eitaa logo
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
40.4هزار عکس
17.6هزار ویدیو
346 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۶ آذر شهید مصطفی چمران 🌷 وقایع آن روز چنان در نظرم مجسم است که گویی همه را به چشم می‌بینم. صداى رگبار مسلسل در گوشم طنین می‌اندازد، سکوت موحش بعد از رگبار، بدنم را می لرزاند، آه بلند و ناله جانگداز مجروحین را در میان این سکوت دردناک می‌شنوم. دانشکده فنی خون آلود را در آن روز و روزهاى بعد به راى العین می‌بینم... نيكسون معاون رئيس جمهور آمريكا به ايران می آمد تا نتيجه بيست و يك ميليون دلار خرج كودتا را ببيند ...
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🌿♥️'
🔖 نام‌پدر : تاریخ‌ولادت : ۲ شهریور ۱۳۶۳ محل‌ولادت : خوزستان-اهواز تاریخ‌شهادت : ۲۶ مهر ۱۳۹۴ محل‌شهادت : قنیطره-سوریه دین‌ومذهب : اسلام-شیعه شهرسکونت : اهواز وضعیت‌تاهل : متاهل-۲فرزند مزارشهید : گلزارشهدای اهواز .•⸽🕊⸽ .•⸽🍄⸽ ••ــــــــــــــــــــــــــــ ـ ـ ـ ـ ـ⬐
آن‌چیزی‌ڪه‌من‌توصیہ‌می‌ڪنم‌این‌است‌ڪه بچہ‌هاازاستعدادووقت‌خودشـان‌استفـاده‌كنند خوب‌درس‌بخوانند .. مـابیشترین‌چیزی‌ڪه‌امروزلازم‌داریم🖐🏻ـ! این‌است‌ڪه‌بچہ‌هـا بہ‌طورجدیدرس‌بخوانند:)..!
‏اگه‌ قاطی بشی، رفیق بشی، دوست بشی با امام زمان ؛ خودمونی بشی، بی‌ریشه پیشه بشی، بی‌خورده شیشه بشی، پشت رودخونه چه کنم چه کنم زندگی رشته‌ی دلت دست آقا باشه، آقا خودش عبورت میده... :)♥️ حاج حسین یکتا
... ....: ... ....: اگه بخوام به تو طلا نشون بدم اگه بخوام به تو زرو نشون بدم باید به تو تضرعو نشون بدم خداوند در قرآن میفرماید به آنها بلا و بیماری نازل کردیم شاید تضرع کنند . چون تضرع چشمه ی قلب را روان میکند . چشمه ی روح و روان . که به او روان میگویند چون باروان نشد ن دل مرد، چو آب بسوی خدا دل او میمیرد مثل مرداب . متولد که شدیم تازه روح ازپیش خدا آمده بود رود گریه روان بود از دنیا هم که روانه میشویم به آخرت باز برایمان رود گریه روان است یعنی جریان کلی در گریه است قلب امام حسین را پاره کردند که همین مطلب گریه را بگوید چه کنیم که گناه عقل را کم میکند
وقـــــــــت شـــــــــــــــهـــــــــدا.....
محمد حسین فهمیده (۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۶–۸ آبان ۱۳۵۹) یک رزمندهٔ ایرانی در جنگ ایران و عراق است که در ۱۳ سالگی در عملیات انتحاری علیه تانک‌های عراقی کشته شد. حسین فهمیده Mohammad Hossein Fahmideh.JPG تصویری از فهمیده در موزه شهدای تهران نام بومی محمد حسین فهمیده زاده ۶ مهٔ ۱۹۶۷ قم، ایران درگذشته ۳۰ اکتبر ۱۹۸۰ (۱۳ سال) خرمشهر، ایران مدفن بهشت زهرا، تهران، ایران وفاداری اسلام شاخه نظامی بسیج جنگ‌ها/عملیات‌ها جنگ ایران و عراق نبرد خرمشهر † نشان‌ها Order of Fat'h (1st Class).svg نشان فتح خویشاوندان محمد تقی فهمیده (پدر)[۱] فاطمه کریمی (مادر)[۲] داود فهمیده (برادر) 🌴@martyrscomp قرارگاه شهدا
زندگی‌نامه محمد حسین فهمیده در ۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۶ در محله پامنار شهر قم زاده شد.[۳] در سال ۱۳۵۲ به دبستان «روحانی» قم یا همان دبستان کریمی قدیم وارد شد و از مهرماه سال ۱۳۵۶ تحصیلاتش را در مدرسه راهنمایی حافظ در شهر قم ادامه داد. سپس به همراه خانواده‌اش به کرج مهاجرت کرد و از مهرماه ۱۳۵۸ در مدرسه خیابانی مشغول به تحصیل شد.[۴] 🍃@martyrscomp قرارگاه شهدا
در سال ۱۳۵۲، به مدرسه رفت و کلاس اول تا چهارم ابتدایی را با یک معلم روحانی طی کرد. سال پنجم ابتدایی و اول و دوم راهنمایی را به دلیل انتقال خانواده اش به کرج در دو مدرسه دراین شهر گذراند. درهمین دوران بود که به واسطه حوادث انقلاب، روح وی نیز، مانند میلیون ها جوان و نوجوان دیگر کشور، دچار تحولات عظیمی گردید. شخصیت او با داشتن خانواده ای متدین ومذهبی و شرایط خاص شهر مقدس قم و نیز زمینه مساعد روحی به گونه ای شکل گرفت که سرشار از دین و فرهنگ غنی اسلام بود. عزیمت به سوی جهاد حسین فهمیده دوازده ساله بود که حوادث کردستان اتفاق افتاد.او که عشق انقلاب وامامقدس سره را در سر داشت ، خود را به کردستان رساند، ولی به دلیل کمی سن، برادران کمیته او را باز می گردانند و درصدد برمی آیند که در حضور مادرش از او تعهد بگیرند که دیگراز شهرستان کرج خارج نشود. ولی او رضایت نمی دهد و خطاب به آنان می گوید که خودتان را زحمت ندهید. اگر امام بگوید، به هر کجا که باشد، آماده رفتن هستم . من باید به مملکت خدمت کنم و اضافه می کند: من نمی نویسم و اگربنویسم حرفی دروغ زده ام . حتی با تهدید به زندان حاضر نمی شود تعهد بدهد و بالاخره تنها از مادرش امضا می گیرند. درهمان روزهای نخست جنگ تحمیلی ، محمد حسین تصمیم می گیرد که به جبهه برود وبا متجاوزان بعثی بجنگد . زمزمه رفتن را در خانواده و بین دوستانش می افکند. دریکی از بیمارستان های کرج خود را به یکی از دوستانش که بستری بود، می رساند و با او خداحافظی می کند و از جبهه و جنگ برای او می گوید و تکلیف الهی خود را گوشزد می کند. یک روزکه به بهانه خرید نان از منزل خارج شده بود ، مبلغ ۵۰ تومان را به دوستش می دهد واز او می خواهد که نان را بخرد و به منزل آن ها ببرد و تصمیم خود را برای رفتن به خوزستان به او می گوید و از وی می خواهد که تا سه روز به خانواده اش خبر ندهد تا مانع رفتن او نشوند وسپس آن ها را مطلع کند . دوست او یکی ، دو روز بعد خبر را چنین می دهد که : من رفتم جبهه نگران من نباشید. ✅@martyrscomp قرارگاه شهدا
در تهران یکی از پاسداران کمیته متوجه تصمیم او می شده و با وی صحبت و سعی می کند او را از تصمیم خویش منصرف نماید، اما موفق نمی شود . شهید فهمیده که درعزم خود راسخ بود، خود را به شهرهای جنوب کشور می رساند و هرچه تلاش می کند که همراه گروه یا دسته ای که عازم خطوط مقدم جبهه هستند، برود ، موفق نمی شود. تا با گروهی از دانشجویان انقلابی دانشکده افسری برخورد کرده و به نزد فرمانده آنان می رود واز او می خواهد که وی را با خود ببرند. فرمانده امتناع می کند، اما شهید فهمیده ، آن قدر اصرار می کند تا فرمانده را متقاعد می کند که برای یک هفته اورا همراه خود به خرمشهر ببرد. دراین مدت کوتاه هر کاری که پیش می آید حسین پیشقدم شده و استعداد و قابلیت خود را درهمه کارها نشان می دهد. درهمین مدت کوتاه حضور درخرمشهر با دوستی که درآن جا پیدا کرده بود، یعنی محمد رضا شمس ، هر دو مجروح می شوند وآن دو را به بیمارستان منتقل می کنند و علی رغم مخالفت فرمانده آن گروه و با حالت مجروحیت، دوباره به خطوط مقدم در خرمشهر بر می گردد. درحین برخورد با فرمانده و پس از ممانعت وی از حضور درخط مقدم، چشمان حسین پراز اشک شده و با ناراحتی به فرمانده می گوید: من به شما ثابت می کنم که می توانم به خط بروم ولیاقت آن را دارم. او برای اثبات لیاقت خود یک بار به تنهایی به میان عراقی ها رفته ولباس و اسلحه ای از عراقی ها به دست می آورد و در هیئت یک عراقی به نیروهای خودی نزدیک می شود، به طوری که رزمندگان مشاهده می کنند که یک عراقی کوچک به طرف آنان می آید! می خواهند به او شلیک کنند، که یکی از آنان می گوید، صبرکنید با پای خودش بیاید تا اسیرش کنیم . هنگامی که نزدیک می شود، می بینند حسین است که خواسته ثابت کند که می تواند با دست خالی هم با عراقی ها بجنگد و شهامت ولیاقت حضور در خط مقدم را دارد. مسوول گروه که به توانمندی و توانایی واراده پولادین حسین برای رزم در جبهه اعتماد واطمینان پیدا می کند، به او اجازه ماندن د رجبهه را می دهد. شهادت حسین فهمیده از آن پس او به اتفاق دوست شهیدش محمد رضا شمس ، دریک سنگر قرار داشتند تا در هجوم عراقی ها به خرمشهر محاصره می شوند. محمد رضا شمس ، دوست و هم سنگر حسین زخمی می شود و حسین با سختی و زحمت زیاد او را به پشت خط می رساند و به سنگر خود بر می گردد و می بیند که تانک ها ی عراقی ( ظاهرا ۵ دستگاه ) به طرف رزمندگان اسلام هجوم آورده ودر صدد محاصره آن ها هستند. حسین درحالی که تعدادی نارنجک به کمرش بسته و در دستش گرفته بود به طرف تانک ها حرکت می کند. تیری به پای او می خورد واز ناحیه پا مجروح می شود. اما زخم گلوله نمی تواند از اراده محکم و عزم پولادین او جلوگیری نماید. بدون هیچ دغدغه و تردیدی تصمیم خود را عملی می کند واز لا به لای امواج تیر که از هر سو به طرف او می آمد، خود را به تانک پیشرو می رساند وآن را منفجر می کند و خود نیز تکه تکه می شود . افراد دشمن گمان می کنند که حمله ای از سوی نیروهای ایرانی صورت گرفته است ، جملگی روحیه خود را می بازند و با سرعت تانک ها را رها کرده و فرار می کنند. در نتیجه ، حلقه محاصره شکسته می شود و نیروهای کمکی هم می رسند و آن قسمت را از وجود متجاوزان پاک سازی می کنند. فهمیده در بیان رهبری رهبر معظم انقلاب ، می فرمایند: زنده نگه داشتن یاد حادثه شهادت دانش آموز بسیجی ، شهید فهمیده از اصالت های دفاع مقدس می باشد . مقام معظم رهبری د ردیدار با خانواده او در رابطه با فداکاری و شجاعت او فرمودند: بروز چنین حوادثی که از تربیت صحیح واصالت های خانوادگی است ، صرفا درمحیط های اسلامی جلوه گری و نور افشانی می کند. فهمیده از نگاه آوینی سید شهیدان اهل قلم ، حاج مرتضی آوینی ، در قسمتی از برنامه پنجم روایت فتح با نامشهری درآسمان شهادت محمد حسین فهمیده را این گونه زیبا ترسیم می کند: خرمشهر، از همان آغاز خونین شهر شده بود. خرمشهر، خونین شهر شده بود. آیا طلعت را جز از منظر این آفاق می توا ن نگریست ؟ آنان درغربت جنگیدند و با مظلومیت به شهادت رسیدند و پیکرهای شان زیر تانک های شیطان تکه تکه شد و به آب و باد و خاک و آتش پیوست . اما… راز خون آشکار شد. راز خون را جز شهدا در نمی یابند. گردش خون در رگ های زندگی شیرین است . اما ریختن آن در پای محبوب ، شیرین تر. … شایستگان آنانند که قلبشان را عشق تا آن جا انباشته است که ترس از مرگ جایی برای ماندن ندارد. شایستگان جاودانانند. حکمرانان جزایر سرسبز اقیانوس بی انتهای نور، که پرتوی از آن همه کهکشان آسمان دوم را روشنی بخشیده است. خبر شهادت حسین فهمیده صدای جمهوری اسلامی ایران با قطع برنامه های خود اعلام می کند که نو جوانی سیزده ساله با فداکاری زیر تانک عراقی رفته آن را منفجر کرده و خود نیز به شهادت
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
رسیده است . امام خمینی در پیامی که به مناسبت دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی صادر می کنند، جمل
ات معروف خود را پیرامون او می فرمایند: رهبر ماآن طفل سیزده ساله ای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم بزرگ تر است، با نارنجک ، خود را زیر تانک دشمن انداخت وآن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید. به این ترتیب و با این کلمات ، حسین و فداکاری و شجاعت او جاودانه شد. بقایای پیکر شهید حسین فهمیده دربهشت زهرا، قطعه ۲۴، ردیف ۴۴، شماره ۱۱، به خاک سپرده می شود. هشتم ابان سالگرد شهادت محمد حسین فهیمده شهید محمدحسین فهمیده تاریخ تولد: ۱۳۴۶ تاریخ شهادت: ۸ آبان ۱۳۵۹ محل تولد: قم طول مدت حیات: ۱۳ سال محل شهادت: جبهه خونین‎شهر 💠@martyrscomp قرارگاه شهدا
فرشته فهمیده خواهر شهید محمد حسین فهمیده به گفته فرشته فهمیده خواهر شهید فهمیده ، حسین وصیت نامه نداشت، شهید داوود فهمیده وصیت نامه داشت و در پایان وصیت نامه اش نوشته بود که حتما مرا در کنار برادرم به خاک بسپارید که پدر و مادرم کمی در کنار قبر من و کمی درکنار قبر برادرم با ما درد و دل کنند آخر وصیت نامه اش هم نوشته بود بارالها در رهت هر کس بمیرد زنده است/ زندگی بی عشق تو ننگ است/ ولی با عشق تو ارزنده است/ حاضرم در راه دین از تن جدا گردد سرم/ من بمیرم باک نیست اما بماند رهبرم. 🍁@martyrscomp قرارگاه شهدا
۸ آبان روز نوجوان و شهادت محمدحسین فهمیده + وصیت نامه و داستان ۸ آبان ۱۳۵۹ همزمان با شهادت نوجوان ۱۳ ساله، حسین فهمیده، روز نوجوان و روز بسیج دانش آموزی نام گذاری شده است. به گزارش ایمنا، محمد حسین فهمیده متولد ۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۶ در شهر قم است. وی در خانواده‌ای مذهبی به همراه برادرش داوود که او هم در دوران جنگ تحمیلی به شهادت رسید، زندگی می‌کرد. در حدود ۱۰ سالگی به کرج مهاجرت کردند و تحصیلات راهنمایی را در آنجا ادامه داد. شهید فهمیده در جریان درگیری‌های کردستان در اوایل سال ۱۳۵۸، به آنجا رفت تا با دشمنان بجنگد ولی نیروهای کمیته او را بازگرداندند. در نهایت او با توجه به فرمان امام تصمیم گرفت که به جبهه‌های جنگ تحمیلی برود. 🌷@martyrscomp قرارگاه شهدا
تاریخ روز نوجوان ۹۹ روز نوجوان ۸ آبان ۱۳۹۹ است. علت نامگذاری این روز شهادت محمدحسین فهمیده، نوجوان ۱۳ ساله بسیجی، در ۸ آبان سال ۱۳۵۹ است. خلاصه داستان شهید حسین فهمیده حسین فهمیده همیشه می‌گفت: «امام هر چه اراده کند، همان را انجام خواهم داد و من تسلیم او هستم.». از این رو تصمیم گرفت با هدف اجرای دستورات امام به جبهه رفته و با دشمن بعثی بجنگد. حسین فهمیده یک روز به بهانه خرید نان از خانه خود در کرج خارج شده و به تهران رفت. در تهران افرادی سعی کردند او را منصرف کنند ولی موفق نشدند و پس از آن به سمت جنوب کشور راهی شد. در آنجا با تلاش بسیار فرمانده گروه دانشجویان دانشکده افسری را راضی کرد تا با آنها به خرمشهر برود. فهمیده پس از مدت کوتاهی مجروح شد ولی مجروحیت مانع حضور او در خط مقدم نشد و رشادت‌های بسیاری از خود نشان داد. در روز شهادت، ۸ آبان ۱۳۵۹، او به همراه هم سنگرش محمدرضا شمس حضور داشت. شهید محمدرضا شمس آن روز به شدت مجروح شد و حسین فهمیده به سختی توانست او را به پشت خط رسانده و دوباره به سنگر خود بازگردد. وقتی حسین فهمیده به سنگر رسید با صحنه هجوم ۵ تانک عراقی به سمت نیروهای ایرانی مواجه شد و با اراده‌ای محکم و روحیه ایثارگر خود نارنجک‌ها را به کمر بست و در دست گرفت و شجاعانه به سمت تانک‌ها حرکت کرد. در حالی که پای او تیر خورده بود خود را به جلوترین تانک رسانده و در زیر آن نارنجک‌ها را منهدم کرد. سخن امام پس از شهادت حسین فهمیده امام خمینی (ره) در دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در مورد شهید محمدحسین فهمیده فرمودند: «رهبر ما آن طفل سیزده ساله‌ای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم بزرگ‌تر است، با نارنجک، خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید.» آرامگاه شهید فهمیده بقایای پیکر شهید حسین فهمیده در بهشت زهرا، قطعه ۲۴، ردیف ۴۴، شماره ۱۱، به خاک سپرده شده است. ✅@martyrscomp قرارگاه شهدا
وصیت نامه شهید حسین فهمیده متن وصیت‌نامه شهید محمدحسین فهمیده به شرح زیر است: "بسم الله الرحمن الرحیم مَن طَلَبَنی وَجَدَنی وَ مَن وَجَدَنی عَرَفَنی وَ مَن عَرَفَنی عَشَقَنی وَ مَن عَشَقَنی عَشَقتُهُ وَ مَن عَشَقتُهُ قَتَلتُهُ وَ مَن قَتَلتُهُ فَعَلی دِیَتُه وَ مَن عَلی دِیَتُه وَ اَنَا دِیَتُه هرکس من را طلب می‌کند می‌یابد مرا، و کسی که مرا یافت می‌شناسد مرا، و کسی که من را دوست داشت، عاشق من می‌شود و کسی که عاشق من می‌شود، من عاشق او می‌شوم و کسی که من عاشق او بشوم، او را می‌کشم و کسی که من او را بکشم، خون بهایش بر من واجب است، پس خون بهای او من هستم. هدف من از رفتن به جبهه این است که، اولاً به ندای "هل من ناصر ینصرنی" لبیک گفته باشم و امام عزیز و اسلام را یاری کنم و آن وظیفه‌ای را که امام عزیزمان بارها در پیام‌ها تکرار کرده، که هرکس که قدرت دارد واجب است که به جبهه برود، و من می‌روم که تا به پیام امام لبیک گفته باشم. آرزوی من پیروزی اسلام و ترویج آن در تمام جهان است و امیدوارم که روزی به یاری رزمندگان، تمام ملت‌های زیر سلطه آزاد شوند و صدام بداند که اگر هزاران هزار کشور به او کمک کند او نمی‌تواند در مقابل نیروی اسلام مقاومت کند. من به جبهه می‌روم و امید آن دارم که پدر و مادرم ناراحت نباشند، حتی اگر شهید شدم، چون من هدف خود را و راه خود را تعیین کرده‌ام و امیدوارم که پیروز هم بشوم. پدر و مادر مهربان من! از زحمات چندین ساله شما متشکرم. من عاشق خدا و امام زمان گشته‌ام و این عشق هرگز با هیچ مانعی از قلب من بیرون نمی‌رود، تا اینکه به معشوق خود یعنی «الله» برسم. و بحق که ما می‌رویم که این حسین زمان و خمینی بت شکن را یاری کنیم و بحق که خداوند به کسانی که در راه او پیکار می‌کنند پاداش عظیم می‌بخشد. من برای خدا از مادیات گذشتم و به معنویات فکر کردم، از مال و اموال و پدر و مادر و برادر و خواهر چشم پوشیدم، فقط برای هدفم یعنی الله" 🌹@martyrscomp قرارگاه شهدا
پدر و مادر شهید فهمیده فاطمه کریمی، مادر بزرگوار شهیدان حسین و داوود فهمیده، در اسفندماه ۱۳۹۸ در گذشت. پدر شهید فهمیده نیز در فروردین ماه ۱۳۹۹ در حالی که به علت بیماری تنفسی در بیمارستان بستری بود، درگذشت. 🌴@martyrscomp قرارگاه شهدا