🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#در_محضر_شهدا
#شهید_والامقام
#احمدرضا_حسامی
الان آغاز رفتن است
باید به ذکر خدا آرام گرفت و کفار را به نابودی کشید.
شکرخدا که نصیبم کرد در راه خدا جنگیدن را سختی ها در بدن و ذره ای از درد آن چشیدن را.
به خدا قسم دنیا خانه و کاشانه ما نیست، چه بدبخت مائیم که برای دنیا چه کارها که نمیکنیم.
نگویید احمدرضا مرده چرا که تازه به دنیا آمده است و به لطف و رحمت خدا به منزل خویش در بهشت رسیده است.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹 🕊🥀
🥀🕊🌹🌷🌹🕊🥀
#شهیدانه
#سنگ_نوشته
#شهید_رضا_نادری
ای برادر کجا می روی؟!!!!!!
کمی درنگ کن!!!!!!!
آیا با کمی گریه و یک فاتحه شما بر مزار من و امثال من ، مسئولیتی را که با رفتن خود بر دوش تو گذاشته ایم از یاد خواهی برد یا نه؟؟!!!
ما نظاره گر خواهیم بود که تو با این مسئولیت سنگین چه خواهی کرد.
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌹 🥀🕊
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#در_محضر_شهدا
#شهید_مدافع_حرم
#قدیر_سرلک
ڪاش وصیت #شهدا ڪه قاب
اتاق های ما را اشغال ڪرده ،
دلمونو اشغال میڪرد .
ڪاش صحبتهای
#ولی_امر_مسلمین
ڪه سرلوحهی روزمره مون شده
سرلوحهی اعمالمون می شد .
ڪاش دل #حضرت_زهرا_س با اعمال
ما خون نمی شد .
ڪاش #مهدی_فاطمه_س با اعمال ما #ظهورش به تأخیر نمیافتاد .
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌹🕊🥀
💌 #کــلامشهـــید
🌹شهـــید سجاد زبرجدی:
شما چهل روز دائمالوضو باشید
خواهید دید که درهای رحمت خداوند
چگونه یک به یک در مقابل شما باز خواهد شد..!
نمازهای واجب خود را دقیق و اول وقت بخوانید، خواهید دید که چگونه
درهای خداوند در مقابل شما باز خواهد شد..!
سوره واقعه را هر شب یک مرتبه
بخوانید خواهید دید که چگونه فقر از شما روی برمی گرداند..!
انسان اگر میخواهد به جایی برسد
با نماز شب میرسد..!
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
🌷شهید احمدعلی نیری🌷
او یکی ازشاگردان خاص آیتالله حق شناس بود و سیر و سلوک معنوی را از ۱۰ سالگی و در محضر ایشان آغاز کرد. مسیری که در موقع شهادتش در اسفند ۱۳۶۴ و در حالی که تنها ۱۹ سال سن داشت، از او یک عارف واصل ساخته بود.
آیتالله حقشناس شب روز خاکسپاری او در قطعه ۲۴ بهشت زهرا-سلامالله علیها- وقتی به همراه چند نفر از دوستان به منزل این شهید رفته بودند، خطاب به برادرش گفتند: من یک نیمه شب زودتر از ساعت نماز راهی مسجد شدم . به جز بنده و خادم مسجد، این شهید بزرگوار هم کلید مسجد را داشت. به محض اینکه در را باز کردم دیدم شخصی در مسجد مشغول نماز است. دیدم که یک جوانی در حال سجده است؛ اما نه روی زمین! بلکه بین زمین وآسمان مشغول تسبیح حضرت حق است. جلوتر که رفتم دیدم احمدآقا است. بعد که نمازش تمام شد پیش من آمد وگفت تا زندهام به کسی حرفی نزنید…
از #عفاف_چشم به این #مقام رسید…
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
#متن_خاطره
🌷 آمده بود مهمانی سر سفره هم نشسته بود اما دست به غذا نمیزد. زن دایی پرسید: محمد علی! مگر گرسنه نیستی؟ همانطور که سرش پایین بود جواب داد: میتوانم خواهشی از شما بکنم!؟ میشود چادرتان را سرتان بکنید؟
آن روز یازده و دوازده سال بیشتر نداشت...
📚 شهید محمد علی رجایی
⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘