eitaa logo
مسار
334 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
706 ویدیو
2 فایل
هو الحق سبک زندگی خانواده سیره شهدا داستانک تلنگر مهدوی تبادل👈 @masare_irt ادمین : @hosssna64
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ارادت به حضرت ابوالفضل (ع) 🍃علی رضا همه کارهایش با حضرت ابوالفضل (ع) گره خورده بود. پس از چهار سال بیماری و ناامیدی از درمان، شفا یافته حضرت ابوالفضل (ع) بود. ☘آخرین باری که داشت اعزام می شد، پرسیدم: «مادر جان! کی بر می گردی؟» گفت: «ما مسافر کربلائیم. هر وقت راه کربلا باز شد. » ⚡️در آخرین نامه اش هم نوشته بود: «به امید دیدار در کربلا» در فروردین ۱۳۶۲ برای شرکت در عملیات والفجر یک عازم فکه شد. در آن جا هم به خاطر شجاعت و مدیریتش شده بود مسئول یکی از دسته های گروهان ابوالفضل (ع). در همین عملیات هم شهید مفقود الجسد شد. 🌾وقتی در زیر شنی تانک بعثی های قرار گرفت آخرین نوایش هم یا ابوالفضل (ع) بود. شانزده سال بعد از شهادتش، وقتی پیکرش برگشت، اولین گروه از زائران امام حسین (ع) راهی کربلا بودند. روز تاسوعا هم با فریاد یا ابوالفضل تا گلزار شهدا تشییع شد. راوی: مادر شهید 📚 مسافر کربلا ؛ زندگی نامه و خاطرات شهید علی رضا کریمی. ص ۱۳ و ۱۴ و ۶۷ 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨انس با دعای توسل 🍃علی‌رضا خیلی به توسل به اهل بیت (ع) اهمیت می‌داد و همیشه می‌گفت: «بعد از توکل به خداوند، توسل به اهل بیت (ع) حلال مشکلات است. » 🌾 به همین خاطر هم به دعای توسل خیلی علاقه داشت. حتی موقعی که برای عقدکنان خواهرش به مرخصی آمده بود، پیشنهاد کرد که بعد از مراسم دعای توسل بخوانیم که به مزاق خیلی‌ها خوش نیامد؛ اما خودش کوتاه نیامد و رفت در زیر زمین خانه به تنهایی شروع کرد به دعای توسل. 🌷کشف پیکر مطهرش هم با دعای توسل همراه شد. شهید غلامی عادتش این بود هر وقت بدن شهیدی را پیدا می‌کرد، اول برایش یک زیارت عاشورا می‌خواند بعد بدن را بیرون می‌آورد. 🍃آن روز که نشست سر پیکر علی‌رضا؛ هر چه گشت زیارت عاشورا را در مفاتیح پیدا نکرد؛ اصلا گویا چنین دعایی از اول وجود نداشته. بعد گفت: «هر چه شهدا بخواهند. بعد شروع کرد به خواندن دعای توسل.» 📚مسافر کربلا؛ زندگی نامه و خاطرات شهید علی رضا کریمی،صفحه ۳۴و ۵۴ و ۸۱ 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨شهادت طلبی 💠حاج احمد هیکل درشتی داشت. بچه‌ها سر به سرش می گذاشتند. با این هیکل درشت چطور می خواهی توی قبرهای کوچک گلزار شهدا جا شوی؟! می خندید و می گفت: «همین قبرها هم برای من زیاد است. آرزویش این بود که اربا اربا شود.» فرستاده بود دنبالم. رفتم سنگر فرماندهی. 🌾گفت: «می خواهم شعر “کبوتر بام حسین (ع)” را برایم بخوانی.» گفتم: «قصد دارم دیگر این شعر را برای کسی نخوانم. برای هر کسی که خواندم شهید شده.» گفت: «حالا که این جوری است حتما باید بخوانی.» 🌺دلم می خواد کبوتر بام حسین بشم من/فدای صحن و حرم و نام حسین بشم من دلم می خواد زخون پیکرم وضو بگیرم/مدال افتخار نوکری از او بگیرم 🍃وسط خواندن حال و هوای دیگری داشت و صدای گریه هایش سنگر را پر کرده بود. دلم می خواد چو لاله ای نشکفته پرپر بشم/ شهد شهادت بنوشم مهمون اکبر بشم ☘وقتی در ابتدای عملیات کربلای پنج، در پشت خاکریز در حال ساخت، مستقر شده بود، گلوله توپی خاکریز را مورد هدف قرار داد. ترکش های گلوله بالای سینه و پاهایش را برده بود. شده بود یک تکه گوشت له شده. همان که می خواست؛ اربا اربا. راوی: حسین یکتا و علی مالکی 📚کتاب خط عاشقی ۱، حسین کاجی، ص ۱۲۱ عکس‌نوشته_حسنا 🆔 @masare_ir
✨انس با دعای توسل 🍃علی‌رضا خیلی به توسل به اهل بیت (ع) اهمیت می‌داد و همیشه می‌گفت: «بعد از توکل به خداوند، توسل به اهل بیت (ع) حلال مشکلات است. » 🌾 به همین خاطر هم به دعای توسل خیلی علاقه داشت. حتی موقعی که برای عقدکنان خواهرش به مرخصی آمده بود، پیشنهاد کرد که بعد از مراسم دعای توسل بخوانیم که به مزاق خیلی‌ها خوش نیامد؛ اما خودش کوتاه نیامد و رفت در زیر زمین خانه به تنهایی شروع کرد به دعای توسل. 🌷کشف پیکر مطهرش هم با دعای توسل همراه شد. شهید غلامی عادتش این بود هر وقت بدن شهیدی را پیدا می‌کرد، اول برایش یک زیارت عاشورا می‌خواند بعد بدن را بیرون می‌آورد. 🍃آن روز که نشست سر پیکر علی‌رضا؛ هر چه گشت زیارت عاشورا را در مفاتیح پیدا نکرد؛ اصلا گویا چنین دعایی از اول وجود نداشته. بعد گفت: «هر چه شهدا بخواهند. بعد شروع کرد به خواندن دعای توسل.» 📚مسافر کربلا؛ زندگی نامه و خاطرات شهید علی رضا کریمی،صفحه ۳۴و ۵۴ و ۸۱ 🆔 @tanha_rahe_narafte