eitaa logo
مسار
337 دنبال‌کننده
5هزار عکس
554 ویدیو
2 فایل
هو الحق سبک زندگی خانواده سیره شهدا داستانک تلنگر مهدوی تبادل👈 @masare_irt ادمین : @hosssna64
مشاهده در ایتا
دانلود
🧐 اولین سؤالی که موقع خواندن خبر باید بپرسیم 📰وقتی هر خبری را می خوانیم اول از همه باید بپرسیم: چه کسی این خبر را تولید کرده است؟ 🗞وقتی بدانیم تولیدکننده پیام کیست، خیلی از نقاط ابهام روشن شده و بسیاری از تؤطئه‌ها خنثی می‌شود. 🔍اینگونه به راست بودن پیام کسی که بارها و بارها کذب بودن اخبارش به اثبات رسیده، حتما حتما شک خواهیم کرد. 🌸امروز بیست و یکمین روز چله زیارت عاشوراست. چله گیران عزیز هر زمان زیارت عاشورا را قرائت فرمودند با یک اعلام کنند تا از ادمین کانال @taghatoae دعای خیر هدیه بگیرند. 🆔 @tanha_rahe_narafte
ziarat_ashura_habibi-[www.Patoghu.com].mp3
6.25M
🔴 ماه صفرِ پر خطر را چطور آغاز کنیم؟ 💫بیایید اولین روز ماه را با نام و یاد امام حسین و امام زمان علیهماالسلام و صدقه دادن برای سلامتی حضرت حجت ارواحنافداه شروع کنیم. 🏴وضو بگیریم. رو به قبله روی دو زانو بنشینیم. دست ادب بر سینه بگذاریم و سلام دهیم: ✨السلام علیک یا اباعبدالله الحسین✨ ✨ السلام علیک یا بقیة الله خیر لکم✨ 🆔 @tanha_rahe_narafte
🌱ماه صفر رسید، آیا پاسخگوی یاری طلبی امام بودیم؟ 📢فریاد «هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی» امام حسین علیه‌السلام، فریادی است که هر ثانیه در درونمان بلند است، ولی نادیده‌اش می‌گیریم. 🔊این فریاد هر سال در ماه محرم از هزار توی تاریخ، خودش را بیرون می‌کشد و با صدای بلندتری بانگ برمی‌آورد:«مردم، هر لحظه صدایتان می‌کنم؛ آیا یاوری هست، مرا یاری کند؟» 🏴محرم تمام شد. آیا ندای امام حسین علیه‌السلام را لبیک گفتیم؟ 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨به فکر دوستان دخترت هم هستی؟ 🌹دخترش گفت بابا! برایم ساعت می‌خری؟ عباس گفت: می‌خرم. به شرط اینکه فقط در خانه بپوشی‌اش. ممکن است در مدرسه جزو اولین نفراتی باشی که ساعت دارند. آن وقت بقیه بچه‌ها چه کنند؟ 📚 آسمان؛ بابائی به روایت هسر شهید، نویسنده: علی مرج، صفحه ۳۳-۳۲ 🆔 @tanha_rahe_narafte
💠بدبخت‌ترین کودکان ✅بدبخت ‌ترین کودکان، آنهایی هستند که والدینشان، آنها را در ناز و نعمت بزرگ می‏کنند و نمی‏‌گذارند سختی‌ها و سرد و گرم دنیا را بچشند. 🔘این‌گونه کودکان در مقابل مشکلات از پا در می‌آیند و نسبت به لذّت‌ها بی‏ تفاوت هستند. 🔘 این فرزندان مثل یک ساقه نازک می‌مانند که با هر تندبادی احساس شکست و ناامیدی می‌کنند و با خوشی‌ها‌ی زندگی نشاطی پیدا نمی‏‌کنند. 🆔 @tanha_rahe_narafte
✍عشق سرعت 🍃پایش را روی ترمز فشرد. بوی پلاستیک سوخته فضای ماشین را پر کرد؛ اما ماشین متوقف نشد. فرمان زیر دست‌های عرق کرده حمید سُر خورد. فرهاد کنار گوشش فریاد زد: « ترمز کن، لعنتی ترمز کن. » حمید عربده کشید: « نمیگیره.» 🌸حمید عاشق رانندگی بود. چندین بار از پدرش خواست تا به او رانندگی یاد دهد؛ اما هربار با اخم پدر مواجه شد: « حالا زوده بعد اینکه به سن قانونی رسیدی و تصدیقتو گرفتی اگه خودم تأییدت کردم بهت اجازه میدم پشت ماشین بشینی وگرنه خوابشو ببینی که بزارم پشت ماشینم بشینی.» ☘اخم، قهر و حرف نزدن در نرم کردن پدرش نقشی نداشت. همراه فرهاد و مهران و با ماشین پدر فرهاد رانندگی یاد گرفت. شبی اتفاقی با ماشینی مسابقه دادند و از آن شب پای ثابت مسابقات شدند. چندین بار فرهاد و مهران ماشین آوردند و این بار نوبت حمید بود، دیگر نمی‌توانست نه بیاورد. ساعت ۱۲ وقتی که یک ساعتی از خواب همه اهل خانه گذشت. پاورچین پاورچین مثل دزدها سوییچ را از جاکلیدی برداشت. تمام سلول‌های بدنش تا موقعی که با ماشین از خانه دور شود، آژیر خطر می‌کشیدند. 🍃ماشین‌ها روی یک خط ایستادند. شهرام پوزخند زنان رو به حمید با صدای بلند گفت: « بازنده‌های هر شب از رو نمی رید نه؟! » تمام بچه ها خندیدند. سوت آغاز مسابقه صدای جیغ لاستیک ماشین‌ها خنده‌ها را بلعید. حمید سه میدان و دو بلوار با سرعت و شانه به شانه شهرام طی کرد. 🌺وارد خیابان باریک و با شیب تندی شدند. شهرام با ماشین شاسی بلندش جلوی پژو حمید پیچید. حمید ترمز گرفت؛ اما جز پیچیدن بوی سوختگی در مشام آنها اتفاقی نیفتاد. حمید فرمان لغزان زیر دستش را به سمت کنار جاده چرخاند. سیاه پوشی کنار جاده ظاهر شد. قبل از اینکه حمید ترمز دستی را بکشد، سپر ماشین آن مرد سیاهپوش را به هوا پرتاب کرده بود. ☘زنگ تلفن چشم‌های خواب زده پدر حمید را هوشیار کرد. خواب آلود گوشی اش را جواب داد. جملاتی که می‌شنید را باور نمی‌کرد و فقط گفت: « امکان نداره، پسرم الان تو اتاقش خوابه... اشتباه می‌کنین... » در حین صحبت کردن به سمت اتاق حمید رفت و چراغ اتاقش را روشن کرد. رختخواب خالی او دهانش را بست. 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
💌شما از:ریحانه به:منجی عالم بشریت 🖤🍃سلام امام زمانم🍃🖤 ▪️آقاجانم ظهور کنید تا دوچشم اشک بارم را فدای قامتتان کنم. ▪️مولای مهربانم،تمام لحظات من فدای یک نگاه شما بیایید. ▪️آقاجان درد جدایی را به سختی تحمل می کنم،در ندبه ها سر می دهم مولا کجایید؟ ▪️مولاجانم دلم خیلی بی تاب کربلاست دعایمان کنیداربعین با دیدن ضریح آقا امام حسین علیه السلام چشممان روشن شود. ▪️عزیز فاطمه سلام الله علیها بیایید که همه جهانیان ببینند که آرامش همه ای سال های جهان فقط شما هستید. ▪️مولاجان جهان تاریک است منتظر طلوعتان هستیم. 🖤یابن الحسن عجل علی ظهورک به حق حضرت زینب سلام الله علیها 🤲 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 ارواحناله الفداء ارتباط با ادمین: @taghatoae ادمین تبادل: @tajil0313 🆔 @parvanehaye_ashegh
🤔 دومین سؤالی که موقع خواندن خبر باید بپرسیم 📰 بعد از اینکه خبری را خواندید، به این سؤال توجه کنید: این خبر با چه هدفی منتشر شده است؟ ⚠️مثلا برای تحلیل رسانه های غربی باید اهداف رهبران فکری آنها را بررسی نمود. 🔻 از نظر آنان انقلاب اسلامی ایران خطرناک‌ترین دشمن برای تمدن غرب است. با چنین طرز فکری نباید از آنان انتظار خیرخواهی و خبر درست داشته باشیم. 🌸امروز بیست و دومین روز چله زیارت عاشوراست. چله گیران عزیز هر زمان زیارت عاشورا را قرائت فرمودند با یک اعلام کنند تا از ادمین کانال @taghatoae دعای خیر هدیه بگیرند. 🆔 @tanha_rahe_narafte
ziarat_ashura_habibi-[www.Patoghu.com].mp3
6.25M
⏳با عملی کوچک، امام، خانواده و خودمان را بیمه کنیم 💫بیایید دومین روز ماه را با نام و یاد امام حسین و امام زمان علیهماالسلام و صدقه دادن برای سلامتی حضرت حجت ارواحنافداه شروع کنیم. 🏴وضو بگیریم. رو به قبله روی دو زانو بنشینیم. دست ادب بر سینه بگذاریم و سلام دهیم: ✨السلام علیک یا اباعبدالله الحسین✨ ✨ السلام علیک یا بقیة الله خیر لکم✨ 🆔 @tanha_rahe_narafte
🖤هجران 🚩پرچم سرخ روز عاشورا را حضرت زینب با صبر زینبی خود تا ابد برافراشته داشت. اشکم ز هجر روی تو خوناب شد حسین مویم ز غصه رشته‌ی مهتاب شد حسین 🆔‌ @tanha_rahe_narafteh
✨چقدر انصاف رو رعایت می‌کنی؟ 🌹در گرماگرم عملیات کربلای چهار، در ساحل ام الرصاص مجروح افتاده بودم. از شدت آتش دشمن، هیچ قایق خودی نمی‌توانست بیاید این طرف رود. ناگهان دیدم قایقی از راه رسید و چند نفر لباس خاکی و پیشانی بند بسته از آن پیاده شدند. 🍃 ستار ابراهیمی بود. تا مرا دید و آمد چیزی بگوید، بی‌سیمچی‌اش گفت: حاجی جان! جنازه برادرتان صمد همین جاست. اگر اجازه بدهید با همین قایق برش گردانیم. 🍃حاج ستار در حالی که بند کلاهش را در دستش گره می زد، گفت: نه. دوباره بی سیم چی من و منی کرد که حاجی گفت: هر وقت جنازه همه را برگرداندید، جنازه صمد را هم برگردانید. والسلام. دیگر هم در این موضوع چیزی نمی‌خواهم بشنوم. راوی: محسن جامه بزرگ 📚غواص‌ها بوی نعنا می دهند؛ نوشته حمید حسام؛صفحه ۷۴ 🆔 @tanha_rahe_narafte
💠بهشت و جهنم فرزندان ✅ پدر و مادر، بهشت و جهنم فرزندان هستند. 🔘 یعنی رفتار فرزندان با آن ها می‌تواند به گونه ای باشد که در دنیا و آخرت ضامن سعادت و خوشبختی آن‌ها شود، یا برعکس به شیوه ای باشد که سبب بدبختی و شقاوت آن‌ها شود. 🔘 پدر و مادر به واسطه احسان و نیکی به فرزندان، سزاوارترین انسان ها برای احترام و قدردانی هستند. 🔸در این خصوص خداوند عزیز هم در قرآن کریم می‌فرماید: 🔹وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَة؛ِ از روی محبت و مهربانی، بال فروتنی را برای پدر و مادرت فرود آور. 📖اسراء: ۲۴. ✅ حواسمان باشد در اسلام، نوع برخورد با پدر و مادر از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ تا جایی که رضایت پدر و مادر رضایت خداست و خیر و سعادت فرزند را به دنبال دارد. 🆔 @tanha_rahe_narafte