eitaa logo
منگنه‌چی
4.3هزار دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
86 فایل
درباره‌ی منگنه‌چی @mangenechi_ma تبلیغات و تبادل با منگنه‌چی @mangenechi_tab
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از سلام فرمانده ی قم
🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 می گفت موقع اجرا... @Mah313Qom
‏پارسال این موقع اصلاح‌طلبان داشتند برای واکسن بال بال می‌زدند و در حالی که روحانی فقط نگاه می‌کرد، همه‌ی تقصیرات را به گردن رهبری می‌انداختند و کشورهای غربی را توی سر ایران می‌کوبیدند! الان بعد از کمتر از یک سال، فوتی‌های ایران ۷ نفر است و امریکا و شرکای غربیش همچنان صدرنشین جدول‌اند! یعنی ممکن است بعضی‌ها بالاخره واقعیت را ببینند؟! @mangenechi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌿 🔴 و یک داعشی! 🔸در خوابگاه دانشگاه، اتاق کناری ما یک دانشجوی گوشه‌گیر بود که خیلی با کسی معاشرت نمی‌کرد..ظاهر بسیار متشرعی داشت؛ اما هیچ کس نماز خوندن او را نمی‌دید! به هیچ کس در مورد افکار و عقایدش حرفی نمی‌زد. ما که عضو بسیج بودیم، یک مسئله برامون مهم بود: " جذب دانشجویان به گفتمان انقلاب اسلامی" طبق همین رسالت، با محبت و رفاقت بعد از مدت طولانی وارد دنیای خلوت او شدم. اعتمادش را جلب و زبان او را به گفت‌وگو باز کردم. 🔹 یک روز پرسیدم: تو مذهبی هستی؟ از من قول گرفت به کسی چیزی نگویم. حرفی زد که من در آن زمان و سن خاص و سطح فکری که داشتم، به‌شدت شوکه شدم: گفت من 'وهابی' هستم! او افکار بسیار تندی داشت و با مراکز و علمای حجاز ارتباط استاد شاگردی داشت‌. طوری با هم رفیق شدیم که بعد از اعتماد کامل به من، در مورد پیوستن به داعش با من گفت‌وگو می‌کرد!! 🔺من هم که به خیال خودم فرصت پیدا کرده بودم که فردی را هدایت کنم؛ در مدت یک سال، شب و روز با او بحث می‌کردم. کتاب و مناظره برای او تهیه می‌کردم و... اما او از بچگی در دامان علما بزرگ شده بود؛ بسیار متعصب بود و حافظ قرآن. هر حرفی من می‌زدم، چند آیه قرآن قرائت می‌کرد. ساعت‌ها برای پاسخ سغوالات او با اساتید و کتاب‌ها وقت صرف می‌کردم؛ اما حاصل آن همه تلاش این شد: تقریباً هیچ! 🔸 فارغ‌التحصیل شدیم. او رفت و من هم به شهرم برگشتم... البته ارتباط رفاقتی ما پابرجا بود؛ اما دیگر بحث خاصی نداشتیم. 🔺 سه، چهار سال بعد با من تماس گرفت: علی جان مژده بده به آرزوت رسیدی. من شیعه شدم! 🔹ما خیلی با هم شوخی می‌کردیم؛ یادم هست می‌خندید می‌گفت: داش علی وقتی می‌خوابی یک چشمت بیدار باشه؛ ممکنه برای اینکه بهشت برم، یک شب تو رو به درک واصل کنم!! گفتم این خبرش هم یک شوخی ست چون میزان مقاومت او را به وضوح دیده بودم. او در عقیده‌اش مصداق کالجبل الراسخ بود. 🔸 قسم خورد؛ گفتم تعریف کن. چطور شد؟ گفت با برادرم هر دو شیعه شدیم. برادرم در یک مراسم، ۶ کتاب از کتب استاد مطهری هدیه گرفته بود. آمد منزل گفت: سخنران مراسم خیلی از عظمت مرتضی مطهری گفته؛ بیا بخونیم ببینیم این استاد شیعه چه حرفی برای گفتن دارد. با هم شروع به خواندن این کتاب‌ها کردیم. عجیب و ناخودآگاه _بر خلاف بسیاری از کتاب‌های شیعیان که قبلاً می‌دیدیم_ ما را جذب کرده بود. آن‌ها تمام شد؛ رفتیم چند اثر دیگر استاد را تهیه کردیم و ... 💠 تعبیر ایشان این بود: «مطهری یک انفجار و انقلاب در فکر ما ایجاد کرد طوری جهان‌بینی و ایدئولوژی ما زیر و رو شد که اختلافات شیعه و سنی از اساس برای ما منتفی شد». 🔹رضوان خدا بر آن علامه‌ی شهید که قرن‌ها باید بگذرد شاید مادری مثل او به دنیا بیاورد. ✍شیخ علی امیری 🌸🌿 @mangenechi
🔹🍃 اصلاً دعا از این قشنگ‌تر هم مگه داریم؟ الهی اِستَعمِلنی لما خَلَقتَنی له 🔹🍃 @mangenechi
لحظـــه‌ها تنها پرندگان مهاجـــــری هستند که هرگز به آشیـــــانه باز نخواهند گشت! @mangenechi
•••❈❂🌿🌼🌿❂❈••• یکشنبه‌ها با روایات معصومین (ع) 💛
⚜🍃 مرد پشتش را به آینه کرد و فریاد زد: ازت خسته شدم! دست از سرم بردار! رویش را به آینه کرد، تصویر خودش را دید که برافروخته و پر از تشویش است. آهنگ نفس‌هایش را شنید که بلندتر از همیشه دمیده می‌شود. از نفسش خسته شده بود. هر چه با این موجود سرکش راه می‌آمد، نتیجه‌ی عکس می‌گرفت! هرچه به خواسته‌های نفسش گوش می‌داد، آرزوهای دیگری جای آنان را می‌گرفت! اما تصمیمش را گرفته بود. می‌خواست دیگر مَرکَب نفسش نباشد و خودش برای خودش زندگی کند؛ نفسش را پشت سر بگذارد و با سوار چابک عقل و خرد ادامه‌ی راه را بپیماید. حال می‌دید هرچه که از نفسش بیشتر فاصله می‌گیرد، نفسش آرا‌م‌تر و مطیع تر می‌شود. نفس راحتی کشید و یاد حدیث امیرالمؤمنین (ع) افتاد: با پشت کردن به نفس خود، به آن رو آور. ⚜🍃 🍃 @mangenechi
••❈❂🌿🌸❂❈•• سرداران عشق از شماره ۷ تا ۱۲ ••❈❂🌿🌸❂❈•• 🔗 ╔═.🌸🌿.═════╗ @mangenechi ╚═════.🌸🌿.═╝
منگنه‌چی
شماره ۱ تا ۶
⚜💠⚜ زیبایی اینه که تو گوش زمین نجوا می‌کنی، تو آسمونا صدات رو می‌شنون ☺️ ⚜💠⚜ 🔗 @mangenechi
. «فَتَجاوَزْ يارَبِّ عَنْ قَبيحِ ماعِنْدَنا بِجَميلِ ما عِنْدَكَ» پس پروردگارم♡ با آن زیبایی که نزد توست از آن زشتی که نزد ماست، درگذر! ┅🌟⊰༻💠༺⊱🌟┅ (خانم محمودزاده) 🔗 ╔═.💠🌟༺.══╗ @mangenechi ╚══.💠🌟༺.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅◈❄️◈┅┄ سلام بر تو ای تمنای دل عشاق عالم! پروانه، اگر به کورسوی نور لرزان شمعی دل می‌بازد، معذورش بدار که در وسع او، ادراک خورشید نیست. به اعجازی درک ما را لایق عاشقی بر مدار شمس وجود خود گردان! ┄┅◈❄️◈┅┄ 🔗 ❄️ @mangenechi
⚜🔹 آنچه در ایام پیری کم شد از نور بصر باعث افزونی نور بصیرت شد مرا ⚜🔹 ⚜🔹 @mangenechi
می‌دونی چرا آدم وقتی بزرگ می‌شه به جای مداد با خودکار می‌نویسه؟ برای اینکه یاد بگیره هر اشتباهی پاک نمی‌شه! @mangenechi
•••❈❂🌿🌼🌿❂❈••• دوشنبه‌ها با امام خمینی (ره) 💛
🌼🔹 فروغ السادات پسندیده (دختر آیت الله پسندیده): «من و همسرم و آخرین دخترم که آن روزها حدود ۵ سالش بود، به قم خدمت امام (ره) رفتیم. آقا مثل همیشه خیلی با محبت و علاقه برخورد کردند. دخترم را نوازش کردند و گفتند: اسم دختر شما چیه؟ گفتم: فریبا. گفتند: چرا چیزی سرش نکردید؟ گفتم: آقا! پنج-شش سالش است. گفتند: «باشد، پنج-شش سالش باشد، سرش کن، عادت می‌کند». 📚 پدر مهربان، ص ۷۵. 🌼🔹 🌼🔹 @mangenechi