eitaa logo
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
40.3هزار عکس
17.5هزار ویدیو
345 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◼️ پیام صوتی دکتر علی حیدری سه روز پیش از شهادت در جنوب لبنان: احتمال زیاد ان‌شاءالله به آرزوم میرسم. در وصیت نامه‌ام نوشتم اگر جسدی از من باقی ماند دوست دارم در کنار امام خمینی دفن بشم. ‌‌‌ برخی هم هستن که اسم خودشونو دکتر گذاشتن !!!!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺نماهنگ جدید آهنگران🔺 والله بالله تالله نحن امت رسول الله... 👌
در خاکی به شهادت رسید که در آن متولد شده بود آزادی رویا نیست یک حقیقت محض است
❣به قول شهید‌مرتضی‌آوینی __ما نه از رفتن آنها، که از ماندن خویش دلتنگیم....! شهدایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شما (خانم مثلا آمر به معروف و انقلابی )چوب لجن پراکنی و ایجاد اختلاف در جبهه انقلاب رو میخوری اون هم زمانی که رهبری گفته بود لجن پراکنی نکنید . ما هم خون دل از دست تو و بی حجاب ها می خوریم بی حجاب ها هم که غر میدن
خانواده آسمانی 07.mp3
11.56M
🌺🍀💐🌼💐🍀🌺 ۷ ـ داستان آفرینش از کجا آغاز شد؟ ـ اولین مخلوق خدا چه بود؟ ـ روح چیست؟ ـ خلقت انسان کِی انجام شده است؟ ـ خلق اهل بیت علیهم‌السلام، در کجای داستان آفرینش قرار دارد؟ 💐 🍀🌺
4_6046478968175989371.mp3
15.2M
🌺🍀🌼💐🌼🍀🌺 ۶۷ برای موفقیت و پیروزی و اسلام هر روز بر این دعا، کمترین کاری است که وظیفه‌ی ما در این نبرد آخرالزمانی و حمایت از و اسلام است. 🎤 محمود معماری متن دعا را در لینک زیر بخوانید: blog.montazer.ir/?p=2263 🍀 🌼🌺
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🌺🍀💐🌼💐🍀🌺 بندهای استغفار هفتادبندی امیرالمومنین (ع) 🌴 #بند4استغفار بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّ
🌺🍀💐🌼💐🍀🌺 بندهای استغفار هفتادبندی امیرالمومنین (ع) 🌴 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ بند ۵: بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم از هر گناهی که به سوی گمراهی می کشاند و از راه رشد دور می کند، و روزی را کم و برکت را از بین میبرد، میراث گذشته را نابود و نام آدمی را از خاطره ها میبرد، پس بر محمد و آلش درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان 💐 🍀🌺
🌴🥀💐🌼💐🥀🌴 همسرش می گفت: مدتها بعد از در رویایی شیرین او را دیدم. درون قطار با دخترم آسیه نشسته بودم. بیرون پنجره، بود که نور بر صورتش احاطه داشت. او مرا محو خود کرده است. کسی در کنارش ایستاده بود. نگاهم به او افتاد. خدا می داند چقدر از دیدنش خوشحال شدم. بود. به من اشاره کرد و با صدایی رسا گفت: ناراحت نباش، من دارم می آیم. فردای آن روز بی صبرانه منتظر تعبیر خوابم بودم. ساعت نه صبح از تهران تماس گرفتند و گفتند یک بسیجی به نام به مشهد منتقل شده که احتمال می دهیم متعلق به خانواده شما باشد. با خانواده برای شناسایی راهی معراج شدیم. گفته بودند باید او را شناسایی کنم. باورش خیلی سخت بود. پیکرش به طور کامل سوخته، استخوان هایش در هم شکسته و ترکش های متعددی بر بدنش نشسته بود. وقتی چشمم به پای چپش، که قبلا ترکش خورده بود افتاد اطمینان پیدا کردم که خودش است. بعد از دیدن پیکرش دیگه آرام و قرار نداشتم. بار دیگر در خواب به سراغم آمد و دلسوزانه گفت: چرا اینقدر ناراحتی؟ من از اینکه تو با دیدن جنازه ام اذیت شدی ناراحتم! بعد با حالتی خاص گفت: باور کن قبل از تعداد زیادی تانک عراقی را منهدم کردم و لحظه ی هیچ چیز نفهمیدم. چرا که در کنارم بود و بالای سرم نشسته بودند!" 📚کتاب وصال، صفحه ۸۵ الی ۸۶ شادی روح و 🥀 🌴💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷 ۴ آبان سالروز سقوط تلخ اما قهرمانانه خرمشهر تا ابد گرامی باد. ♦️شهید آوینی: «شهر زمینی خرمشهر در دست دشمن افتاد؛ اما شهر آسمانی همچنان در تسخیر شهدا باقی ماند. از باطن این ویرانی ها معارجی به رفیع‌ترین آسمان ها وجود داشت كه جز به چشم شهدا نمی‌آمد. خرمشهر مظهر همه تجاوز دشمن و مظهر همه‌ استقامت ما بود و جنگ برپا شد تا مردترین مردان در حسرت قافله‌ كربلایی عشق نمانند.» 🔸منبع: کتاب «شهری در آسمان»
🔷 ۴ آبان سالروز سقوط تلخ اما قهرمانانه خرمشهر تا ابد گرامی باد. ♦️شهید آوینی: «خرمشهر به تسخیر دشمن درآمد و ناگاه از زمان و مكان بیرون افتاد و به آرزویی دور مُبَدَّل شد و با این طعم تلخ غربت و مظلومیت، لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی‏ کَبَد تفسیر شد. رنج، آوردگاهی است كه جوهر وجود انسان را از غیرِ او جدا می‌كند.» 🔸منبع: کتاب «شهری در آسمان»
🔷 ۴ آبان سالروز سقوط تلخ اما قهرمانانه خرمشهر تا ابد گرامی باد. ♦️شهید آوینی: «مسجد جامع خرمشهر قلب شهر بود که می تپید و تا بود مظهر ماندن و استقامت بود. مسجد جامع خرمشهر، مادری بود که فرزندان خویش را زیر بال و پر گرفته بود و در بی پناهی پناه داده بود و تا بود مظهر ماندن و استقامت بود و آنگاه نیز که خرمشهر به اشغال متجاوازان درآمد و مدافعان ناگزیر شدند که به آن سوی شَطِّ خرمشهر کوچ کنند، باز هم مسجد جامع مظهر همه آن آرزوی بود که جز در باز پس گیری شهر برآورده نمی شد. سجد جامع همه خرمشهر بود! خرمشهر از همان آغاز خونین شهر شده بود. خرمشهر، خونین شهر شده بود، تا طلعتِ حقیقت از افق غربت و مظلومیت رزم آوران و بسیجیان غرق در خون ظاهر شود و مگر آن طلعت را جز از منظر این آفاق می توان نگریست؟» 🔸منبع: کتاب «شهری در آسمان»
🔷 تعبیر زیبای شهید آوینی از سقوط خرمشهر! انتشار به مناسبت ۴ آبان سالروز سقوط خرمشهر ♦️شهید آوینی: «ویرانه‌های شهر را قفسی درهم‌شكسته بدان كه راه به آزادی پرندگانِ روح گشوده است تا بال در فضای شهر آسمانی خرمشهر باز كنند.» 🔸منبع: کتاب «شهری در آسمان»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 به مناسبت ۴ آبان سالروز سقوط تلخ اما قهرمانانه خرمشهر 🔸برشی از قسمت پنجم مستند «شهری در آسمان» با صدای شهید آوینی در خصوص روزهای سقوط خرمشهر
🔷 به مناسبت ۴ آبان سالروز سقوط خرمشهر، برسد به دست همه نخبگان وطن! 🔸سوم خرداد سال ۱۳۶۱ و اولین ساعات پس از آزادی خرمشهر و در میان آن همه غم و شادی، شهید بهروز مرادی به محض ورود به شهر، یاد چیزی افتاد و چند تا از نیروها را با خود همراه کرد و به طرف میدان فرمانداری رفت! از قدیم، نرسیده به میدان، کتابخانه‌ مرکزی خرمشهر قرار داشت. 🔸بهروز با اضطراب وارد ساختمان کتابخانه شد. به محض ورود، همه درجا خشکشان زد! تعدادی اسکلت وسط سالن مطالعه کتابخانه دور هم افتاده بودند و کتاب‌های قفسه‌ها روی آنها ریخته بود! بهروز با بغض و اشک گفت: ۴ آبان ۱۳۵۹ که عراقی‌ها داشتند خرمشهر را اشغال کامل می‌کردند، اینها ۱۲ نفر از تکاوران نیروی دریایی ارتش و چندتایی هم بچه‌های سپاه بودند که در اینجا نمی‌گذاشتند عراقی‌ها به پل خرمشهر نزدیک شوند. 🔸آن موقع یکی دو بار آمده بودم پیش آنها. بعداً شنیدم گلوله خمپاره بعثی‌ها به سقف کتابخانه خورده و همه آنها شهید شده‌اند. از ۴ آبان ۵۹ تا امروز (سوم خرداد ۱۳۶۱) منتظر بودم تا بیایم و ببینم چه بر سر اینها آمده است. بچه‌ها، آرام و با احترام، کتاب‌ها را کنار زدند و استخوان‌ها را از میان آوار سقف درآوردند تا برای خانواده‌هایشان که بیش از یک سال و نیم دنبال بچه خود می‌گشتند بفرستند. 🔸آن کتابخانه امروز نوسازی شده اما نمی‌دانم که آیا در سالن آن نوشته‌اند: در اینجا ۱۲ رزمنده غیرتمند ایران زمین بیش از یک سال با کتاب های «جنگ و صلح»، «بینوایان» و «پیرمرد و دریا» همسایه بودند یا نه!؟ ✍عنایت صحتی شکوه، از مدافعان خرمشهر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا