صبحت به خیر
🌸اي آنكه ظهورت تمناي همه، بسم الله...
🌎السلام عليك يا حجة الله في ارضه
☘صبحت بخير آقا جانم
#مهدوی
#صبح_طلوع
#عکس_نوشته_میرآفتاب
╔══════••••••••••○○✿♥️╗
@tanha_rahe_narafte
╚♥️✿○○••••••••••══════╝
✨مرحله نهایی
🌸امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف میفرماید:
أَبَى اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِلْحَقِّ إِلاَّ إِتْمَاماً وَ لِلْبَاطِلِ إِلاَّ زُهُوقاً وَ هُوَ شَاهِدٌ عَلَيَّ بِمَا أَذْكُرُهُ؛ خـداوند مقدر فرموده است كه حق به مرحله نهايى و كمال خود برسد و باطـل از بيـن رود و او بـر آنچه بيـان نمـودم گواه است.
📚الغيبة(للطوسی)، ج۱، ص۲۸۷
#حدیث_مهدوی
#عکس_نوشته_میرآفتاب
🆔 @tanha_rahe_narafte
🗯 منتظر واقعي کيست ؟
🌸▬▬▬ @ ▬▬▬🌸
📨 پاسخ:
انتظار امام مهدي(عج) از ما آن است که به وظيفه يک منتظر واقعي عمل کنيم. در روايات و بيانات پيشوايان دين وظايف متعددي براي منتظر بيان شده است که مهمترين آنها عبارت است از:
۱. 📌شناخت امام:
حرکت در جاده انتظار بدون شناخت امام امکان ندارد. البته علاوه بر شناخت امام به اسم و نسب، بايد نسبت به جايگاه و مقام امام نيز آگاهي کافي داشت. در روايتي نقل شده فردي به نام ابو نصر پيش از غيبت امام، به حضور آن حضرت رسيد. امام مهدي(عج) از او پرسيد: مرا مي شناسي؟ پاسخ داد: آري شما سرور من و فرزند سرور من هستيد. امام(عج) فرمود: مقصود من اين (شناخت) نبود. ابو نصر گفت: خودتان بفرمايد(مرادتان چيست). امام(عج) فرمود: من آخرين جانشين پيامبر خدا هستم و خداوند به (برکت) من بلا را از خاندان و شيعيانم دور مي کند.» (بحار الانوار، ج۵۲، ص۳٠)
۲.📌الگو پذيري:
آدمي بايد از رهبر و مقتداي خود الگو گرفته و منش و رفتار خود را شبيه او قرار دهد تا بتواند او را همراهي کند. از پيامبر(ص) نقل شده است که فرمود: خوشا به حال آنان که قائم خاندان مرا درک کنند؛ در حالي که پيش از دوران قيام، به او و امامان قبل از او اقتدا کرده و از دشمنان ايشان، اعلام بيزاري کرده باشند. آنان دوستان و همراهان من و گرامي ترين امت من، در نزد من هستند.(بحار الانوار، ج۵۲ ، ص۱۲۹)
از مهم ترين رفتارها ورع و حسن خلق است. امام صادق(ع) در روايتي فرمود: «هر کس دوست دارد از ياران حضرت قائم(ع) باشد بايد منتظر باشد، و در حال انتظار به پرهيز کاري و اخلاق نيکو رفتار کند.» (بحار الانوار ، ج۵۲ ، ص۱۴٠)
۳.📌 ياد امام:
يک منتظر واقعي بايد هميشه سعي کند به ياد حضرت مهدي(عج) باشد. هر روز صبح با خواندن «دعاي عهد»(مفاتيح الجنان، بعد از دعاي ندبه) با امام پيمان خود را تجديد کند، براي سلامتي و فرج او هميشه دعا کند و بگويد: «اللهم کن لوليک الحجة بن الحسن ...»(مفاتيح الجنان ، اعمال شب۲۳ ماه مبارک رمضان). در هر محفل و مجلسي ياد حضرت را زنده کند و مردم را با او آشنا سازد تا مردم همگي منتظر ظهور باشند.
#مهدوی
#ایستگاه_فکر
🆔 @tanha_rahe_narafte
📿نمازت كه تمام شد ...
✨نمازت كه تمام شد، سجاده را به شهادت بگير
كه هيچ نمازی را بیدعای بر فرج او تمام نكردهایی ...
اللهم عجل لوليك الفرج🤲
#مهدوی
#نکته
#عکس_نوشته_میرآفتاب
╔══════••••••••••○○✿♥️╗
@tanha_rahe_narafte
╚♥️✿○○••••••••••══════╝
✍️واسطه
🌺زینب به برگهای سبز درختان حیاط بیمارستان خیره شد. پاهایش به زمین چسبیده بود و نمیتوانست به سمت اتاق مادرش قدم بردارد. پاکت دراز و پهن عکس را محکم به پایش کوبید. اشک مثل سیل از گوشه چشمهایش جاری شد. رهگذران با دیدن اشکهایش آرامتر قدم بر میداشتند و با عبور از مقابلش سرشان را یک بار برمیگرداندند و بعد به راه خودشان ادامه میدادند.
🌸زینب سرش را زیر انداخت، شانه هایش از گریه لرزید. بی صدا مثل ابر بهار گریه کرد تا چشمهی اشکش خشکید. با چشمانی تار به زمین خیره شد. ساعتی قبل ناگهان مادرش با صدای خراشیده و گرفته گفت:« نفسم بالا نمیاد» رنگ صورتش سرخ شد و افتاد.
☘️ زینب مسخ شده بود ، جیغ کشید. نمی دانست چه کار کند؟ به سمت مادرش دوید. نفسهای به شماره افتاده مادرش، خونش را به جوش و غلیان درآورد و قلبش مثل پرندهای درقفس خودش را به در و دیوار میزد تا از زندان تن رها شود. مادرش را با دستان لرزان تکان داد. بی اختیار اشک میریخت. جیغ زد:« کمک» به سمت در خانه دوید و در خانه را باز کرد، داد زد:« کمک» نایستاد و به سمت مادرش دوید، با گریه و صدای لرزان داد زد:« مامان، بلند شو. مامان!»
🌼تمام بدنش میلرزید، چشمش به موبایل افتاد. شماره اورژانس را چند بار اشتباه گرفت تا بالاخره توانست شماره را بگیرد. با گریه و داد، نشانی خانه را گفت.
🌺دو سه تا زن های همسایه با شنیدن صدایش وارد خانه شدند. ملیحه خانم به سمت مادرش رفت به او تنفس مصنوعی داد. زینب لرزان گوشهای ایستاده بود و این صحنه ها را نگاه میکرد. با آمدن اورژانس، آماده شد و همراه آنها به بیمارستان رفت.
🌸مادرش بستری شد و آزمایش و عکس های مختلف از او گرفتند. دکتر با دقت به عکسهای ریه مادرش نگاه کرد. زینب نوک پاشنه کفشش را بر زمین میکوبید. دکتر نگاهی به پای لرزان زینب انداخت و بعد از بالای عینکش به صورت زرد و لاغر زینب خیره شد، گفت:« لطفا آروم باش. لخته خون داخل ریه مادرتون شده، سعی میکنیم با رقیق کننده، خون لخته شده رو قبل از رسیدن به قلب از بین ببریم. امشب برای مادرتون حیاتیه امیدوارم بتونه تا صبح دوام بیاره.»
☘️چشمه خشکیده اشکش دوباره جوشید. چادرش را روی صورتش کشید، شروع به صحبت کردن با خدا کرد :« خدایا! مامانمو نجات بده، تو رو به حق معصومین مادرمو نجات بده. » یکدفعه به یاد امام زمان افتاد. با گریه و چشم خیس گفت:« یا امام زمان! من هیچی پیش خدا ندارم تا واسطه کنم و ازش کمک بخوام، جز شما. یا امام زمان! من بدم ولی تو را به حق مادرتون وساطت منو پیش خدا بکنین و از خدا بخواین مادرمو نجات بده. هزارتا صلوات نه نمیتونم صد تا صلوات نذر می کنم و هدیه میکنم ثوابشو به مادرتون، تو رو خدا وساطتت منو پیش خدا بکنین و مادرمو بهم برگردونین.»
🌺زینب با صورت خیس، لبانش را به ذکر معطر صلوات خوشبو کرد. خورشید بی جان از شهر دور شد و باد با تمام قدرت به شهر قدم گذاشت و وزید. زینب دندانهایش مثل چادرش از حضور باد شروع به لرزیدن کرد. بلند شد و به سمت ساختمان و پشت درهای اتاقی که مادرش زیر دستگاه تنفس بود، راه افتاد. ذکر صلوات بر لبانش جاری بود، آرام ذکر میگفت و یک به یک امامان را از ته دل صدا میزد. روی صندلیهای سفت و زمخت بیمارستان خوابش برد.
🌸اذان صبح با قلبی سبک و آرام بیدار شد. بعد نماز دوباره به امام زمان متوسل شد و این بار برای مادرش قرآن خواند. هر چه هوا روشن تر میشد قلب زینب بیشتر و تندتر میتپید. با قلب و بدن لرزان به سمت آی. سی.یو رفت. دکتر از آی. سی. یو بیرون آمد. زینب با صدای لرزان صدایش زد:« دکتر!» دکتر رو به زینب ایستاد، گفت:« خوشبختانه لخته رقیقتر شده و فعلا خطر رفع شده؛ ولی هنوز باید در آی. سی.یو باشن.»
#داستانک
#مهدوی
#به_قلم_صبح_طلوع
🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
از:حسنا🌹
به:منجی عالم بشریت🌺
✨ سلام بر امام مهربانم
🌱گاهی اوقات دلهایمان بدجور میگیرد. یکی از آن زمانها عصر روز جمعه است.
🌹هر چه با خود اندیشیدم به پاسخی راه نیافتم. تا اینکه به این حدیث برخورد کردم.
🌿از آیتالله بهاءالدینی پرسیدند: علت اینکه عصرهای جمعه دل انسان میگیرد و غمگین میشود چیست؟ فرمودند: چون در آن لحظه قلب مقدّس امام عصر (ارواحنا فداه) به سبب عرضهی اعمال انسانها، ناراحت و گرفته است، آدم و عالم متأثر میشوند. حضرت، قلب و مدارِ وجود است.(۱)
🌟اینجا بود که از شرمندگی آب شدم و جوابی نداشتم؛ جز اینکه ما را ببخش عزیز فاطمه سلام الله علیها.
🌻کمک کن در راه درست گام برداریم و دلت را به دست بیاوریم.
📚 (۱)شرح چهل حدیث، ص ۴۳۲
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
#نامه_خاص
#امام_زمان ارواحناله الفداء
#مناجات_با_منجی
ارتباط با ادمین: @taghatoae
ادمین تبادل: @tajil0313
🆔 @parvanehaye_ashegh
✋✋سلام سلام سلام و شب بخیر اعضای خوب کانال ✋✋
📣📣📣 یادتون نرفته که چند روز قبل گفتیم مسابقه داریم؟ 🤓
شیوه مسابقه هم یادتونه؟ دوباره بگم؟ 🤔
مسابقه به دو شیوه انجام میشه:
📣 ۱- هر کدوم از عزیزانی که بتونن بنر تبلیغی کانالمون رو منتشر کرده و تا تاریخ ۱۴٠٠/٠۵/٠۵ به بیشترین بازدید برسونند، بهشون جاااایزه میدیم. 🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁
🎁پس هر کس جایزه دوست داره، زود تشریف بیاره به این آیدی، ایشون شیوه کار رو براتون توضیح میدن. 👇👇👇
@hosssna64
۲- از مطالب با هشتگ #ایستگاه_فکر از فردا ۱۴٠٠/٠۴/۲۲ تا روز۱۴٠٠/٠۵/٠۵ ده سؤال چهار گزینهای طرح میشه.
یک روز فرصت پاسخ دهی بهتون میدیم.
یعنی روز ۱۴٠٠/٠۵/٠۶ رو فرصت پاسخدهی دارید.
شب عید غدیر پاسخ هاتون رو برای آیدی @taghatoae ارسال میکنید.
ساعات پایانی روز عید غدیر نتایج هر دو مسابقه اعلام میشه.
اگه کسی تو این مدت تا روز عید غدیر به امام زمان نامه بنویسه و برای آیدی @taghatoae ارسال کنه یه امتیاز ویژه بهش تعلق می گیره.
از عزیزانی که دوست دارن تو ثواب این امر با ما شریک باشن و روز عید غدیر رو با هدایاشون به برندگان مسابقه خاطره انگیز کنند استقبال میشه.😍🌺🌺
🆔 @tanha_rahe_narafte
💫 آسمانی شدن
🌺زندگی کن، برای بزرگ شدن
🌸آسمانی شدن، رشد کردن
ریشه دار شدن، مهربانی کردن
درخشیدن و محبت کردن
🌼در یک کلام برای خدایی شدن گام بردار
#صبح_طلوع
#به_قلم_افراگل
#عکسنوشتهکوثر
🆔 @tanha_rahe_narafte
💠صدقهای از جنس لبخند
✅ زن و شوهر خوب است همیشه در برخورد با یکدیگر لبخند داشته باشند.
🔘همین لبخند میتواند زمینه گرم بودن بیشتر کانون خانواده را فراهم کند.
🔘با دیدن لبخند، احساس رضایت به طرف مقابل دست میدهد.
❇️پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند : ﻟﺒﺨﻨﺪﻫﺎی ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺑﺎ یکدیگر ﯾﺎ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺧﺪﺍﺣﺎفظی ﺻﺪﻗﻪ ﺍست و ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺍﻧﻔﺎﻕ فی ﺳﺒﯿﻞ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﺭﺯﺵ ﺩﺍﺭﺩ.
📚کافی ﺝ۵ ﺹ۵۶۹
#همسرداری
#ایستگاه_فکر
#به_قلم_بهاردلها
#عکسنوشتهکوثر
🆔 @tanha_rahe_narafte
☺️اخم نکن خانوم، بخند و بخارون💐
باز شوهر بیبهانه
با نگاهی عاشقانه
گفت و گوی همسرانه
با سر انگشتش نشانه
میدهد بر پشت اشاره
لمس کن، بانوی خوب نازدانه
#طنزک
#طنز_خانواده
#همسرداری
#عکسنوشته_صدف
#به_قلم_افراگل
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍️آراسته بودن
🍀روی چمن ها خوابیده و به آسمانِ آبی لاجوردی چشم دوخته بود. خنکای چمن های زیر پهلویش و نسیم ملایمی که از لابه لای برگ های درختان سر به فلک کشیده بالای سرش، به صورتش می خورد او را در لذتی ژرف فرو برده بود. اولین بار است که به بوستان بانوان آمده،تا دوستان دوران دبیرستانش را ببیند.
🌼صدای شاد فاطمه، او را از خیالات شیرین بیرون کشید، از جا به تندی جهید تا فاطمه را در آغوش کشد و بوی بهترین دوست دوران زندگی اش را استشمام کند. لبخند روی لب های گوشتی فاطمه او را دوست داشتنی تر کرده بود. او نیز لبخند را مهمان لبانش کرد.
جیغ پُر از شادی و شعف فاطمه توجه اطرافیان را به سوی خود کشانده بود؛ ولی او بی خیال همه، انگار می خواست با تمام وجود خاطره دلنشین آن لحظه را در ذهن خود به خاطر بسپارد.
🌺بعد از خوش و بش کردن، زانو به زانوی هم روی چمن ها نشستند و در چشمان هم نگاه کرده و از هر دری صحبت کردن. زینب که حالا فهمیده بود فاطمه کارشناس امور دینی است، به یاد سمیه و زندگی درب و داغونش افتاد که هر آن احتمال می رفت از هم بپاشد. شروع کرد از او گفتن، از بی مبالاتی اش در ارتباط با نامحرمان و از نارضایتی اش از زندگی اش.
🌸فاطمه که با دقت به سخنان زینب گوش می داد گفت: نمیشه یِ طرفه به قاضی رفت، تو داری تموم تقصیرا رو به گردن سمیه میندازی کمی از همسرش بگو تا بهتر بتوونم راه حل ارائه بدم.
زینب شروع کرد از همسر سمیه گفتن: راستش همسرش آدم خوبیه. به نظر میاد خوش اخلاقه. فقط اینو بگم که آراسته و مرتب نیست. اونم شغلش اقتضاء می کنه چون تعویض روغنی داره.
❄️زینب که انگار مشکل اصلی را فهمیده باشد با تکان دادن سرش به حالت تأسف، گفت: بعضی مردا فکر می کنن آراستگی فقط مال زنه؛ در حالی که اسلام به آراسته بودن هر دو تأکید داره و آراسته نبودن مرد رو دلیل بی حیایی و کمرنگ شدن پاک دامنی زن میدونه.(۱)
زینب که انگار به کشف بزرگی رسیده است تا با کمک همسرش زندگی سمیه را نجات دهد، نگاهش به در ورودی پارک افتاد که بقیه دوستانش شاد و سرحال به طرف آن ها می آیند.
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
🔹(۱)قال الإمام الكاظم عليه السلام:تَهِيئَةُ الرَّجُلِ لِلمَرأَةِ مِمّا يَزيدُ في عِفَّتِها .
🔸امام كاظم عليه السلام فرمود: آراسته بودن مرد براى زن، از عواملى است كه بر پاك دامنىِ زن مى افزايد.
📚بحار الأنوار، ج۷۹، ص۳٠۷، ح۲۳
#همسرداری
#داستانک
#به_قلم_افراگل
🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
💌شما
از: سوری
به: منجی عالم بشریت
سلام آقای مهربانیها!
مثل شما مهربان بودن و از خطاها گذشتن چه خوب است؛
کاش قدری شبیه شما شوم. نگذشتنها و نبخشیدنها، کینه ها و آزرده خاطر بودنها بخاطر نداشتن قلبی چون آینه است؛
مهربانم از شما میخواهم از من بگذرید و قلبی چون آینه، آب روان، نور و پاک به این سراپا تقصیر دهید.
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
شما هم می توانید به خداوند ، امام زمان و بقیه معصومین علیهم السلام یا شهدا نامه بنویسید و آن را با هشتگ #نامه_خاص در محیط های مجازی تان منتشر کنید. با نشر نامه هایتان در ثواب ارتباط گیری با انوار مطهر شریک شوید.
#نامه_خاص
#امام_زمان ارواحنا له الفداء
#مناجات_با_منجی
🆔 @parvanehaye_ashegh
✨زمین مطهر
⚫️صدای لا اله الا اللّه فرشتگان بلند می شود. تابوتی روی شانه ها به سمت بقیع تشییع می شود. باز هم بقیع، چه قدر این خاک قداست دارد! چه قدر این نقطه از زمین، مطهّر است! آرامگاه آسمانیان زمینی، مأمن افلاکیان خاک نشین.
◾️وای اگر لب باز کند، چه عقده ها که می گشاید، چه رازها که فاش می کند و چه گنج های پنهانی که آشکار می سازد!.........
🏴 شهادت جانسوز امام باقر علیه السلام بر شیعیان آن حضرت تسلیت
#امام_باقر علیهالسلام
#شهادت_امام_محمد_باقر علیهالسلام
#عکس_نوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
✨ حیوانات را اذیت بکنیم؟
🌹شب بود. با علی آقا پشت تویوتا نشسته بودیم و راننده به سرعت میرفت که ما را به بچههایی که توی خط فاو منتظرمان بودند برساند. داشتیم چرت میزدیم که صدای ترمز ماشین با صدای ناله یک حیوان قاطی شد.
🌺تا پیاده شدیم روباهی لنگ لنگان خودش را لا به لای علفهای کنار جاده مخفی کرد. توی تاریکی با علی آقا و راننده دنبال روباه زخمی بودیم.
☘می، خواستیم به علی آقا بگوییم که برگردیم؛ اما صدای گریه علی آقا پشیمانمان کرد. میگفت: «با آن پای شکسته کجا رفته؟ اگر مادر باشد و بچههایش منتظر؛ چه کسی شیرشان دهد؟!»
🌿شب از نیمه گذشته بود و ما دنبال یک روباه پا شکسته که پیدایش هم نکردیم.
راوی: شهید علی خوش لفظ؛ هم رزم شهید
📚دلیل؛ روایت حماسه نابغه اطلاعات عملیات سردار شهید علی چیت سازیان، نویسنده: حمید حسام،صفحه ۱۴۰
#سیره_شهدا
#شهید_علی_چیت_سازیان
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
💠نهادینه کردن نظم
✅پدر و مادر عزیز، نهادینه کردن نظم، با سختگیری بیش از حد، تفاوت دارد.
🔘اگر آنقدر در تمیزی خانه وسواس خرج کنیم که کودکمان حتی موقع بازی، دچار ترس و تنش باشد، قطعا راه را اشتباه رفتهایم.
🔘علاقه به حفظ نظم، طبق وصیت امیر المؤمنین علی علیهالسلام (۱) سخنی است، وسواس فکری و وسواس در امور منزل سخنی دیگر.
✅مراقب خلط این مباحث و تاثیر منفی آن بر زندگی و کودکانمان باشیم.
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
🌺(۱)از وصیتهای آن حضرت است به حسن و حسین علیهما السّلام وقتی که ابن ملجم لعنة اللّه علیه به او ضربت زد:
«أُوصِیکُمَا وَ جَمِیعَ وَلَدِی وَ أَهْلِی وَ مَنْ بَلَغَهُ کِتَابِی بِتَقْوَی اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِکُمْ وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَیْنِکُمْ ...؛
🌸شما و همه فرزندان و خاندانم و هر که این وصیتم به او میرسد را به تقوای الهی، و نظم در زندگی، و اصلاح بین مردم سفارش میکنم.»
📚نهج البلاغه، نامه ۴۷
#ایستگاه_فکر
#ارتباط_با_فرزندان
#به_قلم_ترنم
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
⚫️ یا امام باقر علیهالسلام
همه دار و ندارت کربلاییست
و داغ ماندگارت کربلاییست
اگرچه قبر پاکت در مدینه ست
غریبی مزارت کربلاییست
✍ زهرا آراستهنیا
#امام_باقر علیهالسلام
#شهادت_امام_محمد_باقر علیهالسلام
#عکسنوشته_مقداد
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍️گلدان
🌺صدای تق و شکسته شدن چیزی زهره را از آشپزخانه به هال کشاند. تکه های لاجوردی گلدان از گوشه دیوار تا وسط فرش کرم رنگ پخش شده بود. زهره با اخم به مینا نگاه کرد.
🌸مینا در خودش جمع شد، انگشتهایش را در هم پیچید. زهره فریاد زد: « گلدونی که دوستش داشتمو واسی چی شکوندی؟ » مینا با بغض گفت:« می... میخواستم بیارمش پایین بازی کنم که یهو از دستم ول شد، شکست.»
☘️زهره مثل گرگ زخمی نعره زد:« بازی، بازی. دو دقیقه یِ جا آروم بشین. خستم کردی، هلیا مثل تو پنج سالشه؛ ولی یِ جا میشینه با اسباب بازیاش ساکت بازی میکنه؛ تو چی؟ عین گربه از درو دیوار خونه بالا میری. دیگه حق نداری با وسایل خونه بازی کنی، فهمیدی؟ مردم بچه دارن ، ماهم بچه داریم.»
🌺هق هق گریه مینا بلند شد و صورتش از اشک تر شد. زهره بدون توجه به گریه مینا گفت: « واسه من آبغوره نگیر، من مثل بابات نیستم که لوست کنم. برو تو اتاقت، زود باش.»
🌸مینا با دستهای کوچکش اشکهایش را پاک کرد و به اتاقش رفت. خودش را روی تخت انداخت. سرش را لای ملافه کرد و گریست تا خوابش برد.
☘️عصر از خواب بیدار شد. ساکت و آرام روبروی تلویزیون نشست و برنامه کودک نگاه کرد. روز بعد و روزهای بعد مینا بی سر و صدا پای تلویزیون می نشست و برنامه کودک نگاه میکرد. خنده مهمان لبهای زهره شده بود و دیگر سر و صدا، اسباب و اثاث بازی مینا گوشه گوشه خانه پخش نبود.
🌺یکی از این روزها خواهرش و هلیا به خانه آنها آمدند. در حال خوردن چای از هر دری صحبت میکردند که صدای جیغ هلیا بلند شد. هر دو به سمت اتاق مینا دویدند. مینا بالای سر هلیا با اخم ایستاده بود و عروسکش را میان انگشتانش میفشرد. زهرا به سمت هلیا رفت و او را بغل کرد. زهره داد زد:« چی کارش کردی؟» مینا با ابروهای گره کرده به چشمهای مادرش نگاه کرد و گفت:« اسباب بازی هامو بهش نمی دم، نمیخوام باهاش بازی کنم.»
🌸زهره به سمت مینا رفت و اسباب بازی را از دستش کشید، قبل از اینکه حرفی بزند. زهرا دستش را گرفت و از اتاق بیرون برد. هلیا به بغل روی مبل نشست و گفت:« با این بچه چی کار کردی؟» زهره با چشمهای گرد گفت:« من!» زهرا سرش را تکان داد و گفت:« نه پس من. کی تو این خونه از صبح تا شب با این بچست؟ مینا، مینای شاد همیشگی نیست، چی شده؟» زهره به جای خالی گلدانش روی دکور خیره شد.
#داستان
#ارتباط_با_فرزندان
#به_قلم_صبح_طلوع
🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
از: افراگل
به: قطب عالم امکان
🍀سلام و صلوات بر تو ای فرزند شکافنده علوم
▪️آقاجان تسلیت عرض میکنم شهادت جدّ بزرگوارتان امام محمد باقرعلیه السلام▪️
مولا جان شما همانند جدّتان علوم را میشکافید تا جایی که پیشرفت برقآسای علوم در زمان حکومتتان خیره کننده خواهد بود. این مسأله در روایات، بسیار گویا و روشن مطرح شده است. جدّتان امام صادق علیه السلام میفرماید: علم ۲۷ شاخه دارد که تنها دو شاخه از آن تا زمان ظهور برای بشر آشکار خواهد شد و ۲۵ شاخه دیگر در زمان دولت آرمانی امام موعود آشکار میشود(۱). 🌱
سیدی چقدر مشتاق چنین روزی هستم. میدانم اشتیاق به تنهایی و بدون هیچ حرکت و تلاشی فایده ندارد. 🥀
آقا جان شنیدم خودتان هم برای ظهورتان دعا میکنید. چنانچه به خدا عرض مینمایید: خداوندا وعدههایی را که به من دادی تحقق بخش... و فرج مرا زود برسان و به من قدرت و نصرت ببخشای و فتح بزرگ را نصیبم گردان...
مهدیا در تشرفها و روایتها هم به این نکته سفارش فرمودید که: تا میتوانید برای فرج دعا کنید. (۲)🌱
آقا جان میدانیم هيچ كارى بدون زمينهسازى مناسب و تلاش، امكان بروز و ظهور نخواهد يافت و هيچ تغييرى بدون رنج حاصل نخواهد شد. وقتی با خود فکر میکنم که سهم ما در زمينهسازى ظهورتان چيست؟ آنچه به ذهنم میآید، این است که حداقل آن، دعاست كه در توان همه ما نيز هست.
مولا جان از خودتان میخواهیم که به ما توفیق آن را بدهید و آمین گوی دعاهای فرجمان باشید.🥀
اللّهم عجّل لولیک الفرج
📚(۱)بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۳۶
📚(۲)کتاب زبور نور، ص۱۱۲
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#نامه_خاص
#مناجات_با_منجی
🆔 @parvanehaye_ashegh
✍️تولدی دوباره
👁دوباره پلک ها، باز شده اند.
🌞دوباره خورشید از پشت کوهها نگاهت می کند.
🌼 تولدی دوباره، به سویت آغوش کشیده است.
امیدی دوباره، برای ساختنی زیبا و تازه.
#صبح_طلوع
#به_قلم_افراگل
#عکسنوشتهکوثر
🆔 @tanha_rahe_narafte
✨سر سفره تنهایی غذا خوردن میچسبه؟
🌹سر سفره که مینشستیم، علی آقا یکی یکی سراغ بچهها را میگرفت. تا همه نمیآمدند غذا را شروع نمیکرد.
🌷آن قدر از غذا تعریف میکرد، آب از لب و لوچه همهمان راه میافتاد. مخصوصا اگر سیر ترشی سر سفره بود. بسم الله میگفت و شروع میکرد.
🌱 اشتهایش را که میدیدم ما هم میخوردیم، بیرودربایستی.
📚یادگاران، جلد ۳۰، کتاب علی محمود وند، نویسنده: افروز مهدیان، خاطره شماره ۳۷
#سیره_شهدا
#شهیدعلی_محمودوند
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
🌊مانند دریا
💠مهربانی کردن همیشه خوب است.
✅اگر دل دریاییای داشته باشیم، در ازای مهربانی، طلب مهربانی نخواهیم کرد. مانند دریا که بیبهانه به همه عشق میورزد.
🔘از طرفی عشق و محبت به همسر، فرزندان و والدین با اجر و پاداش معنوی فراوان همراه خواهد بود.
🔘حواسمان باشد که خداوند در خصوص پدر و مادر سفارش مؤکد نموده است تا جایی که در قرآن کریم، بعد از دستور به اطاعت از خود، نیکی به پدر و مادر را آورده است.
✅ پس چه بهتر که در برابر نامهربانیها، مهر بورزیم و در انتظار اجر الهی بمانیم.
#ارتباط_با_والدین
#ایستگاه_فکر
#به_قلم_ترنم
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍️ایده آل
🌸سالها بود از پدر ومادرش خسته بود. خیلی از پدر و مادرهای دوستانش را میشناخت که ایده آل تر از پدر ومادر او بودند؛ اما پدر ومادر او، ساده، روستایی وسخت گیر بودند.
🌺تلفن زنگ خورد و پروانه گریه کنان پشت تلفن نفس نفس میزد. پروانه کسی بود که زهرا همیشه به او و پدر ومادر روشنفکرش، غبطه میخورد.
🌸_چی شده؟
☘️_مردک با خودش چی فکری کرده که حالا من رو تو شهر غریب گیر آورده و فکر میکنه هرکاری از دستش برمیاد...
🌺_چیشده پروانه جون. درست حرف بزن. ببینم چی میگی؟
🌸_هیچی کاش مامان بابای منم نصف مامان بابای تو منو دوست داشتن.کاش براشون مهم بود که بابت بیخیالی اونها نزدیک بود به تاراج برم. کاش مامان بابام روستایی بودن؛ اما یک ذره برای من ارزش قایل بودن. نه اینکه هنوزم میگن ما به تو اطمینان داریم خودت از پس مشکل برمیای. بعد هم بدون اینکه بپرسن چیشده، پولشونو به رخم میکشن و میگن برات پول میریزیم و قطع میکنن.وای زهرا! چی کار کنم؟ من ساده چرا اینقدر ابلهانه راجع به آرش فکر میکردم. چی کار کنم الان؟ قرار بود فقط آشنا بشیم اما اون... اون شیطون هم درس میده. زهرابه دادم برس.
☘️_کجایی تو الان؟
🌺_پارک بیش قارداش؛ اما نمتونم برگردم. ازهمه میترسم.
🌸_باشه ما چهل دقیقهای دیگه اونجاییم.
☘️زهرا گوشی رو قطع کرد و همینطور که غرق تعجب بود، قصه را برای پدر ومادرش تعریف کرد.ساعتی بعد پروانه در آغوش مادر زهرا گریه میکرد و زهرا به پدر و مادری فکر میکرد که سالها مورد بی مهری او بودند.
#داستانک
#به_قلم_ترنم
#ارتباط_با_والدین
🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
💌شما
از : عطش 💧
به: آفتاب پشت ابر🌤
ای عارفِ بالله
سلام و صلوات خدا بر تو ای معرفتِ عرفات
همانطور که حاجیان در ماه ذی الحجه مُحرم می شوند در حرم حضرت یار ، من هم باید آرام آرام، دلم را مُحرم کنم و معتکف کوی یار شوم تا در صحرای عرفات وجودم، خیمهی پشمینهات را ببینم و نگاه رأفت تو را درک کنم و در روز عرفه ، در آغوش پر مهر پدرانهات با معرفت، دعای جدت امام حسین علیه السلام را زمزمه کنم.
پدر بزرگوارم! خوشا به حال کسانی که به آنها وعدهی دیدار دادی تا روز عرفه در صحرای عرفات به خیمهات بیایند و تو را ملاقات کنند
«آنان که خاک را به نظر، کیمیا کنند آیا بُوَد که گوشهی چشمی به ما کنند؟» من که دستم کوتاه است، خودم را بَندِ دعا و مناجات می کنم تا باب رحمت و فنظر الینا نظرة رَحِیمَه برایم گشوده شود.
🌼🌾🌼🌾🌼🌾🌼🌾🌼🌾
شما هم می توانید به خداوند ، امام زمان و بقیه معصومین علیهم السلام یا شهدا نامه بنویسید و آن را با هشتگ #نامه_خاص در محیط های مجازی تان منتشر کنید. با نشر نامه هایتان در ثواب ارتباط گیری با انوار مطهر شریک شوید.
#نامه_خاص
#امام_زمان ارواحنا له الفداء
#مناجات_با_منجی
🆔 @parvanehaye_ashegh
🌅طلوعی دوباره
🌸امروز می تواند سلامی باشد، همراه با سلامتی و عافیت.
روزی باشد، به زیبایی گل های خوشبوی محمدی.
🍀برای ساختن روزی دلپذیر و خوشایند
روزی پر از یاد خدا، پر از لبخند مهربانی
شروعی دوباره، بعد از طلوعی دوباره
🌼زندگیتون پر از عشق و امید
#صبح_طلوع
#به_قلم_افراگل
#عکسنوشته_کوثر
🆔 @tanha_rahe_narafte
🤲 روز نیایش با خالق هستی
🔰 نهم ماه ذیالحجه الحرام را روز عرفه نامیدهاند، روز نیایش و مناجات با خالق هستی؛ چرا که در این روز، درهای رحمت الهی بر روی همه بندگان به ویژه گنهکاران گشوده است و همه گنهکاران در این روز، چشم امید خود را به خدای خود دوختهاند و از دنیا بریده و به خدا نزدیک میشوند. در این روز دعا به استجابت نزدیک است و هر ناامیدی، امیدوار بر در خانه الهی دستهایش را به دعا باز میکند.
✅ وقوف در عرفات به این منظور است که در عرفات بنشینی و تفکر کنی و با امید به رحمت حق، طلب استغفار کنی.
📚خبرگزاری دانشجو، مصاحبه با حجةالاسلام والمسلمین مرتضی ادیب یزدی
#عرفه
#مناسبتی
#عکس_نوشته_رمیصا
🆔 @tanha_rahe_narafteh