10.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 فکر قارونی
❇️ امام سجاد در دعای عرفه که در صحیفه سجادیه است، به خدا عرض می کند خدایا! از من پَستتر در تمام عالم کسی نیست: «أَنَا بَعْدَ ذَلِكَ أَقَلُ الْأَقَلِّینَ وَ أَذَلُّ الْأَذَلِّینَ وَ مِثْلُ الذَّرَّةِ أَوْ دُونَهَا»؛ چرا؟...
اپلیکیشن کتاب کامل الزیارات (رایگان)
*برای اندروید*
کتاب «کامل الزیارات» تألیف محدث و عالم جلیل القدر جهان تشیع، شیخ ابوالقاسم جعفر بن محمد قولویه قمی معروف به «ابن قولویه» است. موضوع کتاب، مجموعه احادیث و روایات اهل بیت علیهم السلام درباره شیوۀ زیارت رسول خدا و دیگر امامان و امامزادگان و ثواب و فضیلت آن می باشد. کامل الزیارات بارها چاپ شده است، از جمله در سال ۱۳۵۶ قمری با مقدمه علامه امینی منتشر گردیده است.
لینک دانلود از کافه بازار
«کامل الزیارات» را در بازار اندروید ببین:
http://cafebazaar.ir/app/?id=com.hamedmm.kamelalziarat&ref=share
#عید_غدیر_خم
ما امتداد جاده سبز غديريم
نسل حضور ساده سبز غديريم
ايمان ما آبى، نگاه دين ما سبز
آيينه سجّاده سبز غديريم
باور كنيد آبادتر از ما نبينند
وقتى خراب باده سبز غديريم
يك آسمان مهريم و شب را مىشناسيم
بر خاك غم افتاده سبز غديريم
آلاله ييم و در يقين شيعه خود
سرخيم، تا آزاده سبز غديريم
پايان اين چشم انتظارى، سبزِ سبزست
تا رهسپار جاده سبز غديريم
ما (آتش) جا مانده بعد از كاروانيم
امّا به پا استاده سبز غديريم
#عید_غدیر_خم
چشمه ها جوشيد و جارى گشت دريا در غدير
باغ عشق و آرزوها شد شكوفا در غدير
فصل باران بود و رويش فصل سبز زيستن
خنده، گل مىكرد بر لبهاى صحرا در غدير
بود پيدا در زلال جارى تكبيرها
نقطه پايان عمر تشنگيها، در غدير
جبرئيل آمد كه: بلِّغ يا محمّد! همّتى!
حكم يزدانست و بايد كرد اجرا، در غدير
رفت بالا از جهاز اشتران و، خطبه خواند
خطبهيى شورْ آفرين و شورْافزا در غدير
تا كه بردارد پيمبر پرده از رازى بزرگ
كرد بيرون ز آستين دست خدا را در غدير
عرشيان، در اشتياق خاكيان مىسوختند
تا على با دست احمد رفت بالا در غدير
(گفت: هر كس را منم مولا، على مولاى اوست)
كرد گل، گلنغمه احمد چه زيبا در غدير!
نخل سَرسبز نبوّت شد گل آرا، تا كه شد
از فروع دين: تولّا و تبرّا، در غدير
دستِ رد بر سينه اغيار مىزد آشكار
(عاد من عاداه) او افكند غوغا در غدير
گاه بيعت بود و، بدعت پا به پاى فتنه ها
خيمه مىزد در كنار آرزوها، در غدير
خشمه اى شعله ور، پژواك كينِ جاهلى
خطِّ سير خود جدا كرد آشكارا در غدير
ياد داريد اى زلالىْ فطرتان مىپرست!
پير ميخواران صفا مىكرد با ما در غدير؟!
ياد داريد اى حماستى طينتان سربِدار
بو الفضولِ فتنه را، رسواىِ رسوا در غدير؟
ياد داريد اى بهشتىْ سيرتان! مولا على
از قيام خود، قيامت كرد برپا در غدير؟!
كهكشان در كهكشان، اشراق بود و روشنى
از طلوع آفتابِ عالمْ آرا، در غدير
طور بود و، نور بود و، كشف و اشراق و شهود
شد بهشت آرزوها آشكارا، در غدير
لَن تَرانى گو، ترانى گوى شد تا جلوه كرد
با تماشايىْترين تصوير، مولا در غدير
خُم به جوش آمد كه: ساقى، ساقى كوثر شدهست
مى ز چشم مست ساقى، بادهْ پيما در غدير
هر چه پيموديد ياران باده، بادا نوشِتان!
با حريفان گفت ساقى: نوش باد! در غدير
گلسرود شوق را، هستى به لب دارد كه: من
آنچه را گم كرده بودم، گشت پيدا در غدير
دست افشانى كند گردون، كه با دست خدا
فتنه هاى دير پا، افتاد از پا در غدير
#امام_علی
عَنِ اِبْنِ عَبَّاسٍ عَنِ اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ:
إِنَّ حَلْقَةَ بَابِ اَلْجَنَّةِ مِنْ يَاقُوتَةٍ حَمْرَاءَ عَلَى صَفَائِحِ اَلذَّهَبِ فَإِذَا دُقَّتِ اَلْحَلْقَةُ عَلَى اَلصَّفْحَةِ طَنَّتْ وَ قَالَتْ يَا عَلِيُّ .
از پيامبر روايت شده كه حلقهى در بهشت از ياقوت سرخ است بر صفحههائى از طلا که هر گاه حلقه بر در زده مىشود صدائى طنين انداز مىشود و ميگويد يا على.
📚بحارالانوار ج ۳۹ ص ۲۳۵
#امام_هادی
#ولادت
خورشید پر تلألو هفت آسمان شدی
ذی الحجه شهیر زمین و زمان شدی
با اهدنالصراط تو شد راه ، مستقیم
وقتی که حمد خواندی و تفسیر آن شدی
تکثیر گشته آیه ی ایاک نعبدوا
از آن زمان که هادی اهل جهان شدی
ابن الجواد ! تا که گدایت شدیم ما
مثل پدر کریم شدی ، مهربان شدی
تا سفره های دست کریم تو پهن شد
ما میهمان شدیم ، تو هم میزبان شدی
#امام_هادی
#ولادت
دوباره مطلع اشعار من علی جان است
چکیده ی من و طومار من علی جان است
به دانه دانه ی تسبیح کربلا سوگند
که بهترین گلِ اذکار من علی جان است
چهار مرتبه مِی می زنم ز جام علی
علی امام من است و منم غلام علی
دوباره این کره ی خاک ، با صفا شده است
شبیه عرش خدا شهر سامرا شده است
به قلب ما عجمی ها پر است از شادی
ولادت نوه ی حضرت رضا شده است
و باز مرغ دلم پر زده به بام علی
علی امام من است و منم غلام علی
سلام حضرت خورشیدِ سامرایی ها
سلام معنی امّید سامرایی ها
تو آمدی و بپا شد بساط جشن و سرور
ولادت تو شده عیدِ سامرایی ها
من اهل شهر توام بنده ی مرام علی
علی امام من است و منم غلام علی
تو از تبار خودت ، یک کم از عشیره بگو
برای من که نشستم به خاک تیره بگو
چه خوب مدح خودت را برایمان گفتی
بیا و باز هم از جامعه کبیره بگو
من از شراب تو مستم ز مدح نام علی
علی امام من است و منم غلام علی
قسم به عشق که عشقت نهایت عشق است
که نورِ محضِ تو کارش هدایت عشق است
قسم به پنجره های ضریح شش گوشه ت
که زائر تو مرادش زیارت عشق است
تو سفره داری و من بارِ بارِ عام علی
#امام_هادی
بیتو بهار قسمت مردم نمیشود
هادی اگر تویی که کسی گُم نمیشود
هادی شدی که بر همگان سر شویم ما
هادی شدی که از همه برتر شویم ما
هادی شدی که جَلدِ غم سامرا شویم
هادی شدی شما که کبوتر شویم ما
گمراه شد هر آنکه از این طایفه جداست
هادی شدی که پیرو حیدر شویم ما
هادی شدی که فاتح دلها شوی و بعد
از عاشقان فاتح خیبر شویم ما
هرکس غلام خان شما شد امیر شد
هادی شدی که خود همه دلبر شویم ما