eitaa logo
روضه رضوان
1.3هزار دنبال‌کننده
579 عکس
282 ویدیو
31 فایل
از عناوین جهان مرثیه خوان ما را بس اشعار اهل بیت علیهم السلام + مقتل عربی🌷 امیر حسین سعیدی پور آیدی ما 👈 @amir_saidi کپی فقط با ذکر لینک ⛔️
مشاهده در ایتا
دانلود
ای طشت یاریم‌ بده دیگر بریده ام این زهر را به قصد شفایم چشیده ام کم سن و سال بودم و پیری به من رسید مانند شمع قطره به قطره چکیده ام راضی به مردنم که نبینم‌ مغیره را! من‌ ناز مرگ‌ را به دل و جان خریده ام عمری ز کوچه رد شدم و سوخت صورتم! کوچه‌ نرفته ای‌ که‌ بدانی چه دیده ام نامحرمی به مادر من حرف تند زد جایی نگفته ام که چه حرفی شنیده ام! سنگین‌ شدست گوش حسن مثل مادرم آزرده از صدای بلند کشیده ام! ناموس مرتضی به کمک احتیاج داشت فریاد زد حسن! کمکم‌ کن خمیده ام! این تنگی نفس اثر زهر کینه نیست از کوچه تا به خانه فراوان دویده ام 🖋سید پوریا هاشمی
مادر ز بس برای غمت گریه کرده ام عمری برای عمر کمت گریه کرده ام موی سپید و روی شکسته است حاصلم از بس که بی صدا ز غمت گریه کرده ام داغِ جوانی اَت کَبِدم را مذاب کرد با خونِ دل بر آن عظمت گریه کرده ام مانند شمع این جگر خسته آب شد با لخته لخته بر اَلَمت گریه کرده ام سِرّم به کس نگفتم و با خویش سوختم یعنی به غنچۀ حرمت گریه کرده ام ای پهلوی شکستۀ تو حامی علی بر دندۀ قلم قلمت گریه کرده ام کردی برای دین علی سینه ات سپر مادر! بر این همه کَرمت گریه کرده ام گفتی قسم به جان علی یاری اَش کنم عمری برای این قَسَمت گریه کرده ام ظلمی که بر تو شد به کسی در جهان نشد تنها ، به این همه سِتَمَت گریه کرده ام مادر قسم بجان تو من کشتۀ توأم خون در عزای محترمت گریه کرده ام تیغ مغیره راز جوانمرگیِ تو بود بازو شکسته ! بر وَرَمت گریه کرده ام ضرب غلاف و سیلی و میخ و لگد چه کرد؟! یاس علی به پیچ و خَمت گریه گرده ام با آن شتاب رفتی و برگشتنت ولی... آهسته شد ، به هر قدمت گریه کرده ام از کوچه تا هنوز عصای تو مانده ام از بس برای قدّ خمت گریه کرده ام زینب هنوز چادر خاکی به سر کند عمری به سایۀ عَلَمت گریه کرده ام بهتر که من بخاک بقیع فانی ات شوم یعنی به غربت حرمت گریه کرده ام 🖋محمود ژولیده
خواهر! از زهر جفا بال و پرم می سوزد با تو آن قدر بگویم جگرم می سوزد جگرم سوخت ولی از اثر زهر نبود جگرم از غم مادر-پدرم می سوزد لحظه ای هم نرود از نظرم آتش در دائما فاطمه،پیش نظرم می سوزد زینب از غم من اشک مریز و بنگر وز غم کرب و بلا چشم ترم می سوزد فکر گودالم و زانوی حرامی به کمر خواهر از غصه ی آن تن،کمرم می سوزد می کشد شمر سرش را به روی خاک زمین من به یاد سر پاشیده،سرم می سوزد 🖋محمود اسدی
بی حُبِّ حسن مشکلِ دل، حل شدنی نیست جز عشقِ حسن، عشق مُسجّل شدنی نیست گر چه نمکِ سفرۀ هر فیض حسین است بی نام حسن، فیض که اَکمل شدنی نیست بی مِهرِ حسن هر که حسینی است، حرامش هیهات، حسین از حسن اَفضل شدنی نیست روزیکه همه فکر حسابند و کتابند مهمان حسن، هیچ معطل شدنی نیست هر سَیّئه را او حسنه کرد، واِلّا بی نورِ حسن، نار مبدل شدنی نیست یک پرچمِ سبز است جنان، سر درِ قصرش گم کردنِ این کاخِ مجلّل، شدنی نیست یارَش ز جوانی بخدا پیر غلام است عمرِ حسنی، هیچ مُطوّل شدنی نیست با درد بسازید که آیاتِ غریبی است هر آیه، به هر سینه که مُنزَل شدنی نیست غمهای دلِ فاطمه اَسرارِ حسن بود شرحِ غمِ اَسرار مفصل، شدنی نیست یک کوچه و یک سیلی و یک مادر و یک طفل تفسیر بر این روضۀ مُجمل شدنی نیست از سودۀ الماس جگر لکّه بگیرد زِنهار که بهبودیِ تاوَل شدنی نیست محشر هم از این داغ برای تو بگِرییم این غصه برای دلِ ما حل شدنی نیست 🖋محمود ژولیده
جانم فدای آن بنایی ...که نداری قربان آن گلدسته هایی ...که نداری هرجا حرم دیدم سرودم زیر لب از دلتنگی گنبد طلایی ...که نداری باب الرضا رفتم نشستم گریه کردم با یاد باب المجتبایی ...که نداری قالیچه ارثیه مادر بزرگم نذر تو و صحن و سرایی ...که نداری من هر شب جمعه سلامی می دهم به شش گوشه کرببلایی ...که نداری ما سینه زنهایت حسن کم گفته ایم آه در مجلس دار البکایی ...که نداری دردی که داری در خودت میریزی آقا حق می دهم درد آشنایی ...که نداری 🖋محمد جواد پرچمی
17.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉️ میدونی چرا نباید بیشتر از ۳ روز کربلا بمونی
دوباره اربعین شد و گریه ام می گیره 2.mp3
2.79M
دوباره اربعین شد و گریه ام می گیره تو این مسیر دل شکسته غم می گیره ایشالا که بیشتر بشن هر ساله، اما این همه زائر می بینم دلم می گیره دلم می گیره...آقام حسن یه دونه زائرم نداره دلم می گیره...نه گنبد طلا حتی علم نداره دلم می گیره...حتی آقام شعر «قدم قدم» نداره قدم قدم، با یه علم، یه شب میریم تو صحن زیبای حسن به زودی تو صحن آقا، میریم یه مشایه با کلی سینه زن جانم حسن ‏ تا چشمت افتاد ورودی باب قبله تا اومدی سلام بدی یاد حسن باش نه باب قبله ای داره نه حتی صحنی تموم میشد غریبی آقامون ای کاش تصورش کن تو باب قبله ی حسن وایسی ایشالا تصورش کن آروم آروم اشک می ریزی میری پایین پا تصورش کن دست ادب به سینه میگی سلام آقا سلام آقا که الان تو بقیع هستم دخیلم رو به باب القاسمت بستم حسن جانم بذار عشقت تو قلب نوکرت باشه قرار ما تو صحن مادرت باشه غلط گفتم که چیزی توی کاسه ام نیست منو دست حسین دادی حواسم نیست حسین جانم ‏
- حاج منصور رارضي.mp3
3.15M
🎙زمزمه به سبک دروادی محبت... بارسفرببندید عالم شده عزادار قامت خمیده زینب آیدبرای دیدار گیسوسپید و خسته گوید به چشم گریان تاج سرم حسین جان برادرم حسین جان دوست دارم حسین جان دیدی که پس گرفتم پیراهنت برادر برگوشم از بیابان آیدصدای مادر روضه بپا نمایم هرگوشه ازبیابان من مضطرم حسین جان برادرم حسین جان دوست دارم حسین جان یادم نرفته دیدم خوردی زمین به گودال میرفتی ای ذبیحم باضربه نیزه ازحال خودرا به تورساندم باگیسوی پریشان ای بی سرم حسین جان برادرم حسین جان کارم کشیده بی تو تامجلس حرامی شخصیتم شکسته با ناسزای شامی باخیزران بهم ریخت ترتیب صوت قرآن من خواهرم حسین جان برادرم حسین جان ازمن نپرسی ازچه شرمنده ازوصالی شد گریه کردن آزاد جای رقیه خالی ریحانه ء بهشتی جامانده کنج ویران بی یاورم حسین جان حاج منصور ارضی 🖋قاسم نعمتی @ghasemnemati_ir
دائرة‌المعارف‌اربعین‌اصلی.pdf
29.71M
📚 دائرة‌المعارف 👈 همه چیز درباره معارف اربعین، مجموعه از منابع گوناگون، در یک بسته «آموزشی‌، پژوهشی»/ تاریخچه، اصطلاحات، چرایی، چیستی، اهداف، پیام‌ها، توصیه‌ها، نکته‌ها، تصاویر... 📑 تعداد صفحه: ۶۵۱ 👈 مشتمل بر:🔰 📕کتاب "اربعین جاذبه مغناطیس حسینی"/سید رضی سیدنژاد 📕کتابچه "به رهبری حسین(علیه‌السلام)"/بازخوانی ابعاد گوناگون «حماسه اربعین» در بیانات حضرت آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای(حفظه‌الله) 📕کتاب "اربعین حسینی"/محمد رضا حدادپور جهرمی 📷 مجموعه تصاویر حضور مراجع و علما در حماسه اربعین 📕کتاب مجموعه "۲۶ عنوان سخنرانی روشمند در مسیر اربعین" ویژه علاقمندان به تبلیغ/ به همراه توضیحات و نکات ناب برای بهرمندی معنوی از سفر 📔فرهنگ کاربردی لغات، به زبان عربی فصیح و گویش عراقی و... ✳️ @tasnim_pdf
یکی آورده با خود گریه‌های گاه‌گاهش را یکی در کوله‌بار کهنه‌اش بار گناهش را یکی پیداست عمری خادم این آستان بوده یکی هم بعد عمری تازه پیدا کرده راهش را یکی در هر قدم هُرم نفس‌ها را بغل کرده یکی در حسرت راهی شدن سرمای آهش را یکی نذر شما کرده‌ست چندین گوسفندش را یکی وقف شما کرده‌ست تنها سرپناهش را بسوزان چهره‌ام را آفتاب داغ! اربابم... خبر دارم که می‌بخشد غلام روسیاهش را ببین موکب به موکب می‌شود تسخیر او قلبم چنان ملکی که پیدا کرده باشد پادشاهش را به هم می‌ریزد آری نظم نفرت‌آور دنیا امیر عشق تا آماده می‌سازد سپاهش را قدم‌ها محکم‌اند و عزم‌ها راسخ، چه غوغایی نمی‌بندد شهادت تا قیامت شاهراهش را و در دیدار آخر مادرم با گریه می‌خندید و من آورده‌ام تا کربلا با خود نگاهش را 🖋علی سلیمیان
6.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نقل خاطره‌ای از حجت‌الاسلام عالی ❤️روضه‌ای که بیشتر از همه مجالس مورد نظر حضرت زهرا سلام‌الله علیها بود.