مسجود
«آغازش توحید، پایانش عدالت» مختصری در امتداد توحید در جامعه و تطابق آن بر دعایِ افتتاح مسعودرحمانی
1⃣ #بخش_یکم
«آغازش توحید، پایانش عدالت»
مختصری در امتداد توحید در جامعه و تطابق آن بر دعای افتتاح
اگر قرار باشد، برای مجموعِ معارف دینی از جمله قرآن و روایات، موضوعی کلّی، شناسایی شود؛ میتوان آن را به دو بخشِ پیوسته و ناگسستنیِ «خدا و انسان» تقسیم نمود. تأکید بر پیوستگی این دو بخش علاوه بر ردّ فرض همعرضی آنان ، جهات دیگری در امتداد این تقسیم دارد که بیان میگردد.
توحیدِ حقیقی ، یک سیر اثباتیِ صرفْ نبوده و منسلخ از امتداد و کشش نمی باشد. توحید و آنچه امام خمینی و علامه طباطبایی معرّف آن در عصر حاضر اند؛ تافتهای جدا بافته، از بطن اجتماع نیست. توحید راستین؛ زندگی و تمام شئونات آنرا در بر گرفته است. نه چیزی خارج آن است و چیزی امکان تخلّف از قوانین حاکمهی او را دارد. توحید حقیقی از «اللّه» جل جلاله آغاز گشته و مواجههی انسان با آن ، به واسطۀ شریفۀ «اینما تولّوا فثمّ وجه اللّه» ، تعبیر شده است. علامه طباطبایی در المیزان فرمایشی راهگشا دارند: « جمیع احکام الدین الاسلامی ترجع بالتحلیل الی التوحید و التوحید یصیر الی الاخلاق و الاعمال و ان کان نزل فکان هی و ان کانت صعدت فکانت هو » . پس بازگشت همۀ اعضاءِ دین و تمام اعمال و اخلاق دینی _ انسانی به توحید است. لذا اگر توحید نازل شود؛ اخلاق و اعمال است و اگر اخلاق و اعمال صعود کنند؛ توحید اند.
نقش توحید در ساحت فردی انسان در لسان بسیاری از محققین بیان شده است. اما آنچه در غالب گفتارها مغفول مانده ؛ نقش توحید در ساحتِ اجتماعیِ انسان است. آیا اساسا توحید در جامعه و اجتماع نقشی ایفاء می کند؟! آیا توحید امتداد و کششی در ساحت اجتماعی دارد؟! اینجاست که برای پاسخ به این سوال باید به ساختِ نظام فکری و اندیشهای پرداخت. و بجای بررسی تکّهای و جزیرهای از دین به فکرِ فهمِ نطاممند و پروژهای دین بود.
قرآن کریم و روایت از یک سیر نظاممند در هستی پرده برداشته اند، که کمتر توجّه و تأمل بدان شده است. کتاب خدا در آیه ۵۴ سوره نور ( والبته دیگر آیات ) ترتّب مراتب اطاعت را اینچنین بیان میکند : «قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ ۖ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيْكُمْ مَا حُمِّلْتُمْ ۖ وَإِنْ تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا ۚ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ». اطاعت از خدا و اطاعت از پیامبرش ، دو اطاعتی اند که در آیات متعددی بدان اشاره شده است. اما در آیهای دیگر «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ الله وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ» اطاعت از اولی الامر ( که از جانب رسول الله باشد) را همچو اطاعت خدا و رسولش مأمورٌبه و مورد امر، قرار میدهد.
حال پس از بیان شاکلهی اطاعت فردی از یک خلیفة اللّه ، در آیه ۵۵ سوره نور از مقام اطاعت فردی به اطاعت جمعی و از مقام استخلاف فردی به استخلاف جمعی عزیمت میکند. «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ». توجه به این نکته مهم است که قرآن کریم از خلافت فردی انسانهایی همچون آدم، داوود و.. سخن گفته است؛ اما از خلافت جمعی انسان، بدین صورت سخن میگوید : «لیستخلفنهم فی الارض» كه افادهی معنا از آیه اینگونه است: «آن جامعه انسانی را که اطاعت خدا، رسولش و اولی الامر را کند؛ بر زمین خلیفه قرار داده می شود.»
https://eitaa.com/joinchat/1458372640C19d19bdd5a