🔰 ماجرای سنگ قبر شهید محمدحسن (رسول) خلیلی و خواب خطاط سنگ قبر؛
شهادت محمدحسن خلیلی همزمان شد با ضریح گذاری جدید برای حرم امام حسین علیه السلام و زمانی که این ضریح نصب شد، سنگ کاری داخل حرم امام حسین علیه السلام تغییر کرد و آن سنگهای مرمر سبز به سنگهای مرمر سفید رنگ تغییر کرد که از آن سنگ حرم، سنگ مزار شهید نیز به صورت شش ضلعی مشابه حرم امام حسین علیه السلام برش خورد، با آب طلا نیز نوشته شد و همزمان با آغاز سال نو، رونمایی شد.
از خطاط سنگ مزار شهید رسول نقل شده است:
وقتی در بهشت زهرا نگاهم به روح الله خلیلی و دوستش افتاد گفتم:
ببخشید این سنگ مزار چه کسی است؟ گفتند: چطور؟
گفتم: اصلاً نمیدانستم قرار است، امروز برای نوشتن سنگ قبر، به اینجا بیایم، دیشب خواب دیدم از طرف حرم امام حسین علیه السلام مرا خواستهاند و گفتند شما مأمور شدهای روی ضریح آقا، قرآن بنویسید.
آنها به من گفتند: سنگ را از حرم امام حسین علیه السلام آوردهاند و قرار است برای یک شهید نصب شود، حالم منقلب شد.
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
🖤غم اگر هست
برای بی بی جان حضرت زینب س باید باشد
اشک و آه و ناله اگر هست
برای اربابمان اباعبدالله ع باید باشد
و اگر دلتان گرفت روضه ایشان را بخوانید
که من هم دلم برای روضه ارباب و خانم جان تنگ است!!..
بخشی از وصیتنامه
شهید رسول خلیلی
#عکس
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
1_6286924114.mp3
6.13M
🌴کرب و بلات واسه من داره حکم آرامش
🌴تو همونی که من از ته قلبم میخوامش
🎙 #حسین_خلجی
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما برا شهادت نمیریم که!
برا خدا میریم...
هرچی خدا بخواد...
#شهید_مصطفی_صدر_زاده🕊
#نعمالرفیق❣
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
4_5782872326727009507.mp3
8.69M
دلم_گرفته💔 ای رفیق
تقدیم به همه عزیزانی که رفیق_شهید دارن
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
بسم رب الحسین (ع) ...
.
.یاران ! شتاب کنید که زمین نه جای ماندن،🕊 که گذرگاه است...
گذر از نفس به سوی رضوان حق.
هیچ شنیده ای که کسی در گذرگاه، رحل اقامت بیفکند ؟...
و مرگ نیز در این جا همان همه با تو نزدیک است که در کربلا، و کدام انیسی از مرگ شایسته تر ؟
که اگر دَهَر بخواهد با کسی وفا کند و او را از مرگ معاف دارد ، حسین که از من و تو شایسته تر است ...!
الرَّحیل،الَّرحیل ! یاران شتاب کنید .🕊
.
#شهید_مرتضی_آوینی
.
بسم الله...
❣ بگو ورشکست شدم دیگه!
🔻 آقا مهدی بعد از اینکه خوب به حرفهایم گوش کرد، گفت: «تو چقدر قرآن میخونی؟» گفتم: «اگه وقتی بشه میخونم؛ ولی وقت نمیشه. بیست و چهار ساعته دارم میدوم.» گفت: «نهج البلاغه چی؟ نهج البلاغه چقدر میخونی؟» باز همان جواب را دادم. چند تا کتاب دیگر را اسم برد و وقتی جوابم برای همه منفی بود، با عصبانیت دستش را بالا برد و گفت: «بدبخت! بگو ورشکست شدم دیگه!» گفتم: «چطور آقا مهدی؟» گفت: «تو با همون ایمان سنتیای که داشتی اومدی جبهه. اونو خرج کردی، حالا دیگه اندوختهای نداری؛ نه مطالعهای داری، نه قرآن میخونی، نه نهج البلاغه. اون سرمایهای که داشتی رو خرج کردی، اما چیزی بهش اضافه نکردی؛ این یعنی ورشکستگی! من میگم روزی یک ساعت درِ اتاقت رو بیند و مطالعه کن؛ ولو این که دشمن بیاد.»
🎙 راوی: میرمصطفی الموسوی، مسئول واحد مخابرات لشکر ۳۱ عاشورا
📚 از کتاب «ف.ل.۳۱» روایت زندگی #شهید_مهدی_باکری، فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا
📖 ص ۲۱۴
✍ علی اکبری مزدآبادی