سلام سلام سلام✋🏻 صبح سرد زمستونیتون بخیر و شادی🌺 در ادامه... بالاخره پذیرفتم که دوستم از ما جدا بشه، ولی قبل از رفتنش برای نشر نامه‌هایی که اعضای گروه، روزانه به امام زمان ارواحنافداه می‌نوشتند یه کانال زدیم، یعنی من یه کانال زدم و دوستم یه کانال دیگه و دوستم مخاطباش رو تشویق به نوشتن نامه می‌کرد و منم نامه‌های نوشته شده اعضای گروه خودمونو روزانه نشر می‌دادم. من اسم کانال نامه‌ها رو گذاشتم پروانه‌های عاشق یعنی نامه‌ها، پروانه‌هایی هستن که به سمت آقا حرکت می‌کنند و دور شمع وجودی حضرت جمع میشن و می‌چرخن. هشتگ #نامه_خاص هم هشتگی بود که از همون اول قرار دادم تا شاید یه روزی تو فضای مجازی ترند بشه و همه دنبال نوشتن یه نامه خاص برای یه شخص خاص به اسم امام زمان باشیم. ولی دوستم می‌گفت: با اسم نامه خاص ارتباط نمی‌گیره و از هشتگ #صمیمانه_با_امام استفاده می‌کرد. یه روز وقتی از خواب بیدار شدم، تصمیم گرفتم درخواست دوستمو اجرایی کنم. برای اینکه با رفتنش تنشی تو گروه ایجاد نشه، چند روزی بود که دوستم فعالیتشو کم کرده بود و کم کاری همیشه تو گروه ما باعث حذف اون عضو از گروه می‌شد. منم اون روز صبح بدون هیچ حرفی با نهایت تأسف و ناراحتی دوستمو از تمام گروه‌ها و کانال‌ها حذف کردم. از شدت ناراحتی تا مدت‌ها ارتباطم رو باهاش بی‌نهایت محدود کردم تا اینکه یه روز بهم پیام داد ... 🆔 @masare_ir

کانال صمیمانه با امام رو می‌خواد ببنده و تمام نامه‌های مخاطباش رو برای من فرستاد. بعد از مدتی که مسابقه برای کانال تنها راه نرفته و پروانه‌های عاشق برگزار کردیم، تصمیم گرفتم گروهی ایجاد کنیم که مخاطبا به جای فرستادن نامه تو خصوصی ادمین، نامه‌ها رو توی گروه قرار بدن. تو این مدت با اعضای گروه تنها راه نرفته همیشه در ارتباط بودم. وقتی اشتباهی رخ می‌داد، بهشون تذکر می‌دادم، اشتباهشونو درست می‌کردم و بهشون یاد می‌دادم که راه درست انجام اون کار چیه. به مرور ریزش‌های گروه شروع شد، یکی ازدواج کرد، یکی باردار شد، چند تایی معلم شدن و حتی اگه می‌خواستن، نمی‌رسیدن فعالیت درستی داشته باشند .... @masare_ir

سلام سلام سلام✋🏻 صبح برفی و بارونی‌تون بخیر🌨🌧 به جایی رسیدیم که گروه تدوینگران آه و ناله سر دادن و عکس خام مناسب خواستن. گفتم: باشه، تأمین عکس خامتون با من. یه کانال خصوصی زدم به اسم آرشیو عکس خام، لینکش رو برای تدوینگرامون فرستادم و اونا عضو شدن. از سایتای مختلفی که مجوز استفاده عمومی داده بودن، عکس خام باکیفیت دانلود می‌کردم و توی کانال قرار می‌دادم تا اعضا استفاده کنن. یکی از اعضای گروه تدوینگران به رشد آهسته همراه بقیه راضی نبود و بالاخره ایشونم از گروه رفت. یکی دو سالی از تشکیل گروه گذشت. همونطور که برخی از گروه می‌رفتن، افراد جدیدی بهمون اضافه می‌شدن. چجوری؟🤔 🆔 @masare_ir

به شیوه‌های مختلف من و اعضای گروه دنبال عضو جدید بودیم. یه بار تو شبکه اجتماعی خودمون از دوستان خواستم به گروه ما اضافه بشن. اعضای گروه هم تو جاهای مختلفی که عضو بودن، برای آوردن عضو جدید به گروه تلاش می‌کردن. گاهی خودم جاهای مختلف آیدیمو می‌ذاشتم و برخی می‌اومدن خصوصیم، درباره کارشون سؤال می‌پرسیدن و منم اگه می‌تونستم راهنمایی می‌کردم و گروهمون رو بهشون معرفی می‌کردم و اونام اگه مایل بودن همراهمون می‌شدن؛ ولی شاید بخاطر جهادی بودن کارمون، اکثراً به گروه وفادار نبودن و بعد یه مدت می‌رفتن دنبال هدف‌های دیگه تو زندگیشون. دیگه تو هر کدوم از گروه‌ها حداقل یه متخصص داشتیم: خانم حسنا مدیر گروه تدوینگرامون شد خانم افراگل مدیر گروه نویسندگانمون شد خانم قاصدک هم مدیر گروه نشردهندگانمون شد منم که از فشار کاری این چند سال خسته بودم و آرشیو عکس خام رو هم بعد یه مدت از کانال خصوصی به عمومی تغییر داده بودیم و مسئولیت بیشتری داشت، مدیریتشو به یکی از اعضای گروه سپردم و برای مدتی رفتم مرخصی تا نفسی تازه کنم و با انرژی برگردم. بعد از برگشتم ... 🆔 @masare_ir

😍 بریم زیارت امام حسین علیه‌السلام؟ دست ادب روی قفسه سینه✋🏻 کلیپ رو باز کن و بگو: السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین ✋🏻 امام باقر علیه‌السلام فرمودند: «زَائِرُ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فِي اَلنِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ يُغْفَرُ لَهُ ذُنُوبُهُ ... .؛ زائر امام حسین علیه‌السلام در شب #نیمه_شعبان، تمامی گناهانش آمرزیده می‌شود. ...» 📚کامل الزيارات ج ۱، ص ۱۸۰ #میلاد_امام_زمان ارواحنافداه 🆔 @masare_ir

سلام من نیومدم که آمده باشم.😌 این ریشه‌های ز خاک بیرون منو چند روزی تحمل کنید، برمی‌گرده سر جاش. اونوقته که شما بدوید دنبال صدف و صدفم تو دریا بره دنبال آب بازی خودش.😁 🆔 @masare_ir

سلام سلام سلام✋🏻 #میلاد_امام_زمان ارواحنافداه بر همگی مبارک باشه💐 شمعاشم می‌ذاریم إن‌شاءالله خود حضرت بیان فوتشون کنن🎂🎉 دیروز یادم اومد که یه چی رو وسط تعریف کردنام جا انداختم. اینکه چطور اسم گروه و کانال عوض شد؟ ما اصلا قصد عوض کردن اسم گروه و کانال رو نداشتیم. حتی خیلیا بهمون گفته بودن: شما وقتی بین خودتون میخواید اسم گروهتونو بگید، سختتون نیست که یه اسم به این بلندی رو بگید و منم گفته بودم: نه، ما با تنها راه نرفته مشکلی نداریم. دوستشم داریم. اما بالاخره تو دام افتادیم.😂 بخش مجازی دفتر تبلیغات بهمون پیشنهاد داد با یه تخفیف خوبی برامون لوگو بزنه. من با آقایی که مسئول این کار بود، طرف شدم. گفت: اسم کانالتون و طرحی که می‌خواید داشته باشه رو بدید. گفتم: یعنی چی؟ مگه طرح رو شما نباس انتخاب کنید؟ گفتن: من انتخاب کنم مورد پسندتون نشه، بعد کار من زیاد میشه. یه طرحی بگید که من حدود کارم دستم باشه. دیدم حرفش معقوله قبول کردم. فقط از اون جریان یادمه گفتن: اسم کانالتون برای لوگو شدن طولانیه. بعد موندیم چه کنیم. گفتم: میشه اسم عوض نشه و فقط لوگو با یه اسم کوتاه باشه؟ گفتن: میشه، ولی حرفه‌ای نیست. مجدد اومدم تو گروه و با اعضای گروه به بحث سر اسم جدید نشستم تا اینکه روی اسم مسار به معنای راه به توافق رسیدیم. توی نت، دنبال لوگوهای مختلف گشتم و چند مدل پسندم شد. طرحی که می‌خواستم رو براشون کشیدم و توضیح دادم و ایشونم برام زدن. گفتم می‌خوام مسار به شکل یه جوانه باشه با رنگ سبز که نشون بده این جوانه درخت زندگیه که با رسیدگی درست، رشد می‌کنه و یه درخت تنومند می‌شه. بعد از آماده شدن لوگو و تحویلش به من، اسم تمام کانالا و گروه‌ها و حتی وبلاگمون به مسار تغییر ماهیت داد. از اونجایی که ما برای پشتیبانی کانال ایتا، سایت هم زده بودیم و براش دامنه خریده بودیم، با تغییر اسم کانال رفتم یه دامنه جدید خریدم و لینک سایت شد: www.masare.ir برای اینکه چشم مخاطب با لینک سایت آشنا بشه، دقیقاً همونو گذاشتیم برای آیدی کانال. با این تفاوت که به جای نقطه(دات) وسطش از زیرخط(آندرلاین) استفاده کردم. چون گفتن اسم بلند خوب نیست، اسم کانال پروانه‌های عاشق رو هم تغییر دادم به نامه خاص و لینکش رو هم عوض کردم و شد: @namekhas تنها جایی که عوض نشد، آرشیو عکس خام بود. از اول عمومی شدن لینکش ثابت بود. @Rawphoto معناشم عکس خام هست، هنوزم همونه. وقتی اسرائیل غزه رو شدیداً بمبارون کرد و قتل عام کودکان معصوم شدت گرفت، عکس کانال مسار و نامه خاص مشکی شد و گفتم تا زمان آزادی کامل مردم غزه و فلسطین و نابودی اسرائیل دیگه سبز و رنگی‌اش نمی‌کنم. عکس آرشیو رو عوض نکردم، بخاطر اینکه محل نشر گل منگولی و رنگی رنگیه. مشکی بودن عکسش شاید اثر آنچنانی نداشته باشه. خب اینم جواب طولانی سؤال جامونده. برای امروز کافیه. دیگه ادامه پیام قبل میره برای فردا إن‌شاءالله😌 🆔 @masare_ir

✨ای جان جهان به فدای تولد تویی که عطر بهشت می‌دهد قدم‌هایت ای مژده‌ی رسول خاتم ای نشانه‌ی صبر علی خوش آمدی💐 به قلم ریحانه الحسین #میلاد_امام_زمان ارواحنافداه و #نیمه_شعبان مبارک🌸 🆔 @masare_ir

سلام سلام سلام✋🏻 وقتی مثلاً رفته بودم مرخصی و نبودم، هر روز تو ایتا سرکی می‌کشیدم؛ ولی با اعضای گروه صحبت نمی‌کردم. یسری وظایف کانال نامه خاص بود که هیچ کس نمی‌تونست انجام بده و خودم باید هر روز می‌اومدم و انجامشون می‌دادم. گاهی هم به روند کار اعضا سرکی می‌کشیدم. به اعضای گروه گفته بودم بهم پیام ندن و جز مواقع خیلی خاص ازم کمک نخوان و ظاهراً همه چیز داشت مثل قبل پیش می‌رفت. بعد برگشتم، دیدم آب از آب تکون نخورده، حتی عملکرد اعضای گروه خیلی بهتر قبل شده بود. از اینکه انقدر عالی شدن و قدرت مدیریت یه گروه رو پیدا کردن، خیلی خوشحال شدم. با خودم گفتم: شاید الان وقتشه که گروه رو به اعضای موفقمون بسپرم و برم دنبال هدف جامونده خودم. که یهو انگار زلزله اومد. همه چی بهم ریخت. ... 🆔 @masare_ir

یکی از اعضای گروه، علاوه بر مسئولیتی که داشت، ازم خواست یه جای دیگه بهش مسئولیت بدم. من چون معتقد بودم وقتی فردی بار یه مسئولیت رو به دوش می‌کشه، اگه بخواد وارد کاری جدید بشه نمیتونه هر دو رو به بهترین شکل انجام بده و بالاخره یکی از اونا ضایع می‌شه، مخالفت کردم. مخالفت همان و بعد از یه مدت سر یه موضوع دیگه، شعله گرفتن آتیش زیر خاکستر همان. برخی از اعضای گروه معتقد شدن که من دیکتاتور هستم و از پذیرش حرفام سر باز زدن. بعد هم تعدادی از بهترینشون یکی یکی از گروه رفتن. اونوقت من موندم و یه لشکر شکست خورده. خواستم مدیریت رو واگذار کنم که اعضای به جا مونده تو گروه گفتند: تا تو باشی، مام هستیم، تو بری ما هم میریم. گفتم: آخه این چه مدلشه؟مگه شما اومدید برای من کار کنید؟هدف ما کار کردن برای خدا بود. بود و نبود من تو این مسیر نباید خدشه وارد کنه. جواب دادن: این شما بودی که ما رو دور هم جمع کردی و تا اینجا همراهمون بودی. گفتم: فرض کنید من مرده‌ام، اونوقت چه می‌کنید؟ گفتن: با قدرتی بیشتر راهتو ادامه میدیم. آهی کشیدم و تو دلم با خودم گفتم بعید می‌دونم مسار رو رها می‌کنید و می‌رید تو محیط‌هایی که برای خودتون به سفارش من ساختید.😔 بالاخره این بحث هم تموم شد و مجدد به واسطه اعضا عضوگیری کردیم. اما تو بحثی که پیش اومد مدیر گروه نویسندگانمون رو از دست دادیم و خیلی از اعضای خوب و فعالی که قبلاً داستاناشونو می‌خوندید از گروه رفتند و منم دیگه نه دل و دماغ آموزش دادن داشتم، نه نوشتن حرفه‌ای. گروه نویسندگان چند تغییر مدیر داشت تا بالاخره الان مدیر گروهشون خانم صبح طلوع سرشلوغمون هست.☺️ گروه تدوینگرامونم بعد از چند دفعه قد راست کردن بخاطر مشکلات شخصی که برای اعضاش بوجود اومد و کم کار شدن تعطیل شد. برای سایتمونم خدا یهو یه آقایی رو فرستاد تو خصوصی من که بعدها فهمیدیم تو کار فنی سایت تخصص دارن و قبول کردن این مسئولیت رو به عهده بگیرن. سایتمونو سر و سامان دادن، آموزش نوشتن تخصصی برای سایت رو برامون فرستادن، ولی کسی نبود که این کار رو به عهده بگیره. الان گروه مسار با کمبود شدید نیروی جهادی کارآمد متعهد مواجه هست. با اینکه همیشه تأکید داشتم جز طلبه عضو گروهمون نشن، ولی یه مدت از غیر طلاب هم عضوگیری کردیم، اما چون جهادی بودیم، اونام بعد یه مدت رفتن. غافل از اینکه اگه یه کاری رو ادامه بدی و به تخصص برسی قطعاً به درآمدم می‌رسی. ولی انگار همه توقع دارن مستقیم پول از دست تو بگیرن.😔 همه اینا رو براتون تعریف کردم که از اوضاع پشت صحنه کانال آگاه بشید و الان نوبت شماست که پیشنهاد بدید کانال مسار چطوری راهشو ادامه بده؟ اینجا برام بنویسید👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 https://6w9.ir/Harf_10433825 🆔 @masare_ir

گفته بودم اگه منو تا آخر گپ معرفی گروه مسار نشناختید، خودمو معرفی می‌کنم. کسی چیزی نگفت که شناختید یا نه.🤓 اِهم اِهم 😎 مطالبی که قبلاً تو کانال با هشتگ #به_قلم_صدف می‌خوندید. داستان‌ها و دستنوشته‌های هنر دست خانم مدیر بود. بعدها از حالت هشتگ خارجش کردیم و پای هر مطلب اسم مستعار نویسنده یا تدوینگر نوشته می‌شد. این کار هم بخاطر این بود که هم شما هم خودمون بدونیم کی به کیه.😁 🆔 @masare_ir

💭 درمان همه‌ی ‌«نمی‌تونم»ها و «نمی‌شه»ها 🤲🏻 خدایا ، خودت همه قفل‌های بسته زندگی ما رو باز کن، خودت خواستی، حالام خودت درستش کن. 📹 استاد شجاعی 🆔 @masare_ir