبخانه‌ای بود که غذای همه‌شان نان‌خشک بود جز یک نفر که می‌توانست همراه نانش حلوا هم بیاورد. بچه‌ها دورش جمع می‌شدند و ازش خواهش می‌کردند بهشان حلوا بدهد و او برای هر لقمه شرطی داشت: اینکه از آن‌ها سواری بگیرد. داستان با پسربچه‌ای تمام شد که نان خالی خوردن را به سواری دادن ترجیح داد. ▪️ این روزها وقتی بچه‌ها با هیجان از حرف می‌زنند و از ما و ترس آمریکایی‌ها، راستش تنها چیزی که می‌ترساندم این است که نفهمیده باشند برای این مسیر چه هزینه‌هایی باید بدهیم. وقتی پسرکم با هیجان می‌گوید: "با مشت کله‌پوک را داغون می‌کنم" می‌بینم که تصورش از مبارزه بیشتر شبیه صحنه‌های سوپرمن، بن‌تن و لاک‌پشت‌های نینجاست تا مبارزه‌ی پسربچه‌ی مکتب‌خانه‌ی بچگی‌های من. مبارزه‌هایی که می‌جنگی، شکست می‌دهی بدون این‌که خراشی برداری. حتی توی رجزخوانی‌های خودمان هم گاهی حس می‌کنم این مسأله، این مهم‌ترین بخش هر مبارزه را فراموش می‌کنیم : اینکه هر اقتداری هزینه‌ای دارد. پشت هر سواری ندادنی، حلوا نخوردنی هست. هر کجا در قرآن وعده‌ی پیروزی آمده، حرف از ابتلا، سختی، و فداکاری‌هایی هست. این روزها دربه‌در دنبال کتاب می‌گردم. دنبال داستانی که از سربلندی بگوید در کنار هزینه‌هایش. کتابی که از تصویر واقعی‌تری به بچه‌ها بدهد. ▪️💠▪️ ✍ 🔗 http://eitaa.com/joinchat/1637810190C4e7588d495
هدایت شده از منگنه‌چی
▪️💠▪️ کتاب محبوب بچگی‌هایم، درباره‌ی بچه‌های فقیر مکتبخانه‌ای بود که غذای همه‌شان نان‌خشک بود جز یک نفر که می‌توانست همراه نانش حلوا هم بیاورد. بچه‌ها دورش جمع می‌شدند و ازش خواهش می‌کردند بهشان حلوا بدهد و او برای هر لقمه شرطی داشت: اینکه از آن‌ها سواری بگیرد. داستان با پسربچه‌ای تمام شد که نان خالی خوردن را به سواری دادن ترجیح داد. ▪️ این روزها وقتی بچه‌ها با هیجان از حرف می‌زنند و از ما و ترس آمریکایی‌ها، راستش تنها چیزی که می‌ترساندم این است که نفهمیده باشند برای این مسیر چه هزینه‌هایی باید بدهیم. وقتی پسرکم با هیجان می‌گوید: "با مشت کله‌پوک را داغون می‌کنم" می‌بینم که تصورش از مبارزه بیشتر شبیه صحنه‌های سوپرمن، بن‌تن و لاک‌پشت‌های نینجاست تا مبارزه‌ی پسربچه‌ی مکتب‌خانه‌ی بچگی‌های من. مبارزه‌هایی که می‌جنگی، شکست می‌دهی بدون این‌که خراشی برداری. حتی توی رجزخوانی‌های خودمان هم گاهی حس می‌کنم این مسأله، این مهم‌ترین بخش هر مبارزه را فراموش می‌کنیم : اینکه هر اقتداری هزینه‌ای دارد. پشت هر سواری ندادنی، حلوا نخوردنی هست. هر کجا در قرآن وعده‌ی پیروزی آمده، حرف از ابتلا، سختی، و فداکاری‌هایی هست. این روزها دربه‌در دنبال کتاب می‌گردم. دنبال داستانی که از سربلندی بگوید در کنار هزینه‌هایش. کتابی که از تصویر واقعی‌تری به بچه‌ها بدهد. ▪️💠▪️ ✍ 🔗 http://eitaa.com/joinchat/1637810190C4e7588d495