🌷🕊🍃
بر لبش لبخندِ نابی
صبح ها گل می کند ...
چایی از این قند
پهلوتر کجا پیدا کنم..؟!🌱
#یادشهداباصلوات📿
صبحتون و عاقبتمون شهدایی☀️✋🏻
◾️#دلتنگے_شهدایے✨
بسیار خوبان دیده ام ...
اما تو چیز دیگری :)♥️
#شهید_مصطفے_صدرزاده
#روزوعاقبتمونشهدایی
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
[قسم به حضرت ِ منان دوشنبهها را ما،
میان صحن حسن روضه میگیریم..!]
#دوشنبههایامامحسنی
#سلام_بر_ابراهیم
یک روز که فقیری به مسجد رفته بود و کفش مناسب نداشت، ابراهیم پیش او رفت و کفش خود را به آن فقیر صدقه داد و خودش در اوج گرمای تابستان با پای برهنه از مسجد تا خانه رفت. او واقعا مرد خدا بود.
🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥جانباز جنگ تحمیلی براثر موج انفجار حافظه اش از بین میره و بعداز 34 سال بر اثر زمین خوردن در آسایشگاه حافظه اش کامل بر می گرده و معلوم میشه اهل روستایی در کردستان...😭😭😭
هر زمین خوردنی آسیب نیست، درد داره ولی نتیجه خوبی داره، ،*
این جانباز اواخر جنگ از ناحيه سر مجروح می شود و تمام حافظه اش را از دست میده، حتى نام و نشانىاش را .
٣٠ سال هم در يك آسايشگاه روان درمانى بسترى ميشه تا اینکه يك روز از پله هاى آسايشگاه با سر به پايين پرت میشه و سرش به نبش پله اصابت مى كنه و بعداسمش بخاطرش مياد. توسط بخش نيكوكارى دنبال خانواده اش می گرده و در نهايت درشهرى از توابع كردستان خانواده اش را پيدا مى كنند.
با برادرش تماس مى گيرند، و حالا دراين فیلم لحظه ورود این جانباز را به منزل و ملاقات با مادر و خانوادهاش راببینید. الله اکبر
😔حال دل پدر و مادر شهدا ، جانبازان ، مفقودین و آزادگان که چگونه روزگار گذراندند فقط خدا میداند و بس.
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مدافع حرم حضرت زینب(س)شهید موسی جمشیدیان🕊🌷
🌹شهادت در حال قرائت قرآن
دوستانِ آقا موسی درباره نحوه شهادت ایشان گفتند؛
در روز شهادت آقا موسی طبق معمول وضو میگیرد و میرود کنار یک تانک مینشیند و مشغول تلاوت قرآن میشود، تا اینکه موشک اسرائیلی به تانک اصابت میکند وترکشهای زیادی به بدن آقا موسی میخورد و او با همان قرآنی که در دست داشته به حالت سجده به زمین میافتد و شهید میشود. جالب است آیه قرآنی که آقا موسی لحظاتی قبل از شهادت تلاوت میکردند آیه «ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون» بوده و صفحات قرآن هم خونآلود میشود.
۱۴ آبان سالروز شهادت
شهید#موسی_جمشیدیان🕊🌹
هدیه به روحش فاتحه و صلوات💐
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
ای کاش بجای داستان های تخیلی پطرس ، داستان فداکاری های نوجوانانی همچون #شهیدحسین_فهمیده، #شهیدبهنام_محمدی، #شهیدعلی_لندی و...در کتاب های درسی نوشته شود
✅ به بچه هایمان قصه هایی را بگوییم که بجای خوابیدن، بیدار شوند
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ملازمان حرم/ شهید مدافع حرم عباس آبیاری
🌤ما را گدای شاه کرم آفریده اند
از بهر انتقام ستم آفریده اند
ما سینه چاک عشق اولاد حیدریم
ما را مدافعان حرم آفریده اند.
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹🕊
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
#جسمی_که_ذوب_شد 😓
کوله پشتی اش پر از گلوله آتیش🔥 گرفت
نتونستند کوله رو ازش جدا کنند
از بچه هاخواست به راه خودشون ادامه
دهند و با #چفیه دهان خودش رو بست
تا عملیات لو نرود...
تنها کف پوتینهاش که نسوز بود باقی ماند ...😭💔
✍🏼 استاد شهید مرتضی مطهری:
چه معنی کنم #شهید را؟!
اگر شور یک عارفِ عاشقِ پروردگار را با
منطق یک نفر مصلح با همدیگر ترکیب کنید از آنها "منطق شهید" در می آید...
✍🏼چطور می توان این فداکاری ها را ندید و...
#شهید_علی_عرب
#لشکر۴۱ثارالله
#کربلای۱
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این کلیپ توسط اینستا حذف شد
لذا این قدر نشر دهید تا در فضای مجازی ترند شود.🙏🙏
#حدیث_روز
#امام_باقر_عليه_السلام
اگر براى لحظه اى وجود امام از زمين برداشته شود ، زمين ساكنان خود را چنان به تلاطم مى اندازد كه امواج دريا ، دريانشينان را .
💐 الكافي
🌹💐🥀🌴🥀💐🌹
#پیامکی_از_بهشت 💐
دانش آموزان و دانشجویان عزیز ، با اعمال خودتان سعی کنید مردم را به سوی واقعیت ها دعوت کنید ، از شما انتظارات زیادی هست ، انتظار است که نمونه های اسلام باشید و ما باید از بسیاری از کارهائی که برای افراد دیگر انجامش اشکال شرعی ندارد ، بپرهیزیم و باید سعی کنیم نمونه اسلام باشیم و باید سعی کنیم آنچه را که شهیدان از ما می خواستند به انجام برسانیم .
🌹 #شهید_والامقام
🕊 #عبدالعلی_رحیمی
#سلام_به_دوستان_شهداء 🌹
#روزتان_شهدایی 🌹
🌺 💐🌼
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🇮🇷🕊🌹🌴🌹🕊🇮🇷
#بزرگ_مردان_کوچک
#شهید_نوجوان
#مرحمت_بالازاده
#حکایت_شیرین
#اعزام_به_جبهه
#قسمت_اول
در یکی از روزهای سال 1362، زمانی که حضرت آیت الله خامنهای، رییس جمهور وقت، برای شرکت در مراسمی از ساختمان ریاست جمهوری، واقع در خیابان پاستور خارج میشدند، در مسیر حرکتش تا خودرو، متوجه سر و صدایی شدند که از همان نزدیکی شنیده میشد.
صدا از طرف محافظها بود که چندتایشان دور کسی حلقه زده بودند و چیزهایی میگفتند, صدای جیغ مانندی هم دائم فریاد میزد: «آقای رییس جمهور! آقای خامنهای! من باید شما را ببینم»
حضرتآقا از پاسداری که نزدیکش بود پرسیدند: «چی شده؟ کیه این بنده خدا؟» پاسدار گفت: «نمیدانم حاج آقا! موندم چطور تا اینجا تونسته بیاد جلو» پاسدار که ظاهرا مسئول تیم محافظان بود، وقتی دید آقا خودشان به سمت سر و صدا به راه افتادهاند، سریع جلوی ایشان رفت و گفت: «حاج آقا شما وایستید، من میرم ببینم چه خبره» بعد هم با اشاره به دو همراهش، آنها را نزدیک حضرتآقا مستقر کرده و خودش به طرف شلوغی میرود.
کمتر از یک دقیقه طول کشید تا برگردد, و میگوید: «حاج آقا! یه بچه است, میگه از اردبیل کوبیده اومده اینجا و با شما کار واجب داره, بچهها میگن با عز و التماس خودشو رسونده تا اینجا, گفته فقط میخوام قیافه آقای خامنهای رو ببینم، حالا میگه میخوام باهاش حرف هم بزنم».
حضرتآقا میفرمایند: «بذار بیاد حرفش رو بزنه وقت هست».
لحظاتی بعد پسرکی 12-13 ساله از میان حلقه محافظان بیرون آمده و همراه با سرتیم محافظان، خودش را به حضرتآقا میرساند, صورت سرخ و سرما زدهاش خیس اشک بود, در میانه راه حضرتآقا دست چپش را دراز کرده و با صدای بلند میفرمایند: «سلام بابا جان! خوش آمدی»
#ادامه_دارد ...
🇮🇷🕊🌹🌴🌹🕊🇮🇷
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🇮🇷🕊🌹🌴🌹🕊🇮🇷 #بزرگ_مردان_کوچک #شهید_نوجوان #مرحمت_بالازاده #حکایت_شیرین #اعزام_به_جبهه #قسمت_اول د
🇮🇷🕊🌹🌴🌹🕊🇮🇷
#بزرگ_مردان_کوچک
#شهید_نوجوان
#مرحمت_بالازاده
#حکایت_شیرین
#اعزام_به_جبهه
#قسمت_دوم
شهید بالازاده با صدایی که از بغض و هیجان میلرزیده به لهجهٔ غلیظ آذری میگوید: «سلام آقا جان! حالتان خوب است؟»
حضرت آقا دست سرد و خشکه زدهٔ پسرک را در دست گرفته و میفرمایند: «سلام پسرم! حالت چطوره؟» پسر به جای جواب تنها سر تکان میدهد.
حضرتآقا از مکث طولانی پسرک میفهمند زبانش قفل شده, سرتیم محافظان میگوید: «اینم آقای خامنهای! بگو دیگر حرفت را» ناگهان حضرتآقا با زبان آذری سلیسی میفرمایند: «شما اسمت چیه پسرم؟»
شهید بالازاده که با شنیدن گویش مادریاش انگار جان گرفته بود، با هیجان و به ترکی میگوید: «آقاجان! من مرحمت هستم از اردبیل تنها اومدم تهران که شما را ببینم.»
حضرتآقا دست شهید بالازاده را رها کرده و دست روی شانه او گذاشته و میفرمایند: «افتخار دادی پسرم صفا آوردی چرا این قدر زحمت کشیدی؟ بچهٔ کجای اردبیل هستی؟»
شهید بالازاده که حالا کمی لبانش رنگ تبسم گرفته بود میگوید: «انگوت کندی آقا جان!»
حضرتآقا میپرسند: «از چای گرمی؟» شهید بالازاده انگار هم ولایتی پیدا کرده باشد زود میگوید: «بله آقاجان! من پسر حضرتقلی هستم».
حضرتآقا میفرمایند: «خدا پدر و مادرت رو برات حفظ کنه.»
شهید بالازاده میگوید: «آقا جان! من از ادربیل آمدم تا اینجا که یک خواهشی از شما بکنم.»
حضرتآقا عبایش را که از شانه راستش سر خوره بود درست کرده و میفرمایند: «بگو پسرم. چه خواهشی؟»
شهید بالازاده میگوید: آقا! خواهش میکنم به آقایان روحانی و مداحان دستور بدهید که دیگر روضه حضرت قاسم (ع) نخوانند!
حضرتآقا میفرمایند:چرا پسرم؟
شهید بالازاده به یک باره بغضش ترکیده و سرش را پایین انداخته و با کلماتی بریده بریده میگوید: «آقا جان! حضرت قاسم (ع) 13 ساله بود که امام حسین (ع) به او اجازه داد برود در میدان و بجنگد، من هم 13 سالهام ولی فرمانده سپاه اردبیل اجازه نمیدهد به جبهه بروم هر چه التماسش میکنم, میگوید 13 سالهها را نمیفرستیم, اگر رفتن 13 سالهها به جنگ بد است، پس این همه روضه حضرت قاسم (ع) را چرا میخوانند؟» و شانههای شهید بالازاده آشکارا میلرزد.
حضرت آقا دستشان را دوباره روی شانه شهید بالازاده گذاشته و میفرمایند: «پسرم! شما مگر درس و مدرسه نداری؟ درس خواندن هم خودش یک جور جهاد است»شهید بالازاده هیچ چیز نمیگوید، فقط گریه میکند و این بار هق هق ضعیفی هم از گلویش به گوش میرسد.
#ادامه_دارد ...
🇮🇷🕊🌹🌴🌹🕊🇮🇷
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🇮🇷🕊🌹🌴🌹🕊🇮🇷 #بزرگ_مردان_کوچک #شهید_نوجوان #مرحمت_بالازاده #حکایت_شیرین #اعزام_به_جبهه #قسمت_دوم ش
🇮🇷🕊🌹🌴🌹🕊🇮🇷
#بزرگ_مردان_کوچک
#شهید_نوجوان
#مرحمت_بالازاده
#حکایت_شیرین
#اعزام_به_جبهه
#قسمت_سوم
حضرت آقا شهید بالازاده را جلو کشیده و در آغوش میگیرند و رو به سرتیم محافظانش کرده و میفرمایند: «آقای...! یک زحمتی بکش با آقای ملکوتی (امام جمعه وقت تبریز)تماس بگیر بگو فلانی گفت این آقا مرحمت رفیق ما است, هر کاری دارد راه بیاندازید و هر کجا هم خودش خواست ببریدش, بعد هم یک ترتیبی بدهید برایش ماشین بگیرند تا برگردد اردبیل, نتیجه را هم به من بگویید»
حضرتآقا خم شده صورت خیس از اشک شهید بالازاده را بوسیده و میفرمایند: «ما را دعا کن, پسرم درس و مدرسه را هم فراموش نکن, سلام مرا به پدر و مادر و دوستانت در جبهه برسان»
مرحمت بالازاده با مجوز آقا وارد تیپ عاشورا شد - چه نام بامسمایی- شجاعت و درایت را با هم داشت و همه در حیرت که این همه در یک نوجوان ۱۳ ساله چگونه جمع شده است.
بر و بچههای تیپ عاشورا چهره مهربان و جدی مرحمت را از یاد نمیبرند. بیشتر اوقات کنار فرمانده خود شهید مهدی باکری دیده میشد.
روز ۲۱ اسفند ۱۳۶۳ در عملیات بدر در جزیره مجنون شهید شد.
آقا مهدی باکری هم در همان عملیات به شهادت رسید .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🇮🇷🕊🇮🇷
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#بزرگ_مردان_کوچک
#روزه_دار_سيزده_ساله
در #ماه_رمضـان سال 63 از طرف لشگر25 کربلا به پايگاه #شهيد_مدنے اعزام شديم
#پايگاه لشگر 8 نجف اشرف
چون قـرار بود بہ مقر #عمليـات منتقـل شويم حکـم #مسـافر را داشتيم و #روزه بر ما واجب نبود اما ڪسانے ڪہ در #ماه_مبـارڪ در پايگاه #اهـواز مےماندند مےبايست #روزه مےگرفتند از جملہ مسئولين ستاد و امام جماعت و مکبر كہ #نوجوان 13 ساله اے بود #روزه داشت.
#هوای اهـواز بسيار گرم بود و حتے يڪ ساعت بدون نوشيـدن آب #قابل تحمل نبود.
اواخر #ماه_مبـارڪ ڪه #بہ اهـواز برگشته بودم احساس ڪردم نصف گوشت #بدن اين #نوجـوان آب شده است.
در واقع #ايمان از چهره #نحيف اين #نوجوان (مکبر نماز خانه) متجلے بود و هر وقت ياد آن صحنه مےافتم و آن #گرماے طاقت فرسا ، از خودم #خجـالت مےڪشم كہ چرا نمےتوانستيم #روزه بگيريم.
راوی :
#حبيب_اله_ابوالفضلی
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🕊 🌹🌴
🇮🇷🌴💐🇮🇷💐🌴🇮🇷
#در_محضر_روح_الله
#امام_خمینی_ره
حتی اگر در تمام آمریکا #مسجد بسازند و بالای گلدستهها شعار #الله_اکبر قرار دهند ، هیچ وقت شعار #مرگ_بر_آمریکا را فراموش نکنید ، چون #آمریکا ، #شیطان بزرگ است ...
#مرگ_بر_آمریکا
🇮🇷🇮🇷
27.mp3
17.85M
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#کتاب_صوتی
#لشگر_خوبان
#خاطرات
#مهدیقلی_رضایی
💐 قسمت #بیست_و_هفت💐
#کپی و #استفاده از صوت با ذکر #صلوات ، #بلامانع است .
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌹🥀🕊
🥀🕊🌹💐🌹🕊🥀
#شهیدانه
#شهادت به خود آمدن است
دست دردستان #معشوق قراردادن است .
#شهادت رفتن ،گذشتن است
از برای #معبود جان دادن است
شادی رو #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🥀🌹🕊