🥀🌴🕊🌹🕊🌴🥀
#سردار_شهید
#محمد_ابراهیم_همت
#دوران_سربازی
#ماه_مبارک_رمضان
#مسئول_آشپزخانه
#قسمت_ششم
گروهبان و یونس که جوابی ندارند بدهند به همدیگر نگاه میکنند.
#ابراهیم در حالی که شیرآب را میبندد، میگوید: «من وقت زیادی ندارم. میخواهم سحری درست کنم. اگر شما هم کمکم میکنید، آستینهایتان را بزنید بالا اگر هم کمک نمیکنید، مرا تنها بگذارید آقا.»
گروهبان که چشمانش از ترس و دلشوره گرد شده، به یونس میگوید: «یونس، این زبان مرا نمیفهمد؛ تو حالیاش کن. الان بازداشتگاه پر از سربازانی است که جرمشان فقط #روزه گرفتن است. سرلشکر شب تا سحر نمیخوابد و مراقب سربازهاست. حالا این آقا با چه دلی میخواهد برای سربازها سحری درست کند؟»
#ابراهیم بدون اعتنا به گروهبان، اجاق را روشن میکند.
گروهبان که از دست او کلافه شده، غرولندکنان از آشپزخانه خارج میشود و میگوید صبح نتیجهاش را میبینی .
#ادامه_دارد
🌹 🕊🥀
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
با توجه به سفارش مقام معظم رهبری در رابطه با خواندن دعای هفتم صحیفه سجادیه و امیدواری ایشان به دعای برخاسته از دل پاک و صاف جوانان و افراد پرهیزگار برای دفع بلاهای بزرگ درکنار رعایت تمام مسائل پزشکی و بهداشتی توصیه شده پزشکان،لازم است، هر روز این دعا قرائت شود.
متن دعای هفتم صحیفه سجادیه:
یَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکَارِهِ، وَ یَا مَنْ یَفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ یَا مَنْ یُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ. ذَلَّتْ لِقُدْرَتِکَ الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِکَ الْأَسْبَابُ، وَ جَرَى بِقُدرَتِکَ الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِکَ الْأَشْیَاءُ. فَهِیَ بِمَشِیَّتِکَ دُونَ قَوْلِکَ مُؤْتَمِرَةٌ، وَ بِإِرَادَتِکَ دُونَ نَهْیِکَ مُنْزَجِرَةٌ. أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِی الْمُلِمَّاتِ، لَا یَنْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ، وَ لَا یَنْکَشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا کَشَفْتَ وَ قَدْ نَزَلَ بِی یَا رَبِّ مَا قَدْ تَکَأَّدَنِی ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بِی مَا قَدْ بَهَظَنِی حَمْلُهُ. وَ بِقُدْرَتِکَ أَوْرَدْتَهُ عَلَیَّ وَ بِسُلْطَانِکَ وَجَّهْتَهُ إِلَیَّ. فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ، وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لَا مُیَسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ. فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِی یَا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِکَ، وَ اکْسِرْ عَنِّی سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِکَ، وَ أَنِلْنِی حُسْنَ النَّظَرِ فِیمَا شَکَوْتُ، وَ أَذِقْنِی حَلَاوَةَ الصُّنْعِ فِیمَا سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِیئاً، وَ اجْعَلْ لِی مِنْ عِنْدِکَ مَخْرَجاً وَحِیّاً. وَ لَا تَشْغَلْنِی بِالِاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِکَ، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِکَ. فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِی یَا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَیَّ هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى کَشْفِ مَا مُنِیتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِیهِ، فَافْعَلْ بِی ذَلِکَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْکَ، یَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِیمِ.
ترجمه دعای هفتم:
ای آنکه گرهِ کارهای فرو بسته به سر انگشت تو گشوده میشود، و ای آن که سختیِ دشواریها با تو آسان میگردد، و ای آن که راه گریز به سوی رهایی و آسودگی را از تو باید خواست.
سختیها به قدرت تو به نرمی گرایند و به لطف تو اسباب کارها فراهم آیند. فرمانِ الاهی به نیروی تو به انجام رسد، و چیزها، به ارادهی تو موجود شوند.
و خواستِ تو را، بی آن که بگویی، فرمان برند، و از آنچه خواستِ تو نیست، بی آن که بگویی، رو بگردانند.
تویی آن که در کارهای مهم بخوانندش، و در ناگواریها بدو پناه برند. هیچ بلایی از ما برنگردد مگر تو آن بلا را بگردانی، و هیچ اندوهی بر طرف نشود مگر تو آن را از دل برانی.
ای پروردگار من، اینک بلایی بر سرم فرود آمده که سنگینیاش مرا به زانو درآورده است، و به دردی گرفتار آمدهام که با آن مدارا نتوانم کرد.
این همه را تو به نیروی خویش بر من وارد آوردهای و به سوی من روان کردهای.
آنچه تو بر من وارد آوردهای، هیچ کس باز نَبَرد، و آنچه تو به سوی من روان کردهای، هیچ کس برنگرداند. دری را که تو بسته باشی. کَس نگشاید، و دری را که تو گشوده باشی، کَس نتواند بست. آن کار را که تو دشوار کنی، هیچ کس آسان نکند، و آن کس را که تو خوار گردانی، کسی مدد نرساند.
پس بر محمد و خاندانش درود فرست. ای پروردگار من، به احسانِ خویش دَرِ آسایش به روی من بگشا، و به نیروی خود، سختیِ اندوهم را درهم شکن، و در آنچه زبان شکایت بدان گشودهام، به نیکی بنگر، و مرا در آنچه از تو خواستهام، شیرینیِ استجابت بچشان، و از پیشِ خود، رحمت و گشایشی دلخواه به من ده، و راه بیرون شدن از این گرفتاری را پیش پایم نِه و مرا به سبب گرفتاری، از انجام دادنِ واجبات و پیروی آیین خود بازمدار.
ای پروردگارِ من، از آنچه بر سرم آمده، دلتنگ و بیطاقتم، و جانم از آن اندوه که نصیب من گردیده، آکنده است؛ و این در حالی است که تنها تو میتوانی آن اندوه را از میان برداری و آنچه را بدان گرفتار آمدهام دور کنی. پس با من چنین کن، اگر چه شایستهی آن نباشم، ای صاحب عرش بزرگ.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طاعات و عباداتتون قبول در گاه حق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸خدایا
💫همیشه دلتنگی ام را
🌸در دریای آغوش تو ریختم
💫عجیب این
🌸دریا معجزه میکند
💫مهربانا
🌸این معجزه را
💫برای عزیزانم مقرر فرما
🌸تا تمام غمهایشان
💫در دریای
🌸بیکران آغوشت
💫به آرامش بدل شود
🌸شب بخیر
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
✋ سلام حضرت صاحب، مهدی جان
🌺 در پناه نگاه امنتان صبحی دیگر را در هجوم رنج ها آغاز می کنم همچون غزالی که در محاصره ی درندگان، دلخوش به جان پناهی مطمئن ، زندگی می کند ...
💔 یاد شما قلبم را آرام می کند، امیدم می دهد و تا اوج، پر و بالم می دهد .... 😔
من به مهر شما زنده ام ... 💓
❤️ السلام علیک یا بقیه الله ❤️
🌺🌹🌺
🌺
🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷
🦋
نام و نام خانوادگی شهید: *اکبر نظری*
تولد: ۱۳۴۲/۱/۱، کرمانشاه.
شهادت: ۱۳۹۵/۶/۱۵، حلب، سوریه.
گلزار شهید: گلزار شهدای کرمانشاه(باغ فردوس)
🌷
#سی_روز_سی_شهید_۱۲
#سردار_شهید_اکبر_نظری
#شهدای_مدافع_حرم
🆔https://zil.ink/30rooz30shahid
🦋
📚 *روز دختر*
شنیدن هیچ صدایی مثل صدای تلفن خوشحالش نمیکرد. فاطمه از آسمان سر رسید و گوشی را برداشت. خودش بود. پدر جان!
پدر، فاطمه را حاجیه ملوچک صدا میزد. میگفت کوچک و خواستنی است مثل گنجشک.
بعد از حال و احوالپرسی از فاطمه گفت: «کم زبان بریز حاجیه ملوچک؛ روزت مبارک!»
عطیه گوشی را گرفت. تبریک پدر را که شنید یکه خورد! چطور پدر وسط آنهمه کار و گرفتاری روز دختر را فراموش نکرده بود؟! وسط صحبتشان تلفن قطع شد. همین چند ثانیه شنیدن صدای پدر برایش کافی بود چرا که میدانست آنجا خوب آنتن نمیدهد.
پدر از سوریه به همه زنگ میزد. هفتهای یکبار نوبت عطیه میشد؛ اما عصر دوباره تماس گرفت! عطیه با ذوق تمام گوشی را برداشت...
_ پدر جان! پس چرا صبح تلفن قطع شد؟!
_ خودم قطع کردم دخترم؛ حاج قاسم آمد پیشم. هم رفتم برای سلام و هماهنگی کارها و هم اینکه بچهها یک وقت نگویند حوصله داری وسط اینهمه کار زنگ زدی روز دخترت را تبریک بگویی؟! اما حاج قاسم وقتی فهمید قطع کردم تأکید کرد حتما امروز به تو زنگ بزنم که صحبتمان نیمهکاره نمانَد و تبریک امروز را هم به تو گفته باشم. اما دخترم! یک وقت فکر نکنی با یک تبریک خشک و خالی قصه تمومهها! انشاءالله وقتی برگردم هدیهات پیشم محفوظه...
بابا نمیدانست بهترین کادوی روز دختر برای عطیه شنیدن صدای پدری است که فقط خدا میدانست چقدر دلتنگش بود؛ و حیف که عطیه هم خبر نداشت این آخرین روز دختر با پدرش خواهد بود.
✍🏻 *هانیه نوری* ۱۴۰۱/۱/۱۴ @noora.nouri64
طراح کلیپ: مطهره سادات میرکاظمی
تدوین: زهرا فرحپور @z_farahpour
باصدای: هانیه سادات عباسی @b_name.pedar
🌷
#سی_روز_سی_شهید_۱۲
#شهید_اکبر_نظری
#شهدای_مدافع_حرم
🆔https://zil.ink/30rooz30shahid