eitaa logo
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.3هزار دنبال‌کننده
41.5هزار عکس
18هزار ویدیو
359 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 محسن آرزوت چیه؟! 🔸 دراز کشیده بودیم. با کلی ذوق و شوق بهش گفتم: « اوج آرزوم اینه که پولدار باشم، یه خونه تو بهترین نقطه اصفهان، سفرهای خارج، گشت و گذار و...» ازش پرسیدم خب محسن تو آرزوت چیه؟ نه گذاشت نه برداشت، گفت: « شهادت.» 📖
🔻مسافرم ؛ از مبدأ خودم به مقصد تو مرا به خودٺ برسان «حسیݩ» با اولیݩ قدم به مقصد حسیݩ، از سر گذشتند.. هر کدامشاݩ در دل لهوف سر گشاده بودند و با نهضٺ اشڪ، بناے پاے پیاده سوے هدف رفتنِ در اربعیݩ را بنیاݩ می‌گذاشتند.. اربعیݩ.. پیاده تا حرم.. گرفتݩ ویزاے پرواز.. آنهم بدوݩ سر....🌷
◾️ ✨ بے ‌یار دل شڪسته و دور از دیار خویش... 💔 درمانده‌ایم عاجز و حیران به ڪارخویش :) ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ابراهیم می‌گفت: -اگرانسان‌سرش‌رابه‌سمت‌آسمان‌بالابیاوردو کارهایش‌رافقط‌برای رضای‌خداانجام دهد،مطمئن باشدزندگیش‌عوض‌می‌شودوتازه‌معنی‌زندگی‌کردن را‌میفهمد‌! ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾      
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ «خاطره ای از خواهر شهید ابراهیم هادی» 🌹 توصیه ی آقا ابراهیم همیشه توسل به شهدا بوده است. چند وقت پیش برای زیارت امام رضا (علیه السلام) به مشهد رفته بودم و در اطراف حرم معطل ماشین بودم. ماشینی ما را به مقصد رساند و همین‌که خواستیم هزینه را پرداخت کنیم، او گفت شما مهمان امام رضا (علیه السلام) هستید، ولی فقط برای من دعا کنید، چون مشکلی دارم. من به او گفتم حتماً به برادر شهیدم ابراهیم هادی می‌گویم شما را دعا کند. مرد راننده متعجب گفت من خودم عضو گروه جهادی ابراهیم هادی مشهد هستم و امشب به حرم رفتم و ابراهیم هادی را واسطه کردم تا مشکل من برطرف شود و اینکه خواهر خودشان را در مسیر من قرار داد، خیلی مبارک است و من هنوز به تهران نرسیده بودم که او مجدد به من زنگ زد و گفت قسم به شهدا مشکل من برطرف شد. ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
[ کاری کن ای شهید بعضی وقت ها نمیدانم؛ در گرد و غبار این دنیا چه کنم.💔🕊 مرا جدا کن از زمین، دستم را بگیر... میخواهم در دنیای تو آرام بگیرم... :)🌱🌥 ] شهیدابراهیم♥️📿 ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
كسى كه مايل است جزء ياران حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار گيرد بايد منتظر باشد و اعمال و رفتارش در حال انتظار با تقوى و اخلاق نيكو توأم گردد. 📚 بحارالأنوار جلد ۵۲، صفحه ۱۴۰
🇮🇷🌹🕊🇮🇷🕊🌹🇮🇷 💐 انقلاب ما برقرار کننده قوانین حیات بخش الهی است ، و ما می خواهیم که قرآن بر ما حکومت کند و آمریکا که این انقلاب را سد راه خود و منافعش می بیند در صدد است تا از این حرکت الهی جلوگیری کند ، اما خدا خود وعده پیروزی داده است و وعده های خدا حق است . ملت قهرمان و شهید پرور خدای ناکرده نا امید نشوید که خداوند نمی گذارد خون این شهیدان گلگون کفن ضایع شود ، پس به راه خود همچنان با قوت و امید ادامه دهید . 🌹 🕊 🌹 🌹 💐 🇮🇷 🌹 🇮🇷 🌼 🇮🇷 🌺 🇮🇷 🇮🇷🇮🇷🌹
🌺🍀💐🌴💐🍀🌺 🌸 سلام ای صاحب صبح رهایی 🌸 سلام ای مظهر عدل خدایی 🌸 سلام ای صاحب جمعه کجایی؟ 🌸 السلام علیک یاصاحب الزمان 🌸 السلام علیک یا شریک القرآن 🌼 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌼 💐💐🍀
💐🌴🌺🌼🌺🌴💐 از همان سن کودکی و نوجوانی علاقه خاصی به داشت. می گفت من دوست دارم از من راضی باشد. نماز را همیشه می خواند. صورت را زنبور نیش زده بود. به حالت بدی متورم شده بود. اما اصرار داشت در مراسم تشییع شرکت کند. وقتی از مراسم برگشت دیدم جای نیش زنبور خوب شده است. ازش پرسیدم چی شده : گفت: وقتی تابوت تشییع می شد مردی نورانی را دیدم که سوار بر اسب در میان جمعیت بود. آن آقا شمشیری بر کمرش بود و روی شمشیرش نوشته بود: یا ، یکباره به سراغم آمدند و پرسیدند: «صورتت چرا ورم کرده؟» بعد دستی به صورتم کشید و گفت خوب می شود. باورش برای خیلی ها سخت بود. اما نشانه ای که نشان از بهبودی بود مرا به تعجب وا داشت؟ من حرف را باور کردم. من که پدرش بودم از او گناهی ندیدم. بارها در حال خواندن نماز دیده بودم. برای کسی از این ماجرا چیزی نگفتم چون باورش سخت بود. در سال ۱۳۶۶ به رسید. همه بدنش سوخته بود. ولی تعجب کردم. فقط گونه سمت راست صورت همان جایی که دست کشیده اند مانده بود؛ حالا مطمئن شدم که فرزند پاک و مومن من در به خدمت مشرف شده. 📚 کتاب وصال، صفحه ۱۶۶ الی ۱۶۹ 💐 🌺🌼
🇮🇷🕊🌹🇮🇷🌹🕊🇮🇷 این اعجاز بزرگ قرن و این بی نظیر و این محتاج به و است . 💐 🇮🇷 🌹 🇮🇷 🌼 🇮🇷 🌺 🇮🇷 شادی روح و 🇮🇷 🥀🇮🇷