eitaa logo
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
45.1هزار عکس
20هزار ویدیو
438 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🕊🌺🕊🌺🕊🌹 وصیت من به دخترانی که عکس‌هایشان را در شبکه‌های اجتماعی می‌گذارند این است که : این کار شما باعث می شود خون گریه کند... بعد از اینکه وصیت و خواهشم را شنیدید به آن عمل کنید زیرا ما می رویم تا از شرف و آبروی شما زنان دفاع کنیم . مانند خانم باشید . از زمان کودکی ارتباط ویژه‌ای با امام زمانش داشت . او به خوبی می‌دانست که هر کدام از ما برای آماده سازی ظهور حضرتش باید کاری انجام دهیم . او متناسب با هر مرحله از عمرش آنچه که بر عهده‌اش بود را انجام داد . می‌گفت: « اگر الآن ما از یاران نباشیم تا او را یاری دهیم ، هرگز او را یاری نخواهیم کرد حتی اگر او را با چشمانمان ببینیم .» و سرانجام در روز مبارک جمعه ، روز متعلق به ، سر را بر خاکی نهاد که آن را با خود گلگون ساخت .
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴 نیروی تازه نفس ، گشاده رو و جدی در موقع کار بود. از همان روزهای اول نظر همه را به خودش جلب کرده بود. مودب بود و متشرع. هیچکس را از خودش آزرده خاطر نمی کرد. در اول هر صبح با همکارها سلام و احوالپرسی بلند و گرمی می کرد و همه را محکم در آغوشش می فشرد. در شروع هر روز برای همکاران آرزوی می کرد. آقای ..... ان شاءالله که بشی. ان شاءالله که سالم بشی... بلند و اهل نماز شب خواندن بودند. حتی در منطقه و شب عملیات هم ساعاتی را بیدار بودند و با خدا راز و نیاز می کردند. ایشان را به عنوان پاداش دلدادگی هدیه گرفتند. ، و هر سه در یک لحظه و با یک گلوله خمپاره مورد اصابت قرار گرفتند... باهم آسمانی شدند و ده روز بعد به آنها پیوست . راوی : تو و امثال تو وهب های تازه کربلایید تازه عشق الهی ترکش خمپاره ها نقل بزم گلگونت لباس بزم 🌹 🕊 🌹🥀🕊
🌹💐🥀🌴🥀💐🌹 💐 اي خواهرم از شما مي خواهم كه زينب گونه باشيد و مانند زينب از من بلكه خون تمامي اسلام دفاع كن و پيام و اين خطه اسلامي را بگوش جهانيان برساني و خود را حفظ كني كه شما از من برنده تر است. 🌹 🕊 🌹 🌹 🌺 💐🌼
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 #شهیدانه #شهدا_زنده_اند #شهید_والامقام #عبدالنبی_یحیایی روایت #شهیدی که پیکر مطهرش ۹سال
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 روایت که پیکر مطهرش ۹سال پس از دفن مانده بود به نقل از آن روز ۱۹ مهر ۱۳۷۱ بود، رفتم و دیدم که در قسمت جنوبی مزار حفره‌هایی ایجاد شده است، سرم را که نزدیک بردم، بوی خوشی استشمام کردم. سعی کردم آن را درست کنم، اما مزار داشت ریزش می‌کرد، به ناچار فرستادم دنبال برادرم که سواد بیشتری داشت و اهل خواندن رساله و قواعد مذهبی بود. او آمد و ماجرای ریزش مزار را برایش تعریف کردم. گفت که ما نمی‌توانم جسد را خارج کنیم، فقط باید سنگ را جا به‌ جا کنیم و اگر بشود بدون آنکه به مزار دست بزنیم، آن را تعمیر کنیم. با همین فکر دست به کار شدیم، اما ناگهان دیدیم سنگ لحد و کل مزار ریزش کرد و جنازه بیرون زد. هر بار که کار خراب‌تر می‌شد، مجبور می‌شدیم از دیگران کمک بگیریم و همین طور تعدادمان به ۲۰ یا ۲۱ نفر رسیده بود. به هر حال کمی بعد کار به جایی رسید که دیگر نمی‌شد جسد را به حال خودش رها کنیم و با صلاح و مشورت که کردیم تصمیم گرفتیم آن را خارج کنیم. پسر و برادرم برای خارج کردن جسد به داخل قبر رفتند. پیکر مطهر همان طور بود که بار اول و هنگام دفن دیده بودم. فقط کفن پوسیده شده و جنازه همچنان داخل کیسه پلاستیکی قرار داشت. پسر و برادرم به همراه یک نفر دیگر جسد را گرفتند تا بیرون بیاورند، اما دست همگی شد، خوب که نگاه کردیم دیدیم مثل اینکه جاری شده باشد، داخل کیسه جمع شده و از آن درز کرده است، اگر بخواهم خوب تشریح کنم، این کمی تیره‌تر از تازه بود، اما بود و حتی به داخل مزار هم می‌چکید. ما کیسه را باز نکردیم تا ببینیم چهره چطور است، اما اگر وزن پسرم موقعی که دفن شد ۵۰ کیلو بود این‌بار وزنش چند کیلویی کمتر شده و شاید به ۴۵ کیلو رسیده بود، یعنی تنها چند کیلو کمتر شده بود. ... 🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🌹🕊🥀🌷🥀🕊🌹 گذری کوتاه بر زندگی #شهید_والامقام #آیت_الله_حسین_غفاری #قسمت_اول در سال‌ 1335 به تهرا
🌹🕊🥀🌷🥀🕊🌹 گذری کوتاه بر زندگی پس از سخنرانی تاریخی در عصر عاشورای سیزدهم خرداد 1342 حکومت شاه در واکنش به این سخنرانی، حضرت و علمای دیگری را دستگیر کرد که از جمله آنها بود. مبارزات سیاسی این عالم مجاهد علیه رژیم منحوس پهلوی سالها ادامه یافت تا این که سرانجام در تیرماه سال 1353 هجری شمسی ساواک بار دیگر او را دستگیر کرد. به گواهی اسناد تاریخی ، ماموران خون ریز ساواک با وحشیانه ترین شکنجه ها - که سوراخ کردن استخوانها با مته های برقی یکی از فجیع ترین شکنجه ها بود - می خواستند آن را از راه و مسیری که انتخاب کرده باز دارند ولی این عالم شجاع با تنی پاره پاره جمله معروف و تاثیر گذار خود را با صدای بلند فریاد زد و در کاغذ اعترافات نوشت که : 🌹دشمن خمینی کافرست و من فکر می کنم تنها کسی که می تواند ایران را نجات دهد است 🌹 این مجاهد نستوه سرانجام در دی ماه 1353 براثر شکنجه های شدید جسمی و روحی در دخمه های ساواک به رسید. پیکر آغشته به این عالم پس از تشییع باشکوه در ، در قبرستان این شهر به خاک سپرده شد . شادی روح و 🌴 🕊🌹
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 من بر سر دارم و تو چفیه بر شانه... وچه حکایت غریبی است میان این چفیه و ... از سپیدی چفیه تو تا سیاهی من جاده ای است به سرخی جاده ای که عفت مرا وامدار غیرت تو می کند غیرتت اگر نبود کجای این زمانه بود؟! تو که بر شانه می اندازی ، من را محکم تر می گیرم ، نکند شرمنده چفیه ات شود نکند یادم برود که دست از جانت کشیدی تا دست به من نرسد نکند یادم برود که چشم بر آرزو هایت بستی تا چشم آلوده به هوسی حتی خیال جسارت به سرزمینت را هم نکند. نه من یادم نمی رود ، یادم نمی رود که سرخی را به سیاهی من به امانت داده ای اگر چفیه تو سجاده آسمانیت شده پس من هم می تواند بال آسمانی من شود... چفیه ات را بر شانه هایت بيانداز ، سربند یا فاطمه ات را بر سر ببند ، دل به جاده آسمانیت بزن که دوباره می خواهند از سر دختران فاطمه بکشند ، دوباره می خواهند میراث مادرت را به تاراج ببرند.. دل به جاده بزن که سیاهی من در گروی سپیدی چفيه توست برادرم... 💐🌴🌹
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 گذری بر زندگی #حر_انقلاب_اسلامی #شهید_والامقام #شاهرخ_ضرغام #قسمت_سی_ام 🍁عصر روز يڪشنبہ #
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 گذری بر زندگی 🍁 آرام و آسوده بر روے خاكريز افتاده بود . هر چہ صدايش مےكردم جوابے نمےداد . تمام سینہ اش پر از شده بود . تانڪها به من خيلے نزديڪ شده بودند . صداے انفجارها و بوے باروت همہ جا را گرفتہ بود . نمےدانســتم چہ كنم . نہ مےتوانستم او را بہ عقب منتقل كنم نه توان جنگيدن داشتم . 🍁مجبور شدم خودم بہ عقب برگردم . برگشــتم تا براے آخرين بار را ببينم . با تعجب ديدم چندين عراقے بالاے ســر او رســيده اند . آنها مرتب فرياد مےزدند و دوستانشان را صدا مےڪردند . بعد هم در ڪنار پيڪر او از مےڪردند . 🍁وقتی بہ نیروهاے خودے رسیدم سید و بچہ ها از من پرسیدند پس کو !؟ ولے من چیزے بہ بچہ ها نگفتم . روز بعد يکے از دوستانم نگران و با تعجب گفت : شده ؟! گفتم : چطور مگه ؟!گفت : الان عراقيها تصوير جنازه يڪ رو پخش ڪردند . بدنش پر از تير و ترڪش و غرق در خون بود . ســربازاے عراقے هم در ڪنار پيڪرش از خوشــحالے ميڪردند . گوينــده عراقے هم مي گفت : ما ، جلاد حڪومت ايران را کشتيم ! 🍁بغض گلويم را گرفتہ بود . ديگـر نتوانســتم تحمل ڪنم . گريہ امانــم نمےداد . بچہ هاے گروه پيشــرو همہ مثل من بودند و گریہ مےکردند . انگار پدر از دســت داده بودند . مدتے بعد ڪہ نیروهاے دشمن عقب نشینے ڪرد ، همراه يڪے از نيروها براے جستجوے بدن رفتیم . تمام اطراف را گشــتيم . تنها چيزي که پيدا شد کاپشن بود . حتے آن اطراف را کنديم ولے !!! اثرے از پيڪر نبود . 🍁سال بعد وقتے آن منطقہ آزاد شد بہ همراه تعدادے از بچه ها بہ همراه مادر برای پیدا کردن پیڪر دوباره بہ آنجا رفتیم . قبل از اينڪہ من چيزے بگويم مادرش سنگرے را نشان داد و گفت : اينجا شــده درسته؟! با تعجب گفتم : بله ،شما از کجا مےدونستيد !؟ گفت : من همينجا او را در خواب ديدم . دو جوان نورانے همين جا به استقبالش آمدند !! بعد ادامہ داد : باور کنيد بارها او را ديده ام . مرتب به من سر مي زند . هيچوقت من را تنها نمے گذارد ! و تابع محض ولایت فقیہ گمنام ماند . همانطور ڪہ خودش از خدا خواستہ بود . عاشقان خدا ڪجا رفتید چہ غریبانہ بـے صدا رفتید یڪ بہ یڪ مادرانتان رفتند همہ همسنگرانتان رفتند گر چہ صد عهد با شما بستیم تا ابد شرمسارتان هستیم 🌹 🕊🌹
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 اولین در تاریخ ‌به منزله بازوان توانمند و برانگیزنده شعله‌های فروزان آن به شمار می‌آیند ، چرا که نقش به ‌سزایی در راهپیمایی‌ها، تظاهرات و فعالیت‌های سیاسی نهضت ایفا کردند . فاجعه هفدهم 1357 که یکی از نقاط عطف مبارزات مردم علیه حکومت پهلوی دوم بود ، به خوبی نقش مؤثر در پیروزی را ثبت کرده است ، در این روز ایرانی دوشادوش حضور مؤثری را به نمایش گذاشتند و در جریان وقایع میدان ژاله، اولین خود در دوران انقلاب یعنی را تقدیم کردند. نماد شجاعت و فداکاری ایرانی برای پیروزی ‌است که با خود ، مهر تأییدی بر حماسه مبارز این مرز و بوم زده است . 🌹 🥀🕊
🕊🌴🌺🌼🌺🌴🕊 ! اولین توصیه‌ من توست. برای این‌که من و امثال من باعث شده که شما در خیابان‌ها قدم بزنید ، بدون این‌که کسی مزاحم‌تان شود. ! توصیه من تنها به شما نیست؛ بلکه به تمام و وطنم است . اصل مطلب این است که حداقل سعی کنید ما که به خاطر شما ریخته شده نشود . 🌴 💐🌹
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 من از شما یه سوال دارم . برای چی رفتید جنگ که بشین ، مگر ما از شما خواسته بودیم ؟ می دونم : رفتید که من راحت باشه رفتید که من راحت شب سر به زمین بزارم .... رفتید که من راحت درس بخونم ... رفتید که من راحت هیئت بگیرم ... رفتید که اصلا من باشم ... رفتید که (شیعه) پا برجا باشه ... ولی : بیاید ببینید : که چجوری داریم خودمون به حراج می زاریم . چجوری داریم با دل شما و آقا مونو می شکنیم . ای دارم می میرم، دارم می کنم از این همه مردم . ای بیاید ببینید چجوری شما مورد تمسخر بعضیا قرار می گیرند که میگن میخاست ... آی اونی که این حرفو می زنی اگر که الان یه خواب خوش نداشتی ... اگر که تو الان نمی تونستی با ماشین مدل بالات تو خیابونا راحت ویراج بدی و کنی ... بیاید ببینید چجوری با لباسای آنچنانی دارن شما رو زیر پا می زارن ... بیاید ببینید چجوری با مجلسای شبانه ، دل رو می کنند ... بیاید ببینید چجوری داریم با کارامون می کنیم ... حرف آخر : شرمند ه ایم ... کنید ... می دونم در حق شماها کردیم ولی بازم کنید . 🌹 🌹🕊 🌹🕊🌹 🌹🥀🌴
🥀💐🕊🌹🕊💐🥀 نخستین نهضت بزرگ روح الله اگر مرا و مرا بر زمین بریزید، در هر از من نام را خواهید یافت . 🌹 🕊 شادی روح و 🥀 🕊🥀