شهید محمد رضا دهقان: نصیحت‌های مادر و طه خواندن‌ها اثر کرده بود؛ جوان رعنا جلوی مادر نشسته به درددل‌هایش گوش می‌داد: «گاهی از دست بعضی آدم‌ها ناراحت می‌شدم و درد دل می‌کردم و گله‌مندی داشتم. می‌گفت که خدا عاقبت همه ما را ختم به خیر کند؛ آتش دارد دورمان حلقه میزند. به این شکل به من می‌فهماند که غیبت نکنم.» 🗓| چهارشنبه ۶/۹ 📿|ذکر روز‌ :«یا حَیُّ یا قَیُّوم» <🏴>

⸢🖤| #چله_نشین_حسین⸥ این روزها حال و هوای اربعین داریم لحظه به لحظه گفته ایم کاش روز عاشورا بودیم و حسین را یاری می‌کردیم امروز هم عاشورا است حســـین زمان💚 را دریابیم ~روز بیست و سوم <🥀>

📜|#خاطره ✨|#خلوص_نیت بهش گفتم: پسرم حالا می‌موندی بعد از تمام‌‌شدن دانشگاهت می‌رفتی! محمدرضا گفت: مادر، صدایِ "هل من ناصر ینصرنی" امام‌حسین(ع) رو الان دارم می‌شنوم بعد شما میگین دوسال دیگه برم..؟! شاید اون‌ موقع دیگه محمد‌رضایِ الان نبودم..! آخرین باری که تماس گرفت، گفت: مادر دعاکن شهیدبشم.. مادر جواب داد: برایِ شهید شدن باید اخلاص داشته‌باشی! گفت: این‌دفعه واقعا دلم رو خالص کردم و هیچ دلبستگی ندارم...! 📝📝

#پادکست🎧 گرچه چند روزی آمده بودی تا فقط در کالبد آدمی دل ما را ببری،اما... اما یادت که در قلب های ما ماند برادرِ شهیدم...خاطراتت که از ذهنمان پاک نمیشود... #شهیدانه🕊 #یک_روز_بعد_از_حیرانی #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری •|🖤🖤|•

⸢#حضرت_برادر_گلم|•🌿⸥ میدونستی شهید دهقان.. سر مزار شهید محرم ترک از مهدیه خواسته بود که همان جا ازش عکس بگیرد؟ مهدیه گفته بود: چرا اینجا؟ بریم سر مزار آقا رسول اونجا عکس میگیریم و او گفته بود: نه. این شهید کلید فتح شهدای ایران در سوریه است. اولین شهیده. شهید محمود رضا بیضایی هم اینجا عکس داره. رسول خلیلی هم عکس داره. من هم اینقدر اینجا عکس میگیرم تا شهید بشم. ˹🏴|

#دلتنگی_شهدایی 🌸🌿 کرده دلم بهانه‌ات هر طرفی نظر کنم مانده به‌جا نشانه‌ات!(:💔 #شهید_مصطفی_صدرزاده ❤️

🎬نماهنگ یه حرم فقط ، رفیقِ با معرفت 🎤باصدای: #کربلای_روح_الله_رحیمیان 📝شاعر:#سید_صادق_رمضانیان 🎙میکس و مسترینگ:#استودیو_مداح_تی_وی 🔘#هیات_الشهدا_کرج 🟤تهیه شده در: خانه ی هنر #پلان_۳ ‌

نحن شیعه ی علی ابن ابی طالب❤️😭 لحظه شهادت شهید مصطفی صدرزاده💔

میشه سایت روی سرم باشه🖤✨ #اربعین #امام_حسین 🎤#محمد_اسداللهی

#نماهنگ (: هوای این روزای من شهید این مداحی رو خیلی دوست داشت 💔 #شهید_مصطفی_صدرزاده ❤️

عشق‌ یعنی‌ در‌ خیابان‌های‌ اطراف‌ حرم، سَر به‌ زیر و با ادب، آهسته‌ برداری قدم :)