eitaa logo
مسار
329 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
557 ویدیو
2 فایل
هو الحق سبک زندگی خانواده سیره شهدا داستانک تلنگر مهدوی تبادل👈 @masare_irt ادمین : @hosssna64
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از نامه خاص
سلام همراهان گرامی🌹 📣📣 توجه توجه 📣📣 😇 باز هم مسابقه داریم 😍😍😍 📌 شرایط شرکت در مسابقه: ۱- به مدت دو ماه محرم و صفر فرصت دارید به امام حسین علیه السلام و اهل بیت او و یارانش نامه بنویسید. ۲- نامه‌ها حتما حتما کمتر هزار کلمه باشد. ۳- حتی الامکان اشکال نگارشی و ویرایشی نداشته باشد. ۴- محتوای مناسبی داشته باشد. ۵- نامه‌ها را مطابق نامه‌های داخل کانال پروانه‌های عاشق تنظیم نمایید. ۶- حتماً حتماً مثل نامه‌های داخل کانال در قسمت (از:) نام مستعار یا واقعی خود را بنویسید. ۷- اگر بلد هستید می توانید برای نامه‌تان عکس نوشته با استفاده از محتوای نامه خودتان بسازید و نامه را همراه عکس برای ادمین کانال @taghatoae ارسال نمایید. شرکت در این بخش امتیاز ویژه دارد. 🌼بعد از ماه صفر در تاریخ۱۴۰۰/۰۸/۰۲ مصادف با روز ولادت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نتایج بررسی نامه‌ها اعلام خواهد شد. 📝با نشر حداکثری این پیام دیگران را به شرکت در این رقابت دعوت بفرمایید. کسانی که برای حمایت از مسابقات فرهنگی کانال‌هایمان بانی سراغ دارند، ادمین کانال @taghatoae را در جریان بگذارند. 🆔 @parvanehaye_ashegh
🍁دل تنگ روضه 🏴وقتی برای گریه دلم تنگ می‌شود 🏴لب با دَم حسین هماهنگ می‌شود 🏴تنها نه دل به یاد تو می‌سوزد ای‌ حسین 🏴از روضه‌هایت دل سنگ، آب می‌شود 🆔 @tanha_rahe_narafte
✍️صفای زندگی اینجاست، اینجا 💠مهارت مدارا کردن قسمت سوم: ✅۵- هر یک از همسران تلاش کند، گاهی نیازها و سلیقه‌های همسرش را بر تمایل و سلیقه خود ترجیح دهد. 🔘باور داشته باشیم اگر این کار را نکنیم زندگی و پیوند ما شکسته خواهد شد. 🔘بر فرض هم طلاق ظاهری صورت نگیرد، بی مهری مورد انتظار چنین رفتاری است. ✅ ۶- تلاش کنیم رفتار ناشایست همسر را با رفتار نیکو دفع کنیم. 🔘همه بدانیم که سخن و رفتار نیکو یکی از بهترین راه‌های دفع کج‌خلقی‌های همسر است. 🔘این نوع از رفتار مُداراگونه شاه کلید آرامشگری در زندگی زناشویی است. 🔘بدانیم هدف از این کار جذب همسر و افزایش صمیمیت بین زوجین است و هرگز معنای کوتاه آمدن و ذلت نیست. 🔘دفع بدی با خوبی و مدارا کردن با کج‌خلقی همسر کینه‌ها و بدی‌ها را از بین می‌رود. ✅بدانید که دفع کج‌خلقی‌های همسر با رفتار نیک، باعث جذب همسر کج‌خلق و زمینه تغییر و رشد او به نقطه مطلوب خواهد شد. 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨میوه‌ی گرانقیمت می‌خری؟ 🌺عباس میوه‌هایی را که معمولا در دسترس همه نبود، نمی‌خورد. 🌿می‌گفتم: قوت دارد بخور. می‌گفت: قوت را می‌خواهم چه کار؟ من ورزش کارم. چطور موزی را بخورم که گیر مردم نمی‌آید. 🍀بعد صدایش را تغییر می‌داد و آمیخته با شوخی می‌گفت: مگر تو مرا نشناختی زن. 🍎میوه را که بر می‌داشت بخورد، کلی در دستش می‌چرخاند و براندازش می‌کرد و می‌گفت: سبحان الله. تا کلی نگاه‌شان نمی‌کرد، نمی‌خورد. 📚آسمان؛ بابائی به روایت هسر شهید، نویسنده: علی مرج، صفحه ۲۸ 🆔 @tanha_rahe_narafte
🕊 دو بال برای پرواز ❤️عشق محمد و فاطمه، عشقی معمولی نبود، آن ها نسبت به هم همانند دو بال بودند برای پرواز. بنابراین از شنیدن عیوبشان از زبان یکدیگر نه تنها ناراحت نمی‌شدند؛ بلکه لبخند شادی به هم هدیه می‌دادند. 🌺 همین شیوه زندگی‌شان سبب شده بود عشقشان روز به روز نسبت به هم بیشتر و بیشتر شود؛ عشقی شیرین و پایدار ، عشقی برای رسیدن به معبود حقیقی و راستین عالم که از رگ گردن به آن‌ها نزدیک تر بود. 🌸عشق شان عاملی بود بر نعم العون فی طاعه الله، هدفشان یار خاص امام زمان ارواحنافداه شدن بود، آن هم نه سرباز ؛ بلکه فرمانده ای برای سپاهیانش. 🌼محمد برای رسیدن به هدفش به سوریه می‌رفت و فاطمه هم برای مدتی کوتاه همراهی‌اش می کرد. مدتی آنجا بودند که با همسر سردار همدانی فرمانده محمد و دو دخترش در دمشق، آشنا شدند. 🍀یک روز مانده به برگشتشان به ایران، فرمانده محمد به او مرخصی داد تا در کنار همسرش باشد، با پیشنهاد فاطمه به حرم بانوی دمشق اسوه عشق و پایداری رفتند. پا به درون حرم که گذاشتن یکدفعه صدای تیربار و جیغ فضای حرم را پر کرد.گروهی از داعشی حرم را به محاصره خود درآورده بودند و هر کسی که قصد ورود به حرم داشت، از دم تیر می‌ گذراندند. 🌷محمد برای پاسداری از حرم تا رسیدن نیروی کمکی، با تعداد معدودی از زائرین تا پای جان مقاومت کردند، مقاومتی ستودنی که مانع سقوط صد درصدی حرمِ ناموس خدا شد؛ ولی در آخرین لحظات توسط تک تیرانداز به شهادت رسید. فاطمه بلافاصله خود را به او رساند، تک تیرانداز که هنوز به دنبال هدفی می‌گشت برای شکار شدن، او را نیز مورد اصابت قرار داد، فاطمه هم روحش با روح محمد به آسمان پرگشود. ✨حالا هر دو در جوار قرب الهی منتظر ظهور منتقم خون خدا هستند. 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
از: افراگل به : قطب عالم امکان ✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌺سلام و صلوات بر تو ای منتقم خون خدا 💫آقا جان کاش آنقدر خوب بودم تا چشمانم لایق دیدارتان بود. 🌱سیدی می‌دانم تنها راه نجاتمان، از میان برداشتن این کوری است. همانگونه که آیت الله رخشاد دامت برکاته در کتاب شریف در محضر علامه طباطبایی آورده است: از علّامه سؤال کردن که راه رسیدن به محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف چیست؟ علامّه می‌فرماید: خود حضرت فرموده است: شما خوب باشید ما خودمان شما را پیدا می‌کنیم.(۱) 🌼آقا جان خوب شدنمان هم به دست شماست. ناخالصی‌هایمان را از بین ببر و خالص کن تا از تاریک‌خانه ندیدن زیبایی‌ها به روشنایی و نور هدایت شویم. 🍀مولا جان این دستان خالی‌ من هست که به سویتان دراز شده است، می‌شود آن ها را پُر کنید از تمام خوبی‌ها؟! (۱) کتاب زبور نور، ص۲۶۲ 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 ارواحناله الفداء ارتباط با ادمین: @taghatoae ادمین تبادل: @tajil0313 🆔 @parvanehaye_ashegh
💥فرق بین من و زندانبانم را می‌دانی؟ زمانی که پنجره کوچک سلولم را باز می‌کند. او تاریکی و غم را می‌بیند و من روشنایی و امید را 🌱🌱🌱 👌دید شما بسیار مهم است. 🌹زیبا بنگرید. 📝 "نلسون ماندلا" •┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈• 🆔 @tanha_rahe_narafte
💠گل‌های باغ زندگی ✅فرزندان به عنوان گل‌های باغ زندگانی والدینشان می‌باشند. 🔘والدین به عنوان باغبانان این باغ باید به گل‌های زندگی‌شان بها دهند. 🔘با لطافت کلام و محبت به آنها، شاهد شکوفایی و رشد بهتر آنها شوند. ✅پس برای گل‌های باغ زندگی‌تان باغبانی و مهربانی کنید تا شکوفاتر شوند. 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨تو مسافرخانه چی سفارش میدی؟ 🌟وارد مسافرخانه شدیم. مهدی گفت: هر کس هر چیزی دوست دارد سفارش دهد. 🍛تا آماده شدن غذا وضو گرفته و نماز خواندیم. سر میز غذا که نشستیم دیدیم مهماندار یک کاسه سوپ گذاشت جلوی آقا مهدی. فکر کردم پیش غذاست. با خودم گفتم حتماً خورشتی چلوکبابی، چیزی سفارش داده است. 🥖نان خشک روی میز را برداشت ترید کرد توی سوپ و شروع کرده خوردن. راوی علی حاجی زاده 📚شهید مهدی زین الدین، نویسنده: مهدی قربانی، صفحه ۳۵٫ 🆔 @tanha_rahe_narafte
✍فوتبال 🌺محمد خودکارش را به سمت احمد پرتاب کرد. فرهاد روی میزها دوید و روبروی میز معلم پایین پرید، گفت:« امروز با تیم محله بالا بازی داریم، کی میاد؟» 🌸محمد، احمد و چند نفر دیگر از بچه‌ها با داد و فریاد گفتند:« من،من میام.» سعید هم در پایان داد و فریاد بچه‌ها گفت:« منم میام.» ☘فرهاد نیشش را باز کرد و زد زیرخنده:« بچه‌ها لایی خور هم می‌خواد بیاد بازی.» کلاس ترکید و روی هوا رفت. سعید به لب و دندان‌های باریک و کلفت، ریز و درشت بچه‌ها زل زد؛ دندان‌هایی که دلش می‌خواست با مشتش خورد و خاکشیر کند. 🌼فرهاد میان خنده گفت:« تو اگه بری تو تیم محله بالا بزرگترین لطف رو به ما کردی، لایی خور.» دوباره بچه‌ها با خنده‌ و قهقه‌شان روی اعصاب سعید خط کشیدند. 🌸سعید با مشت گره کرده به سمت فرهاد رفت که در کلاس باز شد. سعید نگاهی به قامت آقای رحیمی انداخت و از کنارش مثل برق گذشت. اشک ریزان از مدرسه بیرون رفت. 🌺چند ساعت در خیابان‌ها گشت و خسته به خانه برگشت. سر به زیر از جلوی پدر و مادرش گذشت. مریم با دیدن صورت سرخ و بی‌ حال سعید پرسید:« چی شده؟» سعید مکثی کرد؛ ولی چیزی نگفت. رحیم روزنامه‌اش را تا زد و به سعید خیره شد. ☘سعید زیرچشمی به پدرش نگاه کرد و راه افتاد. رحیم گفت:« هر روز با ادب‌تر میشی.» خرمن گر گرفته وجود سعید با کبریت پدرش آتش گرفت، گفت:« آره هر روز با ادب‌تر میشم. اینم بدونید لایی خور و بدرد نخورم.» 🌺رحیم روبروی سعید ایستاد و گفت:« پس دوست داری القابیو که بهت میدند، برای همین جارشون می زنی؟!» سعید ابروهایش را به هم گره زد و لب‌هایش را به هم فشرد تا زیر گریه نزند. رحیم دست‌هایش را روی شانه‌های سعید گذاشت :« بدو لباستو عوض کن بیا تو حیاط تا خودم یادت بدم چطوری لایی نخوری و لایی بزنی، بدو پسر، من رفتم.» 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
از: حسنا 🌹 به :مسلم بن عقیل سفیر انقلاب کربلا ✨سلام بر سفیر مظلوم امام حسین علیه‌السلام که به کوفه سفر کرد تا مهمان کوفیان باشد، چرا که آنها نامه‌های زیادی برای امام حسین علیه‌السلام نوشتند و او را به کوفه دعوت کرده و آمادگی خود را برای حمایت از ایشان اعلام کردند. 🌸 اما کوفیان نامرد، پشت او را خالی کردند. او را غریب و تنها گذاشتند. بعد از این که در مسجد نماز خواند، دید پشت سرش احدی نیست تا او را یاری کند. 🌺 سفیر مهربان و شجاع حسین، باید بگویم که نامردی در ذات برخی آدمهاست؛ چرا که قبلاً هم دل مولایمان علی علیه‌السلام را هم خون کردند. 🌺 وقتی که تو را داخل کاخ ابن زیاد ملعون بردند، اشک‌هایت جاری بود. برای خود گریه نمی‌کردی، برای مظلومی گریه می‌کردی که به او نامه نوشته بودی و از مردانگی کوفی گفته بودی و او داشت با خانواده خود به سمت کوفه حرکت می‌کرد. فدای لبانت تشنه آن شوم، آنگاه که خواستی آب بنوشی، خونابه‌های دهانت درون ظرف ریخت و نتوانستی آب بنوشی. 🍁دل‌ها بسوزد برای وقتی که از بالای دارالاماره به زمین افتادی. آن زمان بود که فهمیدم در هر زمانی کوفی صفت‌ها وجود دارند. 🍃از خدا می‌خواهم ما و کشور و رهبر عزیزمان را از شر آنها مصون بدارد. 🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨ ارتباط با ادمین: @taghatoae ادمین تبادل: @tajil0313 🆔 @parvanehaye_ashegh
✍ سلام عزیز زهرا سلام الله علیهما 🌐اگر دنیا باید مدام چرخ بخورد و چرخ و ما آدم‌ها در این چرخ خوردن‌های پیاپی عمرمان تمام شود؛ پس کی و در کجا عزیز شویم؟! 🛤صراط مستقیم را می‌خواهم نه چرخیدن مدام را. از قلبی رسیدن به قلبی، از نگاهی رسیدن به اجابتی، از آرزویی رسیدن به پایان خوشی و از هم چون منی حتّی رسیدن به حسینی. 🏴 محرمت که از راه رسید با ذکر «یا رقیه» به احترامش دست روی سینه می‌رود با گفتن «یا زینب» اشک قیمتی می‌شود و در این هنگام تو هستی که ما را می‌خری یا حسین. 🍀دنیای با امام بودن را می‌خواهیم، صاحبِ زمان و عصر را می‌خواهیم. ✨یا صاحب الزمان اشتباهاتمان بسیار است؛ ولی امیدمان به نگاه پدرانه تان بیشتر. خوش روزی مان کن در کنارتان، تا عزیز شویم. ◾️در این محرم اشک را برای آبرو دادن به چشم و دل های خشکمان از طفل شش ماهه طلب کن. ⛅️یا صاحب الزمان اذن عزاداری بر جدّ غریبتان را از مادرتان- حبیبه خدا - برایمان طلب کن. 🆔 @tanha_rahe_narafte