eitaa logo
مسیر بهشت🌹
7.2هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
10.1هزار ویدیو
52 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆 امیرالمؤمنین عليه‌السلام: 💠 مَن ساءَ خُلُقُهُ ضاقَ رِزقُهُ؛ ❇️ آنكه اخلاقش بد باشد، روزى‌اش تنگ مى‌شود. 📚 غررالحكم، ح۸۰۲۳ 🌹 🍃🍃┅🌺 🍃┅─╮ @masirrbehesht ╰─┅🍃🌺 🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵بزرگترین درس فاطمیه چرا امام زمان‌ (عجل الله )میگوید حضرت فاطمه (سلام الله علیها )برای من الگو است 🌑سلامتی و تعجیل در فرج وتسلای قلب داغدار امام زمان عجل الله صلوات بفرست 🌹 🍃🍃┅🌺 🍃┅─╮ @masirrbehesht ╰─┅🍃🌺 🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 گریه خواص 🔴 سنگین‌ترین مصیبتی که خواص در فاطمیه برای آن گریه میکنند ... 🔴میدونی اصل ماجراچیه⁉️⁉️ 🔴حواستون به اصل ماجرا هست⁉️⁉️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌🏴ایام فاطمیه تسلیت 🌹 🍃🍃┅🌺 🍃┅─╮ @masirrbehesht ╰─┅🍃🌺 🍃🍃
6 حاضر بودم به خواستگار قبلی هام جواب مثبت رو بدم اما زن رضا نشم. رضا حتی از پس خودش هم برنمی اومد چه برسه خرج منو بده. روز بعد بابا به آقا عبدالله جواب نه داد و گفت که دخترم مخالفه. آقا عبدالله هم گفته بود برای ما مهم نیست کدوم دختر باشه فقط می‌خوایم با شما وصلت کنیم. بابا هم طبق خواسته خودشون مهناز خواهر کوچیکم رو به عقد رضا در آورد. مهناز بدون هیچ حرفی نشست پای سفره عقد و زن رضا شد . بابام تا یه مدت ازم دلخور بود که جواب رد دادم . خودم خوشحال بودم که تن به همچین ازدواجی ندادم. ده سال گذشت و من از اون موقع دیگه خواستگاری نداشتم و مجرد موندم انگار بختم بسته شد . مهناز خیلی خوشبخته و وضع مالی شوهرش خیلی خوب شده. الان یه دختر و پسر داره و خیلی خوشبخته. پایان . کپی حرام.
هدایت شده از فرهنگسازی حیا
12.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دستورات ابلیس به آلیستر کراولی در کتاب قانون (کتاب شیطان پرستان )❗️ 🔸قتل بیگناهان ، شهوترانی ، مبارزه با سیاه (چادر ) و... 🎙استاد رائفی پور کلیپ های جذاب و دیدنی👇 🆔@farhangsaze_haya
5.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنران:استاد دانشمند🎤 🎬موضوع: از نصیحت بدت نیاد 🌹 🍃🍃┅🌺 🍃┅─╮ @masirrbehesht ╰─┅🍃🌺 🍃🍃
1 شوهرم نظامی بود و به خاطر کارش مجبور شدیم که بیایم تهران. خونه و زندگی رو بردیم تهران و همونجا موندگار شدیم‌. دخترم الهه اون موقع هفت سال داشت و کلاس اول می‌رفت. همه چیز خیلی خوب پیش می‌رفت و زندگی خوبی داشتیم. درسته که مادرشوهرم یکمی زیادی دلتنگ شوهرم میشد اما اونم به مرور عادت کرده بود. یک مدت بود که متوجه عوض شدن رفتارای علی شده بودم. دیگه مثل قبل آنچنان حوصله نداشت و گاهی اوقات زود عصبی می‌شد. به نظرم اصلا عادی نبود من شوهرم رو می‌شناختم به ندرت عصبی میشد اما این اواخر زود به زود جوش می‌آورد. با خودم فکر کردم حتما به خاطر خستگی کاره آخه این اواخر شيفت شب هم اضافه می‌گرفت . اما من اصلا راضی نبودم که خودشو به خاطر ماها انقدر اذیت کنه. ادامه دارد. کپی حرام.