eitaa logo
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
43هزار عکس
18.7هزار ویدیو
382 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
فرش هر مجلسی نباشید!! یعنی آقاجون هر جا رسیدی ننشین! با هرکسی نشست و برخاست نداشته باش از آدم هایی که از تو کم میکنند فاصله بگیر... علامه طباطبایی 🌿
5.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم کمتر دیده شده از بچه های همه این عزیزان در طی عملیات های مختلف به رسیده اند🕊🌷
می دونی صدای اذان که بلند میشه یعنی چه؟! یعنی خدای من و تو داره میگه آهای بنده ی من، دلم برات تنگ شده میایی ببینمت...؟!
دفترچه ای داشت که برنامه ها و کارهایش را داخل آن می‌نوشت روزی که خیلی کار برای خدا انجام میداد بیشتر از روزهای قبل خوشحال بود ... یادم هست یک بار گفت: امروز بهترین روز من است، چون خدا توفیق داد توانستم گره از کار چندین بنده‌‌ خدا باز کنم . علمدار کمیل شهید ابراهیم هادی🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوستش کتانی شخص دیگر را قرض گرفت و در مسابقه فوتبال شرکت کرد . اما امانت را با اینکه عهد کرده بود به صاحبش تحویل نداد . ابراهیم به سراغش رفت و به آیات قرآن اشاره کرد و گفت : تو عهد کرده بودی و باید به عهدت وفا میکردی اما ... لّيسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّوا وُجُوهَكمْ قِبَلَ ...َ وَ الْمُوفُونَ بِعَهدِهِم إِذا عَاهَدُوا البقره/۱۷۷ نیکی ، این نیست که ( فقط به هنگام نماز ) روی خود را به سوی مشرق یا مغرب کنید . بلکه نیکوکار کسی است که ... با عهد خود به هنگامی که عهد بستند وفا کنند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️۱۶ سال بیشتر نداشت کلی دوندگی کرده بود برا روستا شهید گمنام بیاره رفته بود اسم نوشته بود جای شهید گمنام رو هم آماده کرده بود💔 گفته بودن نمیشه، باید بری توی نوبت و ... آخر سر گفت شما عرضه شهید آوردن ندارید آخرم خودش آستین بالا زد.. نوشته بودند...؛ تشیع شهید در روستایی که شهیدی نداشت.😔 🌷هدیه به روح پاکش 🌱🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شاهد خداسـت ! و تنها او میداند که جوانی شان را، وقف نجابت شان کردند ... 🕊🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷نزدیک مراسم عقد محمودرضا بود که یک روز آمد و گفت:"من کت و شلوار برای مجلس عقد نخریده ام" من هم سر به سرش گذاشتم و گفتم: تو نباید بخری که خانواده عروس باید برایت بخرند، خلاصه با هم برای خرید رفتیم، محمودرضا حتی هنگام خرید کت و شلوار دامادی اش هم حال و هوای همیشگی را داشت 🥀اصلا حواسش به خرید نبود و دقت نمی‌کرد در عوض من مدام می‌گفتم مثلا این رنگ خوب نیست و آن یکی بهتر است و ...، هیچ وقت فراموش نمی‌کنم در گیر و دار خریدن کت شلوار به من گفت: "خیلی سخت نگیر، شاید امام زمان (عج) امشب ظهور کردند و عروسی ما به تعویق افتاد." 🌷هدف محمودرضا، رضایت دل امام زمان اش بود، دنبال گرفتن تایید امام زمان (عج) بود، همیشه می گفت:" ما باید پرچم امام زمان (عج) را بالا ببریم." ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🥀یک روز بهش گفتم، پسر تو دانش آموز هستی ، درست نیست بری جبهه ،درستو بخون ، برگشت گفت:« طاقت ندارم نامحرم دست به من بزنه.»... برای کارگری رفتم سرزمین برگشتم دیدم سبحان نیست ، گفتم سبحان کجا رفت ،گفتن رفت . 🌷 سبحان جنت صادقی رامسر شهادت ۱۳۶۵ ام الرصاص سن ۱۸ سال ‌