eitaa logo
گاهی وقت‌ها
3.8هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
2.8هزار ویدیو
90 فایل
گاه‌نوشت‌های «نظیفه سادات مؤذّن» سطح چهار (دکترا) حکمت متعالیه از جامعةالزهرا، مدرّس فلسفه، نویسنده و پژوهشگر.
مشاهده در ایتا
دانلود
گاهی وقت‌ها
🌸🎊🌸🎊🌸🎊🌸🎊 خب آماده‌اید برای عیدی گرفتن ؟ 😃😃 هرکس عیدی می‌خواد، پیامی که پایین گذاشتم کپی کنه و ا
عزیزانی که توی قرعه‌کشی اسمشون دربیاد خدمتشون پیام می‌دیم و عیدی‌شون رو تقدیم می‌کنیم. منتظر پیام دوست عزیزمون از باشید. ☺️ 🌼🌿 @mangenechi
9.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥چشمان کودکان و ایتام غزه به ماست 🔸تصاویری اختصاصی از کمک های شما که به دستان کودکان غزه رسیده است ... بأذن الله توسط بنیاد ام الیتامیٰ خدیجة الکبری از بيست بهمن ١٤٠٢ تا كنون ، بدون وقفه ، هر روز در ۵ تکیه در نقاط مختلف از جنوب تا شمالِ غزّه ، غذای گرم ، طبخ و بین آوارگان و یتیمان توزیع می شود با حمايت خيّرين شير خشك ونان نيز توزيع شده است . براى انفاق و كمك به درگاه پرداخت اينترنتى يا لينك حسابهاى بنياد وارد شويد شماره کارت های خیریه: بانک پاسارگاد
5022291329674046
بانک ملت
6104338926896834
بانک ملی
6037997599838944
🔸جزئیات بیشتر حساب ها👇 https://zil.ink/bonyadkhadijah 🔹باعضويت دركانال خيريه وارسال به ديگران از ياورانِ مظلومانِ غزّه شويد 🔻 🆔 @bonyadkhadijah 🔻بنیاد خیریه ام‌الیتامی خديجة الکبری(س) سایت | اینستاگرام | بله | ایتا | روبیکا | توئیتر
. پیام مسئول محترم قرعه‌کشی عیدی‌ها 👆 انصافاً هم دونه دونه باز کردن ۳۷۰ تا پیام، غیر ممکنه!! .
╲\╭┓ ╭‌🌺🍃 ┗╯\╲ روز چهاردهم ماه مبارک رمضان: 🔹 سهیلا نوری شعار از تفرش 🔹 طاهره هشت مردی از اصفهان ╲\╭┓ ╭‌🌺🍃 ┗╯\╲ ضمن عرض تبریک این دو بزرگوار برای دریافت جایزه، به آیدی زیر پیام بدن لطفاً @mahdavibasir @mangenechi
🌼🌿 🌼 سؤالات روز پانزدهم: وارد لینک شوید؛ به دو سؤالی که از محتوای مطالب امروز کانال تهیه شده، جواب دهید و ارسال فرمایید. https://survey.porsline.ir/s/UB1vHuYT مهلت پاسخ‌گویی تا ساعت ۵ صبح فرداست. یعنی چهارشنبه ۸ فروردین. موفق باشید. 🌼🌿 @mangenechi اگه درباره‌ی سؤالات، مشکلی پیش اومد از این آیدی بپرسید @mahdavibasir
3.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•❈❂🌼❂❈• زهرا پسر آورده 😍 قرص قمر آورده 😍 شاد و زیبا •❈❂🌼❂❈• علیه السلام ╔═.🌼🌿.═════╗ @mangenechi ╚═════.🌼🌿.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
°•○●°•🍃•°●○•° 🌸🍃 🌸🍃 قسمت هفتم 🌸🍃 ادامه‌ی فصل اول: بله‌ی پرماجرا آخ عباس! از دست تو! از دست تو و این محبت قدیمی و صمیمی‌ات! از دست تو و طرز فکرهای متفاوتت! آخ عباس! اعظم دیگر نتوانست تحمل کند که خاله آن حال‌وروز آشفته و بلاتکلیفش را تماشا کند. سرش را بالا گرفت و گفت: من باید فکر کنم. به خیلی چیزا باید فکر کنم تا بتونم جواب بدم. بهش بگید بعد از اینکه فکرام رو کردم، جواب می‌دم. این را گفت و مستقیم رفت توی اتاقش و در را بست. *** تا سه ماه بعد هیچ صحبتی درباره‌ی موضوع خواستگاری ردوبدل نشد. همه‌چیز جوری روال عادی خودش را طی می‌کرد که گویی آن جمله‌های مهم خاله زهرا، رؤیای شیرینی بیش نبوده‌است. اعظم همچنان خود را به درس‌خواندن برای کنکور مشغول کرده بود. گرچه مدام هوش و حواس درس‌خواندنش هم با یادآوری مخالفت عباس، از بیخ‌وبن فرومی‌ریخت. به خلاف آرامش ظاهری بیرونی، درون اعظم چنان غوغایی برپا بود که با هیچ طوفانی نمی‌شد مقایسه کرد. چطور از عباس دل بکند و به او «نه» بگوید؟ از بین خواستگارهای جورواجوری که راه و بیراه در خانه‌شان رفت‌وآمد داشتند، هیچ گزینه‌ای پیدا نمی‌شد که حتی دلش بیاید با عباس مقایسه‌اش کند. هرقدر هم که آن‌ها از جهت موقعیت‌های مالی و شغلی، در ظاهر، خیلی بالاتر از عباس بودند، نجابت و ایمان و اخلاق و مهربانی عباس، اصلاً نظیر نداشت. نه؛ واقعاً نمی‌شد از این پسرخاله‌ی محجوب گذشت. °•○●°•🍃•°●○•° 🌸🍃 @mangenechi
نوروز ۱۴۰۳ چیزی که انتظار داشتند VS چیزی که اتفاق افتاد :) @mangenechi
9.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌟🌿 پاك و منزهى اى راستگو! بلند مرتبه‌‌اى اى شكافنده! ما را از آتش پناه بده ای پناه‌دهنده! ▫️دعای مجیر▫️ 🌟🌿 ╔═.🌟🌿.═════╗ @mangenechi ╚═════.🌟🌿.═╝
┄┅◈🔸◈┅┄ اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ مِنْ شَرَفِكَ بِأَشْرَفِهِ وَكُلُّ شَرَفِكَ شَرِيفٌ، اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِشَرَفِكَ كُلِّهِ ┄┅◈🔸◈┅┄ 6⃣1⃣ ╔═🔸◈═════╗ @mangenechi ╚═════🔸◈═╝