فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 شهیدی که هیچ کس منتظرش نبود جز خدا😔♥️
#شهید_سیفالله_شیعهزاده🌷🕊
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
...گربرودجانمادرطلبوصلدوست
حیفنباشدڪہدوست ،
دوستترازجانماست! (:♥️
#دلتنگ_شهید
#روزتون_متبرک_به_نگاه_شهید
#حدیث_روز
#امام_حسین_ع
إنَّ حَوائِجَ النّاسِ اِلَيكُم مِن نِعَمِ اللّه ِ عَلَيكُم فَلاتَمَلُّوا النِّعَمَ
نياز مردم به شما از نعمت هاى خدا بر شما است ؛ از اين نعمت افسرده و بيزار نباشيد .
#ما_ملت_امام_حسینیم
#محرم_و_صفر
#ماه_برکات_اسلامی
#ماه_زنده_ماندن_اسلام
🌹 🏴🌴
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#پیامکی_از_بهشت 💐
خدایا در این ماه قیام امام حسین (ع) و یارانش علیه کفر ، ما را نیز در نبردمان با کفار پیروزی بخش.
خدایا تو رسوا کن کسانی را که از خون شهدا استفاده کرده و پست و مقام و ریاستی را به نام حق اشغال کرده اند .
🌹 #شهید_والامقام
🕊 #عباسعلی_ملکی
#سلام_به_دوستان_شهداء 🌹
#روزتان_شهدایی 🌹
🌹 🏴🥀
🌴🌹🕊🥀🕊🌴🌹
#شهیدانه
#شهید_والامقام
#سجاد_طاهرنیا
#فدای_لب_تشنه_ات
#یاحسین
به گوشم رساندن که #سجاد لب تشنه #شهید شده، وقتی تیر خورده بود از همرزمانش #آب طلب میکند اما دوستانش به #سجاد آب نمیدهند و میگویند الان نمیتونیم بهت #آب بدیم چون #آب برای بدنت ضرر داره و سریع #شهید میشی
لحظاتی بعد #سجاد تشنه به #شهادت میرسد، این موضوع خیلی منو ناراحت کرده بود و با خودم میگفتم کاش به پسرم #آب میدادن، تا اینکه یه شب تو خواب دیدم #سجادم پایین کوه افتاده و من دارم میرم بهش #آب بدم اما #بانویی رو دیدم که عصا بدست ( آن بانو #حضرت_زهرا_ع بودند ) رفت و به #سجاد، #آب داد و برایم #دست تکان میداد، منظورش این بود #خیالت راحت به #پسرت، #آب دادم، الان مطمئنم که #سجاد_سیراب به #شهادت رسیده است.
راوی:
#مادر_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹 🌴🌹
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🥀🕊🌹🕊🌹🕊🥀 #شهیدی_از_جنس_شجاعت #شهید_اسارت #شهید_والامقام #محمد_رضائی #قسمت_اول حسین محمدی مفرد از
🥀🕊🌹🕊🌹🕊🥀
#شهیدی_از_جنس_شجاعت
#شهید_اسارت
#شهید_والامقام
#محمد_رضائی
#قسمت_دوم
بر روی زمین چهار دست و پا راه افتادم تا به برادری رسیدم آقای مهدی سبزبان گفت کجا می روی؟ گفتم: می روم #داخل_کانال تا به عقب بروم گفت کانال را بسته اند و راهی برای رفتن نیست گلوله به پایش خورده بود و از #هر_دو_پا_محروم بود گفتم پس چکار کنیم گفت بهتر است در جای مخفی شویم تا فردا نیروهای کمکی بیایند.
داخل اولین سنگر رفتیم و مخفی شدیم طولی نکشید که عراقی ها از حضور ما مطلع شدند و به #داخل_سنگر آمدند. آقای سبزبان که در مدرسه رضوی استان قدس رضوی درس خوانده بود عربی بلد بود گفت: عراقی ها دارن مشورت می کنند که بیایند داخل یا نیایند.
اگر #شب_اسیرمان می کردند #زنده نمی ماندیم و ما را می کشتند لذا تصمیم گرفتیم تا صبح مقاومت کنیم ، این شد که با تک تیر زدن و #مقاومت تا صبح در سنگر ماندیم صبح عراقی ها وارد سنگر شدند و با کتک زدن #اسیرمان کردند ولی عجب مهمان نوازی کردند خدا قسمت نکند اینها را گفتم تا ذهنتان را آماده کنم تا بدانید #کربلای_4 چه شرایط و وضعیتی داشت بعد از #اسارت وقتی از بیمارستان نظامی که نمیدانم در کدام شهر بود با اتوبوسی که بجای صندلی تخت داشت جهت حمل بیمار به سمت زندان می رفتیم.
نمی دانم با هر گلوله چند نفر زخمی و #شهید_می شدند ولی خودم از ناحیه گردن گلوله خوردم به علت ضربه وارده و حساس بودن محل اثابت گلوله (و شاید ضعف ایمان) بیهوش شدم نمی دانم چقدر طول کشید تا به هوش آمدم ولی وقتی به هوش آمدم سربازان عراقی را نزدیک خودم دیدم، با خودم گفتم؛ جالب است در عراقی ها هم آدمهای خوبی هستند که به بهشت می آیند فکر می کردم #شهید_شدم و در #بهشت هستم و عراقی ها هم به بهشت آمده اند.
این فکر عجیب زیاد طول نکشید که با دیدن ماشینهای عراقی فهمیدم که هنوز در دنیا هستم چون در بهشت ماشین نیست لااقل ماشین عراقی نیست تلاش کردم تا بلند شوم و به عقب بروم ولی توان حرکت نداشتم.
#ادامه_دارد ...
🥀🕊🌹🕊🌹🕊🥀
🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊
#خاطرات_آزادگان
#شکنجه_اسرای_ایرانی
#در_زندان_های_صدام
از صلیب سرخ آمده بودند اردوگاه اسرا گفتند: در اردوگاه، شما را شکنجهتان می کنند یا نه؟
همه به آقا سید نگاه کردند ولی آقا سید چیزی نگفت، مأمور صلیب سرخ گفت : آقا شما را شکنجه می کنند یا نه؟ ظاهراً شما ارشد اردوگاه هستید .
آقا سید باز هم حرفی نزد .
گفتند : پس شما را شکنجه نمی کنند؟
آقا سید بلند و با ابهت خاص خودش سرش پایین بود و چیزی نمی گفت .
مأمورین صلیب نوشتند اینجا خبری از شکنجه نیست .
افسر عراقی که فرمانده اردوگاه بود، آقای ابوترابی را برد تو اتاق خودش گفت : تو بیشتر از همه کتک خوردی، چرا به اینها چیزی نگفتی؟
آقای ابوترابی برگشت فرمود : ما دو تا مسلمان هستیم با هم درگیر شدیم، آنها کافر هستند دو تا مسلمان هیچ وقت شکایت پیش کفار نمی برند . فرمانده اردوگاه کلاه نظامی که سرش بود را محکم به زمین کوبید و صورت آقا سید را بوسید، بعدش هم نشت روی دو زانو جلو آقا سید و بفکر عمیقی فرو رفت و گفت شما الحق سربازان خمینی هستید .
شادی روح #امام_راحل و #شهدا و سلامتی آزادگان سرافراز
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🕊 🕊🥀
part-4.mp3
25.09M
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#کتاب_صوتی
#همه_سیزده_سالگی_ام
#خاطرات_اسارت
#مهدی_طحانیان
💐 قسمت #پنجم💐
#کپی و #استفاده از صوت با ذکر #صلوات ، #بلامانع است .
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌹 🥀🕊
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#شهید_یعنی
یعنی #نجات از اسارت پستی ها و زبونی ها و حقارت ها
یعنی #عزت و غیرت و شجاعت
یعنی اهدا #خون در برابر حمله به #ناموس و دین و #آبرو و خاک و میهن
یعنی #رهایی از بند حسادت ها و طمع ها و زر اندوزی ها
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🥀 🕊🌹