eitaa logo
مسیر فقاهت
2.3هزار دنبال‌کننده
216 عکس
11 ویدیو
37 فایل
🔸 کانال مسیر فقاهت محلی برای #تامل پیرامون داده های فقهی _اصولی و ارائه نکات کاربردی در مسیر فقاهت ✍️صادقی/دانش پژوه فقه و اصول مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام) قم 💠نقل مطالب فقط با #ذکر_منبع💠 شناسه ادمین ( @Masirefeghahat ) 🌱تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰تذکّرات آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی(مدّ ظلّه) دربارۀ برنامۀ آموزشی جدید حوزه‌های علمیّه 🔸آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی با اشاره به جایگاه علمی رفیع شیخ انصاری و آخوند خراسانی و کتاب‌های «رسائل» و «مکاسب» و «کفایه» دربارۀ کم‌اعتنایی به این کتاب‌ها در برنامۀ آموزشی جدید حوزه‌های علمیّه اظهار نگرانی کردند. متن بیانات معظّمٌ‌له، بدین شرح است: 🔹 مقام علمی مرحوم شیخ انصاری تا بدانجا بود که بزرگانی همچون میرزای شیرازی گوشزد می‌کردند که نمی‌توان به‌آسانی از کنار نظرات ایشان عبور کرد. مؤسّس حوزۀ علمیّۀ قم، مرحوم آیت‌الله العظمی حائری، ضمن نقل داستانی از مرحوم میرزای شیرازی اشاره کردند که: «میرزا به توضیح عبارتی از بحث طهارتِ شیخ انصاری پرداخت که ما آن را نفهمیده بودیم.» در درس شیخ انصاری، بسیاری از فحول مجتهدین حضور داشتند و ایشان در مقابل مقام علمی شیخ، خاضع بودند. 🔸 «رسائل» شیخ انصاری از کتب ارزشمند اصولی است که مؤلّف، خود در اواخر عمر، آن را به‌عنوان کتاب سطح تدریس می‌کرده‌است. ویژگی‌های علمی مهمّ این کتاب و ارزش والای آن و پذیرش کتاب در جامعۀ حوزوی، سبب شده که این کتاب به‌طور طبیعی به‌عنوان متن درسی و محور تحقیق قرار گیرد. 🔹کتاب «کفایة الأصول» هم، از همان زمان مؤلّف، مورد توجّه علما قرار گرفته‌است. از مرحوم آقا رضی شیرازی شنیدم که مرحوم میرزا محمّدتقی شیرازی، در زمان حیات مرحوم آخوند، «کفایه» را تدریس می‌کرده‌است؛ موقعیّت والای علمی میرزا محمّدتقی شیرازی نیز، بر اهل فضل پوشیده نیست. 🔸 از مرحوم آقا شیخ عبدالکریم خوئینی -که شاگرد مرحوم آخوند و مرحوم شریعت اصفهانی بود- شنیدم که می‌گفت: «منزل آقای شریعت اصفهانی، نزدیک محلّ تدریس آخوند بود و ایشان از پشت‌بام منزل به درس مرحوم آخوند گوش می‌کرد. صبح‌ها که به درس آقای شریعت می‌رفتم، مطالب آخوند را ساده‌تر بیان می‌کرد و ما آنجا، تازه مطالب آخوند را می‌فهمیدیم.» کسانی همچون آقای شریعت، با آن جلالت، این‌گونه با مطالب مرحوم آخوند برخورد می‌کردند. 🔹دیگر بزرگان معاصر مرحوم آخوند نیز، مقام علمی ایشان را پذیرفته بودند؛ حتّی شنیدم که عالم بزرگ اهل معنای معاصر ایشان، مرحوم شیخ علی‌محمّد نجف‌آبادی (متوفّای 1۳۳۲) در روز وفات خویش مایل بوده که از «کفایه» مرحوم آخوند، مطالبی برای وی بخوانند تا او بشنود. 🔸توجّه خاصّ علماء به «کفایة الأصول» سبب شده که این کتاب، متن درسی و جایگزین کتب پیشین گردد و در این میان، هیچ الزامی در کار نبوده‌است. تکامل نظام آموزشی حوزه و ارتقای آن، سودمند است؛ امّا باید توجّه داشت که این صحیح نیست که به هر قیمتی، تحوّل در نظام آموزشی صورت پذیرد؛ بلکه مهمّ، ارتقای متون آموزشی است و تا وقتی که کتب علمی، در سطح بالاتری از «رسائل» و «مکاسب» و «کفایه» تدوین نشده که مورد پذیرش حوزه‌های علمیّه قرار گیرد، جایگزین‌کردن کتاب‌های دیگر، تنها افت تحصیلی را به دنبال دارد. 🔹 توجّه به این نکته لازم است که تدریس متون ارزشمند پیشین، این امتیاز را نیز دارد که طلّاب می‌توانند از سال‌ها تجربۀ اساتید گران‌قدری که این کتب را با دقّت و حوصله تدریس کرده‌اند و بر زوایای آنها اشراف کامل دارند، بهره‌مند شوند. 🔸از سوی دیگر، این سه کتاب، سال‌ها مورد توجّه و اعتنای بزرگان بوده و از زوایای گوناگون، بررسی و تحقیق شده‌اند و علاوه بر حواشی و شروح بسیاری که در توضیح و تبیین و نقد مطالب این کتاب‌ها نگارش یافته، محور درس‌های خارج فقهای برجسته در فقه و اصول بوده‌اند و جایگزین‌کردن آنها با متون دیگر -که به هیچ‌وجه، این ویژگی‌ها را ندارند- به‌معنای محروم‌ساختن طلّاب و جامعۀ علمی از ده‌ها سال پژوهش و تحقیق است و به تضعیف بنیان‌های علمی حوزه‌ها می‌انجامد و خسارت جبران‌ناپذیری به همراه دارد. @masire_feghahat
🔰الإمام الصادق(عليه السلام) والاستدلال بالمفهوم 🔸روي عن علي(عليه السلام) أنّه قال: «إذا شككت في حياة شاة، فرأيتها تطرف عينها، أو تحرك أُذنيها، أو تمصع بذنبها، فأذبحها فإنها لك حلال». 🔹وفي رواية أُخرى عن كتابه(عليه السلام): «إذا طرفت العين أو ركزت الرجل أو تحرك الذنب». 🔸ثمّ إنّ الإمام الصادق(عليه السلام) لما سُئل عن مثل هذه المسألة استدل بمفهوم كلام الإمام علي(عليه السلام). 🔹روى أبو بصير قال: سألت أبا عبد الله(عليه السلام) عن الشاة تذبح فلا تتحرك ويهراق منها دم كثير عبيط؟ فقال: «لا تأكل، إنّ علياً(عليه السلام) كان يقول: إذا ركزت الرجل أو طرفت العين فكل». 🔸لا شك أنّ كلام علي (عليه السلام)يدل على الحلية بالمنطوق وعلى الحرمة بالمفهوم، فقد استدلّ الإمام الصادق(عليه السلام) بمفهوم كلامه. 📚المبسوط في أُصول الفقه،ج2،ص256 🆔@masire_feghahat
هدایت شده از مسیر فقاهت
🔰تحلیل معممیت تعلیل 🔅یکی از مباحثی که در علم اصول مطرح است مسئله معمم و مخصص بودن تعلیل وارد شده در روایت است 🔹در صورتی که بپذیریم علت میتواند معمم باشد این نکته باید توجه شود که علت را تعمیم میدهد نه حکم را مثلا در « محرمه الشرب لانها مسکر» خمر به تعمیم میبابد نه شرب به سایر استعمالات 🔸در اینجا کبرای مطوی که موضوعش از علت و محمولش از اصل قضیه گرفته میشود این است «کل مسکر محرم الشرب» نه اینکه گفته شود «کل مسکر محرم الاستعمال» ♦️تذکر این نکته از آن جهت است که گاهی این خلط در برخی مباحث فقهی رخ میدهد که با تمسک به معممیت تعلیل به اشتباه حکم را تعمیم میدهند ؛ در حالی که ( برفرض پذیرش اصل تعمیم) آنچه قابل تعمیم است موضوع است نه حکم ♻️تطبیق 🔺 عنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ الصَّيْرَفِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا تَقُولُ فِي الْفِطْرَةِ يَجُوزُ أَنْ أُؤَدِّيَهَا فِضَّةً بِقِيمَةِ هَذِهِ الْأَشْيَاءِ الَّتِي سَمَّيْتَهَا قَالَ نَعَمْ إِنَّ ذَلِكَ أَنْفَعُ لَهُ يَشْتَرِي بِهَا مَا يُرِيد¹ ؛ مفاد این حدیث شریف این است که در به جای غلات میتوان قیمت آن را پرداخت کرد 🔻برخی با توجه به علت مذکور در روایت «ان ذلک انفع» وتمسک به اصل تعمیم ، پرداخت قیمت در باب را نتیجه گرفته اند ولی این استدلال محل تامل است 🔺زیرا از تعلیل تنها در باب زکات فطره استفاده میشود به این بیان که : یجوز ما هو الانفع فی باب زکاة الفطرة ؛ ولی نمیتوان این مطلب را به سایر انواع زکات تعمیم داد فضلا عن باب الخمس ؛ فتامل ـــــــــــــــــــــــــ *¹:تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)،ج‏۴، ص۸۶ 🆔@masire_feghahat نقل‌مطلب‌صرفا‌بالینک‌کانال
🔰 🏴 بر خوان غم ▪️این کتاب پژوهشی بسیار گسترده ، عمیق و جامع ، و حاوی شواهد پر تعداد قرآنی ، روایی ، فقهی و تاریخی پیرامون « سوگواری برای پیشوایان دین ؛ غیر از سیدالشهداء ( علیه السلام ) » است . ▪️مولف محترم با بررسی بیش از 400 ماخذ جای هیچگونه ابهامی نسبت به لزوم اصل سوگواری برای همه ی اهل بیت نگذاشته است همچنین با ابطال انگاره انحصار عزاداری به عزای سیدالشهداء ( علیه السلام ) اصالت نگرش مرسوم میان دلبستگان آل الله ( علیهم السلام ) را مستند و اثبات نموده است . ✍🏻مولف : حجت الاسلام و المسلمین علیرضا قاسمی 📚انتشارات : موسسه آموزش عالی خاتم النبیین ( صلی الله علیه و آله و سلم ) 🌀لینک خرید با 40% درصد تخفیف به مناسبت ایام شهادت حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) 🔗https://1da.ir/vt0b 🆔@masire_feghahat
🔰استثناء از قانون عدم جواز تمسک به عام در شبهه مصداقیه 🌀با دو شرط می‌‌شود در موارد به عام تمسک کرد 1️⃣شرط اول این است که خطاب عام در جایی باشد که‌ شأن مولی تصدی برای تطبیق نسبت به مصادیق آن هست. 🔸مثل ، شأن مولی هست که متصدی تطبیق تمام غرضش بشود بر مصادیق و ما از خارج میدانیم مولی راضی به اکرام جار ناصبی نیست، اما‌ شأن مولی این هست که خودش متصدی تطبیق تمام غرضش بشود که اکرام جار غیر ناصبی است بر مصادیق آن 🔹حال اگر کنیم که عمرو که جار مولی است ناصبی است یا ناصبی نیست به عموم اکرم جیرانی که مولی گفت تمسک می‌‌کنیم می‌‌گوییم معلوم می‌‌شود که عمرو ناصبی نیست چون مولی نفرمود اکرم جیرانی الا عمروا 2️⃣شرط دوم این است که عنوان عامی را در تخصیص ذکر نکند 🔸مثلا نگوید لاتکرم الناصبی من جیرانی که اگر عمرو ناصبی باشد نسبت به اکرم جیرانی لازم نمی‌آید تا ما بگوییم اصل عدم تخصیص زاید است ✔️ زیرا با وجود خطاب لاتکرم الناصبی من جیرانی ما پیدا می‌‌کنیم که مولی امر تطبیق عام را بر مصادیقش به مکلف واگذار کرده است 🆔@masire_feghahat
🔰تـــراجـم 💢مرحوم مقدس اردبیلی ( رضوان الله علیه ) 🔸سید نعمت الله جزایری در زهر الربیع نوشته که در زمان مقدس اردبیلی در مشهد ؛ علوی شخصی از امرای سلطان شاه عباس اول تقصیری در خدمت کرد. 🔹پس التماس از ملا احمد نمود که مراسله به سلطان نویسد و او را شفاعت کند. پس محقق اردبیلی مراسله ای فارسیه نوشت به این عبارت بانی ،ملکْ عاریه، عباس بداند اگرچه این مرد در اوّل ظالم ،بود اکنون مظلوم مینماید؛ چنانچه از تقصیر او بگذری، شاید حق سبحانه و تعالی از پاره ای از تقصیرات تو بگذرد کتبه بندۀ شاه ولایت احمد الاردبيلي 🔸جواب: به عرض میرساند عباس که خدماتی که فرموده بودند به جان منت داشته، به تقدیم رسانید که این محب را از دعای خیر فراموش نکنند کتبه كلب آستان علی عباس. 🔹ايضاً حکایت نمودند بعضی از کسانی که به او وثوق داشتم که محقق اردبیلی برای بعضی از سادات، به شاه طهماسب مراسله ای نوشت چون آن مراسله به او رسید، برای تعظیم آن کتاب از جای برخاست و آن را بوسید و بر سر و چشم گذاشت و بر وجه اکمل حاجت را برآورد پس نظر کرد دید که بعضی از فقرات آن ،مراسله ايها الاخ بود. 🔸 سلطان آن مراسله را در میان کفن خود گذاشت و به خواص خود گفت که آن را در کفن نگه دارید و مرا با آن به قبر گذارید تا احتجاج نمایم بر منکر و نکیر که معذب نشوم خواص او به همان نحو نمودند. 📚قصص العلماء مرحوم تنکابنی ، ص ٤٤٤ 🆔@masire_feghahat
🔸الثامن عشر من جمادى الآخرة ذكرى رحيل أستاذ الفقهاء والمجتهدين المؤسس المجدد الشيخ الأعظم والبحر الخضم آية الله العظمى الشيخ مرتضى الأنصاري ( قدس سره ) 🔹رزقنا الله تعالى من أنوار علومه، ورحم الله من يقرأ لروحه الطاهرة القدسية سورة الفاتحة مع الصلاة على محمد وآل محمد. 🆔@masire_feghahat
🔰وجه استظهار شرطیت یا مانعیت یک شی 🌀موضوع بحث : 🔸فقهاء یکی شرایط امام جماعت « طهارت مولد » دانسته اند لکن باید بررسی بشود که « طهارت مولد » است یا وجودش است 🔅کیفیت استظهار 🔹برای استظهار این مطلب بایستی به نگاه کرد در این هنگام 🔸هر آنچه که در ، واقع شود و مرتبط به عمل مرکّبی باشد ظهورش در شرطیّت است امّا هر آنچه که در واقع شود ظهورش در مانعیّت است و روایاتی که در این مورد داریم همگی با "لای نافیه" وارد شده اند لذا فقهاء نوعا به این صورت است که لایجوز امامة ولد الزنا و شاید این تعبیر بهتر باشد که "من لیس مولده طاهرا لایجوز امامته" و نه اینست که "یشترط طهارة المولد" بوده باشد. 📝عن أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: خَمْسَةٌ لاَ يَؤُمُّونَ اَلنَّاسَ عَلَى كُلِّ حَالٍ اَلْمَجْذُومُ وَ اَلْأَبْرَصُ وَ اَلْمَجْنُونُ وَ وَلَدُ اَلزِّنَا وَ اَلْأَعْرَابِيُّ 📚 الکافي , جلد۳ , صفحه۳۷۵ 🆔@masire_feghahat نقل‌مطلب‌صرفابالینک‌کانال
آیت الله العظمی میلانی.mp3
1.41M
🌀فایل پیوست 🔸تبیین مطلب کیفیت استظهار شرطیت یا مانعیت توسط مرحوم آیت الله العظمی سید هادی میلانی (رضوان الله علیه) ⚜درس خارج فقه 🆔@masire_feghahat
🔰 🔸نسخه ای از حاشیه ی «بحر الفوائد فی شرح الفرائد» محقق آشتیانی به خط فرزندش 🆔@masire_feghahat
🔰مسابقه کانال مسیر فقاهت 🙎🏼‍♂️ 🔸در راستای ارتباط طرفینی اعضاء محترم با مدیریت کانال مسیر فقاهت پرسشی فقهی _ اصولی مطرح میشود و به کسانی که پاسخ صحیح را به ادمین ارسال کنند جایزه ای نفیس اعطاء میشود ! ⁉️سوال 🌀طرح مسئله : در مسئله ی بحثی مطرح است در رابطه با این مطلب که عیب مومن چه عیبی است آیا مراد از عیب ، است و لو اینکه عرف عیب نداند یا اینکه مراد است ولو اینکه شخص غیبت شونده آن را عیب خود نداند ! 🔹در همین راستا به حدیث وصیت پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) به ابی ذر میتوان تمسک کرد البته این حدیث شریف ( فارغ از بحث سندی ) به دو صورت نقل شده است که باعث میشود فرآیند استنباط مختلف بشود 1️⃣نقل اول : قُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، مَا الْغِيبَةُ قَالَ: ذِكْرُكَ أَخَاكَ بِمَا [امالی ، ص 537 ] 2️⃣نقل دوم : قلت:يا رسول اللَّه و ما الغيبة قال: ذكرك أخاك بما ‏ [ الوافی ، ج 26، ص198] ❌❌سوال اینجاست اولا چه نسبتی از نسب اربع بین و است ؟ و ثانیا با توجه به نسبت بین این دو آیا ای در مقام حاصل میشود ؟ و ثالثا آیا این علم اجمالی میشود یا خیر ؟ 🤔 🗞تفکر و تامل نمایید ؛ سپس پاسخ صحیح را به ادمین ارسال فرمایید 🙂💐 💢و همچنین در صورتی که ابهامی نسبت به سوال داشتید به ادمین پیام دهید💢 🆔@masire_feghahat
🔰آیت الله ( حفظه الله ) 🌀قاعده ای در عدم رد روایات 🔸ان عدم رد الروایات اصل مهم تعرضت له النصوص و ان طرحها نتیجة لعدم الفهم و ان الفقیه المتبحر فی الدین لا یقوم بذلک 🔹و هذا الاصل الاساسی علی طبق : ( حدیثنا صعب مستصعب لا یحتمله الا ملک مقرب او نبی مرسل او مومن امتحنه الله قلبه للایمان ) فالوظیفة هی السکوت لا الطرح 📚المغنی فی الاصول ج۳ ص۱۲۳ 🆔@masire_feghahat
مسیر فقاهت
🔰مسابقه کانال مسیر فقاهت 🙎🏼‍♂️ 🔸در راستای ارتباط طرفینی اعضاء محترم با مدیریت کانال مسیر فقاهت پرسش
🔰پاسخ پویش کانال 🌀ابتدا تشکر میکنیم از دانش پژوهان و فضلای گرانقدر که در این پویش همراهی کردند و پاسخ هایی را ارسال کردند که از بین گرامیان ؛ دو نفر جواب صواب را مطرح کرده بوده اند ♻️حل مسئله 🔻به لحاظ منطقی رابطه ی «یکرهه» و «یکره» عام و خاص من وجه میباشد که عبارت است از قدر متیقن [ عیب عرفی و عیب شخصی ] و ماده افتراق : [عیب عرفی صرف ] و [ عیب شخصی صرف ] 🔸بعد از این نسبت سنجی آنچه که قدر متیقن میباشد حرام قطعی است اما نسبت به دو ماده افتراق علم اجمالی داریم که یا عیب عرفی صرف حرام است یا عیب شخصی صرف حرام است لکن این علم اجمالی قابلیت انحلال را دارد ▪️تبیین انحلال حکمی علم اجمالی 🔹 در مسئله ی تنجز علم اجمالی دو نگرش اساسی وجود دارد که در لسان اصولی ها عبارتند از « علیتی ها » و « اقتضایی ها » بر اساس هردو مکتب این علم اجمالی منحل است به این صورت : از آنجا که عیب عرفی منجز تفصیلی دارد که عبارت است از یکی از این عناوین [ هتک و اذلال ، اذاعه سر ] اصل برائت در آن جاری نمیشود لکن نسبت به عیب شخصی اصل برائت بلامعارض جاری میشود و از انجا که این علم اجمالی قابلیت تنجیز دو طرف را ندارد از کار میافتد ! ♨️شاید ثبوتا به این سوال جواب های دیگری بتوان داد لکن آنچه اثباتا مد نظر بود بیان شد ؛ نقد یا پرسش های خود را نسبت به این پاسخ به ادمین ارسال نمایید با تشکر کانال مسیر فقاهت 🆔@masire_feghahat
🔰وصیت نامه مرجع راحل مرحوم آیت الله میرزا جواد تبریزی ( رضوان الله علیه) 🌀بسمه تعالی اللهم صل على محمّد وآل محمّد وعجل فرجهم وأهلك أعدائهم 🔹حال که پیکر اینجانب بر دستان شماست؛ بر دستان شاگردان عزیزم که سالها برای موفقیت آنان تلاش کردم و هیچگاه تعطیلی را احساس نکردم و یا در قبر آرمیده است این ناقابل نصیحتی دارم که در طول حیاتم سعی کرده ام قبل از آنکه نصیحتی متوجه کسی کنم، خود بدان عمل کرده باشم 🔸بر تمام مؤمنین است که با دل و جان از مسلمات مذهب حق دفاع کنند و هیچ گاه اجازه ندهند بعضی با القای شبهه، عوام از مؤمنین را فریب دهند به خصوص در مسائل شعائر حسینیه که تشیع به واسطه ی آن زنده است ، حفظ شعائر اهل بیت حفظ مذهب برحق تشیع است در آن کوتاهی نکنید که مسئول هستید 🔹 به طلاب عزیز نصیحت میکنم که با جدیت و تلاش تقوای الهی را پیشه خود کنند و در امر تحصیل تلاش کنند و همواره رضای خدا را مد نظر داشته باشند. اینجانب در طول دوران عمرم طلبه ای بیش نبودم و مثل یک طلبه ی جوان شب و روز در امر تحصیل تلاش میکردم تا بتوانم خدمتی ناچیز داشته باشم و اثری از خود بر جای بگذارم که طلاب عزیز از آن استفاده کنند 🔸 عزیزانم سکان هدایت مردم به دست شماست. کاری نکنید که دل امام زمان به درد آید. او به اذن خدا ناظر بر اعمال ماست و در همین جا از پیشگاه مبارکشان میخواهم که اگر کوتاهی از سوی اینجانب سر زده بر من ببخشند عزیزانم به دعای خیر شما نیاز دارم من چه در میان شما باشم یا نباشم دلی به دنیا نبسته ام که در ادای وظیفه ی خود تردید کرده باشم 🔹 هنگامی که در میان شما بودم، خود را یک خادم کوچک حساب میکردم و امیدوارم این خدمت ناچیز مورد رضایت اهل بیت واقع شده باشد که رضای آنان رضای خداست. حال که در میان شما نیستم به دعای خیر شما عزیزان محتاجم. در پایان بر حفظ شعائر تأکید میکنم و ضمن طلب دعای خیر شما عزیزان را به خدای بزرگ می سپارم. وَالسَّلامُ عَلَيْكُم جَمِيعاً وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُه. جواد تبریزی 🆔@masire_feghahat
هدایت شده از مسیر فقاهت
🔰تشکیک در اصل در مقام بیان بودن 🔸اصولیون هنگام شک در اینکه آیا متکلم در مقام بیان بوده یا خیر؟! اصلی تاسیس کرده اند موسوم به اصل در مقام بیان و با این اصل در مقام بیان بودن متکلم را اثبات میکنند اما میرزای شیرازی مقاله ی دیگری در اینباره دارد و مخالف این اصل میباشد 🔹میرزای شیرازی می فرماید: «العبرة بكونه في مقام البيان في تلك الحال، فلا بد من إحرازه في التمسك بإطلاق المطلق، و لا يخفى أن إحرازه في غاية الإشكال، إذ لا يجب عقلا على المتكلم بيان تمام مقصوده حال التكلم، بل له تأخيره إلى أول وقت العمل، و لم يثبت عليه- أيضا- حتى يحرز بها ذلك، و لأجل ذلك يكون المطلقات الواردة في الشريعة عندي مجملات‏ مهملات‏. و من هنا يظهر ما في دعوى بعضهم أن الأصل كون المتكلم في مقام البيان، لعدم صلاحية شي‏ء لكونه مدركا له عدا الغلبة، و قد عرفت حالها¹ 🔸از نظر مرحوم میرزا برای تمسک به اطلاق کلام ، در مقام بیان بودن متکلم بایستی احراز بشود و احراز اینچنینی در غایت اشکال است چراکه عقلا بر متکلم واجب نیست تمام مقصود خودش را همان زمان بگوید بلکه میتواند با تاخیر بگوید لذا رای ایشان در رابطه بااطلاقات وارده در شریعت مجملات مهملات است و اصل مذکور را قبول ندارد 🔹 شایان ذکر است التزام به این نظریه موجب إنسداد می گردد. ــــــــــــــــــــ *¹:تقريرات آية الله المجدد الشيرازي،ج۴،ص۳۲۲ 🆔@masire_feghahat
هدایت شده از مسیر فقاهت
🔰مغیا به «حتی» 🔸در مواردی که «حتی» ظهور در غایت دارد بحثی مطرح است مبنی بر اینکه در صورتی که حصول غایت باشد آیا میتوان حکم را برای مغیا ثابت دانست یا خیر ؟ 🔹برخی از فقهاء مانند شیخ اعظم انصاری اثبات حکم برای مغیا به حتی را اختصاص داده اند به مواردی حصول غایت باشد اما در صورتی که حصول غایت محال باشد اثبات حکم برای مغیا نیز بالتبع خدشه دار میشود 💠ثمره 🔸دلیل میگوید «البیعان بالخیار حتی یفترقا» خیار مجلس برای بایع و مشتری تا زمانی ثابت است که افتراقی صورت نگرفته باشد 🔹حال اگر بایع و مشتری یک نفر بود مانند صورتی که شخصی وکالت از طرفین داشته باشد برای بیع این بحث مطرح است که آیا حق خیار ثابت است یا خیر 🔸شیخ اعظم میفرماید از آنجا که غایت دلیل «یفترقا» در حق این شخص صدق نمیکند مغیا «ثبوت حق خیار» نیز برای او ثابت نیست¹ ـــــــــــــــــــــــ *¹:کتاب المکاسب،ج۵،ص۳۶ 🆔@masire_feghahat
🔰تعارض جرح و تعدیل 🔸در صورتی که اقوال رجالیون نسبت به یک راوی مختلف باشد به نحوی که یک رجالی او را « توثیق » کند و دیگری او را « تضعیف کند » بحث [ تعارض جرح و تعدیل ] مطرح میشود . 🔹در تعارض جرح و تعدیل دیدگاه های مختلفی وجود دارد : 1️⃣ یک دیدگاه این است بر تعدیل مقدم است مطلقا ؛ قید مطلقا دارای معانی متعددی میباشد الف ) در یک معنا یعنی جرح مقدم است گرچه معدل ( توثیق کننده ) متعدد باشد مثل اینکه جارج یک نفر باشد و معدل 10 نفر ! ب ) در یک معنا یعنی چه جارح اشاره به سبب جرح کرده باشد یا نه مثلا مرحوم نجاشی « سلیمان بن دیلمی » را تضعیف میکند « لکونه غالیا » تصریح میکند به سبب جرح ؛ گاهی اوقات نیز اشاره به وجه ضعف نمیکند ج ) و در یک معنا یعنی جرح مقدم است چه تکاذب داشته باشد و چه تکاذب نداشته باشد . 🌀توضیح ذلک : در باب شهادات این مطلب مطرح است که اگر شخصی به عدالت زید شهادت داد و دیگری به فسق او آیا این دو شهادت تکاذب دارند یا خیر ؟ فقهاء فرموده اند این دو مطلب تکاذبی ندارند زیرا ممکن است شهادت اول ناظر به هفته ی پیش باشد و شهادت دوم ناظر به هفته ی جاری ؛ به عبارت دیگر ممکن است شهادت ها از حیث زمانی متفاوت باشند اما در صورتی که هردو در رابطه با یک زمان خاص دو شهادت متضاد بدهد فرموده اند تکاذب پیش میاید چرا که به هیچ عنوان قابل جمع نمیباشند . حال که این مطلب روشن قائل به تقدیم جرح میگوید جرح مقدم است ولو آنکه تکاذب پیش بیاید . 🖼 فایل پیوست : دیدگاه شهید ثانی در « رسائل فی درایة الحدیث » پیرامون تقدیم جرح بر تعدیل . 🆔@masire_feghahat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 «دُرّ ولــایــــــتـــــــــ» 🔸عربیّة کَالدُّرِّ وُلِدتَ یا إمامَ الشَّرَفِ في الکَعبَةِ وَ اتَّخَذتَها کَالصَّدَفِ فاستَقبَلَتِ الوُجُوهُ شَطرَ الکَعبَة وَالکعبَةُ وِجهتُها تِجاهَ¹ النَّجَفِ² 🔹فارسیّه ای درّ ولایتِ تو را کعبه صدف معراجِ تو دوشِ فخرِ عالَم زشرف ازمولدِ تو قبلهٔ عالم کعبه است وز مرقدِ تست قبلهٔ کعبه ،نجف³ میرمحمّدباقر داماد متخلِّص به اشراق ____ 1_تجاه :مثلّثة الفاء ،به معنی مقابل و روبروست.وازریشهٔ وجه گرفته شده،تُجاه فأَصله وِجُاه . وفي حديث صلاة الخوف: وطائفةٌ تُجاهَ العدوّ أَيُ مُقابِلَتهم، والتاء فيه بدل من واو وُجاه أَي مما يَلي وُجوهَهم.مانند کلمهٔ تُراث که معتلّ الفاء می باشد. 2_دیوان میرداماد متخلِّص به اشراق ،نسخهٔ خطّی کتابخانهٔ مجلس شورای اسلامی به شمارهٔ۱۴۵،صفحهٔ ۱۱۸ 3_همان منبع ،صفحهٔ ۸۳ 🆔@masire_feghahat
هدایت شده از مسیر فقاهت
🔰ترک استفصال و شرایط اطلاق گیری{بخش اول} ➰تعریف 🔸هر گاه شارع در مورد موضوع خارجیِ محقّق‌شده‌ای که امکان تحقّق در صورت‌های مختلف را داشته، بدون تفصیل و استفصال، حکمی صادر کند، به این کار، «ترک استفصال» گفته می‌شود ➰انواع ترک استفصال 🔹ترک استفصال دو گونه است: 1⃣ابتدایی و بدون سابقۀ سؤال 🔸گاهی شارع ابتدائاً و بدون سابقۀ قبلی، در مقام بیان حکم که امکان تحقّق در صورت‌های مختلف را داشته، بر می‌آید و بدون هیچ‌گونه تفصیلی، حکمی واحد صادر می‌کند 💢 مثال این گونه از ترک استفصال، این است که حضرت با علم به نجس‌بودنِ لباسی، بدون اینکه نوع و مقدار نجاست را بداند، بفرماید: «با این لباس نجس، می‌توان نماز خواند.» 2⃣ در پاسخ به سؤال 🔸گاهی شارع در پاسخِ سؤال از قضیّۀ شخصیّه‌ای که با الفاظ مبیّن و بدون اجمال و البتّه با سکوت از ذکر برخی خصوصیّاتِ واقعه پرسیده شده، بدون استفصال و تفكیک صورت‌های ممکن، حكمی واحد صادر می‌كند 💢مثلاً سائل می‌پرسد: «من با لباس نجس نماز خواندم؛ آیا نمازم صحیح است؟» یا اینکه فرضاً می‌پرسد: «لباس من نجس شده؛ می‌توانم با آن نماز بخوانم؟» و حضرت در پاسخ می‌فرمایند: «بله.» 🔹در این پرسش، معنای «نجاست» روشن است؛ امّا خصوصیّات مورد سؤال، مانند «نوع و مقدار نجاست» مهمل است؛ با این حال، امام بدون پرسش از اینکه نجاست، خون بوده یا بول، و کم بوده یا زیاد، حكم به صحّت نماز می‌کنند. در این مثال، از ترک استفصال، اطلاق فهمیده و گفته می‌شود: هیچ‌یک از اقسام نجاسات، مانع نیست 🆔@masire_feghahat نقل‌مطلب‌صرفا‌بالینک‌کانال
🔰مخطوطات 🔸صفحه ی اول رساله عملیه شیخ اعظم انصاری موسوم به « صراط النجاه » همراه با حواشی آقایان میرزای شیرازی و میرزا محمد تقی شیرازی و سید محمد کاظم طباطبائی یزدی و سید اسماعیل صدر ( رضوان الله علیهم اجمعین ) 🔹مقدمه خواندنی این صفحه را ملاحظه بفرمایید 🆔@masire_feghahat
4_5902050651214450427.mp3
2.38M
🔰استاد سید احمد 🔸دو نقل از احتضار آیات قمی و آقا ضیا عراقی 🆔@masire_feghahat