eitaa logo
مَفْشُو| سیدمیثم میرتاج‌الدینی
1.1هزار دنبال‌کننده
151 عکس
40 ویدیو
43 فایل
طلبه درس خارج| دکتری تاریخ و تمدن| مدرس دانشگاه مفشو= کیسه‌ی قند یا کیسه‌ی حاوی انواع گیاهان دارویی [به لهجه‌ی کرمانی]
مشاهده در ایتا
دانلود
جنون گریخت سراسیمه از ملاقاتم شب شراب که باشد دچار افراطم بریز هرچه که داری مکن مراعاتم تو بی‌ملاحظه، من نیز بی‌مبالاتم سیاه مست تو هستم گذشته کار از کار “شب شراب میارزد به بامداد خمار “ نمی‌رسد به شکوه تو فکر کوتاهم اگر مدیح تو را از خود تو می‌خواهم بگو که دهر به دست تو خلق شد، ما هم بگو بگو و مگو من صنایع‌الله‌م لطیف طبع خدا آنِ آشکار تویی که شعر جوششی آفریدگار تویی تو آن قصیده‌ی بی اختیار موزونی پر از خیالی و از هر خیال بیرونی شکوه شعر کهن در کلام اکنونی بریز قاعده‌ها را به هم تو قانونی سرودنِ تو حماسی‌ترین مغازله است جهان بدون تو اسلوب بی معادله است رسیده‌ام به تو در نظمی از پریشانی به شاعرانه‌ترین لحظه های حیرانی نگفته‌ام که چه می‌خواهم از تو … می‌دانی شراب شعر صغیر و فواد کرمانی تو ای قصیده‌ی اعلا مسمط عالی جنون ” فاتح علی خان ” در اوج قوّالی کتاب معجزه در بی شمار ابوابی اگر چه نقطه‌ی ایجاز غرق اطنابی بخوانمت منِ وامانده با چه القابی اگر خدات بگویم تو بر نمی‌تابی اگر ملال توام بی دریغ کن دفعم تو تیغ می‌کشی اما منم که ذینفعم تو همزمانِ زمان نیستی کجایی تو کنار فاطمه‌ای همدم حرایی تو به چشم حیرت جبرییل آشنایی تو به ذهن کوچک دنیا پر از چرایی تو تو در نهایت معراج در نبایدها نشسته‌ای به تماشای رفت و آمدها تو آفتابی و هرگز نمی‌شوی انکار دریغ و درد که نهج البلاغه را یک بار – کسی مرور نکرد ای شکوه بی تکرار برای مالک اشتر نوشته‌ای بسیار هنوز جوهر آن نامه‌ها تر و تازه است غریبیِ سخنت در زمین پر آوازه است به ناشناسیِ منظومه‌ی علی نامه به الغدیر، به موی سپید علامه به «یاعلی مددِ» پوریا به هنگامه به شرمگینیِ من در چکامه و چامه تو دیگری و دلم در خیال دیگر نیست که سرنوشتی از این سرنوشت بهتر نیست.. @Masihane