eitaa logo
اشعار مرضیه عاطفی
462 دنبال‌کننده
253 عکس
23 ویدیو
0 فایل
💌 شما به دعوت #مادر_سادات اینجایید 💌 نذر شادی دل حضرت زهرا(س)👇 ⚘️ سلامتی و فرج امام زمان(عج)،سلامتی رهبرعزیزمان صلوات ⚘️ لینک کانال تلگرام: @marziyehatefi لینک صفحه اینستاگرام: @marziyeh.atefi.313 لینک ویراستی: https://virasty.com/MarziyehAtefi
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🏴 به یاد غربت امام المنتقم 🍃🏴 در خیمه گاهِ غیبت؛ با غربتی نهانی هستی برای جدّت مشغولِ روضه خوانی در وادیِ مُحرّم غیر از تو نیست مَحرم چون وارثِ قدیم ِ این داغِ بیکرانی آشوب میشود قلبِ داغدارت آقا با صوتِ نابِ قران، یا نغمهٔ اذانی دلتنگم و عزیزم از تو خبر ندارم در کربلا و مشهد، یا اینکه جمکرانی؟! تا جان دهم کنارِ هر قطره اشکِ چشمت از خیمهٔ عزایت بفرست یک نشانی امسال هم برایت کاری نکردم اما دعوت شدم به لطفَت در اوجِ مهربانی با نفْس در جدالم! لطفا مرا نگهدار عمری به زیرِ پرچم هر طور میتوانی روزِ ظهورت ایکاش با جان و دل بیایم با ذکرِ یاحسین(ع) و با حالِ آسمانی افتاده چشمت از خواب این روزها و دائم بیگانه با غذا و یک جرعه آب و نانی شد کشته جدّت آقا چون تشنه و گرسنه با یادِ این مصیبت در تو نمانده جانی این روزها به یادِ قدّ کمانِ زینب(س) در روضه می نشینی با قامتِ کمانی از غارت و اسارت جانت به لب رسیده شام ِ تو میشود صبح؛ با گریهٔ نهانی! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🏴 زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها 🏴🍃 می فشارم در گلویم بغض ِ سنگین را مدام داغ دیدم! دلخوشی هایِ زیادم شد تمام آمدم در محملی از نور؛ همراهِ حسین(ع) میروم با دستِ بسته، بی برادر سمتِ شام آمدم با غیرتُ اللهِ حرم، در کربلا با أباالفضل(ع) آن علمدارِ یلِ والا مقام دستهایم را گرفت و چادرم خاکی نشد آمدم از ناقه پایین؛ در کمالِ احترام داغِ مادر، داغِ بابا، آن حسن(ع)،این هم حسين(ع) میروم با زخم هایی کهنه و بی التیام در حدودِ چند ساعت؛ هستی ام را نیزه بُرد پیش چشمم شد همه دار و ندارم قتلِ عام تا که توهین و جسارت بعدِ غارت شد شروع آتشی افتاد در جانِ من و جانِ خِیام با اسارت میکشم غم را چهل منزل به دوش میرسد در هر قدم عطرِ حسینم(ع) بر مشام در تمام عمر، نامحرم ندیدم لحظه ای وای از چشمانِ نحس ِ عده ای لقمه حرام پشتِ سر؛ تلّ و تنی دور از وطن در قتلگاه پیش ِ رو؛ یک شهرِ آذین بسته، جشن و ازدحام! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🏴 به امید عنایت و آمرزش و شفاعت 🏴🍃 -لطفا حق روضه ادا شود- سید و سالار بوده! حکم ِ سرور داشته جایگاهِ ویژه بر دوش پیمبر(ص) داشته اختیارِ چرخش ِ افلاک در دستان اوست از ازل چون دست در دستانِ حیدر داشنه مادر سادات حتی قبلِ میلادِ حسین(ع) روز و شب! شش ماه، دائم حالِ مضطر داشته از کرامتهایِ نابِ حضرتِ اربابِ ماست در میانِ عرشیان فطرس اگر پَر داشته هست ثارالله(ع)، پس لبریزِ حق، در راهِ حج وقتِ خطبه خوانی اش از کعبه؛ منبر داشته سخت درگیرِ بلا شد ظهرِ سالِ شصت و یک از شلوغی، دور خود صحرایِ محشر داشته سیدالعطشان پُر از دلواپسی در کربلا داغ هایی از تصورها فراتر داشته تا نیفتد چشم ِ نامحرم به ناموسِ علی(ع) کوهِ غیرت داشته! در خیمه؛ اکبر(ع) داشته بیقراری ها برای گوشوارِ دختر و... چادر و گهواره و خلخال و معجر داشته این شکسته-قامتِ افتاده در گودالِ غم در کنارِ علقمه داغِ برادر داشته ای کمان ها، نیزه ها، ای خنجرِ کهنه ببین این گلویِ تشنه بیتابیِ خواهر داشته این عزیزِ فاطمه(س) که اینچنین عریان شده هم عبا، هم پیرهن، هم بر تنش سر داشته نعل های تازه...مرگِ من! کمی آهسته تر این شهیدِ بی کفن یکروز مادر داشته! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🏴🍃 نذر شهادت داغدارکربلا غریب بقیع 🏴🍃 می نشیند تا زمین با آسمان دور و برت میشود سرشارِ آهی بیکران دور و برت بوسه برمیدارد از خاک مزارت آفتاب میدهد از غربتت آهسته جان دور و برت میرسد بر گوش، از گلدستهٔ اینجا اذان نیست یک گلدستهٔ غرقِ اذان دور و برت جای زائر، جای خادم، جای ایوان و رواق داشتی ایکاش قدری سایه بان دور و برت پاکسازی میشود از فتنهٔ وهابیت میشود با شیعیان امن و امان دور و برت میشود حک در محرّم «یاعلی بن الحسین(ع)» بر ضریحی که می آید روضه خوان دور و برت دور قبرت می نشیند میکشد با گریه آه یادِ آن ساعت که گریان شد جهان دور و برت بی عمو عباس(ع) جانِ کاروان آزرده شد داشتی جای پدر، شمر(لع) و سنان(لع) دور و برت یاد آن بازار شام و لحظه ای که بعدِ سنگ از فراز بام ها می ریخت نان دور و برت گریه میکردی و عمری قلبت از جا کنده شد بسکه پُر بود از صدای خیزران دور و برت! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🏴 به امید نیم نگاهی مغفرت بخش 🍃🏴 بی تو سرگردانم و یک دردِ جانکاهم حسین(ع) خوب شد که سائلِ این بزم و درگاهم حسین(ع) دستهایم را نگیری میخورم هر آن زمین... راه را گم میکنم! پس باش همراهم حسین(ع) دردسر دارم برایت! من کجا اینجا کجا؟! بینِ خوبانت منِ بیچاره گمراهم حسین(ع) مثلِ حرّ؛ با توبه راهم را به تو کج کرده ام چونکه از آقایی ات بسیار آگاهم حسین(ع) میشوم آب از خجالت با همین چشمانِ خشک رزقِ اشکی لطف کن! ای عشقِ دلخواهم حسین(ع) رد شدم از خطِّ قرمزهایِ بسیاری ولی خط بکش بر اشتباهاتِ خودآگاهم حسین(ع) تا همین لحظه که طی شد با گناهانِ زیاد رحم کن بر باقیِ این عمرِ کوتاهم حسین(ع) از خدا جز تو نمیخواهم کسی را لحظه ای هست عشقت حاجتِ صبح و شبانگاهم حسین(ع) آرزویم هست بیمارِ غمت باشم فقط دردمندم کن! مداوا نه! نمیخواهم حسین(ع) میشود دوزخ گلستان! با شهیدان در بهشت- تا که میگوییم هر شب یکصدا، با هم: حسین(ع) داغت از قلبم شبیه شعله بالا میرود تشنه بودی! آتشی افتاده در آهم حسین(ع) میکُشد آخر مرا که غارتِ انگشترت روضهٔ پیراهنت شد دردِ جانکاهم حسین(ع)! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🏴 درمحکومیت حادثه تروریستی حرم شاهچراغ 🏴🍃 کنج حرم زمین خورد، زائر پس از عبادات حاجت روا شد آخر، در آخرین مناجات شاهِ چراغ داغش، شد تازه و از این غم جاریست خون دل از، جانِ تمام ِابیات صحن و سرا شد آشوب، از فتنه ای دوباره هر لحظه میچکد اشک، از دفتر امانات یک عده زخم خوردند، در وادیِ زیارت از مکرِ شوم ِ تکفیر، با فتنه هایِ بد ذات نامردها تمام ِ تفریحشان ترور شد هستند بسکه عمریست، بیگانه با مجازات یکبار دیگر از راه، آمد همان حرامی این است از زیانِ افراطِ در مماشات مشتی نفوذیِ پست، خائن شدند اگر که تکرار شد مکرّر، این دست از جنایات الماس ِ امنیت را، باید محافظت کرد در سایهٔ نظام و تدبیرِ اطلاعات ما ملت شهادت، هر لحظه با شجاعت مظلوم-محوریم و یاریِ ظلم؟! هیهات... یکروز میرسد آن، موعودِ جمکرانی با بیرقِ حسینی، با ذکر "یا لثارات"! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
11.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بدون تفرقه؛ با اتحادیم به دشمن فرصتِ جولان ندادیم شبیه کوه، در موجِ بلایا به پایِ آرمان ها ایستادیم! @marziyehatefi
🍃🏴 در عزای ورودکاروان حسینی به شهر شام 🍃🏴 کشید از سینه آهِ مستمر؛ دروازهٔ ساعات دلش یکریز میشد شعله ور؛ دروازهٔ ساعات نشست و ضجّه زد آن ساعتی که عید شد اعلام پریشان! اولِ ماهِ صفر، دروازهٔ ساعات رسید آن کاروانِ زجر دیده، بی رمق، زخمی شد از حالِ رقیه(س) محتضر؛ دروازهٔ ساعات مزیّن شد به پرچم های رنگی، شد چراغانی به دستِ شامیانِ فتنه گر؛ دروازهٔ ساعات حرامی هایِ بی اصل و نسَب، سیلِ تماشاچی عزیزانِ علی(ع)...رأسِ قمر...دروازهٔ ساعات... شلوغی، هلهله، بارانِ سنگ و خیلِ نامحرم به دورش دید خیلی دردسر دروازهٔ ساعات به خود لعنت فرستاد و به زینب‌(س) خیره شد مضطر به دستِ بسته اش با چشم ِ تر؛ دروازهٔ ساعات سه ساعت از مصیبت دیدگان، میکرد استقبال نه با گل! با غم و خون جگر؛ دروازهٔ ساعات حسین بن علی(ع) شد منکسر بالا سرِ عباس(ع) شکسته عمه سادات در؛ دروازهٔ ساعات به پایِ نیزه های داغدیده پایکوبی بود فقط از این بلا دارد خبر؛ دروازهٔ ساعات! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🏴 در عزای ماه صفر به امید آمرزش 🏴🍃 -لطفا حق روضه ادا شود- به قلبم از ازل مُهر و نشان خورد سر و کارم به اهلِ آسمان خورد خدا را شکر قلبم شد حسینی خدا را شکر با نامش تکان خورد خودم دیدم میانِ روضه اش؛ دل- نشست و غصه هایِ بیکران خورد توانِ جنگِ با ابلیس را یافت از این سفره هر آنکس آب و نان خورد بمیرم باید از این غم که ارباب- به جای آب؛ زخم ِ بیکران خورد گرسنه بود و جایِ لقمه ای نان زمین خورد و چه شمشیر از سنان(لع) خورد کمان ها از غمش قامت کمانند به جسمش بسکه تیرِ بی امان خورد تمام کهکشان ها را تکان داد به رویِ نیزه تا مویش تکان خورد فدای دخترِ دردانه اش که کتک در آشکارا و نهان خورد چهل منزل میان خواب حتی لگدهایِ بدی از ساربان خورد امان از شام، آنجایی که سنگ از زنِ رقاصه و دیگر-زنان خورد شبانه قتلگاهش شد خرابه طَبَق وارد شد و لطمه به جان خورد رقیه(س) قبلِ رفتن بوسه برداشت از آن لب ها که چوب خیزران خورد! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🏴 در عزای هفتم ماه صفر 🏴🍃 غیرِ تنهایی و غم در عیدِ هر سالش نبود جز سکوت و صبر، جز غربت در اقبالش نبود هم میانِ شهر، هم در خانه یک همدم نداشت در مدینه هیچکس جویایِ احوالش نبود پیر شد از فتنه و زخم زبانِ همسرش بغضِ دائم داشت و جز زخم بر بالَش نبود تا دم ِ آخر دلش در حسرتِ یک یار ماند هیچکس جز کینه ای دیرینه دنبالش نبود کرد انفاق و گذشت از کلّ اموالش سه بار پیش ِ سائل؛ ذره ای دربندِ اموالش نبود آنچنان در کودکی آمد بلایی بر سرش تا شهادت غصه خورد و شوقِ آمالش نبود مادرش را بعدِ یک جریانِ سخت از دست داد بد شکست و مرهمی بر حالِ جنجالش نبود در تپش افتاد قلبش هر چه از کوچه گذشت غیرِ ردّ قطره هایِ اشک بر شالَش نبود * با جگر، آورد بالا شیرِ زهرآلوده را غیرِ زینب(س) هیچکس دلواپس ِ حالش نبود گفت: "لا یَومَ کیَومِکْ" یاحسین(ع) و هیچکس- جز حسن(ع) در آن دقیقه فکرِ گودالش نبود! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🏴 به شوق سفر کربلا در میعادگاهِ اربعین 🍃🏴 میروی و هست ربّ العالمین همراهِ تو میرود موکب به موکب اهلِ دین همراهِ تو حضرت صاحب عزایی! جاده ها هم شاهدند هست همواره چه داغی آتشین همراهِ تو پرچمی با ذکرِ یا جدّاه داری رویِ دوش روضه هایِ بیهوا شد بهترین همراهِ تو میچکد از چشم هایت اشکِ خون در هر قدم میشود در این سفر عالم، حزین همراهِ تو میشدم منزل به منزل کاش با تو همسفر چونکه می آید أمیرالمؤمنین(ع) همراهِ تو حضرت زهرا(س) و پیغمبر(ص)،حسن(ع) با أنبیا باز هم عازم شده عرش ِ برین همراهِ تو پا به پایِ زائران و پا به پایِ آسمان لحظه لحظه راه می آید زمین همراهِ تو شک ندارم که شهیدان؛ با نوای یاحسین(ع) یک به یک هستند آری اولین همراهِ تو شرم دارم همقدم با تو شوم! چون میروند صف به صف از عالمانِ با یقین همراهِ تو چیست اِشکالَش اگر گریان بیاید تا حرم سائلی بی سرپناه و مستکین همراهِ تو؟! با لباسی خاک خورده، با عطش ، مثلِ خودت آرزو دارم بیایم اینچنین همراهِ تو راهی ام کن! دوست دارم از نجف تا کربلا- خسته و مضطر بیایم اربعین همراهِ تو! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🏴 در عزای اربعین حسینی 🏴🍃 -لطفا حق روضه ادا شود- غمی کشانده به جانم حرارتِ تب را نشانده بر غزلم؛ غربتِ مرتب را چگونه وصف کنم "ما رأیتُ إلا" را چگونه شرح دهم روضه های زینب(س) را دلش شکست ولی عاشقانه ترک نکرد پس از نمازِ شبش ذکرِ نابِ "یا رب" را نفس به بغض نشست آن زمان که جا میداد میانِ جانِ خودش ماتمی لبالب را به رویِ تلّ، دلش آشوب شد همینکه دید- به زیرِ هجمهٔ نیزه؛ تنی معذّب را سر و جبینِ حسینش به خون مزیّن شد عطش دو چندان کرد ناتوانیِ لب را میانِ غربتِ گودال؛ رگ به رگ بوسید تمام حنجرهٔ خشک و نامرتب را برای سوختنِ زخم های رویِ تنش چه صیقلی کردند هر چه نعلِ مَرکب را رسید کرب و بلا، زينبی(س) که بیطاقت رساند تا به سحر با عزا چهل شب را! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅