روزمرِگی های من و مامان
📝 سلام و درود خدمت دوستای خوبم خاطره ها رو با یک کد میفرستم انتخاب با شماست هر کد که بیشترین رای رو
#چالش
خاطرات ماه رمضان
سلام یاد ایام گذشته بخیر
یادمه ماه رمضان، زمان بمباران هوایی بود، دایی من با ما زندگی میکرد.
سحری ما معمولا شیر و شیره انگور مخلوط میکردیم و داخلش نون میریختیم و میخوردیم. دایی من شیر دوست نداشت. مادرم براش املت درست میکرد برا سحری.
ی بار که هواپیماهای عراقی اومدن برای بمباران موقع سحر بود. ما همگی فقط ظرف شیر رو برداشته بودیم توی کوچه تو تاریکی هم میخوردیم هم آسمون نگاه میکردیم. ولی داییم بنده خدا ی دستش ظرف املت بود ی دستش نون. نمیتونست بخوره.. از اون شب ب بعد نونش و خورد میکرد تو املت و قاتی میکرد، تا اگه بمباران شد راحت بدوعه بیرون ب همراه سحریش☺️🫢
#چالش
#خاطره_ماه_رمضان
✅️ کد14
🧕🏻@mano_maman🌿🥘🌸