eitaa logo
مسار
343 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
577 ویدیو
2 فایل
هو الحق سبک زندگی خانواده سیره شهدا داستانک تلنگر مهدوی تبادل👈 @masare_irt ادمین : @hosssna64
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از نامه خاص
از: معراج به: منجی عالم بشریت ✨سلام غایب همیشه حاضر من! 🌺دلم بهانه‌گیر که می‌شود، با یاد تو آرامش می‌کنم. 🌼در دنیایی که همه چیز بوی غربت می‌دهد، یاد یار سفر کرده، آشنای ثانیه‌های دلتنگی است. 🌟کاش مژده آمدنت را به چشمان منتظران هدیه می‌کردی، شاید دریای مواج انتظار به ساحل حضورت برسد. 🕊🌿🕊🌿🕊🌿🕊🌿🕊🌿 شما هم می توانید به خداوند ، امام زمان و بقیه معصومین علیهم السلام یا شهدا نامه بنویسید و آن را با هشتگ در محیط های مجازی تان منتشر کنید. با نشر نامه هایتان در ثواب ارتباط گیری با انوار مطهر شریک شوید. ارواحناله الفداء 🆔 @parvanehaye_ashegh
✨محبت خدا 🌸بالاترین‌ محبت‌ها، محبت خداست. ☘ محبت خدا در سایه سایر محبت‌هاست. 🌼محبت در خانواده تلاشی است، برای رسیدن به این قله. ✨محبت را خدای محبت آفرین، هبه خواهد کرد، پس هر چه خدایی‌تر باشی، قسمتت از محبت بیشتر است. 🆔 @tanha_rahe_narafte
💠بیکار نبودن ✅ زن احساس ناراحتی می‌کند، وقتی که می‌بیند همسرش بیکار است و برای تأمین مخارج زندگی خود تلاشی نمی‌کند. 🔘بیکار بودن مرد، بدین معناست که او در قبال خانواده‌اش احساس وظیفه نمی‌کند. 🔘همچنین بیکاری مرد، سبب ایجاد تنش و درگیری و از دست رفتن محبوبیتش در خانه است. ✅ حواسمان باشد تلاش مرد، برای بیکار نبودن و تأمین هزینه‌های زندگی؛ حتّی اگر به نتیجه نرسد، به زن نشاط و انرژی می‌دهد و او را در درک همسرش یاری می‌کند. 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨حمایت از کالای ایرانی وقتی تاریخ مراسم عروسی قطعی شد، از فردای ماه رمضان افتادیم دنبال مقدمات مراسم. قرار بود از جهیزیه چهار وسیله یخچال، تلویزیون، فرش و ماشین لباسشویی را حمید بخرد. بقیه جهیزیه را تا حد امکان همراهیم می‌کرد تا بخریم. 🌺در همان روز اول خرید حمید گفت: وقتی حضرت آقا گفته‌اند از کالای ایرانی حمایت کنید، ما هم باید گوش کنیم و جنس ایرانی بخریم. هر فروشگاهی که می‌رفتیم دنبال جنس ایرانی بودیم. نظر هر دوی ما هم همین بود تا حد امکان جنس ایرانی. 📚 یادت باشد؛ شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی به روایت فرزانه سیاهکالی مرادی؛ همسر شهید، مصاحبه و باز نویسی: رقیه ملا حسینی، نویسنده: محمد رسول ملا حسینی، ص۱۱۸ 🆔 @tanha_rahe_narafte
✅چطور زندگی شیرین می شود؟ ✨ با الهام گرفتن از زندگی بزرگان و الگو قرار دادن آنها، زندگی‌ها شیرین می‌شود و اختلافات کاهش پیدا می‌کند. جملات زیبا و عاشقانه داشتن برای همسر کانون زندگی را گرم و پر از مهر و وفا خواهد کرد. 🖊امام‌خمینی رحمة الله علیه در نامه ای خطاب به همسرشان می‌فرمودند: 💞تصدقت شوم، الهی قربانت بروم.... 🆔 @tanha_rahe_narafteh
✍قورمه سبزی، عدس پلو یا املت 🌸رضا هر چی به ساعت نگاه می کرد عقربه ها از جایشان تکان نمی خوردند. خسته شده بود.چهار ساعت چیدن پرونده ها روی هم صدای استخوان های کمر و عرق پیشانیش را درآورد. صدای قاروقور شکمش از دو متری هم شنیده می شد. 🍃 ساعت ۲ شد. با عجله گوشیش را برداشت و داخل جیبش گذاشت. جلوی آینه کنار در دستی به موهایش کشید. سریع از شرکت خارج شد. فرمان ماشین به فرمان او به چپ و راست می چرخید. رضا قورمه سبزی خوش رنگ و‌مزه مریم در ذهنش نقش بست. یک دقیقه بعد عدس پلو و سالاد شیرازی جای قورمه سبزی را گرفتند.صدای شکمش با تصور غذاها بیشتر شد. با چرخاندن کلید وارد خانه شد. صدایی نشنید. خبری از مریم در آشپزخانه نبود. صدایش را کلفت کرد و دوتا اهم اهم کرد. انگار خانه با اسباب بازی های بچه ها مین گذاری شده بود. رضا از این وضع خانه تعجب کرده بود. نگران مریم را صدا کرد. 🌺-مریم مریم خانم کجایی؟ 🍃حسین و علی با نقابی گربه ای جلوی پدر پریدند. سعی کردند خودشان را شبیه به گربه ای عصبانی نشان دهند. 🌸- سلام بابا جون خسته نباشی. 🍃- سلام بر گل پسرای بابا، مامانتون کجاست؟ 🌺مریم با صورتی برافروخته از اتاق وارد سالن شد. دست هایش را کنار دیوار گذاشت و به سختی قدم‌هایش را بر داشت. با سرفه ای سعی کرد صدایش را صاف کند:«سلام خسته نباشی رضا جون، کی اومدی اصلا نفهمیدم.» 🍃رضا که رنگ پریده مریم را دید سریع دستش را گرفت او را روی مبل نشاند. 🌸- سلام مریم جون چی شده، چرا رنگت پریده؟ زنگ می زدی بیام ببرمت دکتر. 🍃-از صبح تب و لرز کردم دیگه جون تو‌بدنم نمونده دلم نیومد سرکار نگرانت کنم. خواستم زنگ بزنم تو راه غذا بگیری، که خوابم برد، نتونستم غذایی درست کنم. 🌺با شنیدن اسم غذا سروصدای شکم رضا بلندشد. خواست بگوید اشکالی ندارد که تصویر قورمه سبزی در ذهنش نقش بست. چرا اشکالی نداره؟از صبح تا حالا کار کردی، خسته و ‌کوفته اومدی خونه و از غذا خبری نیست. دوباره خواست بگوید اشکال ندارد که عدس پلو پیش چشمانش جان گرفت. صدای درونش بلندتر گفت: هر چقدرم حالش بد بوده یعنی نمیتونسته غذایی برای تو‌درست کنه؟! 🍃رضا با صدای سرفه مریم به خودش آمد. بعد از مبارزه با درونش گفت: اشکال نداره عزیزم هر روز که قرار نیست برنج باشه، سلامتی تو مهم‌تره، الان املت درست میکنم با هم بخوریم. بعدش آماده شو تا دکتر ببرمت. 🌸مریم بر لب های بیجانش لبخندی ملیح نشست. به سمت اتاقش رفت تا آماده شود. رضا دوتا سبد اسباب بازی به بچه ها داد. گفت:« تا من ناهار آمده میکنم، ببینم کی زودتر سبدش را پر می کند. مگر نمی بینید مامانتون حالش بده به نیروی کمکی نیاز داره.» 🍃املت را که خورد صدای قاروقور شکمش آرام شد. شکمش میخواست چیزی درونش را پر کند حالا املت یا قورمه سبزی یا عدس پلو در آن شرایط فرقی می کرد؟ 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
💌شما از: شاهد به: منجی عالم بشریت ✨خوشا چشمی! که رخسار تو بیند ✨خوشا ملکی! که سلطانش تو باشی 🌟سلام مولاجان.. سلام آقای دو عالم، جانم بفدایتان 🌷امروز بر لبانم این شعر جاری بود و دوست دارم هر بار ملتمسانه و مضطرانه از خدای منان بخواهم که امام مان را زودتر به ما برساند و دوران طلایی حکومتش را دریابیم. 🤲اللهم عجل لولیک فرج🤲 🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹 شما هم می توانید به خداوند ، امام زمان و بقیه معصومین علیهم السلام یا شهدا نامه بنویسید و آن را با هشتگ در محیط های مجازی تان منتشر کنید. با نشر نامه هایتان در ثواب ارتباط گیری با انوار مطهر شریک شوید. ارواحناله الفداء 🆔 @parvanehaye_ashegh
🌺نورچشمانم 🍀شادی‌ات را دوست دارم؛ ای گُلِ گُلخانه‌ام. 🌸صدایت را دوست دارم؛ ای نور چشمانم. 🌼قرآن که می‌خوانی ای نفس‌های زندگی‌ام؛ نور است که می‌بارد بر قلب بی‌تابم. 🆔 @tanha_rahe_narafte
💠نگاه معصومانه 🔘وقت هایی که کلافه و خسته می شوید یا احساس می کنید، نمی شود فرزندتان را مدیریت کرد و یا فکر می کنید، هیچ روشی از روش های تربیت فرزند روی او اثری ندارد برای لحظاتی، هیچ کاری انجام ندهید. کمی صبر کنید و تفکر نمائید، که این صبر گره گشای بزرگی برایتان خواهد شد. 🔘زمان هایی که از دست فرزندتان عصبانی هستید به عمق چشمان معصومش نگاه کنید، نگاه معصومانه اش آرامتان می کند. 🔘یادتان باشد هیچ کدام از رفتارهای او از روی عمد و برای اذیت کردن شما نیست. ✅فرزندان برای رشد و تکامل به محبت و مهربانی و صبر و کودک درون ما نیاز دارند. محرومشان نکنیم. 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨ کاندیدای اصلح کیه؟ 🌼شهید چمران یکی از ملاک های شناخت کاندیدای اصلح را بررسی سابقه می دانست. ☘بنی صدر کاندیدای ریاست جمهوری شده بود و اکثریت مردم طرفدار او بودند. همه شعار می دادند: «بنی صدر ۱۰۰ درصد». 🍃رفتم پیش شهید چمران و نظرش را درباره رأی به بنی صدر پرسیدم. نظرش منفی بود. 🌸می گفت: «بنی صدر را از زمان حضور در اروپا می شناسمش. در آنجا هم مخالف بچه های انجمن اسلامی بود و فقط خودش را تبلیغ می کرد. به هر قیمتی که شده می خواست رئیس باشد. این چنین آدمی خطرناک است». 🌺راوی: احمد کاویانی 📚 چمران مظلوم بود ؛ خاطراتی از شهید چمران، نویسنده: علی اکبری،صفحه ۳۵ 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨ نفرین فرزند بر زندگی والدین چه اثری دارد؟ 🌼قال امام صادق عليه السلام : أيُّما رَجُلٍ دَعا عَلى وَلَدِهِ أورَثَهُ اللّه ُ الفَقرَ. 🌸امام صادق عليه السلام فرمود : هر كس فرزندش را نفرين كند ، خداوند او را فقير نمايد. 📚 بحار الأنوار، ج۱۰۴، ص۹۹، ح۷۷ 🆔 @tanha_rahe_narafte
✍امان از بدبختی 🌺با صدای طفل دوساله و نیمه‌اش از خواب پرید. حالا که در خواب به او دارو می‌داد، به خاطر خستگی، کلافه بود و تندی می‌کرد:«بخور دیگه، اه، کوفتت کن.» دخترک مقاومت می‌کرد و نمی‌خواست فرو دهد. آخرش هم بالا آورد. صبر مهین تمام شد:«ای خدا! هرچه بد بختیه سر من ریخته. چقدر من بدبختم. خسته‌ام. خوابم میاد. اینهام که نیمه شبم خواب نمیذارن برام. بدبختیم حدی داره.» 🍃همسرش از خواب بیدار شد:«چی شده خانوم؟» 🌸_هیچی. شما بخواب. همه‌ی بدبختیا برا ما زنای بیچاره است. 🍃_خانومی این ثوابی که شما می‌بری مگه با کل کارای ما قابل مقایسه است؟یاد همسایه باش که آرزو می‌کنه یه شب بخاطر بچه بد خواب شه. حسرت همین شبای تو رو می‌بره. 🌺مهین به فکر فرو رفت. زن همسایه، همه جور دوا دکتری کرده بود و حالا دیگر تنها به خرید بچه فکر می‌کرد. همیشه با حسرت، بر سر کودکان او بوسه می‌زد. 🍃در همین فکرها بود که صدای اذان صبح بلندشد‌. کورمال کورمال به سمت آشپزخانه رفت. وضو گرفت و خودش را به سجاده رساند. 🌸بعد از نماز، انگار صدایی در گوشش زنگ زد:«خستگی‌هات رو به خدا هدیه کن، اما شاکی نباش. بهشت زیر پای توست، بابت همین زحمتات. والا بهشت رو به بهانه نمی‌دهن. این قدر ناشکیبی نکن. به سلامتی خودت و فرزندانت فکر کن و این مشکلات رو برای خدا تحمل کن. ایمان اینجا ظاهر می‌شه.» ‌ 🍃مهین به‌ سجده رفت، بابت بداخلاقی با فرزندش و غرزدن‌هایش استغفار کرد. برخاست. لامپ را روشن کرد تا طلوع صبح، کمی قرآن بخواند. 🆔 @tanha_rahe_narafte