#کلام_مطهر
مقامِ تبلیغ
در منطق قرآن، کار تبلیغ، کار هدایت و ارشاد مردم، کار بسیار بسیار دشواری تلقی شده است، درحالیکه در جامعه ما اینقدر کوچک و سبک گرفته میشود و کار بهجایی رسیده که دیگر اهل علم و فضل، هر کس که سواد و معلومات داشته باشد، ننگش میآید برود منبر. میگویند: فلانی مرد عالمی است، در شأنش نیست که برود منبر و تبلیغ کند. تقصیر کیست؟ تقصیر جامعه است، جامعه اینقدر مقام تبلیغ را تنزل داده و پایین آورده که هر عالمی، ننگ و عارش میآید، توهین به خودش میداند که شأن تبلیغ را به عهده بگیرد... ما خودمان هستیم که این مقام عظیم و منیع را پایین میآوریم. پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآله خودش مبلغ بود، واعظ بود، منبر میرفت.
کتاب حماسه حسینی، ج ۱، ص ۴۲۲ و ۴۲۳
@masjednama | masjednama.ir
#کلام_مطهر
گریه بر شهید
وقتیکه پیامبر اكرم از احد برگشت به مدینه، دید در خانه همه شهدا گریه هست جز خانه جناب حمزه؛ حضرت فقط یك جمله فرمود: «اَمّا حَمْزَةُ فَلا بَواكی لَهُ» یعنی همه شهدا گریهكننده دارند جز حمزه كه گریهكننده ندارد. تا این جمله را فرمود، صحابه رفتند به خانههایشان و گفتند: پیامبر فرمود حمزه گریهكننده ندارد. زنانی كه برای فرزندان خودشان یا شوهرانشان یا پدرانشان یا برادرانشان میگریستند، به احترام پیامبر و به احترام جناب حمزةبن عبدالمطلب آمدند به خانه حمزه و برای حمزه گریستند...
این جریان نشان داد كه اسلام... مایل است كه مردم بر شهید بگریند، زیرا شهید حماسه آفریده است و گریه بر شهید، شركت در حماسه او و هماهنگی با روح او و موافقت با نشاط او و حركت در موج اوست.
مجموعه آثار شهید مطهری، ج ۲۴، ص ۴۶۶
@masjednama | masjednama.ir
#کلام_مطهر
بزرگترین ضربه دشمنان
دشمنان اسلام در هر زمان سعی دارند ولاء منفی¹ را تبدیل به اثباتی² و ولاء اثباتی را تبدیل به منفی نمایند؛ یعنی همه سعیشان این است که روابط مسلمین با غیر مسلمین روابط صمیمانه و روابط خود مسلمانان به بهانههای مختلف – از آن جمله اختلافات فرقهای- روابط خصمانه باشد. در عصر خود ما به وسیله اجانب در این راه فعالیتهای فراوان صورت میگیرد، بودجههای کلان مصرف میگردد و متأسفانه در میان مسلمانان عناصری به وجود آوردهاند که کاری جز این ندارند که ولاء نفیی اسلامی را تبدیل به اثباتی و ولاء اثباتی اسلامی را تبدیل به نفیی نمایند. این بزرگترین ضربتی است که این نابکاران بر پیغمبر اکرم (ص) وارد میسازند.
۱)دوستی و سرپرستی غیرمسلمانان بر مسلمانان
۲)دوستی و سرپرستی مسلمانان با یکدیگر
کتاب ولاء و ولایتها، ص ۳۵ و ۳۶
@masjednama | masjednama.ir
#کلام_مطهر
سیمای حقیقی مسئله حجاب
حقيقت امر اين است که در مسئله پوشش و به اصطلاح عصر اخير، حجاب، سخن در اين است که آيا زن پوشيده در اجتماع ظاهر شود يا عريان؟ روح سخن اين است که آيا زن و تمتعات مرد از زن بايد رايگان باشد؟ آيا مرد بايد حق داشته باشد که از هر زني در هر محفلي حداکثر تمتعات را به استثناء زنا ببرد يا نه؟
اسلام که به روح مسائل مینگرد جواب میدهد: خير، مردان فقط در محيط خانوادگي و در کادر قانون ازدواج و همراه با يک سلسله تعهدات سنگين میتوانند از زنان به عنوان همسران قانوني کامجویی کنند، اما در محيط اجتماع استفاده از زنان بيگانه ممنوع است و زنان نيز از اينکه مردان را در خارج از کانون خانوادگي کامياب سازند، به هر صورت و به هر شکل ممنوع میباشند... پس روح مسئله، محدوديت کاميابيها به محيط خانوادگي و همسران مشروع است، نه آزاد بودن کاميابيها و کشيده شدن آنها به محيط اجتماع.
کتاب مسئله حجاب، ص ۷۵ و ۷۶
@masjednama | masjednama.ir
#کلام_مطهر
فلسفه حجاب
فلسفه پوشش اسلامي به نظر ما چند چيز است. بعضي از آنها جنبه رواني دارد و بعضي جنبه خانه و خانوادگي و بعضي ديگر جنبه اجتماعي و بعضي مربوط است به بالا بردن احترام زن و جلوگيري از ابتذال او.
حجاب در اسلام از يک مسئله کلیتر و اساسیتر ريشه میگیرد و آن اين است که اسلام میخواهد انواع التذاذهاي جنسي، چه بصري و سمعي و چه انواع ديگر به محيط خانوادگي و در کادر ازدواج قانوني اختصاص يابد، اجتماع منحصراً براي کار و فعاليت باشد. برخلاف سيستم غربي عصر حاضر که کار و فعاليت را با لذتجوییهای جنسي به هم میآمیزد، اسلام میخواهد اين دو محيط را کاملاً از يکديگر تفکيک کند.
کتاب مسئله حجاب، ص ۷۶ و ۷۷
@masjednama | masjednama.ir
#کلام_مطهر
تربیت یعنی پرورش دادن نه ساختن
«تربیت» یعنی رشد دادن و پرورش دادن، و این مبنی بر قبول کردن یک سلسله استعدادها در انسان است. تربیت با صنعت این تفاوت را دارد که در صنعت، حساب حسابِ ساختن است؛ یعنی انسان منظوری را ابتدا دارد، بعد، از یک سلسله مواد و اشیاء برای منظور خود استفاده میکند درحالیکه به خود این مادّه توجه ندارد که با این کاری که روی آن انجام میدهد آن را کامل میکند یا ناقص؛ مادّه میخواهد کامل شود یا ناقص [برای او فرقی نمیکند]؛ منظور «من» باید حاصل شود.
یک نجّار و یا یک معمار و بنّا که عملش یک نوع ساختن است... امّا یک باغبان در عین اینکه منظور و هدفی دارد و منافعی دارد ولی کار او بر اساس پرورش دادن طبیعت گل یا گیاه است.
کتاب فطرت، ص ۱۵
@masjednama | masjednama.ir
#کلام_مطهر
جود بهتر است یا عدالت؟
کسی از علی (ع) پرسید: آیا جود بهتر است یا عدالت؟ فرمود: عدل بهتر است از جود، به دلیل اینکه عدل هر چیزی را در جای خود قرار میدهد و هر حقی را به ذیحق واقعی خود میرساند، اما جود و بخششْ امور را و جریانها را از محل خودشان و مدارشان خارج میکند... دیگر اینکه عدالت سائس و ادارهکننده عموم است، چیزی است که پایه و مبنای زندگی عمومی و اساس مقررات است، اما جود و بخشش یک حالت استثنایی است که در موقع خاص کسی به کسی جود میکند و ایثار میکند... جود و ایثار را نمیتوان مبنای اصلی زندگی عمومی قرار داد و بر اساس آنها مقررات و قانون وضع و آن را اجرا کرد.
جود و ایثار وقتی جود و ایثار است که هیچ قانون و مقررات حتمی و لازمالاجرا نداشته باشد و آدمی صرفاً به خاطر کرم و بزرگواری و گذشت و نوعدوستی و بلکه حیاتدوستی جود کند.
کتاب بیست گفتار، ص ۱۶ و ۱۷
@masjednama | masjednama.ir
#کلام_مطهر
آزادی معنوی ۲
آزادی معنوی یعنی چه؟
آزادی معنوی یعنی چه؟ انسان یک موجود مرکب و دارای قوا و غرایز گوناگونی است. در وجود انسان هزاران قوه نیرومند هست. انسان شهوت دارد، غضب دارد، حرص و طمع دارد، جاهطلبی و افزونطلبی دارد. در مقابل، عقل دارد، فطرت دارد، وجدان اخلاقی دارد. انسان از نظر معنا و روح خودش ممکن است یک آدم آزاد باشد و ممکن است یک آدم برده و بنده باشد؛ یعنی ممکن است انسان بنده حرص خودش باشد، اسیر شهوت خودش باشد... و ممکن است از همه اینها آزاد باشد.
ممکن است انسانی باشد که همانطور که از نظر اجتماعی آزادمرد است، زیر بار ذلت نمیرود، زیر بار بردگی نمیرود و آزادی خودش را در اجتماع حفظ میکند، از نظر اخلاق و معنویت هم آزادی خود را حفظ کرده باشد، یعنی وجدان و عقل خودش را آزاد نگهداشته باشد. این آزادی همان است که در زبان دین «تزکیه نفس» و «تقوا» گفته میشود.
ادامه دارد...
شهید مرتضی مطهری، کتاب آزادی معنوی، ص ۱۶ و ۱۷
@masjednama | masjednama.ir
#کلام_مطهر
آزادی اجتماعی بدون آزادی معنوی عملی نیست
آیا ممکن است بشر آزادی اجتماعی داشته باشد، ولی آزادی معنوی نداشته باشد؟ یعنی اسیر شهوت و خشم و حرص و آز خودش باشد، ولی در عین حال آزادی دیگران را محترم بشمارد؟ امروز عملاً میگویند: بله! عملاً میخواهند بشر برده حرص و آز و شهوت و خشم خودش باشد، اسیر نفس اماره خودش باشد و در عین حال چنین بشری که اسیر خودش است، آزادی اجتماعی را محترم بشمارد... آیا بشر دوران قدیم که آزادی را محترم نمیشمرد و پایمال میکرد... آیا چون نادان بود، آزادی دیگران را سلب میکرد و همینکه بشر دانا شد، دیگر کافی است که آزادی دیگران را محترم بشمارد...؟
هیچکدام از اینها نبود، فقط یکچیز و آن منفعتطلبی بود... نه علم توانسته است جلوی آز 1 را بگیرد، نه تغییر قوانین. تنها کاری که کرده، این است که شکل و فرم قضیه را عوض کرده است.
زیادهخواهی
شهید مرتضی مطهری، کتاب آزادی معنوی، ص ۱۷ و ۱۸
@masjednama | masjednama.ir
#کلام_مطهر
آزادمرد واقعی
بشر باید در ناحیه وجود خودش، در ناحیه روح خودش آزاد بشود تا بتواند به دیگران آزادی بدهد. لهذا آزادمرد واقعی جهان کیست؟ علی ابن ابیطالب یا افرادی که از طراز علی بن ابیطالب و یا تربیتشده دبستان او باشند، چون اینها افرادی هستند که در درجه اول از اسارت نفس خودشان نجات پیداکردهاند... آنکس میتواند واقعاً آزاد و آزادیبخش باشد که همیشه مانند علی است و یا لااقل پیرو اوست؛ از نفس و روح خودش حساب بکشد، تنها در محراب عبادت دست به محاسن شریفش بگیرد و بگوید: یا دُنیا غَرّی غَیری۱ ای زرد و سفید دنیا، ای طلا و نقره دنیا! برو غیر علی را فریب بده، من تو را سهطلاقه کردهام.
۱) البلاغه، حکمت ۷۴
شهید مرتضی مطهری، کتاب آزادی معنوی، ص ۱۷ و ۱۸
@masjednama | masjednama.ir
#کلام_مطهر
سبک شمردن نماز
یکی از گناهان، استخفاف نماز یعنی سبک شمردن نماز است. نماز نخواندن یک گناه بزرگ است و نمازخواندن اما نماز را خفیف شمردن، استخفاف کردن، بیاهمیت تلقی کردن گناه دیگری است... یعنی چه نماز را سبک میشمارند؟ یعنی وقت و فرصت دارد، میتواند نماز خوبی با آرامش بخواند، ولی نمیخواند. نماز ظهر و عصر را تا نزدیک غروب نمیخواند، نزدیک غروب که شد یک وضوی سریعی میگیرد و بعد با عجله یک نمازی میخواند و فوراً مهرش را میگذارد آنطرف؛ نمازی که نه مقدمه دارد نه مؤخره، نه آرامش دارد و نه حضور قلب. طوری عمل میکند که خب دیگر این هم یک کاری است و باید نمازمان را هم بخوانیم. این، خفیف شمردن نماز است... نمازخوانهایی که خودشان نماز را استخفاف میکنند، یعنی کوچک میشمارند، تجربه نشان داده که بچههای اینها اصلاً نماز نمیخوانند. شما اگر بخواهید واقعاً نمازخوان باشید و بچههایتان نمازخوان باشند، نماز را محترم شمارید.
شهید مرتضی مطهری، کتاب آزادی معنوی، ص ۸۶ و ۸۷
@masjednama | masjednama.ir
#کلام_مطهر
اصلی که ضامن بقای اسلام است
امربهمعروف و نهی از منکر یگانه اصلی است که ضامن بقای اسلام است... اصلاً اگر این اصل نباشد، اسلامی نیست. رسیدگی کردن دائم به وضع مسلمین است. آیا یک کارخانه بدون بازرسی و رسیدگی دائمی مهندسین متخصص که ببینند چه وضعی دارد، قابل بقاست؟ اصلاً آیا ممکن است یک سازمان همینطور به حال خود باشد، هیچ دربارهاش فکر نکنیم و در عین حال به کار خود ادامه دهد؟ ابداً. جامعه هم چنین است... حسین بن علی علیهالسلام در راه امر به معروف و نهی از منکر، یعنی در راه اساسیترین اصلی که ضامن بقای اجتماع اسلامی است کشته شد؛ در راه آن اصلی که اگر نباشد، دنبالش متلاشی شدن است، دنبالش تفرق است، دنبالش تفکیک و از میان رفتن و گندیدن پیکر اجتماع است. بله، این اصل این مقدار ارزش دارد.
شهید مرتضی مطهری، کتاب حماسه حسینی، ج ۱، ص ۲۲۰
@masjednama | masjednama.ir
#کلام_مطهر
کلید شخصیت امام حسین علیهالسلام
روانشناسها، خصوصاً کسانی که بیوگرافی مینویسند، کوشش میکنند برای روحیهها یک کلید شخصیت پیدا کنند. میگویند شخصیت هرکس یک کلید معین دارد؛ اگر آن را پیدا کنید، سراسر زندگی او را میتوانید توجیه کنید. البته به دست آوردن کلید شخصیت افراد خیلی مشکل است، خصوصاً شخصیتهای خیلی بزرگ.
ادعای اینکه کسی بگوید من کلید شخصیت کسی مانند علی یا حسینبن علی را به دست آوردهام، انصافاً ادعای گزافی است و من جرئت نمیکنم چنین سخنی بگویم، اما اینقدر میتوانم ادعا کنم که در حدودی که من حسین را شناخته و تاریخچه زندگی او را خواندهام... میتوانم اینطور بگویم که از نظر من کلید شخصیت حسین حماسه است، شور است، عظمت است، صلابت است، شدت است، ایستادگی است، حقپرستی. سخنانی که از حسینبن علی علیهالسلام نقل شده نادر است، ولی همان مقداری که هست از همین روح حکایت میکند.
شهید مرتضی مطهری، کتاب حماسه حسینی، ج ۱، ص ۳۵-۳۳
@masjednama | masjednama.ir
#کلام_مطهر
عبادت؛ یکی از نیازهای انسان
یکی از حاجتهای بشر پرستش است... این امر اساساً قطع نظر از هر فایده و اثری که داشته باشد، خودش یکی از نیازهای روحی بشر است. انجام ندادن آن، در روح بشر ایجاد عدم تعادل میکند... در دل انسان جای خیلی چیزها هست. هر احتیاجی که برآورده نشود، روح انسان را مضطرب و نامتعادل میکند... اگر انسان بخواهد در تمام عمر به عبادت بپردازد و حاجتهای دیگر خود را برنیاورد، همان حاجتها او را ناراحت میکند. عکس مطلب هم این است که اگر انسان همیشه دنبال مادیات برود و وقتی برای معنویات نگذارد، باز همیشه روح و روان او ناراحت است. امروز که در دنیا بیماریهای روانی زیاد شده است، در اثر این است که مردم از عبادت و پرستش رو برگرداندهاند.
شهید مرتضی مطهری، کتاب اسلام و نیازهای زمان، ج ۱، ص ۱۷۶ و ۱۷۷
@masjednama | masjednama.ir
#کلام_مطهر
عمل فاطمه سلاماللهعلیها
روایت است که پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآله رو میکند به یگانه فرزند عزیزش، وجود مقدس صدیقه طاهره سلاماللهعلیها، آنکسی که دربارهاش میگوید: «بِضْعَةٌ مِنّی: او پاره جگر من است» و میفرماید: «یا فاطِمَةُ اعْمَلی بِنَفْسِک: دخترکم! خودت برای خودت عمل کن. انّی لااغْنی عَنْک شَیئاً: من به درد تو نمیخورم، از انتسابت با من کاری ساخته نیست.» تعلیمات مرا بپذیر و دستورات مرا عمل کن، مگو پدرم پیغمبر است. پدرم پیغمبر است، به دردت نمیخورد، به دستور پدرت عمل کردن به دردت میخورد. شما وقتی زندگی حضرت زهرا سلاماللهعلیها را مطالعه میکنید، میبینید در فکر این انسان کانّه وجود ندارد که من دختر پیغمبر آخرالزمان هستم. حدیث است که وقتی به محراب عبادت میایستاد، بدنش به لرزه درمیآمد، ماهیچههای بدنش میلرزید، از خوف خدا گریه میکرد. شبهای جمعه را تا صبح نمیخوابید و میگریست.
احیای تفکر اسلامی، ص 47
@masjednama | masjednama.ir