eitaa logo
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
40.3هزار عکس
17.5هزار ویدیو
345 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
می گفت: کسی که آقا را قبول ندارد، مدیون است که نان من را بخورد! بر سردر خانه نوشته بود: هر که دارد بر ولایت بدگمان، حق ندارد پا گذارد در این مکان.. 🕊🌷
تنـهایی بـا گمنـام‌ها را بیشتـر از شلوغی مشهورها دوستـــ دارم ...♥️ •••🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
814.pdf
428.8K
🇮🇷 📝 سیاستها و چارچوب‌های تحلیلی| « مکتب امام خمینی(ره) و ولایت فقیه » 🍃🌹🍃 ⛔️ ویژه سرشبکه‌ها و ادمین کانالها
816.pdf
587.9K
🇮🇷 📝 و پاسخ | شبهات و اتهامات عمده به حضرت امام خمینی(ره) 🍃🌹🍃 ⛔️ /سخنرانان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‏ ☑️دیروز در تاریخ ۲۰۱۴/۶/۱ یعنی ۸ سال پیش، به دعوت دولت عراق برای مبارزه با داعش وارد فرودگاه بغداد شد یادت بخیر عزیز دل ها❤️ ─┅═༅𖣔🍁𖣔༅═┅─ @PatuqBasiji ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎─┅═༅𖣔🍁𖣔༅═┅─
ما درِ خانه‌ی سلطان سر و سامان داریم! هرچه داریم ز آقای خراسان داریم..✋🏻
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: مَلعونٌ مَلعونٌ مَن عَبَدَ الدِّينارَ و الدِّرهَمَ ملعون است ملعون ، كسى كه بندگى دينار و درهم كند. ميزان الحكمه جلد7 صفحه19 🌐شبکه رسانه ای مجمع هماهنگی نیروهای جبهه انقلاب استان قم
آدم گاهی واقعا احتیاج داره به یه حرف محبت آمیز... دریغش نکنید خب!😐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شبی دیدم به سویش کوچه کوچه بدستم نوری از فانوس دارم شبی دیدم که با نقاره خوان ها نوای «یاغریب طوس» دارم💔
رفیـــــق‌شھیـــــدمـ♡↯ بہشت و تـو چشـم تــو دیـدمـ! دفتـرے ڪہ عڪس تـو رو داشت خـریـدمـ؛ رفیـــــق‌شھیـــــدمـ :) 🌿
یک جہان بر هم زدم وز جملہ بگزیدم تو را... من‌چہ‌مۍکردم بہ عالم گر نمۍدیدم تو را! :)♥️ 💐
صبح های برنامه والیـ🏀ـبال داشتیم توی پارک. قانون هم گذاشته بودیم که هر کس،دیر بیاید باید همه بچه را بسـ🍦ـتنی بدهد.😁 یک روز،بـ🌧ـاران شدیدی می بارید.خیلی شدید.با این وجود گفتیم برویم.😅 من و چند تا از بچه ها با ماشیـن رفتیم پارک.چون باران‌خیلی تند و رگباری می بارید توی ماشـ🚗ـین نشستیم و بیرون نیامدیم.منتظر ماندیم تا محسن بیاید.اما خبری ازش نبود.😕 مقداری که گذشت،سر و کله اش پیدا شد.بنده خدا با مـ🏍ـوتور آمده بود.آب شرشر داشت ازش می بارید،انگار که از توی استخر درآمده بود.😄 از توی ماشین بهش نگاه کردیم و اشاره کردیم به سـ🕗ـاعت:《بله دیر آمده ای و بستنی رفت تو پاچت》😂 از روی موتور پیام داد:《 نامردا من توی بارون دارم شرشر آب می ریزم.رحم و مروت داشته باشید.》🙁 سر موتورش را برگرداند و رفت سمت بستنی فروشی و ما هم دنبالش.😅 مـحـسـن‌ خوش‌ قول‌ بود ... اگه‌ قولی‌ میداد حتما‌ بهش‌ عمل‌ میکرد .... :) ‌🦋
تو چشمات غرورے دیده میشہ ڪہ مخصوص دشمنہ...
🌱 سرمیزِ معامله با خدا اگه دلت رو باختی، همه چی رو بُردی... دلباختگی برای خدا یعنی بیمه شدنِ همه ی لحظاتِ زندگی...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 از مهمترين‌ عواملی‌ است‌ كه‌ به‌ روح‌ آرامش‌ بخشيده، از بين‌ برنده اضطراب‌ و نگرانی‌های‌ روحی‌ است؛ به‌ دليل‌ اینکه‌ با برگزاری و برپاداشتن‌ ، روح‌ عملاً‌ احساس‌ می‌كند كه‌ با روح‌ عالم‌ وجود و با هستی‌ بخش‌ آن، از يك‌ رابطه قوی ناگسستنی برخوردار است كه‌ اين‌ رابطه‌ با تقويت‌ بيشتر، جبران‌ كننده تمام‌ كم‌ و كسری‌‌ها و مرتفع‌ كننده همه ضعف‌های‌ روحی است‌ و مسلماً‌ با داشتن‌ چنين‌ تكيه‌گاه‌ محكم، روح‌ انسان‌ قوت‌ گرفته‌ و در اين‌ دنيای‌ پرغوغا و زندگی پر فراز و نشيب، رابطه انسان‌ با خدا، بهترين‌ جايگاه‌ امنی است‌ كه‌ تأمين‌ كننده تمام‌ نيازمندی‌های روحی‌ ما است‌ و تغذيه‌ كننده به‌ تمام‌ معنای‌ روح . 📚 کتاب منشور پاکی و خدمتگزاری 🕊 🏴 🌹 🌹🕊
🥀🌹🕊💐🕊🌹🥀 ڪه شوے یڪبار میشوے ڪه باشے صدبار و ڪه باشے هر ثانیـه باز آئینه ، آب ، سینے و چاے و نباٺ باز پنجشنبه ‌‌‌و یاد با 🥀 🌹🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید ابراهیم هادی میگفت: امروز کسی نیومد پیشم مشکلشو حل کنم... نکنه دیگه خدا منو لایق نمیدونه به بنده‌هاش خدمت کنم 😔 اینجوری بود که خریدنش...💔
ابراهیم هیچ وقت در کارهایش از عدالت و حرف حق دور نمی شد. مثلا یکی از همسایه های ما که خیلی اهل دعوا بود با یکی دیگه از همسایه های ما دعوا افتاده بود و دندان یک نفر را شکست. همسایه ما هم شکایت کرد شاکی رضایت نمی داد.! ..متهم به من گفت : برو ابراهیم رو بگو بیاد من هم هر طور شده ابراهیم رو پیدا کردم و آوردم. هم شاکی هم متهم به احترام ابراهیم بلند شدند. شاکی گفت: اگه ابراهیم بگه رضایت بده من رضایت می دم. 🔻ابراهیم خیلی جدی گفت: نه خیر رضایت نده! این آقا باید بفهمه برای هر چیزی نباید دعوا به پا کنه! متهم ۲۴ ساعت داخل بازداشگاه بود. بعد ابراهیم به شاکی گفت: حالا برو رضایت بده باید کمی ادب می شد. 📚