eitaa logo
مسار
343 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
575 ویدیو
2 فایل
هو الحق سبک زندگی خانواده سیره شهدا داستانک تلنگر مهدوی تبادل👈 @masare_irt ادمین : @hosssna64
مشاهده در ایتا
دانلود
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 💌 شما از: گمنام به: منجی عالم بشریت سلام امام خوبی ها🌹 سلام بر تو وقتی نماز می خوانی💝 مهدی جان بیا و این کلاف سردرگم هستی را سامانی از نوع علوی بده و به غم هزاران ساله تاریخ بشریت از ریخته شدن خون سیدالشهداء خاتمه بده نه اصلا به خاطر دل زینب به خاطر ابوالفضل العباس به خاطر علی اکبر و علی اصغر به خاطر آرامش دل زهرا بیا و این غصه پر قصه را پایان ده اللهم عجل لولیک الفرج بحق دل پر درد زینب کبری إن شاء الله🤲🏻 ~~~~🌹~~~~ شما هم می توانید به خداوند ، امام زمان و بقیه معصومین علیهم السلام یا شهدا نامه بنویسید و آن را با هشتگ همراه اسم انتخابی تان برای آیدی @taghatoae در ایتا ارسال نمایید. ~~~~🌹~~~~ ✨شما هم با نشر نامه هایتان در ثواب ارتباط گیری با شریک می شوید. ارواحناله الفداء عجل الله تعالی فرجه الشریف 🆔 @parvanehaye_ashegh
🌺 ای همه هستی من، لطیف ترین احساس زندگی ام. بمان و برای خدا بمان. ✨ای روشنی بخش زندگی ام، تو منی. برای خدا بمان و شاد بمان. ای گل هستی ام، تو منی. برای خدا بمان و سبز بمان. ☀️ای قشنگترین طلوع زندگی ام، تو دل منی. برای خدا بمان و پاک بمان. ای ترین خاطرات زندگی ام، تو خدایی. برای خدا بمان و نور بمان. 🆔 @tanha_rahe_narafte
✍️شیوه صحیح ارتباط با فرزندان 🍀زمانی یک خانواده با آرامش و صمیمیت در کنار هم خواهند بود که تمام اعضای آن روش صحیح ارتباط گیری و برخورد با سایر اعضای خانواده را بلد باشند. برای والدین داشتن ارتباط صحیح با فرزندان از اهمیت بسزایی برخوردار است. یک رابطه قوی و صحیح می تواند شادی و نشاط را در یک خانواده به ارمغان آورد. 🔹دانستن و رعایت بعضی از نکات در استحکام رابطه بین والدین و فرزندان مؤثر است و سبب نشاط آن خانواده می شود، که در این مجالِ اندک به مواردی اشاره می گردد: 1- 🍃آغوش گرفتن ارتباط فیزیکی همچون آغوش گرفتن، موجب آرامش روح و روان فرزندان است. سبب می شود که فرزندان احساس صمیمت بیشتری با والدین داشته باشند. (هنگام خداحافظی یا زمانی که به خانه می آیند یا وقت هایی که کار شایسته ای انجام داده اند و یا زمانی که به شما پناه آورده اند، مناسب است فرزند خود را در آغوش بگیرید. اگر فرزندِ نوجوان دارید، ساعاتی را بنشینید با هم دمنوشی بخورید و صحبت کنید. با دستان خود گاه گداری دستانش را بگیرید، یا به طور مثال: دستانتان را روی شانه هایش بگذارید.) 2- 🍃توجه کردن به احساسات فرزند شما نیاز به توجه دارد. هرگاه احساسات خود را آشکار می کند، بهترین فرصت برای ایجاد ارتباط صحیح است. به طور مثال: گریه کردن فرزند نزد شما؛ یعنی اینکه شما را پناهگاه یافته است و به شما اعتماد دارد. احساساتش را درک کنید و به او بگوئیدکه مشکلش را می فهمید. 3-🍃 گوش دادن فعال به حرف های فرزندان وقتی که فرزند شما حرف می زند حواستان کاملا به او باشد. روزنامه را کنار بگذارید، تلفن همراه را خاموش کنید و... هر وقت لازم هست در کنار گوش کردن با زبان خود یاریش دهید و به او بگوئید: وای! ... واقعا! ... می فهمم چی می گی! ... بیشتر برایم بگو... 4- 🍃بازی کردن زمانی را اختصاص دهید که با کودکتان بازی کنید. با صدای بلند بخندید، پر سر و صدا و هیجانی بازی کنید. 5- 🍃عجله نداشتن در موقع ارتباط گرفتن با فرزند خود، عجله نداشته باشید. به چشمانش نگاه کن، به خنده هایش گوش کن، اسمش را صدا کن و نوازشش کن. 6- 🍃دوست داشتن بی قید و شرط هیچگاه به فرزند خود نگویید در صورتی که فلان کار را انجام دهی دوستت دارم! 7- 🍃سرزنش نکردن هرگاه فرزندتان مرتکب اشتباهی شد از سرزنش کردن او بپرهیزید و با چشم پوشی، از خطایش بگذرید. 8- 🍃اجتناب از مقایسه کردن هیچ وقت فرزند خود را با دیگران مقایسه نکنید. به او نگویید: از فلانی یاد بگیر! 🌺بنابراین برای اینکه والدین ارتباط موفقی با فرزندان داشته باشند باید از موارد بالا کمک بگیرند. اگر ارتباطی با معیارهای صحیح صورت بگیرد، متقابلا فرزند هم با والدین صمیمی خواهد شد. پس چیزی را از والدین مخفی نخواهد کرد. همانند یک دوست با آن ها حرف می زند و درد دل می کند. 🆔 @tanha_rahe_narafte
📝 یادداشت‌‌های پدر 📖 پدرم بسیار اهل مطالعه بود و کتاب‌های فراوانی برای ما به یادگار گذاشته ‌است. همیشه کنار سجاده‌ا‌ش یک جلد قرآن، مفاتیح و دیوان حافظ بود. وقتی مطالعه می‌کرد، در کنار صفحات کتاب یادداشت می‌نوشت. یک جور نکته‌برداری و حاشیه‌نویسی بود. هر کتابی را که الان باز می‌کنیم، در هر گوشه آن نکته‌ای، دست‌خطی و یادداشتی از پدر را می‌بینیم که مانند یک وصیت‌نامه ما را در مشکلات یاری می‌کند. زهرا شوشتری(فرزند شهید نورعلی شوشتری) 🆔 @tanha_rahe_narafte
🌺قالَ بَعْضُهُم : شَكْوَتُ اِلى ابِى الْحَسَنِ موسى عليه السلام ابنا لى ، فَقالَ : لاتَضْرِبْهُ، وَاهْجُرْهُ وَ لا تُطِلْ؛ 🌺كسى گفت : از فرزندم به امام كاظم عليه السلام شكايت كردم . ايشان فرمودند : «او را نزن. بلكه با او قهر كن؛ ولى نه به مدّت طولانى.» 📚عدّة الداعى ، ص ۷۹ 🆔 @tanha_rahe_narafte
✍️قول مردانه 🏡 نگاهی گذرا به اتاق انداخت. در کمدِ میثم را باز کرد. همه لباس ها روی زمین ریخت. هر چه به او می گفت: «عزیزم لباس هایت را مرتب در کمد بچین» گوش نمی داد. پیراهن ها را به چوب لباسی آویزان کرد. وقتی همه لباس ها را با سلیقه و به صورت جداگانه در کمد چید. 🌸 یاد روزی افتاد که حسن به خواستگاری اش آمده بود. آن شب همسرش با خانواده دقیقا سر وقتی که گفته بودند آمدند. وقتی هم میوه برایش آوردند خیلی با سلیقه پوست کرد و با نظم خاصی در پیش دستی اش گذاشت. به طور منظم برش خورده بودند به تکه های مساوی تا جایی که برادرش که کنار او نشسته بود، از این نظم و دقت او تعجب کرد. رد اتوی لباس هایش کاملا به چشم می آمد و ذره ای جا به جا نبود. با یادآوری این خاطره با خودش فکر کرد: میثم به چه کسی رفته است؟ نه من بی نظم هستم نه سرهنگ. 🍃 همسرش بعد از گذشت بیست سال مثل روز خواستگاری منظم و مرتب بود. چند شب قبل همسرش به او گفته بود: من سرهنگ مملکت قِلِق همه را به دست آوردم، مگر بچه خودم را . میثم بر طبق نظم و قاعده پدرش کار نمی کرد. با اینکه پدر گفته بود: کسی حق ندارد ساعت 10 شب بیرون از خانه باشد. ولی بعضی شب ها که میثم با دوستانش قرار می گذاشت تا ساعت 10 شب طول می کشید. مادر به پدر گفت: میثم نوجوان است نباید کاری کنیم که به شخصیتش بربخورد. مخصوصا حالا که در دوران بلوغ است. سرهنگ جواب داد: خب شما بگو چکار کنم؟ 💕 قرار شد آن شب پدر و پسر همانند دو تا دوست با هم حرف بزنند. امر و نهی و توبیخ هم در کار نباشد. آن شب میثم با دلهره و استرس وارد خانه شد. صورتش از شدت ترس رنگ پریده شده بود. پدر و مادرش را که دید سرش را پایین انداخت. سلام کرد. آن شب سرهنگ بر عکس دفعات قبل بدون توبیخ کردن با لبخند گفت: سلام دلبندم. کجا بودی عزیزم؟ خسته نباشید. بیا کنارم بنشین تا کمی با هم حرف بزنیم آن هم از نوع مردانه اش فقط من باشم و تو. 🌿 میثم حالش عوض شد. ترس جایش را به شادی داد. با تبسم گفت: چشم بابا جان، الان لباس عوض می کنم می آیم پیشتان. آن شب پدر و پسر با هم حسابی حرف زدند. مادر هم از آشپزخانه نگاه می کرد. گاهی قیافه شان جدی می شد و گاهی می خندیدند. پدر و پسر به توافق رسیدند. آخر حرف هایشان دست هایشان را روی هم گذاشتند با صدای بلند گفتند: قول می دهیم، قول مردانه. 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨بسم الله الرحمن الرحیم مولاجانم.. امام من 🍃 دوست دارم قلمم برای شما کار کند و در خدمت باشد. درست مثل سرباز پا در رکاب، آماده ی اهداف شما باشد. دوست دارم وظیفه ای که به عهده دارم را این قلم به بهترین وجه ممکن به انجام رساند. مولاجان ... قلم به دست گرفتن کار ماست و اثرگذاری به دستان شما .. دعا می کنم که از من و از قلمم راضی باشید إن شاءالله 🤲 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 شما هم می توانید به خداوند ، امام زمان و بقیه معصومین علیهم السلام یا شهدا نامه بنویسید و آن را با هشتگ همراه اسم انتخابی تان برای آیدی @taghatoae در ایتا ارسال نمایید. 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 ✨شما هم با نشر نامه هایتان در ثواب ارتباط گیری با شریک می شوید. ارواحناله الفداه 🆔 @parvanehaye_ashegh
✳سرچشمه محبت 🌸خداوند، سرچشمه است. 🌺ما را با اش خلق کرد و احسن الخالقین نهاد. 🍀 دامان مادری را روزیمان کرد تا بهشت زمینی را هم اینجا نظاره کنیم. 🆔 @tanha_rahe_narafte
ائمه اطهار علیهم السلام بهترین الگوی ما انسانها هستند.در زمینه احترام به والدین نیز همیشه از آنها درس گرفته ایم. 📜از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: هیچ وقت دیده نشده است که شما با مادرتان سر یک سفره باشید. حضرت فرمود: می ترسم قطعه ای از غذا بردارم که چشم مادر زودتر از دست من به آن غذا بوده باشد. 📚شیخ صدوق، خصال، ج ‏۲، ص ۵۱۸ علیه السلام 🆔 @tanha_rahe_narafte
🌺قال امیرالمؤمنین علیه السلام:انّ ملک الموت یتبسّم فی وجه البارّ و یکلح فی وجه العاقّ 🌺حضرت امیرالمؤمنین( علیه السلام) فرمودند:« بدرستی که ملک الموت بر چهره شخصی که به والدین خود نیکی می کند تبسم می نماید و برروی شخصی که عاقّ والدین است اخم نموده و بر او خشم می نماید.» 📚مستدرک الوسائل ج 15 ص 176 🆔 @tanha_rahe_narafte
✍ معامله برد برد! - پلک پرده ها را از هم باز کرد تا نور آفتاب از چشمان پنجره به داخل اتاق سرازیر شود.☀️ با گلاب پاش مخصوص مادربزرگ، هوای اتاق معطر شد. 🌸 محبوبه سوپ رقیقی را که درست کرده بود روی میز گذاشت تا مادربزرگ را برای خوردن صبحانه آماده کند.🍵 🌺چندسالی میشد که کاملا از پا افتاده بود و حتی نمی توانست بدون کمک بنشیند. محبوبه تنها یادگار مرتضی بود که این مدت پروانه وار گرد شمع نیم سوخته مادربزرگ، می چرخید تا مبادا بیشتر ازین آب شود! 🍃بریده بریده، با صدای لرزانش گفت: مادر خسته شدم به خدا از بس دراز کشیدم. 🛏 دیگه روم نمیشه تو صورتت نگاه کنم. نمی دونم پس فردا برم اون دنیا به بابات چی بگم. همه زار و زندگیت رو جمع کردی اومدی اینجا که چی؟ تو هم مثل بقیه برو به زندگیت برس. الان باید برا خودت خانم دکتر 👩‍⚕️می شدی. منم بذار خونه پیرزنا. 🍀محبوبه، کاسه سوپ را برداشت و آمد کنارمادر بزرگ نشست. - اولا خونه پیرزنا نه، خونه سالمندان، بعدم همینه که هست. از دست من خلاص نمی شی. تا وقتی نفسم بیاد، ازین جا نمی رم. فکر کردی با چندتا قُر قُر می تونی منو بندازی بیرون؟ نُچ مامانی من. این خبرا نیست. حالا هم پاشو این سوپ رو بخور. بعدش زنگ میزنم مهسا بیاد با ویلچر ببریمت بیرون دور دور!☺️😍 - همین طور که قاشق قاشق و با عشق، سوپ را میهمان دهان مادربزرگ می کرد، ادامه داد: یادمه بابا تا زنده بود خیلی هوای شما رو داشت. اصلا همه وجودش شما بودی. روزش شب نمی شد مگر اینکه شما رو ببینه. ❤️ 🍀می گفت خدمت به مادر افتخاره. مادر کلید 🔑بهشته. هرکی دنیا و آخرت می خواد، به مادر خدمت کنه. آه بلندی کشید و گفت: یه تابلو سفارش داده بود به دوستش درباره خدمت به مادر بنویسه. یادمه یه حدیث از امام صادق علیه السلام بود: هرکس با پدر و مادرش مهربان و خوش رفتار باشد، هرگز در دنیا فقیر نمی شود و مرگ آسانی دارد.(1) 🌸شبنم های اشک از گوشه چشمان مادربزرگ روی سینی افتاد. محبوبه دستمال را برداشت تا غم را از روی صورت مادربزرگ بردارد. - قربونش برم. مرتضی با همه بچه های فامیل فرق داشت. اصلا یه چیز دیگه بود. برای همینم خدا انتخابش کرد برای شهادت!✌️ 🍀🍀🌸🌸🍀🍀 (1)🔹امام صادق(علیه السلام): « … فلیکن بوالدیه بارّاً فاذا کان کذلک لم یصبه فی حیاته فقرا أبداً. ؛ هر کسی می‌خواهد که خداوند، سکرات مرگ را بر او آسان گرداند، به پدر و مادر نیکی کند که در این هنگام، هرگز در زندگی اش فقیر نمی‌شود. » 📚(بحارالأنوار، ج ۷۱، ص 81) 🆔 @tanha_rahe_narafte