🌺شروعِ دوباره
🌞هر روز وقتی خورشید طلوع میکند،
و من با گرما و نورِ آن از خواب بیدار میشوم،
یعنی خداوند به من فرصتی دوباره داده است.
💫فرصتی تا دوباره از نو آغاز کنم.
ناشکریست که این فرصت را با کارهایِ بیهوده و گناه سپری کنم.
🌹پس بسم الله میگویم و قدم در مسیرِ خوشنودیِ پروردگارم میگذارم.
#صبح_طلوع
#به_قلم_طرید
#عکسنوشتهکوثر
🆔 @tanha_rahe_narafte
🤔اشکال نمازهای ما چیست؟
🌹علیرضا از نماز خواندن خیلی لذت میبرد و برای آن وقت میگذاشت.
🌸ظهر یکی از روزها که علیرضا میخواست نمازش را در خانه بخواند، مهمان داشتیم و خانه خیلی شلوغ بود. علیرضا به یکی از اتاقها رفت و در خلوت مشغول نماز شد.
🍃طوری نماز میخواند که انگار خدا را میبیند و با او مشغول صحبت است. نماز ظهر و عصرش نیم ساعت طول کشید.
بعدها وقتی صحبت نماز پیش میآمد، میگفت: «اشکال ما این است که برای همه وقت میگذاریم به جز خدا. میخواهیم با سریع خواندن نماز زرنگی کنیم؛ اما نمیدانیم آن کسی که به وقت ما برکت میدهد خداست.»
📚مسافر کربلا؛ زندگی نامه و خاطرات شهید علیرضا کریمی، ص۳۲
#سیره_شهدا
#شهید_علیرضا_کریمی
#عکسنوشتهحسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
💠شاهراه نیکی به والدین
✅ راه زندگی خوش و خرّم، از کسب رضایت پدر و مادر، میگذرد؛ چه در قید حیات باشند یا نه.
🔘و راه کسب رضایت، از نیکی کردن به پدر و مادر و صلهی رحم.
🔘برای داشتن زندگی شاد، باید این عوامل روحی و معنوی را کسب کرد.
✅(۱)پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: هر که خوش دارد عمرش دراز و روزیش زیاد شود به پدر و مادرش نیکی کند و صله رحم به جا آورد.
📚میزان الحکمه،ص۷۰۹۵
#به_قلم_ترنم
#ایستگاه_فکر
#ارتباط_با_والدین
#عکسنوشتهحسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍فشار قبر
🌸مائده در گوشه اتاقش نشسته بود درسهایش را مرور می کرد . چشمش به نوشته ای افتاد ، هر رفتار زشتی که در خودت می بینی باید برای برطرف کردن آن اقدام کنی و تا چند مدت مخالف هوای نفست عمل کنی تا بتوانی بر آن غلبه کنی و موفق شوی. مثلا یکی از صفات رفتار زشت بد اخلاقی به اهل خانه، محل، بازار و دوست و آشنا است که سبب فشار قبر می گردد.
🌺مائده به اینجا که رسید، انگار برق او را گرفت، فریاد زد:« خدای من ! الان چه کار کنم ؟ چقدر با خواهر و برادر و مادرم بد اخلاقی کردم سر کوچک ترین چیزی که از برادرم می خواستم با او دعوا کردمو کتکش زدم ، حالا من گرفتار فشار قبر می شم .»
☘مادر از بیرون صدایش را شنید سریع به داخل اتاق مائده آمد: «چیزی شده مائده؟ چرا فریاد می زنی؟ چی دیدی؟»
🌸_بیاید اینجا را بخوانید، بد اخلاقی سبب عذاب و فشار قبر است. وای! چند روز قبلم سر مسئله که می خواستیم خانه عمو بریم با بابا بحثم شد.
🌺مائده نمی دانست چه کار کنند.به فکر چاره افتاد. مادرش گفت:« وقتی پدرت از بیرون اومد عذر خواهی کن. با هر کی بد رفتاری کردی، برو سراغش معذرت بخواه.»
☘مائده سرش را زیر انداخت و رو به مادرش گفت: « اول همه از شما معذرت می خوام، ببخشید.»
#داستانک
#ارتباط_با_والدین
#_به_قلم_آلاله
🆔 @tanha_rahe_naraftr
هدایت شده از نامه خاص
از: آلاله🌺
به:یگانه منجی نجات بشر🌼
🌺سلام مولای من!
💐ای تنها منجی که نجات دهنده همه بشر از تمام مشکلات هستی.
🌟یاریم نما تا شایسته نگاه تو گردم. یاریم نما تا به سمت وسیلههای تو که در جهت نجاتم فراهم مینمایی، حرکت کنم.
✨یاریم نما که بییاری تو هیچ ممکن نیست.
🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹
شما هم می توانید به خداوند ، امام زمان و بقیه معصومین علیهم السلام یا شهدا نامه بنویسید و آن را با هشتگ #نامه_خاص در محیط های مجازی تان منتشر کنید. با نشر نامه هایتان در ثواب ارتباط گیری با انوار مطهر شریک شوید.
#نامه_خاص
#امام_زمان ارواحناله الفداء
#مناجات_با_منجی
🆔 @parvanehaye_ashegh
✨آستان رضا
🌟نقاره ها ز اوج مناره وزیدهاند
🌟مردم صدای آمدنت را شنیدهاند
🌟زیباتر از همیشه شده آستان تو
🌟آقا! چقدر ریسه برایت کشیدهاند
🖊محسن بلنج
💐میلاد باسعادت امام رضا علیه السلام بر تمام شیعیان جهان مبارک🌸
🌱امامرضا(علیهالسلام)میفرمایند:
إجتَهِدوا أن یَکونَ زَمانُکُم أربَعَ ساعاتٍ: ساعَهً مِنهُ لِمُناجاهِ اللّه ِ و ساعَهً لِأمر المَعاشِ و ساعهً لِمُعاشَرَهِ الإخوانِ و الثِّقاتِ و الَّذینَ یُعَرِّفُونَ عُیُوبَکُم و یَخلِصونَ لَکُم فِی الباطِنِ و ساعَهً تَخلُونَ فِیها لِلَذّاتِکُم و بِهذِهِ السّاعَهِ تَقدِروُن عَلَى الثَّلاثِ ساعاتٍ؛
🍃بکوشید که زمانتان را به چهار بخش تقسیم کنید:
۱- زمانى براى مناجات با خدا
۲-زمانى براى تأمین معاش [کسب روزی]
۳- زمانى براى معاشرت با برادران و معتمدانى که عیب هایتان را به شما مىشناسانند و در دل شما را دوست دارند،
۴- و ساعتى براى کسب لذّت هاى حلال
با بخش چهارم توانایى انجام دادن سه بخش دیگر را به دست مى آورید.
📚فقه الرّضا علیه السلام، ص ۳۳۷
#میلاد_امام_رضا علیهالسلام
#عکسنوشتهحسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
✨دوست ندارم جنازهام روی این زمین جایی را بگیرد.
🌷جواد عاشق گمنامی بود و همیشه میگفت: دوست ندارم جنازهام روی این زمین جایی را بگیرد.
🌼در تشییع شهدای یکی از عملیاتها، رضا اشعری به جواد گفت: جواد یک روز میبینمت روی دست مردم.
☘او هم محکم جواب میدهد: هیچ وقت نمیخواهم جنازهام روی دست مردم بیاید.
🌿توی عملیات بدر خیلی حالش گرفته بود. وقتی حالش را پرسیدم، گفت: رضا یعنی قراره من یه بار دیگه بمونم.
🌷توی همین عملیات کتفش تیر خورد. بچهها خوشحال شدند که با مجروح شدنش بر میگردد عقب؛ اما برنگشت. کتفش را خودش پانسمان کرد و توی خط ماند. روز دوم پاتک وقتی که گلوله تانکی کنارش خورد، با سر و روی خونین روی زمین افتاد.
🌱دو نفر امدادگر پیکر نیمه جان جواد را روی برانکارد گذاشتند که برش گردانند عقب، خمپارهای روی پیکرش خورد. همان شد که میخواست. پیکرش جایی از زمین را اشغال نکرد و روی دست مردم هم نیامد.
سالها بعد تنهاترین چیزی که ازش برگشت جاماندههای لباسش بود.
🌹راوی: حسین یکتا
📚 مربع های قرمز ؛ خاطرات شفاهی حاج حسین یکتا، نوشته زینب عرفانیان،؛ صفحه ۲۸۶-۲۸۸
#سیره_شهدا
#شهید_فخاری
#عکسنوشتهحسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
13.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💞دل همه پر میکشد به سوی...
✨مژده ای اهل رضا روی رضا پیدا شد
✨جلوه حسن الهی به فضا پیدا شد
✨ضعفا روی به گلزار ولایت آرید
✨که گل روی معین الضعفا پیدا شد
🌟تقدیم به عاشقان امام رضا علیهالسلام که این روزها دلهایشان پر میزند برای رفتن به پابوسش🌹
🌷التماس دعا
#میلاد_امام_رضا علیهالسلام
#کلیپ
#تولیدی_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
🗝گره های دلم واشده
🌺 مولاجان از راه دور می گویم " السلام علیک یا علی بن موسی الرضا "
💦آقاجان اشکهای مرا ببین چگونه پُلی زده است به روبروی حرمت.
چرا که به پیش چشمهایم ضریح مطهرت آمده است.
🔗مولای من! از همین جا دست هایم را درون شبکه های ضریح مطهرت، قفل کرده ام، که گره های دلم یکی یکی وا شده است.
ببین دلم نگاه مهربان تو را خواسته است، آقا
🌼زیارت از راه دور ، به لطف خودت، قبول کن آقا
به زودی زود، زیارتِ نزدیک، نصیب کن آقا🌼
#میلاد_امام_رضا علیه السلام
#به_قلم_افراگل
#عکسنوشتهحسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
هدیهی امام رضا(ع)💫
خیلی کوچک بودم. من یکسال داشتم و مهدی، برادرم سه سال داشت. اولین بار بود که من و مهدی زائران کوچکِ آقا علی بن موسی الرضا علیهالسلام شده بودیم. بعدها که کمی بزرگتر شدیم مادر برایمان جریان آن سال را تعریف کرد.
بابای من شغل آزاد داشت و کارهای ساختمانی انجام میداد. آن زمان درآمد بابا به زور زندگیمان را کفایت میکرد. کفش های مهدی پاره بود. با همانها به مشهد رفتیم.
یک شب هنگام استراحت در هتل، مامان و بابا با صدای گریه مهدی از خواب بیدار شدند. هرچه سعی کردند او را آرام کنند، نمیشد که نمیشد....
مامان و بابا بعد از کلی ناز کشیدن و قربان صدقه رفتن توانستند او را آرام کنند. وقتی کمی آرام شد، از او علت گریههایش را جویا شدند. مهدی با زبان کودکانه خوابی را که دیده بود، تعریف کرد؛
او میگفت: خواب دیدم امام رضا برام کتونی سبز آورده.
مامان و بابا گذاشتند به حساب اینکه طفلکشان چقدر بابت کفشهایش خجالت زده و معذب است. او را با هزار زحمت خواباندند.
صبح برای زیارت به حرم مطهر رفتیم. نیمه شعبان بود و سور و سات جشن مهیا. همینطور که از صحنها میگذشتیم، یکی از خدام حرم مطهر صدایمان زد.
وقتی ایستادیم، به طرف ما آمد. منِ یکساله، چادر عربی به سر داشتم. مهدیِ سه ساله لباس ارتشی پوشیده بود. اینگونه توجه خادم را به خود جلب کرده بودیم.
بعد از کلی تعریف و تمجید رو به مهدی گفت: به مناسب نیمه شعبان میخواهم به این پسرم هدیه بدهم. او یک جفت کفش کتانی به مهدی هدیه داد.
مامان و بابا با چشمانِ اشکبار داستانِ خوابِ مهدی را برای خادم تعریف کردند. خادم هم به گریه افتاد.
#مناسبتی
#داستانک
#به_قلم_ضحی
🆔 @tanha_rahe_narafte
💔ضمانت دلم را می کنی آقا؟
🕊یا شمس الشموس، آقایِ من! دوباره دلم بهانه حرم گرفته است.
کبوتر دلم به آشیانه پَر گرفته است.
🌅 سلطان طوس، یا غریب الغرباء! دوباره دلم برای رسیدن به باب الجواد گرفته است.
برای نشستن دو زانو روبروی گنبد طلا گرفته است.
🌺امام رئوف، مولایِ من! دوباره برای آغوش گرفتن ضریح مطهرت، هوایی شده ام
که سینه ام اینچنین برای رسیدن به صحن و سرایت دَم گرفته است.
🌼ضامن آهو، ضمانت دلم را می کنی آقا؟🌼
#میلاد_امام_رضا علیه السلام
#به_قلم_افراگل
#عکسنوشتهحسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
✨دلتنگ امام رضا علیهالسلام
🌺تا تو را دارم چه غم دارم؟
🌸تا که نازم را خریداری چه کم دارم؟
#صبح_طلوع
#به_قلم_افراگل
#عکس_نوشته_میرآفتاب
🆔@tanha_rahe_narafte