قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🌹🕊🏴🌴🏴🕊🌹
#کرامات
#شهدا_و_امام_حسین_ع
#شهید_والامقام
#محمدرضا_شفیعی
محمدرضا شفیعی در ۱۴ سالگی به جبهه رفت. در عملیات کربلای چهار در شلمچه زخمی شد و به اسارت دشمن در آمد. در اردوگاه موصل بعد از ده روز اسارت با لبان تشنه به #شهادت رسید. آخرین جملهای که بر زبان جاری کرد، «فدای لب تشنهات یا اباعبدالله» بود.
پیکر مطهرش را در قبرستانی حد فاصل دو شهر سامرا و کاظمین به خاک سپردند.
مادر #شهید چهارده سال بعد به زیارت مزار فرزندش در عراق و سپس به کربلا رفت و آقا #سید_الشهدا را به جوان رعنایش #علیاکبر قسم داد تا فرزندش را برگرداند.
دو سال بعد به مادر #شهید مژده دادند که بعد از شانزده سال پیکر مطهر #شهید محمدرضا شفیعی را آوردهاند، آنهم در حالیکه همچنان سالم مانده و هیچ تغییری نکرده است.
بعد از شانزده سال پیکر محمدرضا را سالم از خاک در آورده بودند. صدام گفته بود این جنازه نباید به این شکل به ایران برود. پیکر پاک #شهید را سه ماه در آفتاب گذاشتند ولی باز تغییری نکرد. حتی رویش پودر مخصوصی ریختند که استخوانها را هم از بین میبرد ولی باز هم اثر نکرد و پیکر #شهید سالم بازگشت. پیکر نورانی و معطر بود و موهای سر و صورتش تکان خورده بود.
مادر #شهید میگوید موقع دفن محمدرضا، حاج حسین کاجی به من گفت: شما میدانید چرا بدن او سالم است؟ گفتم: از بس ایشان خوب و با خدا بود. ولی حاج حسین گفت: راز سالم ماندن ایشان در چهار چیز است: هیچ وقت نماز شب ایشان ترک نمیشد؛ مداومت بر غسل جمعه داشت؛ دائما با وضو بود و اینکه هر وقت #زیارت_عاشورا خوانده میشد، ما با چفیههایمان اشکمان را پاک میکردیم ولی ایشان با دست اشکهایش را میگرفت و به بدنش میمالید و جالب اینکه جمعه وقتی برای ما آب میآوردند، ایشان آب را نمیخورد و آن را برای غسل نگه میداشت.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
#ما_ملت_امام_حسینیم
#محرم
#ماه_خون_و_قیام
🏴 🕊🌹