eitaa logo
مسار
337 دنبال‌کننده
5هزار عکس
554 ویدیو
2 فایل
هو الحق سبک زندگی خانواده سیره شهدا داستانک تلنگر مهدوی تبادل👈 @masare_irt ادمین : @hosssna64
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از نامه خاص
از: رمیصا به: خدای عزیزم سلام نازنین معبودم شنیده بودم کارگزارنی داری که به وقت لزوم به بندگان کمک می کنند . از قضا یک کارگزار شیرین زبان 😍 پنج ساله را برایم گمارده ای که با شنیدن الله اکبر اذان ، مثل طوطی فقط یک جمله را تکرار می کند: « نمازتو بخون دیگه » تا وقتی هم که رو به قبله نشوم رهایم نمیکند. الحمدلله رب العالمین 🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿 شما هم می توانید به خداوند ، امام زمان و بقیه معصومین علیهم السلام یا شهدا نامه بنویسید و آن را با هشتگ در محیط های مجازی تان منتشر کنید. با نشر نامه هایتان در ثواب ارتباط گیری با انوار مطهر شریک شوید. 🆔 @parvanehaye_ashegh
🌐چگونه از فضای مجازی سالم بیرون برویم؟ 🌀برای اینکه در فضای مجازی حل نشویم و از اثرات منفی آن بکاهیم. حتما حتما حتما مطالعه کتب اعتقادی مثل کتب شهید مطهری را در برنامه مطالعاتی روزانه‌مان قرار بدهیم. 🌸امروز سی‌ و چهارمین روز چله زیارت عاشوراست. چله گیران عزیز هر زمان زیارت عاشورا را قرائت فرمودند با یک اعلام کنند تا از ادمین کانال @taghatoae دعای خیر هدیه بگیرند. 🆔 @tanha_rahe_narafte
ziarat_ashura_mansuri-[www.Patoghu.com].mp3
4.1M
🌸 بهترین روزها را با یاد امامان آغاز کنیم 💫 صبح را با نام و یاد امام حسین و امام زمان علیهماالسلام و صدقه دادن برای سلامتی حضرت حجت ارواحنافداه شروع می‌کنیم تا با این اعمال به آرامش روزانه برسیم. 🏴وضو می‌گیریم. رو به قبله روی دو زانو می‌نشینیم. دست ادب بر سینه می‌گذاریم و سلام می‌دهیم: ✨السلام علیک یا اباعبدالله الحسین✨ ✨ السلام علیک یا بقیة الله خیر لکم✨ 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨اشکم اشکم ز هجر روی تو خوناب شد حسين مويم ز غصه رشته مهتاب شد حسين هرجا کنار آب نشستم ز داغ تو از بس که سوختم جگرم آب شد حسين 🆔 @tanha_rahe_narafte
💞اگه شوهر شما همچین کاری بکنه چه می‌کنید؟ 🔰 از اردوی مشهد برگشته بود. با اینکه می‌توانست خانواده‌اش را ببرد ، اما این کار را نکرده بود. پرسیدم: عبد الله! چرا خانواده‌ات را نبردی؟ گفت: از وقتی رحمت الله شهید شده، بین خانواده خودم و او فرقی نمی‌گذارم تا مبادا به دل خانواده‌اش خطور کند که اگر رحمت الله زنده بود، ما را می‌برد. خیلی اهل مراعات بود و نکته سنج. 📚‌‌کتاب یادگارن، ج۵، چاپ دوم ۱۳۸۸، ناشر روایت فتح، خاطره ص ۶۰ 🆔 @tanha_rahe_narafte
💞بهترین همسر دنیا باشیم 💖مدافع همسرتان باشید و از همسر خود در گفتار و کردار حمایت کنید. به هیچ کس حتی نزدیکان اجازه ندهید بی‌دلیل از همسر شما عیب‌جویی کنند. 🆔 @tanha_rahe_narafte
✍️میدان مسابقه 💦صدای گریه معصومه ، مثل پتکی بر سرش فرود می‌آمد. صبح که از خواب بیدار شد وسط پیشانی و دو طرف سرش درد می‌کرد. بالش را برداشت و محکم به پیشانی و دو طرف سر فشار داد. دیروز حرص زیادی خورده بود. برای اینکه بچه‌ها متوجه نشوند، مجبور شده بود، جلوی خود را بگیرد تا چیزی نگوید. همین خودخوری و آزادنکردن صداهای درونش، خودش را به شکل درد نشان داد. 🌸همسرش مرتضی، مریض شده بود. نرگس هرچه سوپ و آبمیوه می‌آورد؛ مرتضی مثل بچه‌ها شده و گوش به حرفش نمی‌داد. خجالت از موی سفیدش نمی‌کشید. هر وقت مریض می‌شد، اعصاب او را خط خطی می‌کرد. نرگس حواسش بود که صدایش را بلند نکند و با خواهش و قربان‌صدقه به زور سوپ را به او بخوراند تا کمی قوت بگیرد. صبح حالش خیلی بهتر بود. حتّی می‌توانست سر کار برود و تبش پایین آمده بود. 🌺نگاهی به اتاق بچه‌ها کرد. به طرف معصومه رفت. گریه‌اش بریده بریده شده بود. نرگس هر روشی را به کار می‌برد؛ ولی قطع نمی‌شد. روسری گل آبی را برداشت و با آن سرش را محکم بست. نگاهی به ساعت دیواری انداخت که عقربه‌هایش با هم میدان مسابقه تشکیل داده بودند و در حال رسیدن به هم بودند. یک ساعت دیگر مرتضی می‌آمد و او هنوز کارهایش را انجام نداده و ناهار آماده نکرده بود. مرتضی مردی نبود که ناراحت شود، ولی او از انجام نشدن به موقع کارها به شدت ناراحت بود. 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
از : افراگل به : قطب عالم امکان بسم الله الرحمن الرحیم 🌹«السَّلامُ عَلَيکَ يا مولای یا بَقيَّةَ اللَّهِ»🌹 سلام و صلوات بر تو ای شاهد و ناظر آقاجان خوب می‌دانم که هر زمان به یادتان هستم ، از سوی خودتان گوشه چشمی به این کمترین شده است والّا من کجا و یاد شما کجا؟! مولاجان دوست دارم هر ساعت به یادتان باشم و برای سلامتی تان دعا بخوانم و نذر کنم . باَبی اَنت و اُمّی ✨عالم به عشق روی تو بیدار می‌شود هر روز عا‌شقان تو بسیار می‌شود... ✨وقتی سلام می‌دهمت در نگاہ من تصویر مهربانی تو تکرار می‌شود... اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج 🌾🌼🌾🌼🌾🌼🌾🌼🌾🌼🌾 ارواحناله الفداء ارتباط با ادمین: @taghatoae ادمین تبادل: @tajil0313 🆔 @parvanehaye_ashegh
🔥آدمای تو اینستاگرام، همه میرن جهنم؟ 🍃 صفحه اینستاگرامش را برایم باز کرد. فیلم دختری لچک به سر را نشان داد، موهایش را دو طرف سر بافته و در معرض دید قرار داده بود. همراه برادرش غذاهای جدید می‌ساختند، می‌چشیدند و طعمش را توصیف می‌کردند. گفتم: اولا چرا برادر این دختر بی‌خیاله از اینکه مردم خواهرش رو با این وضع ببینن؟ دوم اینا از آتیش جهنم نمی‌ترسن؟ چشمانش را درشت کرد و پرسید: یعنی می‌گی اینهمه آدم تو اینستاگرامن همه رو خدا می‌بره جهنم؟ گوشی‌اش را پس دادم: اگه همه اینطوری عمل کنن بله، البته همه جا آدم خوبم هست ولی تو قرآنم داریم اکثرهم الکافرون. پس فقط اونایی که گوش به حرف خدا میدن بهشتی میشن. - نه بابا خدا همچین کاری نمی‌کنه. - بابات وقتی کار اشتباه انجام میدی، تنبیهت نمی‌کنه؟ 🌸امروز سی‌ و پنجمین روز چله زیارت عاشوراست. چله گیران عزیز هر زمان زیارت عاشورا را قرائت فرمودند با یک اعلام کنند تا از ادمین کانال @taghatoae دعای خیر هدیه بگیرند. 🆔 @tanha_rahe_narafte
ziarat_ashura_mansuri-[www.Patoghu.com].mp3
4.1M
🌸 حواست به ساعت‌های آغازی روزت هست؟ 💫 صبح را با نام و یاد امام حسین و امام زمان علیهماالسلام و صدقه دادن برای سلامتی حضرت حجت ارواحنافداه شروع می‌کنیم تا با این اعمال به آرامش روزانه برسیم. 🏴وضو می‌گیریم. رو به قبله روی دو زانو می‌نشینیم. دست ادب بر سینه می‌گذاریم و سلام می‌دهیم: ✨السلام علیک یا اباعبدالله الحسین✨ ✨ السلام علیک یا بقیة الله خیر لکم✨ 🆔 @tanha_rahe_narafte
✍️غرق تماشا 🌸صبح یعنی ؛ تو بخندی از ته دل تا من غرق تماشایت شوم. 🍀 من شاد خواهم بود، زمانی که به اطرافیانم ببخشم از محبتی که خدا به من هدیه کرده است. 🌼اینگونه که باشم، می‌شوم اشتیاقی برای طلوع هر صبح. 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨خدایا ممنونم نذرم رو قبول کردی 🍃مادر محمود نذر کرده بود که پسرش در روز عاشورا شهید شود. می‌گفت: می دانستم شهید می شود. ختم سوره واقعه برداشتم که اگر شهید می‌شود، روز عاشورا شهید شود تا گریه‌هایم برای امام حسین علیه السلام باشد و رنگ او را بپذیرد. 🍃غروب عاشورا بود که هنوز خبر شهادت محمود به او نرسیده بود. ناراحت بود. گفت: خدایا! نذرم را قبول نکردی؟! مادر عازم مسجد بود. وقتی خبر شهادت محمود را به مادر دادیم، اولین سؤالش این بود که کی شهید شد؟ 🍃وقتی گفتیم روز عاشورا، گفت: خدایا! ممنونم که نذرم را قبول کردی. 🍃با اینکه خبر شهادت محمود را شنید اما دوباره راه مسجد را در پیش گرفت. می گفت: محمود به امام حسین علیه السلام اقتدا کرد و امام حسین علیه السلام شهید نماز شد. 📚 نذر قبول؛ کتاب خاطرات شهید محمود اخلاقی، نویسنده: اشرف سیف الدینی، صفحه ۷۵-۷۴ 🆔 @tanha_rahe_narafte