#دفتر_خاطرات_شهدا
#زبان_شکر
پدرش یک باغ کوچک انگور داشت ، یک روز قبل از برداشت میوه به پدر گفت: چند لحظه دست نگه دارید . در حالی که همه شگفت زده بودند ، وضو گرفت و دو رکعت نماز شکر به جا آورد . بعد به آرامی خوشه را چید و سبد گذاشت و گفت : نگاه کنید ! خداوند چقدر زیبا و دیدنی دانه های انگور را درکنار هم قرار داده است ! بوته ی انگور ی که در زمستان خشک به نظر می رسد ، در فصل بهار چهره ای سبز و شاداب به خود می گیرد و میوه ی آن به این زیبایی رنگ آمیزی می شود ، این جاست که باید به عظمت و قدرت خداوند بی همتا پی برد .
(شهید عباس بابایی ،پرواز تا بی نهایت ، ص29)
🌱 @Mashlab_ir2