✍️ایده آل
🌸سالها بود از پدر ومادرش خسته بود. خیلی از پدر و مادرهای دوستانش را میشناخت که ایده آل تر از پدر ومادر او بودند؛ اما پدر ومادر او، ساده، روستایی وسخت گیر بودند.
🌺تلفن زنگ خورد و پروانه گریه کنان پشت تلفن نفس نفس میزد. پروانه کسی بود که زهرا همیشه به او و پدر ومادر روشنفکرش، غبطه میخورد.
🌸_چی شده؟
☘️_مردک با خودش چی فکری کرده که حالا من رو تو شهر غریب گیر آورده و فکر میکنه هرکاری از دستش برمیاد...
🌺_چیشده پروانه جون. درست حرف بزن. ببینم چی میگی؟
🌸_هیچی کاش مامان بابای منم نصف مامان بابای تو منو دوست داشتن.کاش براشون مهم بود که بابت بیخیالی اونها نزدیک بود به تاراج برم. کاش مامان بابام روستایی بودن؛ اما یک ذره برای من ارزش قایل بودن. نه اینکه هنوزم میگن ما به تو اطمینان داریم خودت از پس مشکل برمیای. بعد هم بدون اینکه بپرسن چیشده، پولشونو به رخم میکشن و میگن برات پول میریزیم و قطع میکنن.وای زهرا! چی کار کنم؟ من ساده چرا اینقدر ابلهانه راجع به آرش فکر میکردم. چی کار کنم الان؟ قرار بود فقط آشنا بشیم اما اون... اون شیطون هم درس میده. زهرابه دادم برس.
☘️_کجایی تو الان؟
🌺_پارک بیش قارداش؛ اما نمتونم برگردم. ازهمه میترسم.
🌸_باشه ما چهل دقیقهای دیگه اونجاییم.
☘️زهرا گوشی رو قطع کرد و همینطور که غرق تعجب بود، قصه را برای پدر ومادرش تعریف کرد.ساعتی بعد پروانه در آغوش مادر زهرا گریه میکرد و زهرا به پدر و مادری فکر میکرد که سالها مورد بی مهری او بودند.
#داستانک
#به_قلم_ترنم
#ارتباط_با_والدین
🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
💌شما
از : عطش 💧
به: آفتاب پشت ابر🌤
ای عارفِ بالله
سلام و صلوات خدا بر تو ای معرفتِ عرفات
همانطور که حاجیان در ماه ذی الحجه مُحرم می شوند در حرم حضرت یار ، من هم باید آرام آرام، دلم را مُحرم کنم و معتکف کوی یار شوم تا در صحرای عرفات وجودم، خیمهی پشمینهات را ببینم و نگاه رأفت تو را درک کنم و در روز عرفه ، در آغوش پر مهر پدرانهات با معرفت، دعای جدت امام حسین علیه السلام را زمزمه کنم.
پدر بزرگوارم! خوشا به حال کسانی که به آنها وعدهی دیدار دادی تا روز عرفه در صحرای عرفات به خیمهات بیایند و تو را ملاقات کنند
«آنان که خاک را به نظر، کیمیا کنند آیا بُوَد که گوشهی چشمی به ما کنند؟» من که دستم کوتاه است، خودم را بَندِ دعا و مناجات می کنم تا باب رحمت و فنظر الینا نظرة رَحِیمَه برایم گشوده شود.
🌼🌾🌼🌾🌼🌾🌼🌾🌼🌾
شما هم می توانید به خداوند ، امام زمان و بقیه معصومین علیهم السلام یا شهدا نامه بنویسید و آن را با هشتگ #نامه_خاص در محیط های مجازی تان منتشر کنید. با نشر نامه هایتان در ثواب ارتباط گیری با انوار مطهر شریک شوید.
#نامه_خاص
#امام_زمان ارواحنا له الفداء
#مناجات_با_منجی
🆔 @parvanehaye_ashegh
🌅طلوعی دوباره
🌸امروز می تواند سلامی باشد، همراه با سلامتی و عافیت.
روزی باشد، به زیبایی گل های خوشبوی محمدی.
🍀برای ساختن روزی دلپذیر و خوشایند
روزی پر از یاد خدا، پر از لبخند مهربانی
شروعی دوباره، بعد از طلوعی دوباره
🌼زندگیتون پر از عشق و امید
#صبح_طلوع
#به_قلم_افراگل
#عکسنوشته_کوثر
🆔 @tanha_rahe_narafte
🤲 روز نیایش با خالق هستی
🔰 نهم ماه ذیالحجه الحرام را روز عرفه نامیدهاند، روز نیایش و مناجات با خالق هستی؛ چرا که در این روز، درهای رحمت الهی بر روی همه بندگان به ویژه گنهکاران گشوده است و همه گنهکاران در این روز، چشم امید خود را به خدای خود دوختهاند و از دنیا بریده و به خدا نزدیک میشوند. در این روز دعا به استجابت نزدیک است و هر ناامیدی، امیدوار بر در خانه الهی دستهایش را به دعا باز میکند.
✅ وقوف در عرفات به این منظور است که در عرفات بنشینی و تفکر کنی و با امید به رحمت حق، طلب استغفار کنی.
📚خبرگزاری دانشجو، مصاحبه با حجةالاسلام والمسلمین مرتضی ادیب یزدی
#عرفه
#مناسبتی
#عکس_نوشته_رمیصا
🆔 @tanha_rahe_narafteh
💠 آیا رفتارتان اینگونه است؟
✅زن و شوهر اگر رفتارشان بر اساس قرآن باشد، آن وقت آرامش را بر زندگیشان حاکم کردهاند.
🔘این مهم محقق نمیشود، مگر اینکه با قرآن مأنوس باشند.
🔘 آنوقت هست که همسرشان را با نگاه و سخن محبت آمیز، احترام میکنند.
🔘در برخورد با همسرشان صادقانه عمل میکنند و حرف میزنند.
✅ چنانکه مقام معظم رهبری مد ظله العالی میفرماید: بايد به قرآن عمل كنيم، بايد جامعهمان را قرآنى كنيم، بايد فكرمان را قرآنى كنيم، بايد عملمان را قرآنى كنيم، بايد قرآن را باور كنيم؛ قرآن را باور كنيم و وعدهى قرآن را وعدهى صدق و حق بدانيم، همينطور كه خود قرآن ميفرمايد: «و تمّت كلمة ربّك صدقاً و عدلاً لامبدّل لكلماته» همچنانى كه بايد تعاملمان با شخص خودمان با افراد خانوادهمان، با افراد محيط كارمان، با افراد اجتماعمان، با مسلمين كشورهاى ديگر، با قدرتها، با ملتها و همهى اينها بايد با نَفَس و روح قرآنى تنظيم بشود.
مقام معظم رهبری،۱۳۸۵/۰۷/۰۴
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
(۱)🔹کلام خدای تو از روی راستی و عدالت به حد کمال رسید و هیچ کس تبدیل و تغییر آن کلمات نتواند کرد و او خدای شنوا و داناست.
📚انعام/۱۱۵
#همسرداری
#ایستگاه_فکر
#به_قلم_افراگل
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍هدیه تولد
🌺بعد از پختن ناهار روی تخت دراز کشیدم، چشمانم را بستم، نفس عمیقی کشیدم، میخواستم در روز تولدم ذهنم را از هر چیزی که آزارم می دهد پاک کنم. کم کم احمد باید از راه می رسید. احمد هیچ وقت تولدم را یادش نرفته بود، بی صبرانه منتظر بودم ببینم چه هدیه ای برایم خریده است.
🌸با صدای چرخش کلید دلم یکدفعه ریخت. دستی بر روی صورتم کشیدم و به سالن رفتم.
☘_سلام احمد جون خسته نباشی؟
🌺_سلام خانم خانما، تو هم خسته نباشی، یه چای دبش به ما می دی؟
🌸_چشم تا شما آبی به سروصورتت بزنی آماده هست.
☘هدیه ای در دستان احمد نبود، اصلا چیزی هم نگفت ، نکند این بار تولدم را یادش رفته.
غرق در همین افکار بودم که با دو چای کنار دست احمد، روی مبل نشستم.
🌺احمد چای را برداشت و از من خواست تا چشمانم را ببندم، چشم که باز کردم دو جعبه کادو که با قلب و ستاره به من چشمک میزد، قند در دلم آب کرد. حالا خیالم راحت شد که احمد مثل تمام این سالها، حواسش به من هست.
🌸_تولدت مبارک باشه عزیزم، دوتا کادو برات گرفتم یکیش چیزی هست که تو دلت میخواست داشته باشی، یکیش هم چیزی هست که من دلم میخواد تو داشته باشی البته هر وقت خودت هم خواستی.
☘دل تو دلم نبود ببینم یعنی چی هستند :« وای! همون ساعت مچی که دوست داشتم. تو بی نظیری احمد!
🌺_مبارکت باشه! البته این ساعت تو دستای تو بی نظیره!
🌸کاغذ، کادو دوم را باز کردم، لحظه ای جا خوردم چادر مشکی دوخته شده ای بود.
همین طور مات و مبهوت از احمد دوباره تشکر کردم و می خواستم برای چیدن میز ناهار به سمت آشپزخانه بروم.
☘_لیلا جون چطوره به مناسبت تولدت برای شام بیرون بریم؟
🌺_خیلی خوبه.
🌸خورشید جایش را به ماه و ستاره ها داده بود، احمد در سالن منتظر من بودم که آماده بشوم. هدیه احمد را روی دستم بستم، که چشمم به هدیه دیگرش گره خورد، احمد دوست داشت من چادری باشم اما این را هیچ وقت برایم اجبار نکرده بود، اینبار که هدیه تولدم، چادر خریده بود حتما بیشتر از قبل دلش می خواهد خانمش چادری شود.
☘با صدای احمد :«زود باش خانم چکار میکنی؟» افکارم را در ذهنم جمع و جور کردم. من هم دلم می خواست احمد را خوشحال کنم اما احمد چادری شدن من را به انتخاب خودم گذاشته بود.تصمیم را گرفتم چادر را به سر انداختم و وارد سالن شدم.
🌺برق در چشمان احمد از خوشحالی جرقه می زد :« قشنگ بودی خانم ، قشنگ ترم شدی.»
🌸با این جمله احمد هر دو بلند زیر خنده زدیم و صدای خنده هایمان در هم گره خورد.
#داستان
#همسرداری
#به_قلم_بهاردلها
🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
از: افراگل
به: قطب عالم امکان
🌧 سلام و صلوات بر تو ای باران بیپایان
🙏 السلام علیک یا صاحبالزمان
🌺آقا جان شما روز عرفه در صحرای عرفات هستید و دعای عرفه را با نوای دلنشینتان زمزمه می کنید.
🍀مولاجان خوشا به حال کسانی که لیاقت حضور در کنارتان را داشته باشند و تو از آنان راضی باشی.
🌸آقاجان برایمان دعا کن تا ما هم لایق استشمام عطر دل انگیزتان باشیم.
دل را پر از طراوٺ عطر حضور ڪن
آقا تو را به حضرٺ زهرا ظهورڪن
آخر ڪجایے اے گل خوشبوے فاطمه(س)
برگرد و شهـر را پر از امواج نورڪن
🍁اللهم عجـل لولیـک الفـرج🍁
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
#نامه_خاص
#امام_زمان ارواحناله الفداء
#مناجات_با_منجی
ارتباط با ادمین: @taghatoae
ادمین تبادل: @tajil0313
🆔 @parvanehaye_ashegh
✅عید قربان
🕋خوشا آنان که با حق آشنایند
مطیعِ محضِ فرمان خدایند
چو ابراهیم، اسماعیل خود را
فدای امرِ الله می نمایند
#صبح_طلوع
#مناسبتی
#عید_قربان🐑🐑🐑🐑
#عکس_نوشته_باران
🆔 @tanha_rahe_narafteh
🤔 معنای قربان را میدانید؟
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌷«وَ الْقُرْبَانَ مَا یقصد بِهِ الْقُرْبِ مِنَ رَحِمَهُ اللَّهُ مِنْ أَعْمَالِ الْبِرِّ»(۱) قربان، هر کار نیکی است که انسان به وسیله آن بخواهد به رحمت خدا نزدیک گردد.
🐏 قربانی کردن رمز فداکاری، از خود گذشتگی و حد نهایی تسلیم شدن در برابر خداوند است؛ یعنی همانطور که خون قربانی را در راه خداوند میریزیم، برای دفاع از حریم دین و اجرای فرامین الهی حاضریم بدون فکر و تأمل از جان خود نیز بگذریم.
📚۱- لسان العرب ماده «قرب»؛ المعجم السبئی ماده «ق رب»
📚 گروه دین سایت تبیان
#مناسبتی
#عید_قربان بر همگان مبارک
#عکس_نوشته_رمیصا
🆔 @tanha_rahe_narafteh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅فرزند بیشتر، تربیت بهتر
🌾فرزند بیشتر به خاطر وقت گذرانی کمتر فرزندان با پدر و مادر، وقت گیرتر نیست؛ بلکه بچهها مستقلتر بار میآیند.
💫برخی فکر میکنند تعداد بیشتر فرزندان به معنی شکست در تربیت یا زحمت چند برابری است، در حالیکه واقعیت این است که شما فرزند اول را تربیت میکنید و فرزندان دیگر از او الگوبرداری میکنند. در نتیجه تربیت به تعداد فرزندان اتفاق نمیافتد، اگرچه رهاشدگی هم نباید وجود داشته باشد.
#کلیپ
#ارتباط_با_فرزندان
#ایستگاه_فکر
#به_قلم_ترنم
#تولیدی_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
🌺 فنای الی الله
✨ای منای معرفت دلهایتان
✨روی جانان شمع محفلهایتان
✨در هو الهو خویش را فانی کنید
✨عید قربان است قربانی کنید
💐عید قربان بر همگان مبارک
#عید_قربان
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍وسط خیابان
🍀صدای کشیده شدن تایر ماشین روی آسفالت و ترمز ناگهانی ماشین، همه چشم ها را به آن سوی خیابان خیره کرد.
🌺لیلا که دست مادر را رها کرده بود وسط خیابان، بغض کرد. محکم عروسک خود را در آغوش گرفته و با دستش چشمان عروسکش را پوشانده بود، تا مثل خودش آن صحنه را نبیند.
💦اشک هایش مثل ابر بهاری باریدن گرفت و با چشمان عسلی اش بین جمعیت به دنبال مادر می گشت.
🌸مادرش که تازه متوجه نبودِ دخترش در کنارش شده بود و او را وسط خیابان می دید، حال خودش را نفهمید. با گریه به سوی او دوید.
🌱لیلا هم که ترسیده بود با دیدن مادر خود را به او رساند. خودش را در آغوش مادر انداخت و گریه اش شدت گرفت.
🌼مادر در حالی که او را نوازش می کرد، به او گفت: «دختر گُلم غصّه نخور، خداروشکر چیزی نشده، من پیشتم. گریه نکن خوشگلم بهت قول میدم دیگه دستتو محکم بگیرم.»
☘راننده که عصبانی بود به مادر لیلا گفت: «خانم این چه وضعشه حواستون به بچه تون باشه. عجب گیری افتادیم هاااا.»
🌱امّا مادر لیلا هیچی نمی شنید و تمام گوشش پر شده بود از گریه دخترش لیلا.
#داستانک
#ارتباط_با_فرزندان
#به_قلم_افراگل
🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
✨🕋✨🕋✨🕋✨🕋✨ 🕋✨
🍃 لبَّیكَ الّلهُمَّ لَبَّیكَ ، لَبَّیكَ لاشَریكَ لَكَ لَبَّیكَ🍃
از:رمیصا
به :امام زمان روحی فداه
سلام آقا جانم
عرفات چه لذتی را تجربه کرد.
خوش به سعادت ذره ذره خاک عرفات که از زبان شما عرفه شنیدند.
میدانم برای تمام چشم انتظارانتان دعا کردهاید.
إن شاءالله دعاهایتان شامل حال همه بشریت شود.
تنها یک حاجت مشترک بین همه مؤمنان به اجابت برسد كافيست.
🤲الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَـ الْفَرَجْ وَ فَرِّجِنا بِهْ 🤲
🕋✨ 🕋✨ 🕋✨ 🕋✨ 🕋✨
#نامه_خاص
#امام_زمان ارواحناله الفداء
#مناجات_با_منجی
🆔 @parvanehaye_ashegh
🌝 نوید روشنایی
🌺آفتاب تابان الهی از پشت پنجره دلم برآمد
تا نویدِ روشنایی و زندگی با طراوت باشد.
🌸بار الها
سپاس که فرصتی دوباره به سویم باز شد.
تا صدای عزیزانم را بشنوم.
نفس کشیدنشان را ببینم.
و نغمه شادیشان را حس کنم.
این همان قشنگترین هدیهی خداست.
🌼صبح زیبایِ تابستانیتان به خیر و شادی عزیزانم
#صبح_طلوع
#به_قلم_افراگل
#عکس_نوشته_رمیصا
🆔 @tanha_rahe_narafte
✨ اگر زمانی به خارج ایران سفر کردی، غذا چی میخوری؟
🌹وقتی پس از طی مراحل تحصیلی با چمران با استفاده از بورس تحصیلی به آمریکا رفتم.
🌸وقتی رسیدیم فرانکفورت، هر جا که میرفتیم غذا بخوریم، مصطفی اولین چیزی که دقت می کرد این بود که در لیست غذا گوشت خوک نباشد.
راوی: مهدی بهادری نژاد
📚چمران مظلوم بود؛ خاطراتی از شهید چمران، نویسنده: علی اکبری، صفحه ۹
#سیره_شهدا
#شهید_چمران
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
💠شادابی و سرزندگی
✅قطعا سلامت روانی و جسمانی والدین سالمند، با تفریح و ورزش تضمین می شود.
🔘همچنین شادابی و سرزندگی آنان را تأمین خواهد کرد.
🔘حواسمان باشد بخش مهمی از رازهای شادی و سلامت سالمندان به تفریح و ورزش آنها مربوط است.
✅البته به این نکته باید توجه داشته باشید که، با توجه به شرایط جسمی شان ورزش مناسب انتخاب شود و با توجه به شرایط روحی شان مکان مناسبی برای تفریح آنان در نظر گرفته شود.
#ارتباط_با_والدین
#ایستگاه_فکر
#به_قلم_افراگل
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍️ایده آل
🌸سالها بود از پدر ومادرش خسته بود. خیلی از پدر و مادرهای دوستانش را میشناخت که ایده آل تر از پدر ومادر او بودند؛ اما پدر و مادر او ساده، روستایی و سختگیر بودند.
🌺تلفن زنگ خورد. پروانه گریهکنان پشت تلفن نفس نفس میزد. او کسی بود که زهرا همیشه به او و پدر ومادر روشنفکرش غبطه میخورد.
🌸_چی شده؟
☘️_مردک با خودش چی فکری کرده که حالا من رو تو شهر غریب گیر آورده و فکر میکنه هرکاری از دستش برمیاد...
🌺_چیشده پروانه جون. درست حرف بزن. ببینم چی میگی؟
🌸_هیچی کاش مامان بابای منم نصف مامان بابای تو منو دوست داشتن.کاش براشون مهم بود که بابت بیخیالی اونها نزدیک بود به تاراج برم. کاش مامان بابام روستایی بودن؛ اما یک ذره برای من ارزش قایل بودن. نه اینکه هنوزم میگن ما به تو اطمینان داریم خودت از پس مشکل برمیای. بعد هم بدون اینکه بپرسن چیشده، پولشونو به رخم میکشن و میگن برات پول میریزیم و قطع میکنن.وای زهرا! چی کار کنم؟ من ساده چرا اینقدر ابلهانه راجع به آرش فکر میکردم. چی کار کنم الان؟ قرار بود فقط آشنا بشیم اما اون... اون شیطون هم درس میده. زهرا به دادم برس.
☘️_کجایی تو الان؟
🌺_پارکِ بیش قارداشم؛ اما نمتونم برگردم. از همه میترسم.
🌸_باشه ما چهل دقیقهی دیگه اونجاییم.
☘️زهرا گوشی را قطع کرد و همینطور که غرق تعجب بود، قصه را برای پدر و مادرش تعریف کرد. ساعتی بعد پروانه در آغوش مادر زهرا گریه میکرد و زهرا به پدر و مادری فکر میکرد که سالها مورد بی مهری او بودند.
#داستانک
#به_قلم_ترنم
#ارتباط_با_والدین
🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
از: افراگل
به: منجی عالم بشریت
🌺سلام و صلوات بر تو ای ستاره درخشان
🌱آقا جان در نامه سومتان به شیخ مفید علت دوری ما شیعیان را از وجود نازنینتان بیان فرمودی.
💦مولا جان عرق شرم است که بر پیشانیمان جاری است و اشک ندامت و پشیمانی است که بر دیدهمان نشسته و وا حسرتا و وا اسفاه از نهادمان بلند است که چگونه با اعمال بدمان شما را آواره قلههاى كوه و بيابانهاى تاريك و ظلمانى و صحراهاى خشك و بىآب و علف نمودهایم.
🌱مهدیا در نامه نورانیتان به شیخ مفید چنین فرمودهاید:
🌱بايد در مقابل باطل و طرفداران آن كه جان مردم را به خطر انداخته مقاومت كنى تا پيروان باطل را بترسانى...
🌸 اى دوست مخلص و اى كسى كه با ستمگران در راه ما مبارزه مىكنى خداوند بزرگ آنچنان كه دوستان صالح ما را در گذشته يارى فرمود شما را نيز با نصرت خود تأييد فرمايد...
🍀اگر شيعيان ما كه خداوند آنها را به بندگى خويش موفق بدارد، در وفاى به عهد و پيمان الهى اتفاق و اتحاد مىداشتند و عهد و پيمان الهى را محترم مىشمردند سعادت ديدار ما به تأخير نمىافتاد و زودتر از اين به سعادت ديدار ما نايل مىشدند... آنچه كه موجب جدايى ما و دوستانمان گرديده و آنان را از ديدار ما محروم نموده است، گناهان و خطاهاى آنان نسبت به احكام الهى است.
🌱آقا جان
دعایمان کن تا رفتارمان همانند شیخ مفید باشد که موجب خوشحالیتان باشیم نه باعث دوری و آوارگیتان.
📚کتاب زبور نور، ص۲۸۱
🌼🌾🌼🌾🌼🌾🌼🌾🌼
#نامه_خاص
#امام_زمان ارواحناله الفداء
#مناجات_با_منجی
🆔 @parvanehaye_ashegh
✨هوای شهر
دلم از پونهها سیر است، آقا
هوای شهر دلگیر است، آقا
کسی فانوس دلها را شکسته ست
نمیآیی مگر، دیر است، آقا
#مهدوی
#صبح_طلوع
#عکس_نوشته_میرآفتاب
🆔 @tanha_rahe_narafte
⛅️انتظار فرج، نگاهی امیدبخش
✍️معتقدین به ظهور هیچگاه دچار ناامیدی نمیشوند.
🌺نام امام زمان عجّلاللهلهالفرج و سلاماللهعلیه و یاد این بزرگوار، دائماً به ما یادآوری میکند که طلوع خورشیدِ حق و عدل در پایان این شب ظلمانی، قطعی است.
❄️انسانها گاهی که امواج متراکم ظلمت و ظلم را مشاهده میکنند، مأیوس میشوند.
🍀یاد امام زمان نشاندهندهی این است که خورشید طلوع خواهد کرد، روز خواهد آمد؛ بله، ظلمات هست، ظالمان و تاریکیآفرینان هستند در دنیا و قرنهای متمادی بودهاند؛ امّا پایان این شب سیاه و ظلمانی، قطعاً طلوع خورشید است؛
🌼اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیُّهَا العَلَمُ المَنصوبُ وَ العِلمُ المَصبوبُ وَ الغَوثُ وَ الرَّحمَةُ الواسِعَةُ وَعداً غَیرَ مَکذوب؛ وعدهی تخلّفناپذیر الهی است. در اوّل زیارت [هم دارد]: اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا وَعدَ اللهِ الَّذی ضَمِنَه؛ وعدهای که تضمینشده است از طرف پروردگار، ظهور این بزرگوار است. این آن چیزی است که اعتقاد به امام زمان به ما میآموزد.
🌸معتقدین به ظهور ولیّعصر و وجود ولیّعصر ارواحنا فداه هیچگاه دچار ناامیدی و یأس نمیشوند و میدانند که قطعاً این خورشید طلوع خواهد کرد و این تاریکیها و این سیاهیها را برطرف خواهد کرد.
🔰بیانات مقام معظم رهبری(دامت برکاته) در دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسینعلیهالسلام ۱۳۹۶/۰۲/۲۰
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
#نکته_مهدوی
#ایستگاه_فکر
#عکس_نوشته_میرآفتاب
🆔 @tanha_rahe_narafte
🌺عصر ظهور
✨امام حسین علیه السلام فرمودند:
در عصر ظهور هیچ فرد نابینا و زمینگیر و مبتلا باقی نمیماند مگر آن که خداوند به وسیله ما اهل بیت بلا را از او برطرف مینماید.
📚بحارالانوار، ج۵۳، ص ۶۲
#حدیث
#مهدوی
#عکس_نوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍️دست فرشته
🌺فاطمه کنار خیابان با شکیبا ایستاده بود. از میان گرد و غبار بعد موشک باران، مادر حورا را دید که جیغ میکشید و میدوید. جیغ زنان همسایگان را به یاری می طلبید تا حورا را پیدا کند.
🌸خانه دوطبقه شان به خاطر موشک باران روی خانه حورا و مادرش آوار شده بود.
🌼نیم ساعتی گشتند. مادر حورا ، زارزار گریه میکرد و میان آجر و سنگ ها چنگ میکشید تا از میان آوار، حورا فرشتهی کوچک مهربان پنج سالهاش را بیابد.
☘️صدای جیغ همزمان چندزن، بند دل فاطمه را پاره کرد. همه گفتند:«بیایید کمک، اینجاست هنوز بدنش گرمه.»
🌺زنها چندتایی یاعلی گفتند وقطعات بزرگ آوار را از روی دست حورا برداشتند. فاطمه دستش را روی چشم عروسکش گذاشت تا آنچه او میبیند را نبیند.
🌸بدن بیجان حورا را از میان آوار بیرون آوردند و فاطمه مثل عروسکش چشمهایش را بست و گریست.
☘️کمی دورتر چندزنی شیون کنان، گرد عزیزانشان میچرخیدند والغوث یا صاحب الزمان میخواندند.
#داستانک
#مهدوی
#به_قلم_ترنم
🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
از:حسنا 🌹
به:منجی عالم بشریت 🌺
✨سلام آقای خوبم
🌷بعضی روزها با خودم فکر میکنم که با وجود این همه گناهانی که ما انجام میدهیم چقدر خداوند بزرگوار است که بر ما عذاب های بزرگ نازل نمیکند.
🌿هر چند که دوری از تو بزرگترین عذاب برای امت اسلام است.
☘ امروز به این حدیث برخودم که از زبان مبارک شما بیان شده است که فرمودهاید:
🍃اِنّی اَمانٌ لِأَهلِ اِلأرضِ كما أَنَّ النُّجومَ اَمانٌ لِأَهلِ السّماء؛
🌟من برای اهل زمین أمن و أمانم همان گونه که ستارگان آسمان أمن و أمان اهل آسمانند.(بحار، ج ٧٨، ص ٣٨)
🌻 بله آقای خوبم اگر شما نبودید هر آینه زمین اهلش را نابود میکرد.
🌱ما را ببخش و کمک کن بندهی خوبی برای خدا باشیم.
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
#نامه_خاص
#امام_زمان ارواحناله الفداء
#مناجات_با_منجی
ارتباط با ادمین: @taghatoae
ادمین تبادل: @tajil0313
🆔 @parvanehaye_ashegh
✨لطافت لبخند شکوفه
🌸 چه زیباست اگر لطافت لبخند شکوفه را لطف آن خدایی بدانیم که هنوز از انسان نومید نیست.
#صبح_طلوع
#عکس_نوشته_میرآفتاب
🆔 @tanha_rahe_narafte
💠لیست خرید ناقص
✅در زندگی زناشویی باید در حد امکان با تدبیر از پیش آمدن اختلافات جلوگیری کرد.
🔘یکی از موارد پیش افتاده که می تواند باعث ایجاد بحث و مشاجره شود یک لیست خرید ناقص هست.
🔘که خانم خانه با دیدن خرید ها بعضا با حالت عصبانی می گوید: مثلا چرا فلان چیز را نخریدی؟ چرا فلان چیز را کم یا زیاد خریدی؟ چرا فلان مارک را نخریدی؟ و باعث ایجاد ناراحتی می شود.
🔘خانم ها برای حل این مشکل باید یک لیست دقیق همراه با جزئیات به همسرشان بدهند مثلا یککیلو سبزی یا چای فلان مارک و... و از او بخواهند حتما طبق لیست خرید کند.
✅و یادشان باشد بعد از خرید حتما از همسرشان تشکر کنند.
#همسرداری
#ایستگاه_فکر
#بهاردلها
#عکس_نوشته_مقداد
🆔 @tanha_rahe_narafte