11.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥#نماهنگ💚
🥀به یاد شهدای خانطومان
شش سال از مقاومت جانانه مردان میدان مازندرانی در خانطومان سوریه گذشت...
#لشکر_عملیاتی_۲۵_کربلا_مازندران
#اردیبهشت_مقاومت
#شهدای_خانطومان
11.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥#کلیپ_شهدا✨
ماشاالله به این همه شور ؛
تاریخ اینگونه رشادت و از جان گذشتن را فراموش نخواهد کرد ...
همیشه در قلب مان هستید ای کاش که در دعاهایتان باشیم 🙏
دلتنگی ها ۶ ساله شد💔
#شهدای_خانطومان
#اردیبهشت_مقاوم
2.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌼🎥
📚 به آرزوهاش رسید
چهار ماه از عقدمون گذشته بود.
گفتی، دوتا آرزو دارم.
به یکی از آرزوهام، که تو باشی، رسیدم.
به اون یکی هم انشاءالله با همراهی خودت میرسم.
گفتم: چی؟
گفتی: شهادت.
من اما، روزی که اومدی برای گرفتن شناسنامه و رضایت، نتونستم همراهیت کنم.
نمیخواستم بری.
میدونستم اگه بری دیگه برنمیگردی.
برنگشتی.
یک سال کنارت بودم و شش سال منتظر بازگشت پیکرت.
و همیشه دلخوش به قول شفاعتت.
✍🏻سمیرا اکبری ۱۴۰۱/۱۱/۲۵
👩🏻💻طراح: منا بلندیان
💻تنظیم و تدوین: زهرا فرحپور
🎙با صدای: هانیهسادات عباسی جعفری
🌿
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهید_مصطفی_چگینی
#شهدای_مدافع_حرم
#شهدای_خانطومان
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🌼
مصطفی چگینی متولد دوم آبان ۱۳۵۵ در شهرستان خنداب استان مرکزی و ساکن یافتآباد تهران بود.
از وقتی خودش را شناخت یک پایش در بسیج بود و پای دیگرش در مسجد. ۲۰ سال تلاش بیوقفهاش در این مسیر از او سرباز جان برکفی ساخت که برای دفاع از حرم عمه سادات هرطور شده خودش را به سوریه برساند.
او توسط یگان فاتحین راهی سوریه شد و در عملیات منطقه خانطومان شرکت کرد و همراه ۱۲ تن از همرزمان ایرانیاش در روز ۲۱ دی ماه ۱۳۹۴ به شهادت رسید. شهید چگینی در بین همرزمان شهید خانطومان کمتر شناخته شده و کمتر از او یاد میشود.
پیکر مطهرش بعد از گذشت ۶ سال از شهادتش، طی عملیات تفحص در سوریه کشف و هویتش از طریق آزمایش DNA شناسایی شد.🧬
و درست در ششمین سالگرد شهادتش در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد. 🌷
🌿
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهید_مصطفی_چگینی
#شهدای_مدافع_حرم
#شهدای_خانطومان
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🌼
محمد چگینی برادر بزرگتر شهید🎤
یک هفته قبل از اعزامش تقریبا همه کارهایش را انجام داده بود.
من با سوریه رفتنش مخالف بودم به او گفتم: «اگر سوریه هم نروی، کارت را اینجا انجام میدهی. فرقی ندارد کجا، مهم این است که راه امام حسین(ع) را ادامه بدهی.» مصطفی گفت: «نه؛ الان وضعیت سوریه به گونهایست که به کمک بچههای ما نیاز دارد.»
انگار طلبیده شده بود. اربعین آنسال اذن میدانش را از اربابش در پیادهروی اربعین گرفته بود. حتی رفتن آخرش به سوریه را هم به ما اطلاع نداد. ما بعد از پروازش به سوریه مطلع شدیم که بدون خداحافظی رفته است.
وقتی با مصطفی تلفنی صحبت کردم ناراحتیام را ابراز کردم که چرا بیخداحافظی رفته است گفت: «حلالم کنید.» خیلی به او تأکید کردم که مراقب خودت باش اتفاقی برایت نیفتد.
یک هفتهای گذشت و دلم خیلی برایش آشوب بود. همه خانواده نگرانش بودند. غروب روز ۲۱ دی ماه بود که دوستانش از مسجد آمدند دم در خانه. مرا خواستند و خبر شهادتش را به من دادند. مانده بودم چگونه این خبر را به خانواده برسانم. پدرم از نگرانی من و رفتار دوستان مصطفی بو برده بود که اتفاقی برای او افتاده است. آمده بود دم در و وقتی خبر شهادت برادرم را شنید همانجا از حال رفت...
🌿
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهید_مصطفی_چگینی
#شهدای_مدافع_حرم
#شهدای_خانطومان
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🌼
نحوه شهادت از زبان همرزمان شهید🎤
اکیپی شده بودند با فرماندهی شهید مرتضی کریمی که میخواستند دژ محکم خانطومان را بشکنند. این مسئله برایشان اهمیت زیادی داشت. آنجا داعش نیروهای زیادی داشت. شب قبل از عملیات بچههایی که راهی منطقه بودند دور هم جمع شدند و به آنها گفته شد که این عملیات سخت و رسیدن به اهداف آن دشوار است. هرکس تمایل دارد بیاید و ما اجباری نمیکنیم. خودتان باید انتخاب کنید. مصطفی هم با حدود ۴۰ نفر از دوستان انتخاب کردند که راهی خانطومان شوند.
آن روز هم هوا بارانی و منطقه مهآلود شده و متاسفانه نیروی پشتیبانی کننده این بچهها هم تجهیز نبود و تأخیر داشت. بچهها به پیشروی در منطقهای که برای آزادسازی آن عملیات کرده بودند اقدام کردند. داعش در آن منطقه هم تجیهزاتشان بیشتر بود و هم نفرات بیشتری داشت و همچنین بر وضعیت آب و هوای منطقه آشنایی و تسلط بیشتری داشت. بچههای ما غافلگیر شدند. آنقدر شدت آتش دشمن زیاد بود که بچهها نتوانستند زیاد پیشروی کنند. مرتضی کریمی که فرمانده بود به سمت قله رفت و مصطفی که جلوی سایر بچهها حرکت میکرد، از جانب تک تیرانداز مورد اصابت گلوله به پیشانی قرار گرفت و همانجا به شهادت رسید. 🕊
🌿
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهید_مصطفی_چگینی
#شهدای_مدافع_حرم
#شهدای_خانطومان
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🌼
همسر شهید🎤
بچهی یک محله بوديم. من بسيجی همان پايگاهی بودم كه آقا مصطفی فرماندهیاش را برعهده داشت. صرفاً نامی از او شنيده و ايشان را نديده بودم. سال ۹۲ وقتی قرار شد آقا مصطفی خانه يكی از همسايههای ما را در كوچه بسازد، همانجا من و خواهر كوچکترم را در مسير مسجد دیده و از طريق همان همسايهمان پيام فرستاد كه میخواهد به خواستگاری من بيايد.
اولین بار که او را ديدم، احساس كردم برایم مورد مناسبی نيست. چرا که خیلی بزرگتر از من نشان میداد. پيش خودم گفتم حتما نظرم منفی است.
پدرم شغلش بنايی بود و از اين طريق با آقا مصطفی كه در كار ساخت و ساز بود، كمی گرم گرفت. بعد گفتند ما با هم حرف بزنيم. زمانی كه به اتاق ديگری رفتيم تا صحبت كنيم، پيش خودم گفتم من كه پاسخم منفی است كمی حرف میزنيم و بعد جواب منفی را میدهم.
كمی كه حرف زديم ديدم او اعتقاداتش خيلی به من نزديک است. همان چيزی است كه میخواستم. از حضرت آقا و تبعيت از ولايت فقيه گفت. از اينكه دوست دارد يک زندگی ساده داشته باشيم و مراسم عقد و عروسیمان هم ساده و بدون تجملات باشد و...
🌿
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهید_مصطفی_چگینی
#شهدای_مدافع_حرم
#شهدای_خانطومان
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🌼
پس از عقدمان یک روز آقامصطفی به من گفت: «دوست دارم به عنوان شريک زندگیام تفكرات دنيايی نداشته باشی. منظورم اين است كه خيلی در بند اين دنيا نباشی. مثلاً اينطور نباشد كه بخواهی مرتب كاسه و بشقاب خانهمان را عوض كنی يا تجملات را وارد زندگی كنی.» كمی كه فكر كردم ديدم حرفش خيلی هم بد نيست. ما شايد نتوانيم مثل معصومين(ع) باشيم، ولی مثل شهدا كه میتوانيم زندگی كنيم.
آنروز برای اولين بار بحث رفتن به سوريه را مطرح كرد. من اصلاً نمیدانستم آنجا چه خبر است! گفتم خب من هم میآيم. با تعجب گفت: «كجا میآيی؟ آنجا كه جنگ است.» شرايط منطقه را توضيح داد و گفت: «ما به آنجا میرويم تا به امر ولی زمان لبيک بگوييم.» حرف آقا و ولايت فقيه را كه پيش كشيد ديگر نتوانستم چيزی بگويم. ولی همچنان ته دلم موافق رفتنش نبود.
دو روز به رفتنش خيلی جدی مخالفت كردم؛ ولی وقتی گفت آن دنيا جواب حضرت زينب(س) را چه میدهی؟ ديگر نتوانستم حرفی بزنم. گفتم: «تو بروی ديگر برنمیگردی. مطمئنم كه شهيد میشوی. شفاعتم کن.»
انگار هالهای از نورانيت شهدا در چهرهاش بود...
و رفت. برای همیشه...
🌿
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهید_مصطفی_چگینی
#شهدای_مدافع_حرم
#شهدای_خانطومان
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
کام دل من به عشق شیرین شد
هر فصل دلم با تو بهارین شد
رفتی و خزان به من هجوم آورد
تا این که دلم به صبر آذین شد
✍🏻فاطمه شعرا
🌼🌿
#دوبیتی_عصرانه
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهید_مصطفی_چگینی
#شهدای_مدافع_حرم
#شهدای_خانطومان
اردیبهشت به روز شانزدهم خود رسید
ماه شهدایی من ،امروز اوج یارگیری حسین بن علی برای نگهبانی حرم خواهر است
امروز #سیزده_ببر_مازندران چنگال در چنگال گرگ گرسنه داعش انداختن
و با خون خود از حرم عقیله بنی هاشم حفاظت کردن
امروز سالگرد عروج خادم الشهدایی همچون
#حاج_محمد_بلباسی
#علیرضا_بریری
#حاج_رحیم_کابلی است
امروز سالگرد مردانی همچون
#حسین_مشتاقی
#محمدتقی_سالخورده
#حسن_رجایی_فرد است
مردانی که در ارتفاعات حاج ابراهیم اورمیه با شجاعت از مرزهای ایران حفاظت کردن
امروز سالگرد رفتن فرمانده نخبه چون #محمود_رادمهر و جانشین لشگری چون #بهمن_قنبری
هنوز طلاییه،شلمچه و سیستان منتظر سفیر فرهنگی همچون #جمشیدی هستن
راستی #سید_جواد_اسدی مسافر تازه برگشته ساری سفر خوش گذشت ؟
#آقاسیدرضا_طاهر همسفره بودن با جدت #سیدالشهدا چه مزه ای دارد ؟
راستی #آقارضا_حاجی_زاده
#علی_عابیدینی
شما بگو از رازهای نهفته در خان طومان
شانزدهم اردیبهشت سالروز عروج سیزده ببر لشگر کربلای مازندران گرامیباد.
#اردیبهشت_مقاومت
#شهدای_خانطومان
10.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این کلیپ خیلی جگر آدمو میسوزونه 😭
سلام خدا بر شهیدان 💔✋😭😭😭
✋ #شهدا شرمنده ایم ...
📌 سالروز شهادت #شهدای_خانطومان ؛ شهادت ۱۳ تن از نیروهای لشکر ۲۵ کربلای مازندران 🕊
┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═─
🌱بهمناسبت فرارسیدن هشتمین سالگرد شهادت مدالآوران غیرت و مردانگی، #شهدای_خانطومان سوریه
بسیجیان علی دم به دم شهید شدند
که هم کنایه شنیدند و هم شهید شدند
بسیجیان علی را شهادت اینگونهست
که کوثرانه به چندین رقم شهید شدند..
بسیجیان علی سالهای پیش از این
به روضه با غزل محتشم شهید شدند!
بسیجیان علی از قدیم زینبیاند
اگر به راه دفاع از حرم شهید شدند
گهی کلنگ به دستِ مناطق محروم
گهی به مدرسهها با قلم شهید شدند
به اربعین حسینی بسیجیان علی
به درب خانه در اوّل قدم شهید شدند
بسیجیان علی شیعیان زهرایند
اگر حساب کنی، تازه کم شهید شدند!
بسیجیان علی عاشقان عبّاسند
شدند کربوبلا همقسم، شهید شدند
بسیجیان علی را به تشنگی بشناس
ببین که زیر کدامین عَلم شهید شدند
ولی من و تو چه کردیم؟ ادّعا کردیم!
بسیجیان علی دست کم شهید شدند!
به خون خویش نوشتند صبح نزدیک است
بسیجیان علی صبحدم شهید شدند
✍ #مهدی_جهاندار