هدایت شده از حسن ضرّابی
.
امروز آقا تقریبا همه سوالاتی که برای
خیلی ها پیش اومده بود رو جواب دادن
به عنوان یک پرسشگر از رهبر حکیم
سوالاتی رو مطرح میکنم و جوابی که
آقا دادند رو مینویسم.
استوری ها از سید میثم عزیز
@hassan_zarabi
⭕ما مردم و تحمیل بیخبری!
1⃣ در نظام اسلامی دوگانه «رهبر» و «مردم» دوگانهای متضاد نیست. لذا رابطهای دوسویه پدید میآید به نام «ولایت» مبتنی بر این آیه از قرآن: وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ (توبه/71).
2⃣ مترتب بر چنین نظامی، باید به وجود دو جایگاه همسو قائل شد: یکی «ولیّ فقیه» و دیگری «ولیّ نعمت»ها که مردمند.
3⃣ مسئولان کشوری باید درباره مسائل و موضوعات به «ولیّ فقیه» توضیح بدهند و به «ولیّ نعمت»ها پاسخ!
🔺بگذریم از اینکه علاوه بر این دو امر «توضیح» و «پاسخ» که اموری پسینی هستند، امری پیشینی هم داریم که شکل کلی آن «مشورت» است: وَ أَمْرُهُمْ شُورَىٰ بَيْنَهُمْ (شوری/38)
🔸در موضوع جبهه مقاومت و حوادث سوریه، ذهن بخش مهمی از مردم درگیر سوالاتی از این جنس بود: چرا ده سال پیش ما در سوریه جنگیدیم؟ چرا در این حوادث اخیر به کمک سوریه نرفتیم؟ رهبر انقلاب در سخنرانی 21 آذرماه به اهمّ این سوالات پاسخ روشن داد.
🔹اما اکنون ذهن بسیاری از مردم -به ویژه بدنه انقلابی- به طور جدی درگیر سوالاتی است درباره عملکرد نیروها و مسئولانی که با عناوین نظامی و فرهنگی و حتی اقتصادی طی سالیان گذشته در کشورهای جبهه مقاومت حضور یافته و حتمی مبالغ قابل اعتنایی را خرج و هزینه کردهاند! سوالاتی نظیر اینکه آیا این تلاشها و هزینهها نتیجهای عینی و ملموس دربرداشته یا صرفا گزارشکارهایی سازمانی برای رفع تکلیف اداری بوده است؟
🔸درباره اینکه مسئولان مربوطه توضیحی به «ولیّ فقیه» میدهند یا نمیدهند، قضاوت امکانپذیر نیست چون دسترسی به آنها وجود ندارد.
اما ما مردم به عنوان «ولیّ نعمت»ها هنوز پاسخ مناسبی دریافت نکردهایم و البته نمیدانیم آیا باید امید پاسخ داشته باشیم یا خیر!
🔹ادامهدار شدن این عدم پاسخدهی و عدم مسئولیتپذیری، میتواند به معنای بریده شدن پیوند ولایی میان «مردم» و «مسئولان مربوطه» قلمداد شود که نشانهای است بر تضعیف مکرر جمهوریت و سربرآوردن «اربابی»! همان آفتی که قرآن در موارد متعدد گوشزد نموده و هشدار میدهد: «وَ لا یَاْمُرَکُمْ اَنْ تَتَّخِذُوا الْمَلائِکَةَ وَ النَّبِیِّینَ اَرْباباً...» (آلعمران/80) ادامه آیه هم چنان عجیب است که خواندنش را به خود مخاطب وامیگذارم.
⁉در پایان: این شکل از بیتوجهی به افکار عمومی فارغ از پیامد بیتفاوت کردن مردم نسبت به سرنوشت سیاسی کشور، آیا موجب «خالی شدن دل مردم» نیست؟ اگر بله آیا دستگاههای مربوطه جرأت اعلام جرم علیه عاملان آن را دارند؟
#سوریه #خالی_کردن_دل_مردم #جرم_انگاری
#سید_میثم
@Masihane
شهیدی را کشت!
دلم طاقت نمیآورد. هرکار میکنم و دربارهاش با هر که حرف میزنم باز هم انگار باید بنویسم تا آرام شوم.
فیلم مناظرهی عبدالکریمی را با نصیری دیدم. همان دو روز پیش که منتشر شد. یک بخشهایی ماند برای دیشب. مهدی نصیری خیلی حرفها زد که به چرتیات یک پیرمرد ورشکستهی نشسته در دورهمیهای شوهرعمهای شباهت داشت. محض خنده است و گرم کردن مجلس آن هم به رسوایی. اما یک چیزی گفت هرچه دربارهاش با بقیه حرف میزنم، دلم آرام نمیگیرد. نصیری برای من مهم نبود.. نیست و نخواهد بود. ولی آن حرفش بدجور مرا سوزاند. انگار منتظر بود به بهانهای اسم #حاج_قاسم بیاید و یکجوری زهرش را بریزد. به محض اینکه عبدالکریمی ضمن حرفهایش نامی از حاجقاسم آورد، میدانی یافت برای عقدهگشایی. توسن وقاحت را هِی کرد و مسیر شرارت را شتابان طی کرد. اسم حاجی را سر دست گرفت و خطاب به عبدالکریمی گفت: شما چطور از فردی که هزاران انسان بیگناه را کشته، به عنوان اسطوره و قهرمان یاد میکنید؟!
کار نصیری شبیه این بود که شهیدی را از مزارش بیرون بکشد و بر دروازهی شهر بیاویزد به قصد هتک حرمت و التیام حقدها و خالی شدن عقدهها. یا بر پیکر شهیدی بتازد با نعلی تازه، به نیت لگدمال کردن ستبران زیر سم ستوران. آن هم شهیدی که برای میلیونها نفر انسان، قهرمان ملی بوده و هست! نصیری شهیدی را دوباره کشت و من که همیشه برایم سوال بود چطور میشود بنیاسرائیل در یک روز، پهلو و سینه و جگر چندین تن از انبیاء و اولیاء الهی را بدرند و بشکنند و بهنیش بکشند؛ باورم آمد که میشود!
نصیری، شهیدِ قرن را تبدیل کرد به تروریست! خیلی دردم آمد. نه آنکه نصیری کسی باشد. قطعا این عوعو سگان نیز بگذرد. دردم آمد چون به تبع فرمانده، حتمی صدها تن از بهترین رفیقهای گرمابه و گلستان ما را و به تعبیر عبدالکریمی فرزندان این خاک را، نیروهای اجتماعی و تاریخی این بلاد را، تروریست خواند و ما فقط توانستیم تماشایش کنیم!
پ.ن: گویا راست است که آدمهای بدسگال نمیمیرند مگر آنکه از همهی فضائل انسانی تهی شوند..
خدا عاقبت همه ما را به حسینی شدن ختم کند!
#سید_میثم
بامداد ۵ دی ماه سال ۳
@Masihane
هدایت شده از دفتر مطالعات جنسیت و جامعه
🔷 چرتکههای نبرد
▫️بررسی دلالتهای مبارزاتی در کنشورزیهای اقتصادی حضرت زهرا (س)
▪️سید میثم میرتاجالدینی
🔸مدرس دانشگاه علوم پزشکی ایران و عضو شورای علمی مدرسه تفکر و نوآوری نگاه
🔶آنچه که حضرت زهر (س)ا انجام میدهد دقیقاً نقطه مقابل شکلی از سرمایهداری، خصوصیسازی و پول روی پول گذاشتن است و زندگی شخصی ایشان هم گواه این مطلب است که این بزرگوار درهم و دیناری از این اموال را برای زندگی شخصی خودشان مصرف نمیکردند نه اینکه بگوییم ایشان سرمایهداری با وضع مالی خیلی خوب و کنار آن سازمانهای خیریه، گروههای جهادی و... داشت تا ظاهرسازی و پولشویی کند، نه حضرت زهرا (س) ابداً اینگونه نبود و با آنها مبارزه کرد. شکل مدیریت حضرت زهرا (س) درواقع «کَیْ لَا یَکُونَ دُولَةً بَیْنَ الْأَغْنِیَاءِ مِنْکُمْ» طبق تصریح آیه قرآن مانع دستبهدست شدن سرمایهها باشد را در پیش داشتند.
تمام امورات و کارهای حضرت زهرا (س) را اگر بخواهیم صورتبندی کنیم این است که تبرّج نیست، دعوت به خود نیست، دعوت به سبیل ربّه و به راه خدا است.
🖇️ مطالعه كامل در سايت:
gesostu.ir/n98/
🚻 دفتر مطالعات جنسیت و جامعه
@gesostu_ir
www.GESOSTU.ir