می دونی صدای اذان که بلند میشه یعنی چه؟!
یعنی خدای من و تو داره میگه آهای بنده ی من، دلم برات تنگ شده میایی ببینمت...؟!
دوستش کتانی شخص دیگر را قرض گرفت و در مسابقه فوتبال شرکت کرد . اما امانت را با اینکه عهد کرده بود به صاحبش تحویل نداد .
ابراهیم به سراغش رفت و به آیات قرآن اشاره کرد و گفت : تو عهد کرده بودی و باید به عهدت وفا میکردی اما ...
لّيسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّوا وُجُوهَكمْ قِبَلَ ...َ وَ الْمُوفُونَ بِعَهدِهِم إِذا عَاهَدُوا
البقره/۱۷۷
نیکی ، این نیست که ( فقط به هنگام نماز ) روی خود را به سوی مشرق یا مغرب کنید . بلکه نیکوکار کسی است که ... با عهد خود به هنگامی که عهد بستند وفا کنند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️۱۶ سال بیشتر نداشت
کلی دوندگی کرده بود برا روستا شهید گمنام بیاره
رفته بود اسم نوشته بود
جای شهید گمنام رو هم آماده کرده بود💔
گفته بودن نمیشه، باید بری توی نوبت و ...
آخر سر گفت شما عرضه شهید آوردن ندارید
آخرم خودش آستین بالا زد..
نوشته بودند...؛
تشیع شهید در روستایی که شهیدی نداشت.😔
#شهیده_زینبیعقوبی
🌷هدیه به روح پاکش #صلوات
🌱🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️بسیجی بیتُرمز...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شاهد خداسـت !
و تنها او میداند که جوانی شان را، وقف نجابت شان کردند ...
#شهید_بابک_نوری🕊🌹
#شهیدانه #روایتگری
#شهید_محمودرضا_بیضایی
🌷نزدیک مراسم عقد محمودرضا بود که یک روز آمد و گفت:"من کت و شلوار برای مجلس عقد نخریده ام" من هم سر به سرش گذاشتم و گفتم: تو نباید بخری که خانواده عروس باید برایت بخرند، خلاصه با هم برای خرید رفتیم، محمودرضا حتی هنگام خرید کت و شلوار دامادی اش هم حال و هوای همیشگی را داشت
🥀اصلا حواسش به خرید نبود و دقت نمیکرد در عوض من مدام میگفتم مثلا این رنگ خوب نیست و آن یکی بهتر است و ...، هیچ وقت فراموش نمیکنم در گیر و دار خریدن کت شلوار به من گفت:
"خیلی سخت نگیر، شاید امام زمان (عج) امشب ظهور کردند و عروسی ما به تعویق افتاد."
🌷هدف محمودرضا، رضایت دل امام زمان اش بود، دنبال گرفتن تایید امام زمان (عج) بود، همیشه می گفت:" ما باید پرچم امام زمان (عج) را بالا ببریم."
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج #انقلاب_مردم
#یمن #ما_متحدیم #طوفان_الاقصی
#شهیدانه #پسرانه #رولیتگری
🥀یک روز بهش گفتم، پسر تو دانش آموز هستی ، درست نیست بری جبهه ،درستو بخون ، برگشت گفت:« طاقت ندارم نامحرم دست به #ناموس من بزنه.»... برای کارگری رفتم سرزمین برگشتم دیدم سبحان نیست ، گفتم سبحان کجا رفت ،گفتن رفت #جبهه.
🌷 #شهید سبحان جنت صادقی رامسر شهادت ۱۳۶۵ ام الرصاص سن ۱۸ سال
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج #انقلاب_مردم
#یمن #ما_متحدیم #طوفان_الاقصی
#شهیدانه #عارفانه #روایتگری
🌷عکس ماندگار سردار شهید احمد محتشم در کنار سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
#سردار_شهید_احمد_محتشم
تاریخ تولد: ۱۳۳۷
تاریخ شهادت: ۱۳۶۲
🥀شهید احمد محتشم در کرمان و خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود. از دوران طفولیت به مسائل دینی و مذهبی علاقه وافری داشت به طوری که مشتاقانه در کلاس های دینی و مراسم مذهبی شرکت می جست.
🌷در دوران حکومت طاغوت متهورانه و بی باکانه در پخش نوارهای مذهبی سخنرانی ها و اعلامیه های حضرت امام فعالیت گسترده ای داشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در پی مبارزاتش از نخستین افرادی بود که به عضویت سپاه پاسداران درآمد و مستمر در منطقه کردستان علیه ضد انقلاب جنگید.
🌷با آغاز جنگ تحمیلی از کردستان به جبهه ی جنوب شتافت و در عرصه نبرد با دشمن حماسه ها آفرید.
بعد از مراسم ازدواجش که هنوز مدتی از آن نگذشته بود مجدداً داوطلبانه عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل گردید.
🥀وی فرماندهی شجاع و با ایمان و عابدی پارسا بود که لحظه ای از ذکر خدا و نماز و روزه و نماز شب غافل نبود.
از خصوصیات بارز وی عبادت زیاد همراه با اخلاص بود و همیشه ذکر خدا را بر لب داشت بزرگترین سفارش او یاد خدا و به جا آوردن عبادات بود.
🌷با وجود عشق و علاقه وافر به خانواده مرتب تکرار می کرد: "جنگ و جهاد در راه خدا را بیشتر دوست دارم پس شما هم به خاطر خدا صبر پیشه کنید و بدانید شما بیشتر از ما در پیشگاه خداوند اجر دارید."
آدرس مزار شهید احمد محتشم گلزار شهدای کرمان