هدایت شده از ɞزیــــــنبیونʚ
✖️'بســمالربشهدایمدافعحرم'
✖️#زیــنــبــیــون
﴾֣↬ @Zainabione313 ↫﴿
#شــــــــهــــــــــــــدای مدافع حرم دعوتت کردن
بیا و ببین از چه چیزهایی گذشتن و با تکفیر جنگیدن
تا من وشما آسایش داشته باشیم
تا من وشما کنار خانوادمون با آرامش زندگی کنیم واما خانواده خودشون؟؟!! 😔
از همه دلخوشیاشون گذشتن تا حجاب فاطمی از سر نوامیس ایران کشیده نشه😔
از همه چیزشون گذشتن تا من و شما بدون ترس و دلهره شب سر بر بالین بذاریم اما خانواده خودشون؟؟!! 😔
بیا و خودت ببین مدافعین حرم چجور از جگر گوشه هاشون دل کندن و رفتن😔
بیا و خودت ببین........
◼️◼️▪️🕊🕊🕊▪️◼️◼️
#زیــنــبــیــون
﴾֣↬ @Zainabione313 ↫﴿
✅ *ماموریت ویژه ی*
یکی از مدافعان حرم برای شناسایی پیکر مطهر *شهید_محسنحججی*
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
بعد از شهادت این شهید بزرگوار تا مدتها ، پیکر مطهرش توی دست داعشی ها بود. تا اینکه قرار شد حزب الله لبنان و داعش، تبادلی با هم انجام بدهند.
■ بنا شد حزبالله تعدادی از اسرای داعش را آزاد کند و داعش هم پیکر محسن و دو شهید حزب الله را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزب الله را هم آزاد کند.
به من گفتند: "میتوانی بروی در مقر داعش و پیکر محسن را شناسایی کنی؟"
● می دانستم میروم در دل خطر و امکان دارد داعشیها اسیرم کنند و بلایی سرم بیاورند.
اما آن موقع، محسن برایم از همه چیز و حتی از جانم مهمتر بود.
قبول کردم خودم و یکی از بچه های سوری به نام حاج سعید از مقر حزب الله لبنان حرکت کردیم و رفتیم طرف مقرداعش.
※※※※
توی دل دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود، با اسلحه اش ما را می پایید.
■ پیکری متلاشی شده و تکه تکه شده را نشانمان داد و گفت: "این همان جسدی است که دنبالش هستید!"
میخکوب شدم از درون آتش گرفتم. مثل مجسمه ها خشک شدم. 😱😭😩
رو کردم به حاج سعید و گفتم: "من چه جوری این بدن را شناسایی کنم؟! این بدن *اربا_اربا شده* . این بدن قطعه قطعه شده!"
● بی اختیار رفتم طرف داعشی. عقب رفت و اسلحه اش را مسلح کرد و کشید طرفم.
داد زدم:
*پست فطرتا. مگه شما مسلمون نیستید؟! مگه دین ندارید?! پس کو سر این جنازه؟! کو دست هاش*؟!"😡😭😬
حاج سعید حرفهایم را تند تند برای آن داعشی ترجمه میکرد.
داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند می گفت: "این کار ما نبوده.کار داعش عراق بوده."
دوباره فریاد زدم: "کجای شریعت_محمد آمده که اسیر تان را اینجور قطعه قطعه کنید؟!"
داعشی به زبان آمد. گفت: " *تقصیر خودش بود. از بس حرص مون رو درآورد. نه اطلاعاتی بهمون داد، نه گفت اشتباه کردهام، و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کرد که از خونش بگذریم. فقط لبخند می زد!*"😥😭😭
هر چه می کردم، پیکر قابل شناسایی نبود.به داعشی گفتیم: "ما باید این پیکر را با خودمون ببریم برای شناسایی دقیق تر."
اجازه نداد. با صدای کلفت و خش دارش گفت: "فقط همینجا."
■ نمی دانستم چه بکنم. شاید آن جنازه، جنازه محسن نبود و داعش می خواست فریب مان بدهد.
توی دلم متوسل شدم به *"حضرت زهرا علیها السلام"*
گفتم:
*بی بی جان خودتون کمک مون کنید. خودتون دستمون رو بگیرید.خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید.*😭😫
■ یکهو چشمم افتاد به تکه استخوان کوچکی از محسن. ناگهان فکری توی ذهنم آمد.
خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم به هم زدن،استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم!😞
بعد هم به حاج سعید اشاره کردم که برویم. نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر حزب الله.
از ته دل خدا رو شکر کردم که توانستم بی خبر آن داعشی، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم.
وقتی برگشتیم به مقر حزب الله، استخوان را دادم بهشان که از آن آزمایش DNA بگیرند.
دیگر خیلی خسته بودم. هم خسته ی جسمی و هم روحی.
واقعا به استراحت نیاز داشتم
فرداش حرکت کردم سمت دمشق همان روز بهم خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزب الله، پیکر محسن را تحویل گرفته اند.💝😍
به دمشق که رسیدم، رفتم حرم *بی بی حضرت_زینب علیهاالسلام* وقتی داخل حرم شدم، یکی از بچهها اومد پیشم و گفت: "پدر و همسر شهید حججی اومدهان سوریه. الان هم همین جا هستن. توی حرم."
من را برد پیش پدر محسن که کنار ضریح ایستاده بود.
پدر محسن می دانست که من برای شناسایی پسرش رفته بودم. تا چشمش به من افتاد، اومد جلو و مرا توی بغلش گرفت و گفت: "از محسن خبر آوردی"
■ نمیدانستم جوابش را چه بدهم. نمیدانستم چه بگویم.
😴😥 😨
بگویم یک پیکر اربا_اربا را تحویل دادهاند؟! بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل دادهاند؟! بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل دادهاند؟😭
گفتم: "حاجآقا، پیکرمحسن مقر حزب الله لبنانه. برید اونجا خودتون ببینیدش."
گفت: "قسمت میدم به بیبی که بگو."
التماسش کردم چیزی از من نپرسد. دلش خیلی شکست.😭
دستش رو انداخت میان شبکههای ضریح حضرت زینب علیها السلام و گفت: "من محسنم رو به این بی بی هدیه دادم. همه محسنم رو. تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تارموش رو برام آوردی، راضی ام."
● وجودم زیر و رو شد. سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود. به سختی لب باز کردم و گفتم: "حاجآقا، سر که نداره!بدنش رو هم مثل علی اکبر علیه السلام اربا اربا کرده ان."😭
هیچ نگفت. فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت: "بی بی جان، این هدیه را از من قبول کن!"💔🤲
راوی: یکی از رزمندگان مدافع حرم
#نثار_روح_پاک_شهدا_صلوات
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
❣❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
13960706_sorud_251052.mp3
17.57M
♻️مـــداح: حــاج مهــدی سلحــشور
♻️شهیدان کجــا ما میشــناسیــم
شــهیدان را شهیــدان میشــناسـند🌷🌷
🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸🍃🌸
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
❣❣
🍃" #چندنمونهازمناجاتشهداباخدا "🍃
🌹شهیدعبدالحمید فلاحپور :
👈🏻خدای منهمه وقت به یادتهستمبه یادم
باش که بی تو هیچ و پوچ خواهم بود .
🌹شهید مصطفی چمران :
👈🏻خدایا تو را شکر میکنم که با فقر آشنایم
کردی تا رنج گرسنگان را بفهمم و فشار درونی نیازمندان را درک کنم .
🌹شهید عنایت حمزهلو :
👈🏻خدایا اگر قرار است زندگی و حیاتم چراگاه شیطان شود مرگ باعزت نسیبم گردان .
🌹شهید مهدیزین الدین :
👈🏻خدایا به آبروی فاطمهیزهرا به آبروی آن صدمات و لطماتی که در این دنیا متحمل شدند
از گناهان ما درگذر.
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
❣❣
💥توسل💥
در منطقۀ تفحص، بدنهای شهدا پیدا نمی شد. یکی گفت: بیایید به قمربنی هاشم متوسل بشویم. نشستند و به دست های علمدار سیدالشهداء متوسل شدند. درست است که دست های قمربنی هاشم قطع شد، اما بابالحوائج است. خود سیدالشهدا هم وقتی کارش در کربلا گره میخورد به عباس رو میانداخت.
نشستند و متوسل شدند؛ بعد از آن بلند شدند و خاک ها رو به هم زدند. یک جنازه زیر خاک دیدند، او را بیرون آوردند. الله اکبر! دیدند اسم این شهید عباس است. شهید عباس امیری گفتند: شاید پیدا شدن شهیدی به نام عباس اتفاقی است. گشتند و یک جنازۀ دیگر پیدا شد که دست راستش درعملیاتی دیگر قطع شده و مصنوعی بود. او را بیرون آوردند دیدند اسمش ابوالفضل است. فهمیدند اینجا خیمه گاه بنی هاشم است. گفتند: اسم این مکان را بگذاریم مقر ابوالفضل العباس.
🥀🕊 🥀🕊
#شهیدانه
🔰نقل از همسر شهید مدافع حرم #نادر_حمید
🔻این ارتباط قلبی با #شهیدان یکی از آرزوهای دیرینش بود. ایشان #مداح بود و در مراسم مربوط به شهدا بسیار فعال بود.
خاطرم هست در هفته دفاع مقدس چون بحث شهدا و جنگ مطرح بود یک فعالیت ویژه داشت و خیلی متمایز در مراسم این مناسبت ظاهر میشد. علاقه ویژهای به شهیدان و شهادت داشت و این را میشد از رفتار و اخلاقش مشاهده کرد.
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
❣❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلدادگان حرم...🕊
🍃گفتگو با همسر شهید مدافعحرم سید محمد حسینی لوشاب...
خیلی مهربون بود🥀
#شهیدمدافعحرم♥
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج✨
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
❣❣
#دلتنگی_شهدایی 💔
هـرڪہبہمنمےرسد
بوۍقفسمےدهد⛓
جـز تـــ♡ـــو
ڪہپـر مےدهے
تابپـرانےمــرا ... !!🕊🌱
#شهید_مصطفی_صدرزاده ♥️
#دلتنگی_شهدایی 🌸🌿
دلی گرفته و چشمی به راه دارم من
مخواه بی تو بمانم... گناه دارم من...
#شهید_مصطفی_صدرزاده ❤️
✖️میگن #رفیق_شهید شهیدت میکنه
بگرد یه رفیق #شهید پیدا کن باهاش دوست شو
✖️تا توی میدان مین گناه دستتو بگیره
خوشبختی یعنی از رفیق #شهیدت رسمشو یاد بگیری نه فقط اسمشو👌
✖️خوشبختی یعنی داشتن یه #رفیق_شهید که همیشه و همه جا هواتو داشته باشه 👌
✖️اگه دنبال #رفیق_شهید میگردی اگه دنبال رسم #شهدایی بیا تو کانال ما 😍
اگه اومدی تو کانالمون بدون اتفاقی نیست
نگاه
#شــــــــــــــــــــهــــــــــــــــــــــدا
شامل هرکس نمیشه
نگاهت کردن ودعوتت کردن وبهت نظر کردن
پس این دعوت رو رد نکن رفیق
ودست دوستت رو بگیر بیار کانال
🕊▪️🕊▪️🕊▪️🕊▪️🕊▪️
#قــرارگــاه_شــــــــهــــــــــــــدا
شعبه1سروش👇
▪️ splus.ir/martyrs1400
شعبه 2ایتا👇
▪️🕊▪️🕊▪️🕊▪️🕊▪️
https://eitaa.com/martyrscomp
💢کانال واقعی...👇
🛣میدان صراط مستقیم🛣
✨@maidan_sarat_mostageem
میخام دعوتتون کنم به یه کانال واقعی
کانالی که بر اساس الطافی که از، شهدا نصیبم شده 🥀
برای قدر دانی از شهدا تاسیس کردم🕊
تو فکر بودم اسم کانالمو چی بذارم؟
که یک اتفاق قشنگ شهدایی در یک میدان برام رخ داد که اسم کانال از، اونجا نشات میگیره😔
این کانال شهدایی که به میدان صراط مستقیم معروفه همش براساس اتفاقات و الطاف زیبای شهدایی ست😔
یه کانال معمولی که اسمشو انتخاب کرده باشم. شروع کنم به فعالیت نیسته
حالا شمادعوت شدین به این میدان شهدایی 😔
فکر میکنید یه دعوت معمولیه
نه این یه دعوتنامه رسمی که از طرف شهداست 😔
اسم شما جز اعضای این میدان به واسطه شهدا ثبت شده
یاعلی✨
لینک رو لمس کن و بیا خودت ببین
یه آرامش خاصی حاکمه که به لطف شهداست👇
🛣میدان صراط مستقیم🛣
✨@maidan_sarat_mostageem
✖️'بســمالربشهدایمدافعحرم'
✖️#زیــنــبــیــون
﴾֣↬ @Zainabione313 ↫﴿
#شــــــــهــــــــــــــدای مدافع حرم دعوتت کردن
بیا و ببین از چه چیزهایی گذشتن و با تکفیر جنگیدن
تا من وشما آسایش داشته باشیم
تا من وشما کنار خانوادمون با آرامش زندگی کنیم واما خانواده خودشون؟؟!! 😔
از همه دلخوشیاشون گذشتن تا حجاب فاطمی از سر نوامیس ایران کشیده نشه😔
از همه چیزشون گذشتن تا من و شما بدون ترس و دلهره شب سر بر بالین بذاریم اما خانواده خودشون؟؟!! 😔
بیا و خودت ببین مدافعین حرم چجور از جگر گوشه هاشون دل کندن و رفتن😔
بیا و خودت ببین........
◼️◼️▪️🕊🕊🕊▪️◼️◼️
#زیــنــبــیــون
﴾֣↬ @Zainabione313 ↫﴿
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
اگر خدا کفیل رزق است غصه چرا؟!
اگر رزق تقسیم شده است حرص چرا؟!
اگر دنیا فریبنده است اعتماد به آن چرا؟!
اگر بهشت حق است تظاهر به ایمان چرا؟!
اگر جهنم حق است این همه ناحق چرا؟!
اگر حساب حق است جمع مال حرام چرا؟!
اگر قبر حق است ساختمان های مجلل !چرا؟
اگر قیامت حق است خیانت به مردم چرا؟!
اگر دشمن انسان شیطان است پیروی از او چرا؟!
#هرروزیک_آیه
❣رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا
وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿۲۳﴾
❣پروردگارا! ما به خويشتن ستم كرديم
و اگر ما را نبخشي و بر ما رحم نكني
از زيانكاران خواهيم بود.
📚سوره مبارکه الأعراف✍آیه ۲۳
بی ارزش ترین نوعِ افتخار، افتخار به داشتن ویژگی هایی است که خود انسان در داشتنشان هیچ نقشی ندارد مثلِ چهره، قد، رنگ چشم، ملیت، ثروت خانوادگی و خیلی چیزهای دیگر...
از چیزهایی که خودتان به دست آورده اید حرف بزنید مثل انسانیت، شعور، مهربانی، گذشت، صداقت و ...
آدمی را آدمیت لازم است
عود را گر بو نباشد هیزم است...
#تدبردرقرآن
🧗♂ تــوبــه نردبـانِ عجیـبـیه!
🤔 میدونی چرا؟
🏹 چون وقتی توبه میکنی، با یک تیر سه تا نشون میزنی
یعنی هم گناهت قطع میشه🎯هم گناهت بخشیده میشه🎯هم خدا دوست داره🎯
دیگه چی از این بهتر؟! پس عجله کن...🏃♂
#عمل_به_قرآن_سخت_نیست
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
✨بسم رب الشهداء🕊🕊🕊 سلام وعرض ادب خدمت همه بزگواران ان شاالله امشب بتونیم با مطالب هرچند کم از شهی
ثواب فعالیتهای امروز قرارگاه رو هدیه میکنیم به
#شهیدمحمدعلی_زادگانی_نسب
ان شاءالله شفاعتشون شامل حالمان شود
باذکر متبرک ومنور#صـــلــواتــــ
پدر: احمد
تاریخ تولد:۱۳۶۶/۱۰/۲۹
محل تولد:کرمان
تاریخ شهادت:۱۳۶۵/۲/۱۰
محل شهادت:منطقه عملیاتی فاو
آدرس مزار مطهر شهید: گلزار شهدای کرمان،قطعه۴،ردیف۹،شماره۸
قسمتی از وصیت نامه شهید:
شور و عشقی که در دل هم اکنون نهفته است نمی توانم توصیف کنم، در کنار رزمندگان بودن چه سعادت بزرگی است که خداوند نصیب این بنده حقیر خود کرده است . حال و هوای جبهه جسم ما را جلا می بخشد و روح را شاداب می کند . این اشتباه است که بعضی ها فکر می کنند جبهه سخت و تنگ است، برای من جبهه عشق است قلب و دل را صفا می دهد و این آرامش و سکینه را خداوند ان شاالله در دل ما زنده نگه دارد و بر آن بیافزاید.