eitaa logo
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
40.2هزار عکس
17.5هزار ویدیو
345 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 #گذری_بر_تاریخ #زندان_دوله_تو #قسمت_سوم #موقعیت_دوله_تو دوله تو، روستایی از توابع بخش وز
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 پس از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، گروهک‌های ضد انقلاب در کردستان عمدتاً پایگاه اصلی خود را به داخل خاک عراق منتقل کردند و تحت حمایت ارتش متجاوز بعثی قرارگرفتند. یکی از مهم‌ترین نمونه‌های همکاری گروهک‌های تروریستی در کردستان با رژیم صدام فاجعۀ زندان «دوله تو» بشمار می رود. در اردیبهشت‌ 1360 جلیل گادانی، فتاح کاویانی و ایرج سلطانی (یک خلبان فراری)، به نمایندگی از طرف حزب دمکرات و عبدالله مهتدی و ابراهیم علیزاده از طرف گروهک کومله، با سرهنگ عیار عبدالرضا و رشید صالح ملاقات کردند. در این ملاقات بر سر بمباران زندان دوله تو توافق شد. بر اساس این توافق، در 17 اردیبهشت‌ 1360ش. زندانیان برخلاف هر روز که به بیگاری برده می‌شدند، در حیاط زندان نگه داشته شدند و نگهبانان زندان نیز از 50 به 12 نفر کاهش یافتند . صبح آن روز، هواپیماهای عراق با هدایت حزب دمکرات و گروهک کومله، ساختمان زندان را به‌ شدت بمباران کردند. طبق گفتۀ بازماندگان فاجعه، نیروهای حزب دمکرات و گروهک کومله، نجات ‌یافتگان را از ارتفاعات هدف قرار می‌دادند و در مجموع 130 نفر را و کردند. حزب دمکرات و گروهک کومله در مقابل واکنش‌های مختلف در مورد این جنایت، همکاری خود را با رژیم بعث عراق انکار کردند. عبدالرحمن قاسملو و عبدالله مهتدی به‌رغم همکاری گسترده حزب دموکرات و گروهک کومله با رژیم عراق در تبلیغات خود جنگ را بهانه‌ای برای سرکوب کُردها می‌دانستند، این در حالی بود که در آغاز جنگ عراق علیه ایران، حزب دمکرات کردستان و گروهک کومله آمادگی پیشمرگان خود را برای همکاری با ارتش عراق اعلام کردند . ... 🌹 🥀🌴
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 #گذری_بر_تاریخ #زندان_دوله_تو #قسمت_سوم #موقعیت_دوله_تو دوله تو، روستایی از توابع بخش وز
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 یدالله خداداد مطلق از اسرای زندان درباره روز انفجار چنین روایت می­کند : ناگهان صدای غرِش هواپیما را شنیدیم. قبلاً هم سابقه داشت که هواپیما از روی زندان رد بشود اما همیشه از ارتفاع بالا بود. این بار دیدیم هواپیما خیلی پایین است، جا خوردیم، حتی یادم هست به بچه‌هایی که اطرافم بودند گفتم اشهدشان را بخوانند، انگار به دلم افتاده بود قرار است فاجعه‌ای اتفاق بیفتد. از بیرون صدای سوت آمد. سوت زدند و همه زندانی‌ها را فرستادند داخل اتاق‌ها، هواپیما رفت دور زد و دوباره برگشت، این رفت و برگشت هواپیما شاید حدود یک دقیقه طول کشید. همه زندان و زندانی‌ها غرق در ترس و نگرانی بودند، اضطراب بر همه مستولی بود و آرام و قرار نداشتیم . ناگهان صدای انفجار بسیار شدیدی به گوش رسید، زندان لرزید و فضای اتاق از خاک و غبار و دود پر شد به حدی که جایی و چیزی دیده نمی‌شد. بچه‌هایی که زنده و سالم بودند شروع کردند به گفتن یا ابوالفضل و یا علی و یا الله. دیدیم هیچ راهی برای رفتن نداریم، ابتدا فکر کردیم زیر آوار مانده­ایم، کمی ‌گذشت و خودم را تکان دادم و دیدم آواری روی من نیست. چند لحظه بعد وقتی خاک و دود نشست روزنه‌ای از دور پیدا شد. این را هم بگویم که وقتی دموکرات‌ها سوت زدند و بچه‌ها را به داخل زندان فرستادند، خودشان از زندان فاصله گرفتند به غیر از یک نفرشان که پیرمردی بود و روی بام زندان بود، همه­شان از زندان دور شده بودند، این نشان می‌داد که دموکرات‌ها از زمان واقعه بمباران با خبر بودند، پیرمرد را هم گذاشته بودند که کشته بشود تا بتوانند ثابت کنند از بمباران بی­خبر بوده­اند. روزنه که باز شد و نوری به داخل اتاق آمد من رفتم به طرف روزنه و دیدم پنجره­ای جلوی نگاهم است، از پنجره آمدم بیرون و دیدم بخش اعظم زندان با خاک یکسان شده است، اتاق ما از محل اصابت بمب فاصله داشت . ... 🌹🥀🌴
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 یدالله خداداد مطلق درباره هماهنگی نیروهای دمکرات و کومله با نیروهای عراقی می­گوید: یک پرچم قرمز بسیار بزرگ بالای زندان نصب شده بود، متوجه شدم این پرچم که قبلاً نبود علامتی است که هواپیماها و هلیکوپترهای عراقی مکان زندان را تشخیص بدهند، حتی آخرش هلیکوپترها هم یک راکت به طرف این پرچم پرتاب کردند که از بین برود که راکت به مکانی دورتر از پرچم خورد و پرچم پابرجا ماند. او در ادامه می گوید بعد از جنایت عراقیها ، نیروهای دمکرات برای ظاهرسازی به جهت آن­که وانمود کنند در این جنایت دخالت نداشته­اند، مراسم ترحیمی برای برگزار کردند. از رادیو خودشان هم این موضوع را محکوم و دولت عراق را به عنوان دولت فاشیستی یاد کردند. دولت خودمان هم اعلام کرد به دلیل گزارش‌هایی که از سوی قاسملوی خائن به دولت عراق داده شده زندان دوله تو بمباران شد . یاد و خاطره همه و و که در به صورت بسیار به رسیدند را گرامی می داریم . شادی روحشان 🌹🥀🌴
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 #در_محضر_فرمانده #متن_دستخط #مقام_معظم_رهبری #بر_روی_تصویر_شهید #سعید_طوقانی درود بر عزیزا
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 پس از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، گروهک‌های ضد انقلاب در کردستان عمدتاً پایگاه اصلی خود را به داخل خاک عراق منتقل کردند و تحت حمایت ارتش متجاوز بعثی قرارگرفتند. یکی از مهم‌ترین نمونه‌های همکاری گروهک‌های تروریستی در کردستان با رژیم صدام فاجعۀ زندان «دوله تو» بشمار می رود. در اردیبهشت‌ 1360 جلیل گادانی، فتاح کاویانی و ایرج سلطانی (یک خلبان فراری)، به نمایندگی از طرف حزب دمکرات و عبدالله مهتدی و ابراهیم علیزاده از طرف گروهک کومله، با سرهنگ عیار عبدالرضا و رشید صالح ملاقات کردند. در این ملاقات بر سر بمباران زندان دوله تو توافق شد. بر اساس این توافق، در 17 اردیبهشت‌ 1360ش. زندانیان برخلاف هر روز که به بیگاری برده می‌شدند، در حیاط زندان نگه داشته شدند و نگهبانان زندان نیز از 50 به 12 نفر کاهش یافتند . صبح آن روز، هواپیماهای عراق با هدایت حزب دمکرات و گروهک کومله، ساختمان زندان را به‌ شدت بمباران کردند. طبق گفتۀ بازماندگان فاجعه، نیروهای حزب دمکرات و گروهک کومله، نجات ‌یافتگان را از ارتفاعات هدف قرار می‌دادند و در مجموع 130 نفر را و کردند. حزب دمکرات و گروهک کومله در مقابل واکنش‌های مختلف در مورد این جنایت، همکاری خود را با رژیم بعث عراق انکار کردند. عبدالرحمن قاسملو و عبدالله مهتدی به‌رغم همکاری گسترده حزب دموکرات و گروهک کومله با رژیم عراق در تبلیغات خود جنگ را بهانه‌ای برای سرکوب کُردها می‌دانستند، این در حالی بود که در آغاز جنگ عراق علیه ایران، حزب دمکرات کردستان و گروهک کومله آمادگی پیشمرگان خود را برای همکاری با ارتش عراق اعلام کردند . ... 🌹 🥀🌴
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 #گذری_بر_تاریخ #زندان_دوله_تو #قسمت_سوم #موقعیت_دوله_تو دوله تو، روستایی از توابع بخش وز
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 پس از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، گروهک‌های ضد انقلاب در کردستان عمدتاً پایگاه اصلی خود را به داخل خاک عراق منتقل کردند و تحت حمایت ارتش متجاوز بعثی قرارگرفتند. یکی از مهم‌ترین نمونه‌های همکاری گروهک‌های تروریستی در کردستان با رژیم صدام فاجعۀ زندان «دوله تو» بشمار می رود. در اردیبهشت‌ 1360 جلیل گادانی، فتاح کاویانی و ایرج سلطانی (یک خلبان فراری)، به نمایندگی از طرف حزب دمکرات و عبدالله مهتدی و ابراهیم علیزاده از طرف گروهک کومله، با سرهنگ عیار عبدالرضا و رشید صالح ملاقات کردند. در این ملاقات بر سر بمباران زندان دوله تو توافق شد. بر اساس این توافق، در 17 اردیبهشت‌ 1360ش. زندانیان برخلاف هر روز که به بیگاری برده می‌شدند، در حیاط زندان نگه داشته شدند و نگهبانان زندان نیز از 50 به 12 نفر کاهش یافتند . صبح آن روز، هواپیماهای عراق با هدایت حزب دمکرات و گروهک کومله، ساختمان زندان را به‌ شدت بمباران کردند. طبق گفتۀ بازماندگان فاجعه، نیروهای حزب دمکرات و گروهک کومله، نجات ‌یافتگان را از ارتفاعات هدف قرار می‌دادند و در مجموع 130 نفر را و کردند. حزب دمکرات و گروهک کومله در مقابل واکنش‌های مختلف در مورد این جنایت، همکاری خود را با رژیم بعث عراق انکار کردند. عبدالرحمن قاسملو و عبدالله مهتدی به‌رغم همکاری گسترده حزب دموکرات و گروهک کومله با رژیم عراق در تبلیغات خود جنگ را بهانه‌ای برای سرکوب کُردها می‌دانستند، این در حالی بود که در آغاز جنگ عراق علیه ایران، حزب دمکرات کردستان و گروهک کومله آمادگی پیشمرگان خود را برای همکاری با ارتش عراق اعلام کردند . ... 🌹 🥀🌴
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 #گذری_بر_تاریخ #زندان_دوله_تو #قسمت_چهارم #فاجعه_دوله_تو پس از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 یدالله خداداد مطلق از اسرای زندان درباره روز انفجار چنین روایت می­کند : ناگهان صدای غرِش هواپیما را شنیدیم. قبلاً هم سابقه داشت که هواپیما از روی زندان رد بشود اما همیشه از ارتفاع بالا بود. این بار دیدیم هواپیما خیلی پایین است، جا خوردیم، حتی یادم هست به بچه‌هایی که اطرافم بودند گفتم اشهدشان را بخوانند، انگار به دلم افتاده بود قرار است فاجعه‌ای اتفاق بیفتد. از بیرون صدای سوت آمد. سوت زدند و همه زندانی‌ها را فرستادند داخل اتاق‌ها، هواپیما رفت دور زد و دوباره برگشت، این رفت و برگشت هواپیما شاید حدود یک دقیقه طول کشید. همه زندان و زندانی‌ها غرق در ترس و نگرانی بودند، اضطراب بر همه مستولی بود و آرام و قرار نداشتیم . ناگهان صدای انفجار بسیار شدیدی به گوش رسید، زندان لرزید و فضای اتاق از خاک و غبار و دود پر شد به حدی که جایی و چیزی دیده نمی‌شد. بچه‌هایی که زنده و سالم بودند شروع کردند به گفتن یا ابوالفضل و یا علی و یا الله. دیدیم هیچ راهی برای رفتن نداریم، ابتدا فکر کردیم زیر آوار مانده­ایم، کمی ‌گذشت و خودم را تکان دادم و دیدم آواری روی من نیست. چند لحظه بعد وقتی خاک و دود نشست روزنه‌ای از دور پیدا شد. این را هم بگویم که وقتی دموکرات‌ها سوت زدند و بچه‌ها را به داخل زندان فرستادند، خودشان از زندان فاصله گرفتند به غیر از یک نفرشان که پیرمردی بود و روی بام زندان بود، همه­شان از زندان دور شده بودند، این نشان می‌داد که دموکرات‌ها از زمان واقعه بمباران با خبر بودند، پیرمرد را هم گذاشته بودند که کشته بشود تا بتوانند ثابت کنند از بمباران بی­خبر بوده­اند. روزنه که باز شد و نوری به داخل اتاق آمد من رفتم به طرف روزنه و دیدم پنجره­ای جلوی نگاهم است، از پنجره آمدم بیرون و دیدم بخش اعظم زندان با خاک یکسان شده است، اتاق ما از محل اصابت بمب فاصله داشت . ... 🌹 🥀🌴
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 یدالله خداداد مطلق درباره هماهنگی نیروهای دمکرات و کومله با نیروهای عراقی می­گوید: یک پرچم قرمز بسیار بزرگ بالای زندان نصب شده بود، متوجه شدم این پرچم که قبلاً نبود علامتی است که هواپیماها و هلیکوپترهای عراقی مکان زندان را تشخیص بدهند، حتی آخرش هلیکوپترها هم یک راکت به طرف این پرچم پرتاب کردند که از بین برود که راکت به مکانی دورتر از پرچم خورد و پرچم پابرجا ماند. او در ادامه می گوید بعد از جنایت عراقیها ، نیروهای دمکرات برای ظاهرسازی به جهت آن­که وانمود کنند در این جنایت دخالت نداشته­اند، مراسم ترحیمی برای برگزار کردند. از رادیو خودشان هم این موضوع را محکوم و دولت عراق را به عنوان دولت فاشیستی یاد کردند. دولت خودمان هم اعلام کرد به دلیل گزارش‌هایی که از سوی قاسملوی خائن به دولت عراق داده شده زندان دوله تو بمباران شد . یاد و خاطره همه و و که در به صورت بسیار به رسیدند را گرامی می داریم . شادی روحشان 🌹 🥀🌴
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 #گذری_بر_تاریخ #زندان_دوله_تو #قسمت_سوم #موقعیت_دوله_تو دوله تو، روستایی از توابع بخش وز
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 پس از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، گروهک‌های ضد انقلاب در کردستان عمدتاً پایگاه اصلی خود را به داخل خاک عراق منتقل کردند و تحت حمایت ارتش متجاوز بعثی قرارگرفتند. یکی از مهم‌ترین نمونه‌های همکاری گروهک‌های تروریستی در کردستان با رژیم صدام فاجعۀ زندان «دوله تو» بشمار می رود. در اردیبهشت‌ 1360 جلیل گادانی، فتاح کاویانی و ایرج سلطانی (یک خلبان فراری)، به نمایندگی از طرف حزب دمکرات و عبدالله مهتدی و ابراهیم علیزاده از طرف گروهک کومله، با سرهنگ عیار عبدالرضا و رشید صالح ملاقات کردند. در این ملاقات بر سر بمباران زندان دوله تو توافق شد. بر اساس این توافق، در 17 اردیبهشت‌ 1360ش. زندانیان برخلاف هر روز که به بیگاری برده می‌شدند، در حیاط زندان نگه داشته شدند و نگهبانان زندان نیز از 50 به 12 نفر کاهش یافتند . صبح آن روز، هواپیماهای عراق با هدایت حزب دمکرات و گروهک کومله، ساختمان زندان را به‌ شدت بمباران کردند. طبق گفتۀ بازماندگان فاجعه، نیروهای حزب دمکرات و گروهک کومله، نجات ‌یافتگان را از ارتفاعات هدف قرار می‌دادند و در مجموع 130 نفر را و کردند. حزب دمکرات و گروهک کومله در مقابل واکنش‌های مختلف در مورد این جنایت، همکاری خود را با رژیم بعث عراق انکار کردند. عبدالرحمن قاسملو و عبدالله مهتدی به‌رغم همکاری گسترده حزب دموکرات و گروهک کومله با رژیم عراق در تبلیغات خود جنگ را بهانه‌ای برای سرکوب کُردها می‌دانستند، این در حالی بود که در آغاز جنگ عراق علیه ایران، حزب دمکرات کردستان و گروهک کومله آمادگی پیشمرگان خود را برای همکاری با ارتش عراق اعلام کردند . ... 🌹 🥀🌴
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 #گذری_بر_تاریخ #زندان_دوله_تو #قسمت_چهارم #فاجعه_دوله_تو پس از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 یدالله خداداد مطلق از اسرای زندان درباره روز انفجار چنین روایت می­کند : ناگهان صدای غرِش هواپیما را شنیدیم. قبلاً هم سابقه داشت که هواپیما از روی زندان رد بشود اما همیشه از ارتفاع بالا بود. این بار دیدیم هواپیما خیلی پایین است، جا خوردیم، حتی یادم هست به بچه‌هایی که اطرافم بودند گفتم اشهدشان را بخوانند، انگار به دلم افتاده بود قرار است فاجعه‌ای اتفاق بیفتد. از بیرون صدای سوت آمد. سوت زدند و همه زندانی‌ها را فرستادند داخل اتاق‌ها، هواپیما رفت دور زد و دوباره برگشت، این رفت و برگشت هواپیما شاید حدود یک دقیقه طول کشید. همه زندان و زندانی‌ها غرق در ترس و نگرانی بودند، اضطراب بر همه مستولی بود و آرام و قرار نداشتیم . ناگهان صدای انفجار بسیار شدیدی به گوش رسید، زندان لرزید و فضای اتاق از خاک و غبار و دود پر شد به حدی که جایی و چیزی دیده نمی‌شد. بچه‌هایی که زنده و سالم بودند شروع کردند به گفتن یا ابوالفضل و یا علی و یا الله. دیدیم هیچ راهی برای رفتن نداریم، ابتدا فکر کردیم زیر آوار مانده­ایم، کمی ‌گذشت و خودم را تکان دادم و دیدم آواری روی من نیست. چند لحظه بعد وقتی خاک و دود نشست روزنه‌ای از دور پیدا شد. این را هم بگویم که وقتی دموکرات‌ها سوت زدند و بچه‌ها را به داخل زندان فرستادند، خودشان از زندان فاصله گرفتند به غیر از یک نفرشان که پیرمردی بود و روی بام زندان بود، همه­شان از زندان دور شده بودند، این نشان می‌داد که دموکرات‌ها از زمان واقعه بمباران با خبر بودند، پیرمرد را هم گذاشته بودند که کشته بشود تا بتوانند ثابت کنند از بمباران بی­خبر بوده­اند. روزنه که باز شد و نوری به داخل اتاق آمد من رفتم به طرف روزنه و دیدم پنجره­ای جلوی نگاهم است، از پنجره آمدم بیرون و دیدم بخش اعظم زندان با خاک یکسان شده است، اتاق ما از محل اصابت بمب فاصله داشت . ... 🌹 🥀🌴
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 یدالله خداداد مطلق درباره هماهنگی نیروهای دمکرات و کومله با نیروهای عراقی می­گوید: یک پرچم قرمز بسیار بزرگ بالای زندان نصب شده بود، متوجه شدم این پرچم که قبلاً نبود علامتی است که هواپیماها و هلیکوپترهای عراقی مکان زندان را تشخیص بدهند، حتی آخرش هلیکوپترها هم یک راکت به طرف این پرچم پرتاب کردند که از بین برود که راکت به مکانی دورتر از پرچم خورد و پرچم پابرجا ماند. او در ادامه می گوید بعد از جنایت عراقیها ، نیروهای دمکرات برای ظاهرسازی به جهت آن­که وانمود کنند در این جنایت دخالت نداشته­اند، مراسم ترحیمی برای برگزار کردند. از رادیو خودشان هم این موضوع را محکوم و دولت عراق را به عنوان دولت فاشیستی یاد کردند. دولت خودمان هم اعلام کرد به دلیل گزارش‌هایی که از سوی قاسملوی خائن به دولت عراق داده شده زندان دوله تو بمباران شد . یاد و خاطره همه و و که در به صورت بسیار به رسیدند را گرامی می داریم . شادی روحشان 🌹 🥀🌴