#اصول_فقه
لسان ادله #استصحاب و تعیین جایگاه آن
بر اساس آنچه در خصوص استصحاب از قدمایِ علمایِ علم اصول بیان شده ایشان با ارائه سه حد وسط؛ سیره عقلایی، عقل و اجماع، قائل به اماریتِ استصحاب شده و آن را از حیث «ظنون معتبره» حجت دانستهاند.
از سوی دیگر متاخرین از علمایِ علم اصول( منظور حسین بن عبدالصمد حارثی «متولد۹۱۸هج»، والد مرحوم شیخ بهایی به بعد است) بواسطه دلیل قرار دادن اخبار و روایات ائمه طاهرین علیهم السلام، استصحاب را در جایگاهِ اصول عملیه و با محوریتِ موضوعِ «شک» آن را حجت قرار داده اند.
اما بنظر می رسد از جهت چرایی جایگاه استصحاب ، در متنِ مساله خلطی رخ داده و سبب ایجاد یک غلطِ مشهوری شده است. و آن این که اگر کسی حد وسطِ حجیتِ استصحاب را بنای عقلا، حکم عقل و یا اجماع قرار دهد، قائل به اماریتِ استصحاب گشته اما اگر دلیل بر حجیت استصحاب را اخبار بداند؛ قائل به اصل عملی بودن آن شده است.
لکن اشکال این حرف را میتوان اینچنین تقریر کرد؛ فرق اصلی میان اصل عملی و اماره در «محتوا و لسانِ دلیل» است و نه در «دلیل حجیت» آنها. شاهد بر مطلب این است که دلیلِ حجیتِ خبرِ واحد _ مثل اخبار ارجاعیه_ که از امارات است و هم دلیل حجیت برائت_مثل حدیث رفع_ که از اصول عملیه می باشد هردو از اخبار و روایات می باشند، اما تبویب هردو نیز با این وجود متفاوت است.
و من هنا یظهر؛ آنچه تعیین کننده اماره بودن چیزی و یا اصل عملی بودن آن است دلیل حجیت آن مساله نیست بلکه ملاکِ تعیینِ جایگاه، لسان آن دلیل است.
مسعودرحمانی
https://eitaa.com/joinchat/1458372640C19d19bdd5a