⭕ عاقبت بخیری سیاسی!
🔹در طول تاریخ صدر اسلام و انقلاب اسلامی افراد متعددی را می بینیم که بعد از سالها مجاهدت و هزینه دادن پای آرمانهای دینی و انقلابی، در آخر عاقبت بخیر نگشته و دچار التقاط و انحراف شدند. بزرگانی که روزگاری شکنجه ها دیده و زجر ها کشیدند. انقلابیون سابقی که امروز مایه عبرت انقلابیون جوان بوده و اسیر خودخواهی ها و هواهای نفسانی خویش هستند. در این شبهای عزیز برای عاقبت بخیری سیاسی خودمان دعا کنیم. دعا کنیم که الگویی برای نسل های بعدی باشیم و نه عبرت. دعا کنیم در این مسیر ثابت قدم مانده و عاقبت مان ختم به رستگاری و شهادت شود.
🔹 زبیر یکی از نمونه های مهم عاقبت به شری در تاریخ صدر اسلام است. آری به تعبیر رهبری حکم مستوری و مستی همه بر عاقبت است. «این زبیر کسی بود که در زمان پیامبر، جزو شخصیتها و برجستهها و پسر عمّه پیامبر و نزدیک به آن حضرت بود. حتّی بعد از دوران پیامبر هم جزو کسانی بود که برای دفاع از امیرالمؤمنین، به سقیفه اعتراض کرد. بله؛ «حکم مستوری و مستی همه بر عاقبت است»! خدا عاقبت همهمان را به خیر کند. گاهی اوقات دنیا طلبی، اوضاع گوناگون و جلوههای دنیا، آنچنان اثرهایی میگذارد، آن چنان تغییرهایی در برخی از شخصیتها بهوجود میآورد که انسان نسبت به خواص هم گاهی اوقات دچار اشکال میشود؛ چه برسد برای مردم عامی.»
🔹«شما باید بدانید طلحه و زبیر مردمان کوچکی نبودند. جناب زبیر سوابقی درخشان دارد که نظیر آن را کمتر کسی از اصحاب امیرالمؤمنین داشت. بعد از به خلافت رسیدن جناب ابیبکر، در همان روزهای اول، پای منبر ابیبکر چند نفر از صحابه بلند شدند، اظهار مخالفت کردند، گفتند: حق با شما نیست؛ حق با علی بن ابی طالب است. اسم این اشخاص در تاریخ ثبت است. اینها چیزهائی نیست که شیعه نقل کرده باشد؛ نه، این در همهی کتب تواریخ ذکر شده است. یکی از آن اشخاصی که پای منبر جناب ابیبکر بلند شد و از حق امیرالمؤمنین دفاع کرد، زبیر است. این سابقهی زبیر است. مابین آن روز و روزی که زبیر روی امیرالمؤمنین شمشیر کشید، فاصله بیست و پنج سال است.»
🔹 عاقبت بسیاری از چهره ها مقابل چشمانمان است. از آن شیخ مغروق در استخر فرح و آن دیگری که حاصل عمر امام بود و امام از آنکه در قعر جهنم نسوزد انذارش می داد تا آن مرد بهاری که غرور و تکبر امانش نداد و به وادی انحراف افتاد؛ چه بسیار کسانی که تا پای پیاده شدن امام از هواپیما کنارش بودند اما روزها و سالها بعد مقابل امام و خط امام ایستادند( منتظری، سازگارا، بنی صدر، خاتمی، روحانی، قطب زاده، یزدی، موسوی خوئینی ها، غفاری، محتشمی پور و حسین خمینی) روایت رهبری را ببینید:«بعضیها با امام از پاریس تو هواپیما بودند و آمدند ایران؛ اما در زمان امام به خاطر خیانت اعدام شدند! بعضیها از دورانی که امام در نجف بود و بعد که به پاریس رفت، با ایشان ارتباط داشتند، در اول انقلاب هم مورد توجه امام قرار گرفتند؛ اما بعد رفتار اینها،موضعگیریهای اینها موجب شد که امام اینها را طرد کرد،از خودش دور کرد. میزان، وضعی است که امروز بنده دارم. اگر خدای نکرده نفس اماره و شیطان، راه را در مقابل من منحرف کردند، قضاوت چیز دیگری خواهد بود.»
🔹کنشگری و فعالیت سیاسی بدون تهذیب نفس و خودنگهداری ره به ترکستان خواهد برد. لحظه به لحظه، روز به روز باید مراقبه داشت. اگر این مهم نباشد بلاشک روزی در يک بزنگاه رفوزه خواهی شد و آن روز، روز شروع پایان توست.
🔹هشدار تاریخی رهبر انقلاب را بخوانید:«نکتهی دیگری که فعالان سیاسی، مسئولان، صاحبان قدرت، صاحبان مسئولیتهای گوناگون و متنفذین بشدت بایستی مراقب آن باشند، مسئلهی انحراف و فسادپذیری شخصی است؛ همهمان باید مراقبت کنیم. انسانها در معرض فسادند، در معرض انحرافند. گاهی لغزشهای کوچک، انسان را به لغزشهای بزرگ و بزرگتر و گاهی به پرتاپ شدن در اعماق درههائی منتهی میکند؛ خیلی باید مراقب بود. لغزشها انسان را فاسد میکند. این فساد، به انحراف در عمل و گاهی به انحراف در عقیده منتهی میشود. این هم بمرور پیش میآید؛ دفعتاً پیش نمیآید که ما فکر کنیم یک نفری شب مؤمن میخوابد، صبح منافق از خواب بیدار میشود؛ نه، بتدریج و ذره ذره پیش میآید. این، علاجش هم مراقبت از خود است. مراقبت از خود هم یعنی همین تقوا. بنابراین علاجش تقواست. مراقب خودمان باشیم. از یکدیگر مراقبت کنیم، برای اینکه دچار نشویم. مردم مسئولین را موعظه کنند، نصیحت کنند، بنویسند برای آنها، بگویند برای آنها، پیغام بدهند تا مبادا دچار لغزش بشوند. خطرات لغزش مسئولین هم برای نظام، برای کشور و برای مردم بیشتر است. انسان گاهی در بعضی از حرفها، در بعضی از اقدامها نشانههای یک چنین انحرافی را انسان مشاهده میکند. به خدا باید پناه برد، از خدا باید کمک خواست.»
#علی_ریاحی_پور
@marghoomat
⭕️ افرادی را كه در حق گويی از همه صريحترند، انتخاب كن، چه خوشايند تو باشند چه نباشند
➖بخشی از نامه امام علی(ع) به مالک اشتر در سال ۳۸ هجری(نامه۵۳)
◀️ بخيل را در مشورت كردن دخالت نده، كه تو را از نيكوكاري باز ميدارد، و از تنگدستی میترساند. ترسو را در مشورت كردن دخالت نده، كه در انجام كارها روحيّه تو را سست میكند. حريص را در مشورت كردن دخالت نده، كه حرص را با ستمكاری در نظرت زينت میدهد.
🔸 بدترين وزيران تو، كسی است كه پيش از تو «وزير بدكاران» بوده، و در گناهان آنان شركت داشته، پس مبادا چنين افرادی محرم راز تو باشند.
🔹 تو بايد جانشينانی بهتر از آنان داشته باشی كه قدرت فكریِ امثالِ آنها را داشته، امّا گناهان و کردار زشت آنها را نداشته باشند: «کسانی که ستمكاری را بر ستمی ياری نكرده، و گناهكاری را در گناهی كمک نرسانده باشند.»
🔺 سپس از ميان آنان، افرادی را كه در حق گويی از همه صريحترند، و در كارهايى كه خداوند بر دوستانش نمى پسندد، تو را يارى نمیكنند، انتخاب کن. چه خوشايند تو باشند چه نباشند.
@marghoomat
حق انتقاد.mp3
1.47M
🎙️🔰 سوال و انتقادِ امت از امام، حقِّ امام است!
🔺حضرت علی (ع) میگوید که اگر از من سوال نکنید، حقِّ من را ضایع کردهاید و از طرفی میگوید آنطوری که با دیکتاتورها حرف میزنید، با من حرف نزنید و برخورد نکنید. من از شما توقع دارم که صادق و امین باشید و اگر سوالی هم دارید از من بپرسید. من جواب میدهم.
#استاد_رحیم_پور_ازغدی
@marghoomat
سیره علوی.mp3
2.15M
🎙️🔺نحوه مواجهه امیرالمؤمنین با منتقدان، خوارج و ثناگویان را بشنوید!
#مرتضی_مطهری
@marghoomat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥🔴 روز جهوری اسلامی روزِ امامتِ اُمّت!
⬅️ برشی از گفت و گو با استاد قنبریان...
🔺خمینی بدون مردم شیخ انصاری در یک حجره و نائینی در مشروطه است که باید کتابهایش را جمع کند. مردم بدون خمینی هم به جایی نمی رسند. نه ولی تنها و نه مردم تنها.
🔺 اسلام نظام امامت و امت است. نظامی که می رود به سمت امامت امت. امام قرائتی از اسلام را ارائه داد که در آن مردمسالاری دینی، آزادی و حق انتقاد وجود داشت.
🔗 مشاهدهی فیلم کامل این گفتگو از صفحه رسمی گرا در آپارات
https://www.aparat.com/v/VJfsy
@marghoomat
12.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺تابید نوری از تو به انگور و شد شراب
هر کس که بوسه زد به ضریحت خمار شد...
#بهشت_اصحاب_الحسین
@marghoomat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 صریح و بی پرده!
🔺سعید جلیلی: پاسخ ندادن به دشمن او را جری میکند!
@marghoomat
🔺بیش از دو ساعت جلسه صریح، چالشی و انتقادی بچه های جهادی بسیج دانشجویی دانشگاه تهران مستقر در هویزه با حاج آقا موسوی فرد نمایندگی محترم ولی فقیه در استان خوزستان...
🔺 جلسه رو یک ربع به یک نیمه شب شروع کردیم و طرفای سه نیمه شب تموم شد. تجربه جلسه با مسئولین نظام در ساعت یک نیمه شب رو نداشتیم که کسب کردیم!
@marghoomat
🔴 خود و قدس را آزاد کنیم!
🔹هر طور حساب کنیم، مسئله قدس یکی از اصلیترین آرمانهای انقلاب اسلامی است: از آغاز مبارزات در خرداد 42، تا بهمن 57 و پس از آن به شکلی مستمر، بر محوریت مسئله قدس تأکید شده است؛ از وصیتنامه شهدای دفاع مقدس تا وصیتنامه آخرین شهدای انقلاب اسلامی در جبهه مقاومت؛ از اولین سخنرانیهای امام خمینی تا آخرین سخنرانیهای رهبر انقلاب. به همین خاطر کمتر کسی هست که بتواند تفسیر، خوانش و نظریهای درباره ماهیت و اهداف انقلاب اسلامی ارائه بدهد که در بطن و متن آن قدس نباشد.
🔸انقلاب اسلامی از آغاز مبارزه تا اکنون، در طول بیش از نیم قرن حیات خود و در مسئلههای گوناگون، با «غیر»های متفاوتی درگیر بوده است؛ گاه برخی از این غیرها در صدر مقدسین زمان خود بودهاند و گاه برخی روزگاری در شمار اصلیترین کادرهای انقلاب اسلامی بودهاند. همین مقدسمآبیها یا سابقه داشتن در انقلاب، گاه سبب تردیدها و ریزشهایی شده است و کسانی طاقت رویارویی با این غیرهای ظاهرالصلاح ها را نداشتهاند. در مسئله قدس اما دشمنِ انقلاب اسلامی هیچ ظاهرِ الصلاحی ندارد. پس بهانهای برای تردید نمیماند.
🔸برگردیم و به وضعیت خودمان نگاه کنیم؛ خود را فرزندان انقلابِ روحالله میدانیم. انقلاب و امامی که وقتی با کوهی متراکمی از ثروت و قدرتِ رژیم طاغوت مواجهه بود، از قدس میگفت. وقتی در اولین سال پس از پیروزی انقلاب با انبوهی از مشکلات متنوع مواجهه بود، «روز قدس» را برای ابراز اعتراض تودههای مردم بنیان گذاشت و وقتی در روزهای آخر جنگ، تمام قد ایستاده بود که تردید و غفلت از مسائل جنگ، خیانت به اسلام و رسولالله(ص) است، حتی وقتی مجبور به نوشیدن جام زهر میشد، باز هم دل در گرو آرمان قدس داشت و به فلسطینیهایی چون عرفات میتازید که چرا به آرمان قدس خیانت میکنی؟
🔹این چه انقلابیگریای است که امروز ما داریم؟ چرا انقلابیگری ما شامل آرمان قدس نمیشود؟ و کنشگری که جای خود دارد، چرا حتی در واکنش نشان دادن هم عقب افتادهایم از خیلی دیگر از ملتها؟ جز این است که انقلاب را به قرائت اهالی احزاب فهمیدهایم؟ جز این است دل به دولت/حاکمیت سپردهایم برای پیگیری آرمانهای انقلاب و خیلی که انقلابی باشیم، حداکثر از دولت/حاکمیت چیزی را «مطالبه» میکنیم؟
🔸چشم وا کنیم و ببنیم چقدر شبیه شدهایم به کسانی که در آلاکلنگ قدرت یا وکیل و وزیر هستند، یا فعال سیاسی و حزبی. انقلابی هستیم اما همه کنشهایی که معطوف به آرمان محوری قدس داریم، محدود است به شرکتِ شرطیِ شده در یک یا چند راهپیمایی. ما میخواستیم فرزند خمینی باشیم، افسوس که این جماعت، جماعت همواره بر کرسیِ قدرت نشسته، یا همواره به سوی قبله قدرت خوابیده، ما را موجوداتی کردهاند مشابه خودشان. ما همانی شدهایم که از آن بدمان میآید. قدس نشانه خوبی است که ببنیم چه قدر کنشگری انقلابیمان در رکود است. ما فقط ادای انقلابی بودن در میآوریم. خود و قدس را آزاد کنیم.
@marghoomat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ضربه ای دیگر!
🔺و تو ای علی، ای شیر، مرد خدا و مردم، رب النوع عشق و شمشیر. ما شایستگی شناخت تو را از دست داده ایم. شناخت تو را از مغزهای ما برده اند. اما عشق تو را علی رغم روزگار در عمق وجدان خویش، در پس پرده های دل خویش، همچنان مشتعل نگاه داشته ایم.
🔺تو #ستمی را بر یک #زن_یهودی که در ذمهی حکومتت میزیست تاب نیاوردی، و اکنون مسلمانان را در ذمهی #یهود ببین و ببین که بر آنان چه میگذرد!
🔺ای صاحب آن بازو که یک ضربهاش از عبادت دو جهان برتر است، ضربهای دیگر...
#علی_شریعتی
@marghoomat
⭕ چرا این همه تاکید؟!
بخش اول
🔸 دیدار اخیر رهبر انقلاب با تشکلهای دانشجویی حاوی نکات متعددی بود که جا دارد ساعتها درباره آن به مداقه و تحلیل پرداخت اما یکی از نکات مهم این دیدار تاکید و توصیه مجدد ایشان به دانشجویان مبنی بر مطالعه آثار علامه مصباح بود. توصیه ای که بارها و در جلسات مختلف دانشجویی، رهبر انقلاب آن را تکرار کرده اند. اما به راستی چرا؟ چرا این همه تاکید؟ قبل از آنکه پاسخ به سوال فوق داده شود، لازم است مروری گذرا بر این توصیه خاص، آن هم فقط در دیدار های دانشجویی سالهای گذشته داشته باشیم چرا که پرداختن به مجموعه سخنان ایشان درباره استاد مصباح در این مقال نمی گنجد.
🔸اولین توصیه ایشان در دیدار با اعضای بسیج دانشجویی دانشگاه تهران در سال 76 بود. در این دیدار ایشان اعضای این مجموعه را توصیه بر آن کردند که هر چه می توانید از امثال استاد مصباح بیشتر استفاده کنید: «در قم، بزرگان و اساتیدی مثل آقای «مصباح» و دیگران هستند؛ هرچه میتوانید، از آنها استفاده کنید. آنان برای شما از لحاظ فکری، خیلی منبع و منشأ خیر و برکتند.»
🔸ایشان در سال 77 و دیدار با دانشجویان شرکت کننده در دوره طرح ولایت استاد مصباح را از مفاخر و برکات خدا می دانند و توصیه می کنند دوره طرح ولایت را قدر بدانید و دنبال کنید: «همین تلاش را که دوستان کردند، با زحمات و در واقع با رهبری و تعلیم حضرت آقای مصباح(دامتبرکاته) - که وجود شریف ایشان، واقعاً از مفاخر زمان ما و از برکات خدا بر ملت و بر حوزهها و بر جوانان ماست - قدر بدانید و دنبال کنید. این فکرها را در خود تعمیق نمایید.»
🔸 رهبر انقلاب در دیدار سال 78 خود با دانشجویان طرح ولایت در سخنانی تاریخی بیان می دارند که استاد مصباح خلأ علامه طباطبایی و شهید مطهری را پُر کرده و از اینکه جوانان به ایشان علاقه مند هستند خدا را شکر می گویند:«امروز بحمداللَّه نظام اسلامی ما مفتخر است که شخصیتهای برجستهی علمی و معنوی در آن حضور دارند؛ مثل همین شخصیت عزیز و عظیم - جناب آقای مصباح - که بحمداللَّه این کار هم از برکات ایشان است. من ایشان را نزدیک به چهل سال است میشناسم و به ایشان ارادت قلبی دارم؛ فقیه، فیلسوف، متفکّر و صاحبنظر در مسائلِ اساسی اسلام. اگر خدای متعال به نسل کنونی ما این توفیق را نداد که از شخصیتهایی مثل مرحوم علّامهی طباطبایی، یا مرحوم شهید مطهّری استفاده کند، بحمداللَّه این شخصیت عزیز و عظیم، خلاءِ آن عزیزان را در زمان ما پر میکنند. من حقیقتاً خدا را حمد و شکر میکنم که جامعهی ما و بخصوص نسل جوان ما به ایشان خیلی علاقه دارند.»
🔸در اوج دورانی که اصلاح طلبان و روزنامه های زنجیره ای در رسانه های خود آیت الله مصباح را تخریب می کردند رهبر انقلاب به میدان آمدند و در دیدار سال 79 دانشجویان طرح ولایت، ضمن دفاع از علامه مصباح بیان کردند که حرف رسا و نافذ هر کجا باشد دشمن آنجا را هدف قرار می دهد:«وقتی یک نفر مثل جناب آقای مصباح که حقیقتاً این شخصیت عزیز، جزو شخصیتهایی است که همهی دلسوزان اسلام و معارف اسلامی بایستی از اعماق دل قدردان و سپاسگزار این مرد عزیز باشند، مورد هجوم تبلیغاتی قرار میگیرد، میبینید که همین «و هم ینهون عنه و ینأون عنه». حرف رسا و نافذ، منطق قوی و مستحکم، هر جایی که باشد، دشمن آنجا را زود تشخیص میدهد؛ چون حسابگر است. دشمن - همانطور که گفتم - آنجا را میشناسد و به مقابلهاش میآید. با مرحوم شهید مطهری نیز همینگونه برخورد کردند.»
🔸منبع بی غل و غش معارف اسلامی دیگر تعبیری بود که رهبر انقلاب در دیدار سال 81 خود با دانشجویان طرح ولایت در توصیف استاد مصباح به کار بردند:«لازم است تشکر کنم از معلمان و استادان و دست اندرکاران و مدیران این تلاش فرهنگی که بسیار با ارزش است و مخصوصاً از شخص جناب آقای مصباح که حقیقتاً یکی از وجود های مبارک و مغتنم در دوره ما هستند و منبع فکر و اندیشه بی غل و غش معارف اسلامی. ان شاءالله خداوند به ایشان و دیگر دست اندرکاران توفیق ادامه این خدمت بسیار با ارزش را عنایت کند و وسیله ی بهره مندی هر چه بیشتر، گسترده تر و عمیق تر جوانان را از این سرچشمه های معرفت فراهم کند.»
@marghoomat
⭕ چرا این همه تاکید؟!
بخش دوم
🔸بعد از سالها و در دورانی که برخی ادعا می کردند رهبر انقلاب از نظرات قبلی خویش در توصیه به دانشجویان انقلابی مبنی بر استفاده از ظرفیت فکری علامه مصباح عدول کردهاند ایشان مجددا در سال 1401 و در دیدار با تشکل های دانشجویی از ایشان یاد کردند و این استاد عزیز را استاد فکر نامیدند: «اگر چنانچه فکر را درست مدیریّت نکردید، ممکن است به راه خطا برود. حالا البتّه من کمتر اسم از افراد میآورم، [امّا] مرحوم آقای مصباح یک استادِ فکر بود؛ البتّه ایشان کارهای سیاسی و فکرهای سیاسی هم میکردند، دربارهی آنها [یعنی] مسائل سیاسی بحثی ندارم، [لکن] دربارهی مسائل فکری یک راهنما و مرشدی بود که میتوانست مرجع و ملجأ باشد. این جور آدمها لازمند که استاد فکر باشند؛ همچنانی که علم استاد میخواهد، فکر هم استاد میخواهد.»
🔸 در دیدار دانشجویی سال 1402 رهبر انقلاب کما فی السابق دست روی تقویت مبانی فکری گذاشتند و توصیه به مطالعه کتابهای شهید مطهری، بهشتی و مرحوم استاد مصباح کردند:«روی این مبانی باید کار کنید؛ بخصوص شما تشکّلها روی این مبانی کار کنید. روی یک نقطهی محدود هم متمرکز نشوید؛ وسیع نگاه کنید، همهی مسائل را ببینید. به نظر من همین که اینجا اسم آوردند از مرحوم شهید مطهّری، شهید بهشتی، مرحوم آقای مصباح و امثال اینها، خوب است، [کتابهایشان] کتابهای خوبی است.»
🔸و اما در آخرین دیدار یعنی دیدار چند روز گذشته رهبر انقلاب با دانشجویان باز هم ایشان از مرحوم استاد مصباح یاد کردند و بیان داشتند که حقا و انصافا فکر این استاد کمک کننده جوانان خواهد بود:«هر چه میتوانید با قرآن مأنوس بشوید؛ همه چیز در قرآن هست، که با تدبّر در قرآن [به دست میآید]؛ البتّه این تدبّر با راهنمایی باید همراه باشد. اسم مرحوم آقای مصباح (رضوان الله علیه) دو سه بار اینجا آورده شد که بجا است؛ از کتابهای ایشان استفاده بشود. حقّاً و انصافاً فکر این مرد بزرگ، فکر کمککنندهی به حرکت درست فکری جوانها است»
🔸 برگردیم به سوال آغازین این وجیزه، چرا این همه تاکید؟ چرا رهبر انقلاب که رویه شان اسم نیاوردن از افراد در دیدار های مختلف است، از علامه مصباح چه در دوران حیات و چه در دوران ممات اسم می آورند و دیگران را توصیه به مطالعه آثار این عالم متفکر می کنند؟ چرا از باقی اندیشمندان انقلاب اسلامی اسم نمی آورند؟ چرا این همه تاکید را برای دیگر بزرگان فکری انقلاب خرج نمی کنند؟ پُر واضح است که جایگاه علامه مصباح در اندیشه و نگاه رهبر انقلاب جایگاهی منحصر به فرد، خاص و استثنایی است و به قاطعیت می توان گفت نمونه آن را نسبت به هیچ کدام از بزرگان فکری انقلاب اسلامی نداریم.
🔸 شخصیت و اندیشه استاد مصباح دارای ابعاد و جهات مختلفی می باشد اما از نگاه نگارنده این سطور یک ویژگی از باقی ویژگی های مهم ایشان مهم تر و متفاوت کننده تر است. اندیشه استاد مصباح حقیقتا منبع بی غل و غش معارف اسلامی و انقلابی است. در نظام اندیشه ای ایشان مغزای تفکر دینی و انقلابی را می توان فهم کرد. تفکری که در آن هم عقلانیت دینی می بینیم و هم غیرت دینی. در این نظام واره تفکری، مبتنی بر یک حکمت فلسفی، قرائتی از اسلام ارائه می شود که علاوه برآنکه خالی از التقاط و انحراف بوده، دائما در حال مرزبندی با التقاط و انحراف است، یعنی پیوند اندیشه با میدان عملی سیاست و اجتماع. عقلانیت انقلابی دال مرکزی گفتمان فکری استاد است.
🔸کنشگری به روایت اسلام انقلابی، محتاج دلیل است و دلیل از اندیشه برمیخیزد. انقلاب باید عقلانیت متمایز خویش را عرضه میکرد تا از استیلای تاریخ تجدد و تحجر بیرون آید و تبدیل به یک دیگری خطرناک برای تجدد و تحجر شود. این عقلانیت، از متن دین برمیخاست و بر بنیانهایی مستقل از تفکر غربی و تحجری تکیه داشت. در طول دهههای پس از انقلاب، کسی که بیش از دیگران کوشید که چنین عقلانیّتی را تولید کند، علامه مصباح بود.
🔸مطالعات و معارف او، حامل چنین جهتگیریای هستند؛ او همواره تلاش میکرد که خویشتن معرفتی متناسب با عالم قدسی انقلاب را بپروراند و جامعۀ ایران را از لحاظ فکری و معرفتی، از سیطرۀ ایدئولوژیهای تجددی و تحجری خارج کند. ازاینجهت، باید او را یک متفکر چالشگر و اندیشهورز انتقادی قلمداد کرد که سر سازگاری با تجدد و تحجر را ندارد و میخواهد عقلانیت انقلابی را به عنوان یک جایگزین و بدیل تاریخی مطرح سازد. پس جنبۀ تضادی و کشمکشی وی از ماهیت انقلاب اسلامی برمیخیزد و چون انقلاب، حاصل اعراض از تجدد و تحجر بود و سخن تازه به میدان آورد، علامه مصباح نیز همواره در تفکّر خود، سویه چالشگری را در نظر داشت و انقلاب را یک انقلاب متمایز معرفی کرد که ریشه در دین دارد و میخواهد نظامات اجتماعی خویش را بر دین بنا کند و از توحید، روایت عینی و ساختاری بیافریند.
#علی_ریاحی_پور
@marghoomat