eitaa logo
مسار
338 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
534 ویدیو
2 فایل
هو الحق سبک زندگی خانواده سیره شهدا داستانک تلنگر مهدوی تبادل👈 @masare_irt ادمین : @hosssna64
مشاهده در ایتا
دانلود
💫فرصت دوباره 🌞بسم الله بلندشو به پیش برای زندگی تازه به پیش برای یک بار دیگر فرصت داشتن به پیش برای عاشقانگی... یک شروع دوباره و یک روز جدید به امروز خوش اومدی🌹 به پیش.... 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨مدرسه جای چه کاریه؟ 🌺محمد جواد وقتی وزیر آموزش و پرورش شد، دیگر کمتر در خانه دیده می‌شد. می گفت: احساس می‌کنم ده میلیون بچه دارم که باید به همه‌شان برسم. 🌿به اکثر مدارس سرکشی می‌کرد؛ از شمالی‌ترین نقطه شهر تا جنوبی‌ترین‌شان. ☘می‌خواند و مشاوره می‌گرفت و سیاست‌های طاغوتی را تغییر می‌داد. گزارش‌ها را بررسی می کرد و طرح می‌داد. 🌱می‌گفت: مدرسه باید جایی برای یاد گرفتن دانش کاربردی باشد. باید جایی باشد که خلاقیت در آن رشد کند؛ نه اینکه مکانی برای سنجش حافظه بچه‌ها باشد. 📚 شهید باهنر، نویسنده: مرجان فولاد وند، صفحه ۴۹ 🆔 @tanha_rahe_narafte
💠پاداش نظم ✅با توپ و تشر و فریاد، بچه‌ها منظم نمی‌شوند؟ امتحان کنید، نتیجه عکس خواهید گرفت. 🔘بهترین راهکار این است که به محض اینکه کودکتان وسایلش را جمع کرد یا اتاقش را مرتب کرد، به او پاداش بدهید. 🔘پاداش، منظور پاداش مادی مثل جایزه و خوراکی نیست. بهترین پاداش، تشویق و تعریف کردن از کودک است. 🆔 @tanha_rahe_narafte
✍اول مامان جون 😊محمد با چشم های سبزش، به صورت سفید و چروکیده مادرش نگاه کرد. مادر، لثه هایش را روی هم سابید و قربان صدقه محمد رفت:«مادر مواظب خودت باش...» 🐥مینا میان بابا محمد و مادر بزرگ نوک پا بلند شد، عین طوطی تکرار کرد:«بابا! برم؟ بابا...» 🐇 اما کسی به حرف هایش توجهی نکرد. مانند خرگوش از جایش پرید تا او را ببینند و دوباره گفت:«بابا! بابا...» 😠محمد اخم هایش را درهم کرد، با چشم هایی خط و نشان کشان، به مینا خیره شد و با صدایش دل مینا را لرزاند، گفت:«هیچ وقت وسط حرف بزرگ ترها نمی پری، فهمیدی؟» 😔 مینا سرش را پایین انداخت. چیزی درونش خرد شد و لبه های تیزش به قلبش نیشتر زد. 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
از:حسنا🌹 به:شهیدبهشتی🌹 ✨سلام بر تو ای شهید بزرگوار 🌹 شنیده ام که درباره کار معلمان گفته ای که معلمان باید در قبال حقوقی که می‌گیرند ، احساس مسئولیت داشته باشند و منظم کار کنند. 🌱من آن روزها را درک نکرده‌ام و نمی‌دانم که اوضاع آموزش و پرورش چگونه بوده است. 🌿اما باید بگویم امروزه معلمانی که دغدغه ی تربیت درست بچه ها ی مردم را داشته باشند خیلی کم هستند. 🌱 متاسفانه معلم ها و شاید مدیرانی پیدا می‌شوند که به این مسئله زیاد اهمیت نمی‌دهند. در صورتیکه باید دانش آموزان خود را مثل فرزندان شان دوست داشته باشند و آنها را در هر زمینه‌ای راهنمایی کنند. 🌷بلکه بعضی از آنها که شاید ناآگاه هم باشند در مدارس نقشه هایی را اجرا می کنند که دشمن خبیث ما آن را طراحی کرده است. 🌟کاش در قبال مسئولیت هایی که قبول می کنیم متعهد و دلسوز باشیم. 🌿 کاش.. 🌼🌾🌼🌾🌼🌾🌼🌾🌼 ارتباط با ادمین: @taghatoae ادمین تبادل: @tajil0313 🆔 @parvanehaye_ashegh
✍️صبحی به زیبایی طلوع خورشید 🌇پروردگارا در این صبح زیبا 🌼دلی پر از مهر و بخشش، زبانی گره گشا و نیتی خالصانه به ما عطا کن 🌺به گونه ای که آرامش را به زندگی خود و دیگران، تزریق کنیم. 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨تا حالا مجانی تدریس کردی؟ 🌹شخصی پیش شهید بهشتی آمد و گفت: می خواهم در مدرسه رفاه رایگان تدریس کنم. شهید بهشتی با لحنی ممزوج از شوخی و جدی گفت: ما معلم رایگان نمی خواهیم. شما جای دیگر تدریس کنید و هزینه اش را هدیه کنید به این مدرسه. 🌼معلمی که رایگان تدریس می کند، اگر چند دقیقه دیر سر درس بیاید نمی شود بازخواستش کرد. 🌷بعد خندیدند و گفتند: ما پول خوب می دهیم و نظم و کار خوب هم می خواهیم. راوی: کاظم سلامت 📚 عبای سوخته، نویسنده: غلامعلی رجائی، صفحه ۴۰٫ 🆔 @tanha_rahe_narafte
💠تفریح والدین ✅مادرها و پدرها هم مثل بقیه اعضای خانواده، احتیاج دارند تا به تفریح بروند و با دوستان و گروه همسالان حشر و نشر داشته باشند. 🔘برای جلوگیری از افسردگی در سنین بالاتر، خوب است چنین برنامه‌هایی برایشان بچینیم و شرایط را مهیا کنیم تا آنها بتوانند این کار را انجام دهند. 🔘خوب است گاهی دستشان را بگیریم و دوستانه و بدون تنش، به محافل دوستانه، زیارتی یا تفریحی برویم. 🆔 @tanha_rahe_narafte
✍️کار واجب 🌇 احمد نگاهی به آسمان انداخت خورشید در حال برداشتن اشعه های طلایی اش از سر زمین بود، آهی از ته دل کشید و به جای خالی دانیال نگاه کرد. دیگر به کارهایش عادت کرده بود؛ ولی هر بار دلش از بی توجهی ‌های او سنگین می شد و غصّه گلویش را می فشرد ؛ اما غرور مردانه اش اجازه جاری شدن اشک‌‌هایش را نمی داد. 🌺به یاد یک ساعت پیش افتاد که به پسرش دانیال گفت: «دانیال پسرم برو سر کوچه 3 تا نون بگیر، نون نداریم.» دانیال مثل همیشه با بی اعتنایی به حرف پدرش گفت: «بابا کار واجب دارم نمی تونم. می دونی تو فرهنگسرا کلی کار سرم ریخته.» 🌼پدر نگاه عمیقی به چشمان عسلی پسرش انداخت و در دل به حال خود تأسف خورد که چنین پسری با این افکار غلط نصیبش شده، با خود می گفت: «دلم خوشه فرستادمش فرهنگسرا . من موندم چی به اینا یاد می دن؟! باید یک روز با استادش حرف بزنم.» ☘️🌸☘️🌸☘️🌸☘️ 🔹قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله :يُقالُ لِلعاقِّ : اِعمَل ما شِئتَ مِنَ الطّاعَةِ فَإنّي لا أغفِرُ لَكَ. 🔸پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: به نافرمانِ پدر و مادر گفته مى‌شود: هر اندازه مى‌خواهى ، طاعت به جاى آور كه من، تو را نمى‌آمرزم. 📚حلية الأولياء، ج۱٠،ص۲۱۶ 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
از: ولایت به: یگانه هستی بخش خدایا با تمام توانم دارم برای رضای تو کار می‌کنم. اما نمی‌دانم چرا گاهی اوقات خسته می‌شوم. تحملم کم می‌شود. خدای مهربانم خودت به من قوت بده تا بتوانم یاری دهنده دیگران باشم. نگذار زود خسته شوم و جا بزنم. خدایا دستم را بگیر. 🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃 شما هم می توانید به خداوند ، امام زمان و بقیه معصومین علیهم السلام یا شهدا نامه بنویسید و آن را با هشتگ در محیط های مجازی تان منتشر کنید. با نشر نامه هایتان در ثواب ارتباط گیری با انوار مطهر شریک شوید. 🆔 @parvanehaye_ashegh
صبحت به خیر 🌸اي آنكه ظهورت تمناي همه، بسم الله... 🌎السلام عليك يا حجة الله في ارضه ☘صبحت بخير آقا جانم ╔══════••••••••••○○✿♥️╗ @tanha_rahe_narafte ╚♥️✿○○••••••••••══════╝
✨مرحله نهایی 🌸امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می‌فرماید: أَبَى اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِلْحَقِّ إِلاَّ إِتْمَاماً وَ لِلْبَاطِلِ إِلاَّ زُهُوقاً وَ هُوَ شَاهِدٌ عَلَيَّ بِمَا أَذْكُرُهُ؛ خـداوند مقدر فرموده است كه حق به مرحله نهايى و كمال خود برسد و باطـل از بيـن رود و او بـر آنچه بيـان نمـودم گواه است. 📚الغيبة(للطوسی)، ج۱، ص۲۸۷ 🆔 @tanha_rahe_narafte
🗯 منتظر واقعي کيست ؟ 🌸▬▬▬ @ ▬▬▬🌸 📨 پاسخ: انتظار امام مهدي(عج) از ما آن است که به وظيفه يک منتظر واقعي عمل کنيم. در روايات و بيانات پيشوايان دين وظايف متعددي براي منتظر بيان شده است که مهمترين آنها عبارت است از: ۱. 📌شناخت امام: حرکت در جاده انتظار بدون شناخت امام امکان ندارد. البته علاوه بر شناخت امام به اسم و نسب، بايد نسبت به جايگاه و مقام امام نيز آگاهي کافي داشت. در روايتي نقل شده فردي به نام ابو نصر پيش از غيبت امام، به حضور آن حضرت رسيد. امام مهدي(عج) از او پرسيد: مرا مي شناسي؟ پاسخ داد: آري شما سرور من و فرزند سرور من هستيد. امام(عج) فرمود: مقصود من اين (شناخت) نبود. ابو نصر گفت: خودتان بفرمايد(مرادتان چيست). امام(عج) فرمود: من آخرين جانشين پيامبر خدا هستم و خداوند به (برکت) من بلا را از خاندان و شيعيانم دور مي کند.» (بحار الانوار، ج۵۲، ص۳٠) ۲.📌الگو پذيري: آدمي بايد از رهبر و مقتداي خود الگو گرفته و منش و رفتار خود را شبيه او قرار دهد تا بتواند او را همراهي کند. از پيامبر(ص) نقل شده است که فرمود: خوشا به حال آنان که قائم خاندان مرا درک کنند؛ در حالي که پيش از دوران قيام، به او و امامان قبل از او اقتدا کرده و از دشمنان ايشان، اعلام بيزاري کرده باشند. آنان دوستان و همراهان من و گرامي ترين امت من، در نزد من هستند.(بحار الانوار، ج۵۲ ، ص۱۲۹) از مهم ترين رفتارها ورع و حسن خلق است. امام صادق(ع) در روايتي فرمود: «هر کس دوست دارد از ياران حضرت قائم(ع) باشد بايد منتظر باشد، و در حال انتظار به پرهيز کاري و اخلاق نيکو رفتار کند.» (بحار الانوار ، ج۵۲ ، ص۱۴٠) ۳.📌 ياد امام: يک منتظر واقعي بايد هميشه سعي کند به ياد حضرت مهدي(عج) باشد. هر روز صبح با خواندن «دعاي عهد»(مفاتيح الجنان، بعد از دعاي ندبه) با امام پيمان خود را تجديد کند، براي سلامتي و فرج او هميشه دعا کند و بگويد: «اللهم کن لوليک الحجة بن الحسن ...»(مفاتيح الجنان ، اعمال شب۲۳ ماه مبارک رمضان). در هر محفل و مجلسي ياد حضرت را زنده کند و مردم را با او آشنا سازد تا مردم همگي منتظر ظهور باشند. 🆔 @tanha_rahe_narafte
📿نمازت كه تمام شد ... ✨نمازت كه تمام شد، سجاده را به شهادت بگير كه هيچ نمازی را بی‌دعای بر فرج او تمام نكرده‌ایی ... اللهم عجل لوليك الفرج🤲 ╔══════••••••••••○○✿♥️╗ @tanha_rahe_narafte ╚♥️✿○○••••••••••══════╝
✍️واسطه 🌺زینب به برگ‌های سبز درختان حیاط بیمارستان خیره شد. پاهایش به زمین چسبیده بود و نمی‌توانست به سمت اتاق مادرش قدم بردارد. پاکت دراز و پهن عکس را محکم به پایش کوبید. اشک مثل سیل از گوشه چشم‌هایش جاری شد. رهگذران با دیدن اشک‌هایش آرام‌تر قدم بر می‌داشتند و با عبور از مقابلش سرشان را یک بار برمی‌گرداندند و بعد به راه خودشان ادامه می‌دادند. 🌸زینب سرش را زیر انداخت، شانه هایش از گریه لرزید. بی صدا مثل ابر بهار گریه کرد تا چشمه‌ی اشکش خشکید. با چشمانی تار به زمین خیره شد. ساعتی قبل ناگهان مادرش با صدای خراشیده و گرفته گفت:« نفسم بالا نمیاد» رنگ صورتش سرخ شد و افتاد. ☘️ زینب مسخ شده بود ، جیغ کشید. نمی دانست چه کار کند؟ به سمت مادرش دوید. نفس‌های به شماره افتاده مادرش، خونش را به جوش و غلیان درآورد و قلبش مثل پرنده‌ای درقفس خودش را به در و دیوار می‌زد تا از زندان تن رها شود. مادرش را با دستان لرزان تکان داد. بی اختیار اشک می‌ریخت. جیغ زد:« کمک» به سمت در خانه دوید و در خانه را باز کرد، داد زد:« کمک» نایستاد و به سمت مادرش دوید، با گریه و صدای لرزان داد زد:« مامان، بلند شو. مامان!» 🌼تمام بدنش می‌لرزید، چشمش به موبایل افتاد. شماره اورژانس را چند بار اشتباه گرفت تا بالاخره توانست شماره را بگیرد. با گریه و داد، نشانی خانه را گفت. 🌺دو سه تا زن های همسایه با شنیدن صدایش وارد خانه شدند. ملیحه خانم به سمت مادرش رفت به او تنفس مصنوعی داد. زینب لرزان گوشه‌ای ایستاده بود و این صحنه ها را نگاه می‌کرد. با آمدن اورژانس، آماده شد و همراه آنها به بیمارستان رفت. 🌸مادرش بستری شد و آزمایش‌ و عکس ‌های مختلف از او گرفتند. دکتر با دقت به عکس‌های ریه مادرش نگاه کرد. زینب نوک پاشنه کفشش را بر زمین می‌کوبید. دکتر نگاهی به پای لرزان زینب انداخت و بعد از بالای عینکش به صورت زرد و لاغر زینب خیره شد، گفت:« لطفا آروم باش. لخته خون داخل ریه مادرتون شده، سعی می‌کنیم با رقیق کننده، خون لخته شده رو قبل از رسیدن به قلب از بین ببریم. امشب برای مادرتون حیاتیه امیدوارم بتونه تا صبح دوام بیاره.» ☘️چشمه خشکیده اشکش دوباره جوشید. چادرش را روی صورتش کشید، شروع به صحبت کردن با خدا کرد :« خدایا! مامانمو نجات بده، تو رو به حق معصومین مادرمو نجات بده. » یکدفعه به یاد امام زمان افتاد. با گریه و چشم خیس گفت:« یا امام زمان! من هیچی پیش خدا ندارم تا واسطه کنم و ازش کمک بخوام، جز شما. یا امام زمان! من بدم ولی تو را به حق مادرتون وساطت منو پیش خدا بکنین و از خدا بخواین مادرمو نجات بده. هزارتا صلوات نه نمی‌تونم صد تا صلوات نذر می کنم‌ و هدیه می‌کنم ثوابشو به مادرتون، تو رو خدا وساطتت منو پیش خدا بکنین و مادرمو بهم برگردونین.» 🌺زینب با صورت خیس، لبانش را به ذکر معطر صلوات خوشبو کرد. خورشید بی ‌جان از شهر دور شد و باد با تمام قدرت به شهر قدم گذاشت و وزید. زینب دندان‌هایش مثل چادرش از حضور باد شروع به لرزیدن کرد. بلند شد و به سمت ساختمان و پشت درهای اتاقی که مادرش زیر دستگاه تنفس بود، راه افتاد. ذکر صلوات بر لبانش جاری بود، آرام ذکر می‌گفت و یک به یک امامان را از ته دل صدا می‌زد. روی صندلی‌های سفت و زمخت بیمارستان خوابش برد. 🌸اذان صبح با قلبی سبک و آرام بیدار شد. بعد نماز دوباره به امام زمان متوسل شد و این بار برای مادرش قرآن خواند. هر چه هوا روشن تر می‌شد قلب زینب بیشتر و تندتر می‌تپید. با قلب و بدن لرزان به سمت آی. سی.یو رفت. دکتر از آی. سی. یو بیرون آمد. زینب با صدای لرزان صدایش زد:« دکتر!» دکتر رو به زینب ایستاد، گفت:« خوشبختانه لخته رقیق‌تر شده و فعلا خطر رفع شده؛ ولی هنوز باید در آی. سی.یو باشن.» 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
از:حسنا🌹 به:منجی عالم بشریت🌺 ✨ سلام بر امام مهربانم 🌱گاهی اوقات دل‌هایمان بدجور می‌گیرد. یکی از آن زمان‌ها عصر روز جمعه است. 🌹هر چه با خود اندیشیدم به پاسخی راه نیافتم. تا اینکه به این حدیث برخورد کردم. 🌿از آیت‌الله بهاءالدینی پرسیدند: علت این‌که عصرهای جمعه دل انسان می‌گیرد و غمگین می‌شود چیست؟ فرمودند: چون در آن لحظه قلب مقدّس امام عصر (ارواحنا فداه) به‌ سبب عرضه‌ی اعمال انسان‌ها، ناراحت و گرفته است، آدم و عالم متأثر می‌شوند. حضرت، قلب و مدارِ وجود است.(۱) 🌟اینجا بود که از شرمندگی آب شدم و جوابی نداشتم؛ جز اینکه ما را ببخش عزیز فاطمه سلام الله علیها. 🌻کمک کن در راه درست گام برداریم و دلت را به دست بیاوریم. 📚 (۱)شرح چهل حدیث، ص ۴۳۲ 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 ارواحناله الفداء ارتباط با ادمین: @taghatoae ادمین تبادل: @tajil0313 🆔 @parvanehaye_ashegh
✋✋سلام سلام سلام و شب بخیر اعضای خوب کانال ✋✋ 📣📣📣 یادتون نرفته که چند روز قبل گفتیم مسابقه داریم؟ 🤓 شیوه مسابقه هم یادتونه؟ دوباره بگم؟ 🤔 مسابقه به دو شیوه انجام میشه: 📣 ۱- هر کدوم از عزیزانی که بتونن بنر تبلیغی کانال‌مون رو منتشر کرده و تا تاریخ ۱۴٠٠/٠۵/٠۵ به بیشترین بازدید برسونند، بهشون جاااایزه میدیم. 🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁 🎁پس هر کس جایزه دوست داره، زود تشریف بیاره به این آیدی، ایشون شیوه کار رو براتون توضیح میدن. 👇👇👇 @hosssna64 ۲- از مطالب با هشتگ از فردا ۱۴٠٠/٠۴/۲۲ تا روز۱۴٠٠/٠۵/٠۵ ده سؤال چهار گزینه‌ای طرح میشه. یک روز فرصت پاسخ دهی بهتون میدیم. یعنی روز ۱۴٠٠/٠۵/٠۶ رو فرصت پاسخدهی دارید. شب عید غدیر پاسخ هاتون رو برای آیدی @taghatoae ارسال می‌کنید. ساعات پایانی روز عید غدیر نتایج هر دو مسابقه اعلام میشه. اگه کسی تو این مدت تا روز عید غدیر به امام زمان نامه بنویسه و برای آیدی @taghatoae ارسال کنه یه امتیاز ویژه بهش تعلق می گیره. از عزیزانی که دوست دارن تو ثواب این امر با ما شریک باشن و روز عید غدیر رو با هدایاشون به برندگان مسابقه خاطره انگیز کنند استقبال میشه.😍🌺🌺 🆔 @tanha_rahe_narafte
💫 آسمانی شدن 🌺زندگی کن، برای بزرگ شدن 🌸آسمانی شدن، رشد کردن ریشه دار شدن، مهربانی کردن درخشیدن و محبت کردن 🌼در یک کلام برای خدایی شدن گام بردار 🆔 @tanha_rahe_narafte
💠صدقه‌ای از جنس لبخند ✅ زن و شوهر خوب است همیشه در برخورد با یکدیگر لبخند داشته باشند. 🔘همین لبخند می‌تواند زمینه گرم بودن بیشتر کانون خانواده را فراهم کند. 🔘با دیدن لبخند، احساس رضایت به طرف مقابل دست می‌دهد. ❇️پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند : ﻟﺒﺨﻨﺪﻫﺎی ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺑﺎ یکدیگر ﯾﺎ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺧﺪﺍﺣﺎفظی ﺻﺪﻗﻪ ﺍست و ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺍﻧﻔﺎﻕ فی ﺳﺒﯿﻞ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﺭﺯﺵ ﺩﺍﺭﺩ. 📚کافی ﺝ۵ ﺹ۵۶۹ 🆔 @tanha_rahe_narafte
☺️اخم نکن خانوم، بخند و بخارون💐 باز شوهر بی‌بهانه با نگاهی عاشقانه گفت و گوی همسرانه با سر انگشتش نشانه می‌دهد بر پشت اشاره لمس کن، بانوی خوب نازدانه 🆔 @tanha_rahe_narafte
✍️آراسته بودن 🍀روی چمن ها خوابیده و به آسمانِ آبی لاجوردی چشم دوخته بود. خنکای چمن های زیر پهلویش و نسیم ملایمی که از لابه لای برگ های درختان سر به فلک کشیده بالای سرش، به صورتش می خورد او را در لذتی ژرف فرو برده بود. اولین بار است که به بوستان بانوان آمده،تا دوستان دوران دبیرستانش را ببیند. 🌼صدای شاد فاطمه، او را از خیالات شیرین بیرون کشید، از جا به تندی جهید تا فاطمه را در آغوش کشد و بوی بهترین دوست دوران زندگی اش را استشمام کند. لبخند روی لب های گوشتی فاطمه او را دوست داشتنی تر کرده بود. او نیز لبخند را مهمان لبانش کرد. جیغ پُر از شادی و شعف فاطمه توجه اطرافیان را به سوی خود کشانده بود؛ ولی او بی خیال همه، انگار می خواست با تمام وجود خاطره دلنشین آن لحظه را در ذهن خود به خاطر بسپارد. 🌺بعد از خوش و بش کردن، زانو به زانوی هم روی چمن ها نشستند و در چشمان هم نگاه کرده و از هر دری صحبت کردن. زینب که حالا فهمیده بود فاطمه کارشناس امور دینی است، به یاد سمیه و زندگی درب و داغونش افتاد که هر آن احتمال می رفت از هم بپاشد. شروع کرد از او گفتن، از بی مبالاتی اش در ارتباط با نامحرمان و از نارضایتی اش از زندگی اش. 🌸فاطمه که با دقت به سخنان زینب گوش می داد گفت: نمیشه یِ طرفه به قاضی رفت، تو داری تموم تقصیرا رو به گردن سمیه میندازی کمی از همسرش بگو تا بهتر بتوونم راه حل ارائه بدم. زینب شروع کرد از همسر سمیه گفتن: راستش همسرش آدم خوبیه. به نظر میاد خوش اخلاقه. فقط اینو بگم که آراسته و مرتب نیست. اونم شغلش اقتضاء می کنه چون تعویض روغنی داره. ❄️زینب که انگار مشکل اصلی را فهمیده باشد با تکان دادن سرش به حالت تأسف، گفت: بعضی مردا فکر می کنن آراستگی فقط مال زنه؛ در حالی که اسلام به آراسته بودن هر دو تأکید داره و آراسته نبودن مرد رو دلیل بی حیایی و کمرنگ شدن پاک دامنی زن می‌دونه.(۱) زینب که انگار به کشف بزرگی رسیده است تا با کمک همسرش زندگی سمیه را نجات دهد، نگاهش به در ورودی پارک افتاد که بقیه دوستانش شاد و سرحال به طرف آن ها می آیند. ☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ 🔹(۱)قال الإمام الكاظم عليه السلام:تَهِيئَةُ الرَّجُلِ لِلمَرأَةِ مِمّا يَزيدُ في عِفَّتِها . 🔸امام كاظم عليه السلام فرمود: آراسته بودن مرد براى زن، از عواملى است كه بر پاك دامنىِ زن مى افزايد. 📚بحار الأنوار، ج۷۹، ص۳٠۷، ح۲۳ 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
💌شما از: سوری به: منجی عالم بشریت سلام آقای مهربانی‌ها! مثل شما مهربان بودن و از خطاها گذشتن چه خوب است؛ کاش قدری شبیه شما شوم. نگذشتن‌ها و نبخشیدن‌ها، کینه ها و آزرده خاطر بودن‌ها بخاطر نداشتن قلبی چون آینه است؛ مهربانم از شما می‌خواهم از من بگذرید و قلبی چون آینه، آب روان، نور و پاک به این سراپا تقصیر دهید. 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 شما هم می توانید به خداوند ، امام زمان و بقیه معصومین علیهم السلام یا شهدا نامه بنویسید و آن را با هشتگ در محیط های مجازی تان منتشر کنید. با نشر نامه هایتان در ثواب ارتباط گیری با انوار مطهر شریک شوید. ارواحنا له الفداء 🆔 @parvanehaye_ashegh
✨زمین مطهر ⚫️صدای لا اله الا اللّه فرشتگان بلند می شود. تابوتی روی شانه ها به سمت بقیع تشییع می شود. باز هم بقیع، چه قدر این خاک قداست دارد! چه قدر این نقطه از زمین، مطهّر است! آرامگاه آسمانیان زمینی، مأمن افلاکیان خاک نشین. ◾️وای اگر لب باز کند، چه عقده ها که می گشاید، چه رازها که فاش می کند و چه گنج های پنهانی که آشکار می سازد!......... 🏴 شهادت جانسوز امام باقر علیه السلام بر شیعیان آن حضرت تسلیت علیه‌السلام علیه‌السلام 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨ حیوانات را اذیت بکنیم؟ 🌹شب بود. با علی آقا پشت تویوتا نشسته بودیم و راننده به سرعت می‌رفت که ما را به بچه‌هایی که توی خط فاو منتظرمان بودند برساند. داشتیم چرت می‌زدیم که صدای ترمز ماشین با صدای ناله یک حیوان قاطی شد. 🌺تا پیاده شدیم روباهی لنگ لنگان خودش را لا به لای علف‌های کنار جاده مخفی کرد. توی تاریکی با علی آقا و راننده دنبال روباه زخمی بودیم. ☘می، خواستیم به علی آقا بگوییم که برگردیم؛ اما صدای گریه علی آقا پشیمان‌مان کرد. می‌گفت: «با آن پای شکسته کجا رفته؟ اگر مادر باشد و بچه‌هایش منتظر؛ چه کسی شیرشان دهد؟!» 🌿شب از نیمه گذشته بود و ما دنبال یک روباه پا شکسته که پیدایش هم نکردیم. راوی: شهید علی خوش لفظ؛ هم رزم شهید 📚دلیل؛ روایت حماسه نابغه اطلاعات عملیات سردار شهید علی چیت سازیان، نویسنده: حمید حسام،صفحه ۱۴۰ 🆔 @tanha_rahe_narafte
💠نهادینه کردن نظم ✅پدر و مادر عزیز، نهادینه کردن نظم، با سخت‌گیری بیش از حد، تفاوت دارد. 🔘اگر آن‌قدر در تمیزی خانه وسواس خرج کنیم که کودکمان حتی موقع بازی، دچار ترس و تنش باشد، قطعا راه را اشتباه رفته‌ایم. 🔘علاقه به حفظ نظم، طبق وصیت امیر المؤمنین علی علیه‌السلام (۱) سخنی است، وسواس فکری و وسواس در امور منزل سخنی دیگر. ✅مراقب خلط این مباحث و تاثیر منفی آن بر زندگی و کودکانمان باشیم. ☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ 🌺(۱)از وصیت‌های آن حضرت است به حسن و حسین علیهما السّلام وقتی که ابن ملجم لعنة اللّه علیه به او ضربت زد: «أُوصِیکُمَا وَ جَمِیعَ وَلَدِی وَ أَهْلِی وَ مَنْ بَلَغَهُ کِتَابِی بِتَقْوَی اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِکُمْ وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَیْنِکُمْ ...؛ 🌸شما و همه فرزندان و خاندانم و هر که این وصیتم به او می‌‌رسد را به تقوای الهی، و نظم در زندگی، و اصلاح بین مردم سفارش می‌‌کنم.» 📚نهج البلاغه، نامه ۴۷ 🆔 @tanha_rahe_narafte